eitaa logo
معصومه مرادی خلاقانه ببینیم خلاقانه بنویسیم رشد و تربیت کودک با ادبیات
96 دنبال‌کننده
791 عکس
68 ویدیو
23 فایل
مکانی برای مطالعه شعرها، نوشته‌ها و نقدهای معصومه مرادی. شاعر و نویسنده کودک و نوجوان #معصومه_مرادی ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
پیچید توی کوچه صوتی شبیه قرآن فزت و رب کعبه گل داد بین گلدان چک چک چکید آرام در کوچه های کوفه بارانی از ستاره صد ابر از شکوفه جاری شد از لب باد شعر خدایی او پرواز کرد تا اوج روح رهایی او هم قهرمان خندق هم فاتح احد بود مردی که بهترین مرد در روزگار خود بود معصومه مرادی https://eitaa.com/moradimasoome
۲ آوریل، ۱۴ فروردین ماه، روز جهانی کتاب کودک است. روزی که به طور ویژه به بخشی از ادبیات ملت‌ها اختصاص دارد. آیا شما در این روز با نگاهی تازه به کتاب کودک توجه می‌کنید؟ آیا امسال، در میان کتاب‌هایی که مطالعه می‌کنید و یا برای کودکانتان می‌خوانید، به داستان کودکان فلسطین اشاره می‌کنید؟ آیا می‌دانید در جنگ اخیر غزه بیش از ۱۳۰۰۰ کودک کشته و هزاران کودک بی‌خانمان یا دچار نقص عضو شده‌اند؟ امروز فرصت خوبی برای توجه ویژه به کودکان بی‌پناه غزه است. صدای کودکان بی‌صدا باشیم. روز جهانی کتاب کودک، فرخنده باد. https://eitaa.com/sibenaghd
بهترین نشانه نازل شدی تو امشب بر قلب پاک احمد معنای روشنایی گنجینه‌ی محمد از آفتاب هستی تو بهترین نشانه جاری و جاودانی در سینه‌ی زمانه https://eitaa.com/moradimasoome
کتاب ⚘️باغ‌های امید⚘️ اثر غلامرضا امامی مجموعه‌ای شامل دلنوشته‌ها و نقاشی‌های بچه‌های غزه است. بیشتر این نوشته‌ها از دو کتابخانه دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل نوجوان، شعبه فلسطین در بيت حانون و رفح به دست آمده است. «رویایی زیبا»، «گفت‌وگو در سردخانه»، «آیا یک زندگی شاد حق من نیست؟»، «نمایشگاه خواهر کوچولوی من»، «من کیستم؟» و «آرزوهای بچه‌های غزه» بخشی از داستان‌ها و شعرهای منتشر شده در این کتاب است. به علاوه تعدادی از نقاشی های کودکان فلسطینی نیز در این کتاب چاپ شده است. در سرآغاز کتاب باغ‌های امید آمده است هنگامی که صدای انفجارهای پیاپی گوش‌ها را کر کرد و یأس و ترس جای شادی را گرفت، این کودکان قلم به دست گرفتند و با انگشت‌های کوچکشان نوشتند... از آرزوها و رؤیاهایشان با قلم موی خود نقاشی کردند و هر کدام باغی از امید را به تصویر درآوردند. از میان انبوه داستان‌ها و تصویرهایی که به دستمان رسید باغ‌های امید رویید که به شما تقدیم می‌کنیم. این کتاب برای کودکان گروه سنی «ج» مناسب است. 📚 بخشی از کتاب: خواهر کوچولوی من دالیا دختر لجباز مهربان و شیرینی است. خیره‌سر است اما مدرسه و کتاب‌ها و وسایلش را دوست دارد. درست برخلاف کودکی‌های من شعر می‌گوید و نقاشی می‌کند. ماه،خورشید، درخت و بچه‌هایی را نقاشی می‌کند که توپ بازی می‌کنند، یا در دریا شنا می‌کنند. دالیا تا حالا دریا را ندیده است ولی دریا را نقاشی می‌کند. بیشتر وقت‌ها با کاغذهایی که کلمات درهم، خط‌ها و شکل‌های کج و کوله‌ای روی آن‌ها کشیده است پیشم می‌آید و من هم مجبورم مهربان باشم و بگویم: «نقاشی‌هایت عالیه! عالیه! ادامه بده! چند روز پیش باتکه کاغذی که گلی روی آن نقاشی شده بود پیش من آمد. گلش سه گلبرگ داشت که روی هر کدام از آن‌ها یک پرچم فسطین بود. همه‌ی گل‌ها را رنگ کرده بود. دالیا گفت این نقاشی