eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨ ✨ رمان عاشقانہ مذهبی 😍 📝 ۱ هرچه یک دختر به سن و سال او دلش میخواست داشته باشد او داشت. هر جا میخواست میرفت و هر کار میخواست میکرد. می ماند یک آرزو: این که یک سینی بامیه متري بگذارد روي سرش و ببرد بفروشد. تنها کاري که پدرش مخالف بود فرشته انجام بدهد... و او گاهی غرولند میکرد چه طور میتوانند او را از این لذت محروم کنند. آخر، یک شب پدر یک سینی بامیه خرید و به فرشته گفت توي خانه به خودمان بفروش. حالا دیگر آرزویی نداشت که بر آورده نشده باشد.... پدر همیشه هواي ما رو داشت لب تر میکرد همه چیز آماده بود ما چهارتا خواهر بودیم و دوتا برادر. فریبا که سال بعد از من با جمشید برادر منوچهر ازدواج کرد، فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز. توي خونه ما براي همه آزادي به یک اندازه بود. پدرم میگفت: هر کاری ميخواید، بکنید فقط سالم زندگی کنید ... چهارده پانزده سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن. همان سالهاي پنجاه و شیش و پنجاه و هفت هزار و یک فرقه باب بود و میخواستم ببینم این چیزها که میبینم و میشنوم یعنی چی. از کتابهاي توده اي خوشم نیومد. من با همه وجود خدا رو حس میکردم و دوستش داشتم نمیتونستم باور کنم که نیست. نمی تونستم با قلبم و با خودم بجنگم گذاشتمشون کنار دیگه کتابهاشون رو نخوندم. کتابهاي مجاهدین از شکنجه هایی که می شدند می نوشتند. از این کارشون بدم اومد. با خودم قرار گذاشتم اول اسلام رو بشناسم بعد برم دنبال فرقه ها. به هواي درس خوندن با دوستان مینشستیم کتابهاي دکتر شریعتی رو می خوندیم. کم کم دوست داشتم حجاب داشته باشم. مادرم از چادر خوشش نمیومد. گفته بودم براي وقتی که با دوستام میریم زیارت چادر بدوزه... هر روز چادر رو تا می کردم می گذاشتم ته کیفم و کتابها رو میچیدم روش. از خونه که میومدم بیرون سرم میکردم تا وقتی بر میگشتم. اون سالها چادر یک موضع سیاسی بود. خونوادم از سیاسی شدن خوششون نمیومد. پدرم میگفت: من ته ماجرا رو میبینم شما شر و شورش رو... اما من انقلابی شده بودم، میدونستم این رژیم باید بره.. 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @ onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ✨ ✨✨
💠 زنها برای اينكه خود را بيان كنند از اقسام كلمات و «ترين‌ها» استفاده می‌كنند. و مرد در برابر الفاظ چون منظور زن را درك نمی‌كند واكنش‌های نشان می‌دهد. 💠وقتی زن می‌گويد: "هيچ وقت به حرفهايم گوش نمی‌دهی" مرد حس می‌كند كه زن دارد حرفی غير منطقی می‌زند. در صورتيكه جمله زن اين است: "الان آن‌طوری که شايد به من توجه نمی‌كنی و نیاز به تو دارم." @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💠 یکی از باورهای زناشویی این است که فکر می‌کنم اگر همسرم من را دارد باید همه نیازهایم را برآورده کند‌. 💠 توانایی‌ها و ظرفیت‌های افراد است و گاهی مالی، شغلی، زمانی، مکانی و دیگر شرایط موجود در زندگی مثل خستگی، فراموشی و صدها دلیل دیگر مانع برآوردن نیاز همسر می‌گردد. 💠شرایط یکدیگر را نمایید! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💠 رسول خدا صلی الله علیه و آله: ✍یک که مرد براى خانواده اش خرج می کند، نزد من محبوب تر از دینار است که در راه خدا می کند. 📚 تنبیه الغافلین، ص۳۴۲ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕سیاستهای زنانه ➖یه وقتایی خانوما از این ناراحت میشن که چرا ... همسرشون وقتی بیرونه یه مدت طولانی بهشون زنگ نزده... و وقتی زنگ زد؛ تا گوشی را جواب دادن کلی غر و طعنه میزنن و بدون سلام و احوال پرسی یه دفعه میگن: ✖️چه عجب یادت افتاد یه زن و بچه ای هم داری ✖️یا معلوم هست تو کجایی؟؟ ✖️نباید با خودت بگی من مردم یا زنده؟ ✖️از اونموقع تا حالا دنبال خوش گذرونیت بودی چه عجب یه زنگ زدی... و... میدونی به جاش تا گوشی را جواب دادی چی بگی؟ که تاثیرش هم خییییلی بیشتر از این همه غر و دعواست... تا گوشی را جواب دادی بگو: ➖وای عزیزم خیلی خوشحال شدم که زنگ زدی؛ حالت چطوره؟ ➖در حالت اول فقط شوهرتو بیشتر از خودت دور میکنی،آیا دفعه ی بعد رغبت داره که بهت زنگ بزنه؟ وقتی این همه جیغ و داد را پشت گوشی میشنوه؟ ➖ولی در حالت دوم شوهرت خودش انقدر شرمنده میشه که توضیح برات میده،و سعی میکنه جبران کنه... حالا دیگه خودت انتخاب کن @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال556 با سلام ...پسرم ۱۳ سالشه نمونه دولتی درس میخونه هشتم ...مدتیه از درس زده شده و درست درس نمیخونه افت داشته ...اومده میگه درس چیه ترک تحصیل کنم برم کار کنم ...چه کار کنیم دوباره درس بخونه وعلاقه مند بشه ... پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام خواهر خوبم لطفا حرکت ناصحیحی انجام ندین وباعث لجبازی نشید توی این دوره سنی نوجوانها با تبعیت از همسالان ازاینجور قپی ها میان ومثلا میگن دیگه درس نمیخونم بهتره نشنیده بگیری وموضوع رو عوض کنی واصلا به رویش نیاری مثلا بگی خسته شدی پسرم بیا فعلا غذا تو بخور یه استراحتی بکن وبی خیال از کنار این سخن بگذر مطمئن باش که خودش صبح بلند میشه میره سر کلاس اما اگه لج بازی کنی بگی تو بیخودکردی وباید بری از این حرفها مطمئن باش که مرد جماعت لجبازی میکنه وباعث بیچارگیش میشه حتی نسبت به همسرتون هیچگاه جبهه گیری نکن البته بعد که اروم شد بررسی کن به صورت نامحسوس کهدچه چیزی عامل ناراحتیش شده شاید دوستان شاید مربی شاید محیط بالاخره یه چیزی اذیتش میکنه که باعث یه همچین تصمیمی میشود پس مراقب باش درعین حالی که عامل رو از بین میبری عامل لجبازی هم نشی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #رابطه_جنسی هر چند وقت یکبار باید انجام شود؟ 💠 بعد از رابطه چه چیزی بخوریم تا #قوای_جنسی زودتر بازگردد؟ 🔴 #دکتر_ضیایی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨الهی!✨ 🍃🌸در آخرین عصر سه شنبه آبان 🍃🌸غماتون، گریزون 🍃🌸 دشمناتون، نالون 🍃🌸 دردهاتون، درمون 🍃🌸 لباتون ،خندوووون 🍃🌸 روزی تون، فراوون... @onlinmoshavereh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺
👱 بوسیدن سر همسرتان زیباترین ازنظر اوست چون این بوسه به رابطه زناشویی منجرنمیشه ومیدونه شما از روی عشق و علاقه این کار را میکنید @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨✨ ✨ رمانہ عاشقانہ شبانہ 📝 ۱ در پشتی مدرسمون روبروی دبیرستان پسرانه باز می شد. از اون در با چند تا از پسرا اعلامیه و نوار امام رد و بدل میکردیم. سرایدار مدرسه هم کمکمون می کرد. یادم هست اولین بار که نوار امام روگوش دادم بیشتر محو صداش شدم تا حرفاش. امام مثل خودمون بود. لهجه امام کلمات عامیانه و حرفهاي خودمانیش. میفهمیدم حرف هاش رو... به خیال خودم همه ی این کارا رو پنهان میکردم. مواظب بودم توي خونه لو نرم... 《پدر فهمیده بود که فرشته یک کارهایی میکند. فرشته با خواهرش فریبا هم مدرسه اي بود. فریبا میدید صبح که می آید مدرسه چند ساعت بعد جیم می شود و با دوستانش می زند بیرون. به پدر گفته بود اما ، پدر به روي خود نمی آورد. فقط میخواست از تهران دورش کند. بفرستدش اهواز یا اراك پیش فامیل ها. فرشته می گفت: چه بهتر آدم برود اراك نه که شهر کوچکی است راحت تر به کارهایش می رسد. اهواز هم همینطور. هرجا میفرستادنش بدتر بود! هرجا خبري بود او حاضر بود...! هیچ تظاهراتی را از دست نمیداد. با دوستانش انتظامات میشدند. حتی نمیدانست که در تظاهرات 16 آبان دنبالش کرده بودند و چیزی نمانده بود گیر بیوفتد... 》 16آبان گاردي ها جلوی تظاهرات رو گرفتن ما فرار کردیم چند نفر دنبالمون کردن. چادر وروسري رو از سر من کشیدن و با باتوم می زدن به کمرم... یک لحظه موتور سواري که از اونجا رد میشد دستم رو از آرنج گرفت و من رو کشید روی موتورش... پاهام رو میکشید روی زمین کفشم داشت در می اومد... چندتا کوچه اونطرفتر نگه داشت لباسم از اعلامیه باد کرده بود و یک طرفش از شلوارم زده بود بیرون... پرسید : اعلامیه داري ؟ کلاه سرش بود صورتش رو نمیدیدم. گفتم:آره گفت :عضو کدوم گروهی گفتم: گروه چیه؟ اینها اعلامیه امامه کلاهش رو زد بالا.. -تو اعلامیه امام پخش میکنی؟ بهم برخورد...مگه من چم بود؟ چرا نمیتونستم این کار رو بکنم؟! گفت :وقتی حرف امام رو خودت اثر نداشته، چرا این کار رو میکنی این وضعه اومدي تظاهرات؟ و روش رو برگردوند... 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ✨ ✨✨