eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
بنام خدا قال علی علیه السلام: «لاظَهیرَ کَالْمُشاوَرَةِ وَالإِسْتِشارَةُ عَینُ الْهِدایَة؛ حضرت علی می فرماید؛ هیچ پشتیبان وتکیه گاهی همچون مشورت نیست، ومشورت عین هدایت است.» نهج البلاغه کلمه قصار ۴۵ عرض سلام و وقت بخیر خیلی خوشحالیم که در خدمت شما هستیم😊 مشاوره به سه روش هست تیم تخصصی ما با چهار مشاور خبره با بیش از ده سال سابقه مشاوره در "آکادمی آنلاین مشاوره خانواده" طبق اختیار و انتخاب شما پاسخ گو هستند. 1⃣مشاوره خصوصی 💎 چقدر برای شما دارد تا به خاطرش سرمایه گذاری کنید.⁉️ داشتن با فرزندت چقد برای شما اهمیت دارد. ⁉️ چقدر برای شما ارزش دارد که مثل لباس و سایر مایحتاج خود،بهش بها بدهید. ⁉️ مشاوره خصوصی با چت نیاز به پرسش و پاسخ و مشاوره به وسیله چت کردن هست که برای این نوع مشاوره ساعتی 30000 هزار تومان در نظر گرفته شده است. 2⃣ مشاوره تلفنی که شرایطش مفصل در زیر بیان شده است. شرایط مشاوره تلفنی؛👇👇 ۱. زمان مشاوره 45 دقیقه می باشد که در صورت نیاز امکان تمدید وجود دارد. ۲. هزینه مشاوره تلفنی مبلغ 50000هزار تومان است. درگاه پرداخت مشاوره هزینه پرداختی حداقل مبلغ مشاوره است و صرف امور فرهنگی مجموعه می شود. ۵. از مبلغ واریزی عکس گرفته شود. ۶. بعد از واریزی زمان و شماره تماس اعلام خواهد شد. 🌻آکادمی مشاوره آنلاین 🌻 با مشاوره تخصصی خانواده و کودک در خدمت شما هستیم. کانال مشاوره انلاین را به دوستانتان معرفی کنید🙏 لطفا به منظور ارسال سوال و راهنمایی به مشاور مربوطه به ایدی زیر مراجعه فرمایید.↙️↙️ @m_n_62 @m_n_62 واریزی از طریق درگاه مشاوره انلاین میباشد که به منظور رفاه حال شما و اسان بودن پرداخت این سامانه راه اندازی شده است. آدرس پرداخت مشاوره آنلاین؛👇👇 IDPay.ir/onlinmoshavereh به کانال ما بپیوندید👇👇👇👇👇👇 @onlinmoshavereh
🌸صد سلام گرم 🌺با عطر گـل محمدی 🌸و به لطافت لبخند خدا 🌺برایتان چیده‌ام 🌸تـا روزتـان بخیـر 🌺دلتان شاد و زندگیتان 🌸هر لحظه زیباتر شود 🌺سلام @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌸روزتون گلبارون
☺️مادرشوهر_خوب یه خوب میدونه پسرش الان ازدواج کرده. بحث سر این نیست این پسر " مال" کیه! بحث سر و ساختن یه خانواده جدیده. اون تلاش نمیکنه هی پسرش رو پر کنه و اونو سمت خودش بکشه! یه 🌹مادرشوهر خوب میدونه الان آرزوش باید 🌹خوشبختی پسرش و خوشیش کنار زنش باشه پس به این خوشی دهن کجی نمیکنه. اون میدونه که عروسشم یه انسانه و بهتره در درجه اول باهاش با و احترام برخورد و صحبت کنه و اینطوری با احترام دو نفر همیشه حفظ میمونه! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔹 بازی «سرزنش» راه نیندازید:  درباره « آلزایمران عاطفی » چیزی شنیده اید؟ عده ای از زوج ها یادشان می رود که فرد مقابل، همسرشان است! چشم های شان را می بندند و وقتی شروع به بیان دلخوری های شان می کنند، متوجه هیچ چیز نمی شوند. این افراد فقط دوست دارند همسرشان را سرزنش و با حجمی از عذاب وجدان رها کنند چراکه نمی خواهند مسئولیت مشکل پیش آمده را به عهده بگیرند و سعی می کنند تمام تقصیرات را به گردن دیگری بیندازند. در اوج درگیری وقتی حرفی برای گفتن پیدا نمی کنند به نقطه ضعف های طرف مقابل متوسل می شوند و وقتی تمام حال خراب شان را روی دیگری خالی کردند، او را ترک و رها می کنند. این موضوع باعث می شود همسرشان سه بار ضربه بخورد؛ یک بار به خاطر دعوا، بار دیگر به علت یادآوری موضوعی که نباید مطرح می شد و بار سوم نیز به این دلیل که با حجم تحقیری که تحمل کرده اند، تنها مانده اند و نمی دانند چگونه به حل آن بپردازند @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #روانشناسی_مردان 💠 برای مرد هیچ چیز آزاردهنده‌تر از این نیست که ببیند همسرش #افسرده و ناامید است. 💠 چرا که مردان با دیدن این حالت احساس می‌کنند فردی بی‌لیاقت و #ناتوان هستند که نتوانسته‌اند همسرشان را شاداب نگه دارند! 💠مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتی‌های همسرشان می‌دانند. 💠 پس تصور نکنید وقتی ناراحتید او #سنگدل و بی‌توجه است. او گاهی مهارت ارتباط را بلد نیست. @onlinmoshavereh 🌺