را برای بچه‌های غزه کشیده‌ام، باز هم برایشان نقاشی می‌کشم و در اتاقم یک نمایشگاه برپا میکنم.» تشویقش کردم و به او قول دادم که اولین بازدید کننده‌ی نمایشگاهش باشم. دالیا گفت که اسم نمایشگاهش را می‌گذارد تقدیم به دوستانم بچه‌های عزیز غزه. او قصد دارد تصویر بچه‌ها، گل‌ها، ماه و ستاره‌ها و دریای کوچکی نقاشی کند، دریایی با آب‌های قرمز قرمز قرمز. امروز سراغ نمایشگاهش را گرفتم و او در جواب برای من شعری تازه خواند بچه‌های غزه: به خورشید کمی شیر بدهید دریا زیاد دور نیست ای بچه‌ها! نرگس‌های صبحگاهی هم همین طور! https://eitaa.com/sibbook
برادر شهیدم برادر غیرتمند شهیدم برادر بی‌پناهم برادر مظلومم آه در غم تو آه در غم سیستان آه از جهل انسان‌نمای مدرن نفرین به هرچه خودخواهی است... تو برای ایران رفتی برای اقتدار میهنت برای اعتقاد روشنت من برای چه مانده‌ام؟ 😭😭😭 شعری از کتاب با پرستوهای صلح. برای شهدای مرزبان که دیرسالی‌ست داغ عزتمندی این کشور را به دوش می‌کشند. https://eitaa.com/moradimasoome
هدایت شده از پرویزن
"به بهانه‌ی این روزها" صبح شد، باز از تشک برخیز، از سکون معاصران بنویس غُر، بزن بر سر جهان یک چند، از شب وحشیِ "گِران" بنویس باز کن با غرور پنجره را، زل بزن کوچه‌کوچه دلهره را بعدهم با امید روزی خوش، از تکاپوی عابران بنویس طعم صبحانه؛ چایِ بی‌قند است، مِلک امروز قیمتش چند است؟ برج عاجی برای خویش بساز، از حقوق مشاوران بنویس پُک بزن خاطرات دیشب را، به غمی فلسفی بگز لب را بعد از آن صفحه‌ای دکارت بخوان، از کرامات شاعران بنویس باز کن پیج اینستا را یا...، لایک کن عکس‌های زیبا را هشتگ منع سگ‌کشی بگذار، از هیاهوی حاضران بنویس # ساعت ده: پر از کیاست شو، وارد عرصه‌ی سیاست شو لم بده روی مبل و نقدی بر خیلِ آسوده‌خاطران بنویس # عصر، تغییر ده عبارت را، بازکن منطق تجارت را از فلسطین سخن مگو، عیب است، از غم و درد تاجران بنویس یک‌بغل سینما تماشاکن، گره از زلف یار خود واکن وصفی از آن لبان خونین را، به گروه "معاشران" بنویس پرس و جو کن که وضع مطلوب است؟ حال همجنس‌بازها خوب است؟ مثل احمد شهید تحلیلی، بر حقوق معاصران بنویس تیترکن، دادهای کی‌روش را، بورس بازان ظاهرا خوش را داوران را به انتقاد بگیر، از تبانیّ ناظران بنویس شمّه‌ای از فواید فمنیسم، راه حلّی برای جذب توریسم از گرانی نرخ ارز بگو، از هجوم مسافران بنویس نقدکن سینمای داخل را، حصر را، حکم مرگ قاتل را نامه‌ای هم برای دلجویی، به حضور مهاجران بنویس در هوای غروب، دل‌دل کن، یمن و شام و غزه را ول کن جای آن چند جرعه چای بنوش، از سلوک مجاوران بنویس # دیگران را به دیگران بسپار، هشتگ قلب من، زمین، بگذار از فلسطین نوشتن آشوب است، حال همجنس‌بازها خوب است https://eitaa.com/mmparvizan
از اول ماه مبارک بیمار شدم. بیماری که قصد خوب شدن نداشت و روز به روز بدتر شد. گیرم انداخت. تقریبا این ۲۵ روز همراه لحظه‌لحظه‌م بود. نهایتا تشخیص دکتر درگیری ریه بود و مسائل خودش اما هر طوری بود تصمیم داشتم امروز رو بیام راه‌پیمایی. این تنها کاری بود که از من برمی‌آمد. گمونم توی تصویر مشخصه هنوز سرحال نیستم؛ اما شکر خدا که تونستم بیام. تونستم از کودکان مظلوم غزه دفاع کنم. هرچند با پاهایی که درد می‌کرد و با صدایی که در نمی‌اومد. این حداقل کاری بود که من می‌تونستم بکنم. تو چی دوست خوب من! راهپیمایی قدس ۱۴۴۵ ۱۷ فروردین ۳