eitaa logo
مروارید های خاکی
460 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
3 فایل
امت حزب الله پیرو ولایت فقیه باشید، تا برای همیشه فاتح و رستگار شوید. ولایت فقیه هست که راه کمال را به ما نشان می‌دهد. 🥀 #شهید_اسکندر_بهزادی ارتباط با ما ← کانال دوم با موضوعی بسیار متفاوت ← @Safir_Roshangari @ye_loghmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•♥️🍃• •° تا نشد قسمت ما تاریکی قبـر بیا ای به عالم بعدِ "زینب" جبل‌الصبر بیا📿🕊 🌻 🌤 🥀 @morvaridkhaky
🌹 به قلبت نگاه ميكنند اگر جايي برايشان گذاشته باشي مي آيند مي مانند لانه ميكنند تا شهيدت كنند .... وَ مَنْ عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُُ 🥀 @morvaridkhaky
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیش حقوقی رزمندگان در جبهه! سخنرانی شهید سلیمانی درباره رتبه و حقوق رزمندگان در جبهه 🥀 @morvaridkhaky
🗒بخش ششم ‌‌‌‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی ✍️خطاب به برادران و خواهران ایرانی... 💟 برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد... کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ "از اصول مراقبت کنید" 🔵 اصول یعنی "ولیّ فقیه" خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ "امام خامنه ای عزیز" را عزیزِ جان خود بدانید. ❇️ حرمت او را "حرمتِ مقدسات" بدانید... برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من! جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند...🇮🇷 ❇️ بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ 🚸 مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار نکند... ✅ بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه «ایران» آورد و سپس ایران را در خدمت قرار داد 🔶 اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد ✳️ اما هنر امام این بود که را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد 🌐 انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار، جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده اند. 🚸 عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید... 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مروارید های خاکی
🌸 پتو يه روز فرمانده گردان به بهانه دادن پتو و امكانات همه رو جمع كرد... شروع كرد به داد زدن كه ك
 🌸امدادگرها ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز «بخشی».بچه خیلی شوخی بود.همه پکر بودیم.اگر بود همه مان را الان می خنداند. یهو دیدیم دونفر یه برانکارد دست گرفته و دارن میان.یک غواص روی برانکارد آه و ناله میکرد.شک نکردیم که خودش است.تا به ما رسیدند بخشی سر امدادگر داد زد:«نگه دار!»   بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» و زد زیر خنده و دوید بین بچه ها گم شد. به زحمت،امدادگرها رو راضی کردیم که بروند!! 🥀 @morvaridkhaky
به وقت رمان
مروارید های خاکی
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚#رمان #نسل_سوخته🔥 #قسمت_نود_وهفتم: دنیای من دنیای من فرق کرده بود
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 🔥 : خفه شو روانی زمان ثبت نام مدارس بود و اون سال تحصیلی به یکی از خاص ترین سال های عمرم تبدیل شد من، سوم دبیرستان و سعید، اول اما حاضر نشد اسمش رو توی دبیرستانی که من می رفتم بنویسن برام چندان هم عجیب نبود پا گذاشته بود جای پای پدر و اون هم حسابی تشویقش می کرد و بهش پر و بال می داد تا جایی که حاضر نشد به من برای رفتن به کلاس زبان پول بده اما سعید رو توی یه دوره خصوصی ثبت نام کرد ... اون زمان ترم 3 ماهه 400 هزار تومن با سعید، فقط 6 نفر سر کلاس بودن ... یه دبیرستان غیرانتفاعی با شهریه ی چند میلیونی همه همکلاسی هاش بچه های پولداری بودن که تفریح شون اسکی کردن بود و با کوچک ترین تعطیلات چند روزه ای پرواز مستقیم اروپا ... سعی می کرد پا به پای اونها خرج کنه تا از ژست و کلاس اونها کم نیاره اما شدید احساس تحقیر و کمبود می کرد هر بار که برمی گشت سعی می کرد به هر طریقی که شده فشار روحی ای رو که روش بود رو تخلیه کنه، الهام که جرات نزدیک شدن بهش رو نداشت و من همچنان هم اتاقیش بودم ... شاید مطالعاتم توی زمینه های روانشناسی و علوم اجتماعی تخصصی و حرفه ای نبود اما تشخیص حس خلأ و فشار درونی ای رو که تحمل می کرد و داشت تبدیل به عقده می شد چیزی نبود که فهمیدنش سخت باشه ... بیشتر از اینکه رفتارهاش و خالی کردن فشار روحیش سر من اذیتم کنه و ناراحت بشم، دلم از این می سوخت که کاری از دستم براش بر نمی اومد هر چند پدرم حاضر نشده بود من رو کلاس زبان ثبت نام کنه اما من، آدمی نبودم که شرایط سخت مانع از رسیدنم به هدف بشه ... این بار که دایی ازم پرسید کتاب چی می خوای؟ یه لیست کتاب انگلیسی در آوردم با یه دیکشنری و از معلم زبان مون هم خواستم خوندن تلفظ ها رو از توی دیکشنری بهم یاد بده ... کتاب ها زودتر از چیزی که فکر می کردم تموم شد اما منتظر تماس بعدی دایی نشدم رفتم یه روزنامه به زبان انگلیسی خریدم ... از هر جمله 10 کلمه ایش شیش تاش رو بلد نبودم پر از لغات سخت ... با جمله بندی های سخت تر از اون پیدا کردن تک تک کلمات خوندن و فهمیدن یک صفحه اش یک ماه و نیم طول کشید پوستم کنده شده بود ناخودآگاه از شدت خوشحالی پریدم بالا و داد زدم ... ـ جانم بالاخره تموم شد ... خوشحالی ای که حتی با شنیدن خفه شو روانی هم خراب نشد ... ... 🥀 @morvaridkhaky
🌸 : هیس، کمی‌ به صدایِ خدا گوش‌ بده... «خدا با تمام حادثه‌ها، دارد با تو حرف میزند، اما برای درك آن باید یك مقدار دقت کنی. ارزش تو به همین دقت و مراقبت است.❤️» 🥀 @morvaridkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا