eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
امروزدرجوانترین سن‌ خودت هستی که ازاینجا به بعدخواهی داشت! بی وقفه لذت ببرولبخندبزن.😊 ازپروردگار بخاطراین صبح دل‌انگیز ونور زیبا عاشقانه وعمیق تشکرکن.🙏 🌸صبحتون بخیر🌸 #کانال_مشاوره_آنلاین 🌹🍃 @moshaveronlain❤️
چه بخواهیم و چه نخواهیم باید از کوچه های زندگی عبور کنیم گاهی تلخ، گاهی شیرین این کوچه های زندگی هستن که عبورها را میسازن... #کانال_مشاوره_آنلاین 🌹🍃 @moshaveronlain
امیدوارم دراین روز زیبای 🌹🍃 چهارشنبہ هر چی 🌹🍃 خوبی و خوشبختیہ🌹🍃 خدای مهربون🌹❤🌹 براتون رقم بزنہ🌹🍃 و آرامش🌹🍃 مهمون همیشگی🌹🍃 لحظه هاتون باشہ🌹🍃 چهارشنبه تون پُر گُل 🌹 🍃 تنتون سالم🌹🍃 دلتون شـــاد🌹🍃 در پناه خــدای مهربون باشید🌹🙏🌹 ♡ @moshaveronpain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#مقام_معظم_رهبری: 💠 منظور از کمک فقط شستن ظرف و... نیست. البته این‌ها هم کمک است ولی بیشتر کمک #روحی است. کمک معنوی و فکری است. 💠مرد باید ضرورت‌های زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او #غافل نباشد. 📕مطلع عشق، صفحه۸۰و۸۱ 🍃❤️ @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال255 سلام وقت بخیر من۲۵سالمه متاهل هستم ۱۷سالگی ازدواج کردم مشکل من:همسرم هرشب مشروب میخوره هر موقع تنها میشه مشروب میخوره من همه جوره امتحان کردم که دست از این کاربکشه کم محلی کردم. سرد شدم.خوب خوب شدم هیچ فرقی نمیکنه اهل تفریح نیست سالی یبارهم ن پارکی جایی نمیریم ۲تاهم بچه داریم بخاطر مشروب دیگه دارم ازش سرد میشم نمیتونم باهاش اونجوری که میخوام زن باشم دارم کم میارم اما دوستم داره مطمعنم ولی مشروب و ازمن بیشتر دوست داره پاسخ ما👇 سرکار خاتم مشاورخانواده باسلام ادم وقتی خداروفراموش کنه به هر کاری دست میزنه چون هیچ قیدوبندی نداره میدونی که شرب خمر ومشروبات الکلی جزءگناهان کبیره وفعلی حرام است چون خوردن نجاسات است درواقع درجنگ باخداست ومستقیم داره نافرمانی خدارو میکنه میدونی که مشروبات الگلی مستقیم روعقل طرف اثر میذاره وعقل رو زایل میکنه به نظرت اینجور شخصی دیگه میدونه زن و بچه وتفریح یعنی چی؟وقتی قوه عقل تعطیل باشه کلا زندگی تعطیل هستش ودیگه دوست داشتنی هم درکارنیست چون ایشون خودش رو دوست نداره وداره به دست خودش به جسم و روح خودش اسیب میزنه توچه جور توقع داری که تورو دوست داشته باشه ویابرات کاری کنه ! خونه ای که توش مشروبات الکلی باشه ومصرف هم بشه خیری درش نیست چون در هیچ حرامی خیر وجود نداره.......... @oshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺چطور با وجود فرزندان میتونم با همسرم خلوت کنم⁉️ 🔻اینكه فرزندان شما بدانند مادر و پدرشان گاهی نیاز دارند باهم تنها باشند، نه‌تنها بد نیست بلكه حس خوبی برای‌شان به همراه دارد. این درصورتی است كه از ابتدا اینگونه عادتشان دهید و این خلوت كردن صرفا به‌معنای رابطه زناشویی نباشد. 🔺ممكن است شما قبل از خواب كتاب بخوانید یا همسرتان روزنامه بخواند و در موردش باهم حرف بزنید. شاید بخواهید در مورد مسائل محل كار یا فرزندان‌تان باهم گفت‌وگو كنید و یا هر چیز دیگر اما همه این كارها را در اتاق‌خوابتان و در كنار هم، بدون حضور بچه‌ها انجام دهید. 🔺وقتی این رفتارها عادی باشد و بعضی اوقات در اتاقتان بسته باشد، دیگر حساسیت برانگیز نخواهد بود؛ مثلا همسر شما روی تخت دراز كشیده و شما می‌خواهید نماز بخوانید، می‌توانید این كار را در اتاق‌خواب انجام دهید و در را نیمه باز بگذارید كه بچه‌ها ببینند شما ترجیح می‌دهید كنار همسرتان باشید و چشم‌شان به بودن شما در یك فضای مستقل عادت كند. 🔺این اتفاق زمانی می‌افتد كه شما برای باهم بودن‌تان برنامه داشته باشید و خلوت‌تان برای خودتان مهم باشد. اول از همه باید خودتان به این خلوت دو‌نفره پایبند باشید تا بچه‌ها و دیگران به آن احترام بگذارند. @moshaverpnlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💞🍃 یادتون باشه یه سری از ایده ها رو به صورت قانون تو زندگیتون در بیارید ❌مثلا به همسرتون بگید اگر با هم دچار مشکل شدیم و قهر کردیم اونی که پیشقدم میشه ،اون یکی باید براش یه کاری انجام بده و یا یه هدیه ای بخره 🔹این چیزهای خیلی ساده و شیک باعث میشه روابطتون از حالت یکنواختی خارج بشه و با هم صمیمی تر بشید. @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#تنبیه_بدنی_زن_ممنوع 🌺پیامبر خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: 💠 هر مردی که بر زنش #لطمه‌ای وارد کند خداوند متعال به #نگهبانِ آتش دوزخ دستور می‌دهد که بر او هفتاد #لطمه وارد سازد! 📚مستدرک الوسائل،ج۱۴،ص۲۵۰،ج ۴ 🍃❤️ 👇 @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍉امروز چله ی تابستان است ❣و چله نشینی قرار مقدسی ست 🍉آرزو میکنم تمام زندگی ❣به دلگرمی امروز باشی 🍉و اگر حاجتت دیر شد ❣قرار چله ای بگذار با آسمان 🍉به ذکری @moshaberonlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ❣تا وقتش زودتر برسد
سوال256 سلام جنسیت :دختر، 14ساله مادرم اخلاق هایی بدی دارد وخیلی آزاردهنده آن ما دو تا خواهر هستیم و چند وقتیه به خاطر اخلاق مادرمون باهاش صحبت نمی‌کنیم و هرکار کوچولویی که انجام میدیم میره به پدرمون میگه و سر هر مسئله کوچیکی منو کتک میزنه... خواهرم ازمن بزرگتره و ما خیلی اذیت شدیم و نمیدونیم چکار کنیم.لطفا راهنمایی بفرمایید 🙏🌹 بعضی وقتا که خیلی عصبانی میشم، یه حرفایی میزنم یا یه کارهایی میکنم که مامانم به بابام میگه و منو کتک میزنه ما هرکاری که میکنیم، مامانم پیش بابام پشت سره من و خواهرم بد حرف میزنه اصلا مارو درک نمیکنه، انگاری توی 40 سال پیش داره زندگی میکنه، همش با ما لج میکنه هیچ کدوم از نیازهای مارو نمی‌فهمه، برای همین هم سعی نمیکنه که نیازهای مارو برآورده کنه و همش به فکر خودش و پدرم هست. از ما بدش میاد، هیچ پولی رو به عنوان ماهانه به ما اختصاص نمیده که ما بتونیم نیازهای جزئی رو برطرف کنیم. خیلی از نیازهای ما به عنوان یک دختر سرکوب شده و خیلی از بقیه ی دخترها عقب مانده ایم، خیلی کمبود محبت داریم، یعنی اصلا مهر و محبت مادری را تا حالا احساس نکرده ایم.مادرم سیکل داره فاصله سنی هم 25سال پاسخ ما👇 سرکار خانم مشاورخانواده باسلام دختر گلم فارق از همه چیزهایی که گفتین بهتون بگم که به دستورخود خداوند در قران کریم کلی سفارش شده که پس از پرستش خودش به پدر ومادر خود احترام بگذارید وخصوصا دررابطه بامادر که گفته شده اگه یه عمر هم بهش خدمت کنید جبران ۹ماهه بارداری مادررو نمیکنید واینکه همه جوره باید ازشون اطاعت کنید مگر دریک مورد اونم وقتی که تورااز اطاعت خدامنع کنند که نباید اطاعت بشه پس مبینی که چقدر احترام دارند وحقشون سنگینه پس دختر قشنگم واویلا اگه باهاش قهر کنید ویا خدای ناکرده بی احترامی حتی اگه همه جوره حق با شما باشه دختر گلم هرجا فرهنگ خاص خودش رو داره وشاید یه رفتارهایی که دریکجا عادی درجای دیگه تابو باشه ومنع باشه عزیزم پدرمادر همه عشقشون فرزندانشون هستند وبه همین دلیل به اب واتش میزنند تاامکانات راحتی اوناروفراهم کنند خب حالا یه عده نحوه صحیح برخوردرو بلدن به واسطه تحصیل ویابه واسطه رفتارهای صحیحی که از پدر مادر خوداموخته اند خب یه عده هم بدلیل نااگاهی ویا فرهنک خانوادگی خیلی رفتار صحیحی با دختر ندارن اما دلیل بر دوست نداشتن نیست عزیزم به جای فکرای منفی ولج بازی سعی کنید به گونه ای رفتار کتید که خاطر مادر رنجیده نشه وموجبات اذیت شماهم فراهم نشه خب به دلیل اینکه هر زنی تکیه گاهش شوهرش هست خب ایشون هم وقتی رنجیده خاطر میشه به همسرش پناه میبره وبهش گلگی میکنه که البته پدر هم نحوه صحیح برخوردرو بلد نیست اشکال کار دراینجا درک نکردن هم وهمدلی نکردن هستش همین وهیچ دشمنی در کارنیست گلم باتوجه به وضعیت اجتماع میدونی که بیرون رفتن خیلی مناسب نیست ا ونم برای گلهای نازی مثل دخترهامون که گرگهای انسان نما دنبال شکارشون هستند واگه خدای ناکرده حرفی دنبالشون زده بشه دیگه نمیتونند توی اون محیط زندگی کنند تاجایی که شاید همین حرفها مانعی بشه برای ازدواجتون شما که اینو نمیخواین پس لطفا راه بیاین ولجبازی نکتید کلم اجازه بیرون رفتن نمیدندبه این دلیل هاست خب خوبه که با خانواده بیرون برید وباهم تفریح کنید وامابعد مسئله پریود شما به واسطه اینکه شما تازه به ابن امر مبتلا شدیدتا حدودسن۱۷ سالگی این نامنظمی هاطبیعیست که البته گرمای شدید هواهم خودعاملی بر به همریختگی عادت هست پس جای نگرانی نیست اما سعی کن هرصبح چتد خرمای ناشتا میل کنید تا دچار کم خونی نشی اگه اضافه وزن هم پیدا کردی دلیلش ورودبه دوره بلوغ هست که به مرور نرمال میشه به شرط اینکه زیاد چرب وشیرین نخوری بهتره سعی کنید که رویه خودتون رو عوض کنید وبه جای لجبازی بامادر اورا همراهی کنید وبه اومحبت کنید تا علاوه براجر معنوی بتونید دلش رو بدست بیارید وبا نرمی خواسته های معقولتون رو بهش بگید مثل باشگاه رفتن وغیره میدونی که بالجبازی چیزی گیر ادم نمیاد وموجب بدتر شدن اوضاع میشه پس مراقبررفتارتون نسبت به مادر باشید ودلش رو بدست ییارید هرمادری دوست داره که دختراش باهاش دوست باشن ورازدارش باشند وهم صحبتش باشند توصیه میکنم که دنبال بهبود روابط باشید تا همه چیز درست بشه ومنم از شنیدنش خوشحال کنید سعی کنید بی کار نباشید منطقه شما کلی هنرهای دستی داره که بهتره یاد بگیرید وتابستون خودتون رو سرگرم کنید ودیگه به این مسائل که همش سوءتفاهم وسوءتعبیر هستش فکر نکتید سپاس از شما دختر قشنگم که منو محرم خودتون دونستین وبرام درد دل کردین پس لطفا به حرفهام خوب فکر کنید ومن خواهر خودتون بدونید ومحرم اسرار با سپلس.... @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸ظهرتون 🍀پراز بهترینها 🌸خوشبختی 🍀همسایه دیوار به دیوار 🌸خونه هاتون 🍀دل مهربونتون شاد 🌸کارهاتون بروفق مراد 🍀تنتون سالم 🌸و عاقبتتون بخیر 🍀ظهرتون شاد و دلپذیر 🌸با کلی خبرای خوب خوب @mshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
قسمت 40 به محض بسته شدن در، شالش را از سرش کشید و روی تخت پرت کرد.بدون توجه به نیما در کمدش را باز کرد لباس و حوله برداشت.نیما هم مثل کودکی دنبالش راه افتاد.انگار فقط مامور این بود که دنبال فاخته راه بیافتد و منتظر توجهی از جانب او باشد.جلوی در حمام مکثی کرد دوباره برگشت و به اتاقش رفت.از داخل کشوی میز توالت یک قیچی برداشت و دو باره به راهش ادامه داد.نیما هم مثل سایه دنبالش می رفت با دیدن قیچی در دستش، شصتش خبردار شد باز هم دیواری کوتاهتر از موهایش گیر نیاورده است.شاید هم فهمیده بود رگ حیات نیما لا به لای موهایش گیر کرده است.سریع جلویش پیچید و راهش را به حمام سد کرد.فاخته خواست از او بگذرد اما نشد...اجازه نداد... ابروهایش اخم داشت...چشمانش ترس...التماس .. خواهش -قیچی می خوای واسه چی عجب آدمی بود این پسر.او که هیچوقت برای هیچ چیز باز خواستش نکرد حالا چرا دائم طلب کار است -می خوام موهامو کوتاه کنم؛ حرفیه دسته قیچی را گرفت که فاخته هم سریعتر به آن چسبید.قیچی را می خواست با زور از دستش در بیاورد.تا دید زورش به این زورگو نمی رسد داد زد -ای بابا !!!به تو چه ربطی داره دلم می خواد کوتاه کنم...اصلا قیچی برداشتم برم تو حموم فرو کنم تو قلبم همینجور ایستاده بود و در چشمان عصبانی فاخته نگاه می کرد -تو خیلی بیجا می کنی! بده به من قیچی رو از یک لحظه غفلت نیما استفاده کرد و قیچی را از دستش کشید.تقصیر خودش بود.می خواست زیاد به فاخته زل نزند.از او جاخالی داد و سریع به حمام رفت و در را بست.محکم به در حمام کوبید -وای به حالت یه سانت از موهات کوتاه بشه.خودم خون تو می ریزم صدای باز شدن دوش آمد .ای فاخته بد جنس... شکنجه گر خوبی بود .محکم در موهایش چنگ انداخت .حال درونش از موهای آشفته اش پیدا بود.پشت در حمام ایستاده بود و هر دو سه دقیقه یکبار به در می کوبید -زود بیا بیرون دیگه آنقدر کلافه اش کرده بود که از همان زیر دوش فریاد زد -برو پی کارت دوباره به در کوبید -فاخته می یای بیرون یا درو بشکونم آخر سر عصبانی شد و دوش را بست -اومدم بابا...خفم کردی پشت در حمام ایستاده بود.تا از در بیرون آمد،نیم تنه اش را وارد حمام کرد و سطل آشغال را وارسی کرد.با دیدن یک دست بلند موی سیاه پاهایش سست شد.سریع بیرون آمد و به سمت فاخته رفت از پشت حوله را از سرش کشید.موهایش با حوله کشیده شد و صدای داد فاخته هوا رفت -چی کار داری می کنی کمند موهای خیسش آویزان ماند و آب از آن چکه می کرد.پس آنهمه مو از کجا کم شده بود.نگاهی به صورت قرمز فاخته انداخت.لبخند موذیانه ای روی لبهای فاخته نشست.هر چه سعی کرد نتوانست موهایش را کوتاه کند اما برای حرص دادن نیما از چتریهایش کوتاه کرد.کمی به قیافه ناراحتش جدیت بخشید و حوله را از دست نیما کشید -بده به من یخ کردم حوله را روی موهایش انداخت.پشتش را به او کرد که برود اما در حصار دستانش گیر کرد.اصلا نیما دوست داشت او را با گرمای وجودش بسوزاند.از برگهای نازک احساسش باز داشت دود بلند میشد.میسوخت و حسرت می خورد. همیشه جوری میشد دوستت دارم در دهانش می ماسید.زمزمه غمگین نیما را کنار گوشش شنید -دیگه هیچوقت این کارو نکن ... نکن فاخته.. آتیشم نزن داشت دیگر خفه میشد.نیما را داشت و نداشت.برای او بود و نبود.کاش فاخته هم موهایش طلایی بود .... آنوقت شاید او را در عشق گول می زد. دوباره شروع شد.....بغض کردن و حرف نزدن. .. آه کشیدن و دم نزدن...باز هم آن زن زیبا جلوی چشمانش به رقص در امد....انگار به ریش نداسته فاخته می خندید...دست روی دستهایش گذاشت و فشار داد تا این زنجیر محکم را باز کند -بزار برم ...ولم کن هیچ چیز نمی گفت و فقط او را محکم در آغوش گرفته بود.صدای زنگ موبایلش رشته افکارش را پاره کرد.از جایش تکان نخورد.فاخته کلافه از سکوت او آخر قفل دستانش را باز کرد -برو به تلفنت جواب بده.. شاید از طرف آدم مهمی باشه او هم بلد بود پس. .....خورد کردن غرور نیما رو خوب یاد گرفته بود....دوباره صدای زنگ موبایلش بلند شد.ناچارا به سمت گوشی رفت.فاخته از فرصت استفاده کرد و به اتاقش رفت اما گوشش به صداهای بیرون بود.چه کسی بود به نیمای او زنگ زده بود ادامه دارد... @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