🔴 #بیرون_نروید! 💠 اگر شوهرتان، اکثر اوقات شبانه‌روز بخاطر مشغله، بیرون از منزل است ساعاتی که داخل خانه است سعی کنید به‌خاطر او #بیرون نروید. 💠 گاهی رفتن به بازار یا مهمانی را به‌خاطر حضور #شوهر در خانه ترک کنید. و علت نرفتن خود را به همسرتان بیان کنید تا #توجه و فهم شما را مشاهده کند. 💠 گذشتن از خواسته خود بخاطر همسر، شما را بیشتر #محبوب کرده و بیشتر بهم نزدیک می‌شوید. @onlinmoshavereh 🌺
سوال792 سلام میشه راهنمایی کنید یه خانومی ۳۳سالشونه و مجردن بایه آقایی اشنا میشن درفضای مجازی حدود دوسه ساله دوشیزه بودن بدون اطلاع خونوادش صیغه شده آقا متاهلن زن و بچه دارن ظاهرا آقا اول پیشنهاد دیدار بهشون میدن و بااصرار میخوان ایشونوببینن بالاخره خانوم قبول می کنن و تا به حال چندین بار صیغه شدن ولی تا به حال این آقا اسم و فامیلی خودشو نگفته البته رابطه جنسی داشتن اما دخول نداشتن. میگه گاهی با بی احترامی برخورد می کنه گاهی با مهربانی. و الان میخواد رابطه شو کات کنه وابسته شده میگه اون آقا تا به حال خیلی دروغ گفته بهش مشکل خانوم وابستگیه که قدرت نه گفتن به آقا رو نداره خانوم میخواد کات کنه می گفت هر وقت میخوام کات کنم تا پیام میده که بیاد دنبالش نمی تونه نه بگه پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده با سلام ببین عزیزم قبول دارم که آدمی از لحاظ حسی نیاز به رابطه همسری داره ولی اصلا قبول ندارم که به هر قیمتی باشه تازه اونم با شخصی که هیچ شناختی نسبت بهش نداری ایشون در قبال تعهد ش نسبت به همسرش وفادار نبودن یواشکی بهش خیانت کرده واز ترس حتی اسمش رو هم به تو نگفته وتو راحت بدونه اجازه خانواده وبی اطلاعشون قدم تو این مسیر گذاشتین ودر اختیار این اقا بدتر ازهم اینکه بااین تجربه بعد دیگه اون لذتی رو که باید از ازدواج نمیبری چون هی با اولین تجربه میخوای مقایسه کنی اگه این حین بارداربشی چکار میکنی اگه مایه منی سمت واژن ریخته بشه بدون دخول هم امکان بارداری هست بااین وضعیت اگه موقعیت ازدواج برات پیش بیاد چی تو زیر تعهد ایشونی اگه واقعا نظر منو میخوای این رابطه رو کات کن و بیشتر از این خودت رو پیشش کوچک نکن چون نمی ارزه شاید انشاالله موقعیت خوب ازدواج واقعی براتون میش بیاد پس به خدا توکل کن و صبوری کن در کنار تقوا .... حالا اگه میتونست همسرت بشه یه چیزی اما الان شما فقط یه بازیچه ای وبس.....‌ لطفا ادامه نده @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺🍃 -از-شب #ف-مقیمی ونهم شب چتر سیاهش را در گرمای مهربانانه ی خرمشهر پهن کرد.از اردوگاه ما تا سالن غذاخوری ده دقیقه فاصله بود.من وفاطمه و چند نفر دیگه از دخترها به سمت سالن غذاخوری حرکت کردیم.فاطمه اینقدر خوب وشاد و بشاش بود که همه دوستش داشتند.وبخاطر همین هیچ وقت تنها نمیشدیم.شام ساده و بدمزه ی اردوگاه درمیان نگاه های معنی دار من وفاطمه هرطوری بود خورده شد.وقتی میخواستیم به قرارگاهمون برگردیم فاطمه آرام کنار گوشم نجوا کرد:من امشب منتظرم.. ومن نمیدونستم باید از شنیدن این جمله خوشحال باشم یا ناراحت. خلاصه با اعلام ساعت خاموشی همه ی دخترها راس ساعت نه به تختخوابهای خود رفتند و با کمی پچ پچ خوابیدند.داشتم فکر میکردم که چگونه در میان سکوت بلند اینجا میتونم حرف بزنم که برام پیامکی اومد.گوشیم را نگاه کردم و دیدم فاطمه پیام داده: 'بریم حیاط' تخت فاطمه پایین تخت من قرار داشت.سرم را پایین آوردم. دیدم روی تخت نشسته و کفشهایش را میپوشد.چادرم را برداشتم و پایین آمدم و دست در دست هم از خوابگاه خارج شدیم.گفتم : -کجا میریم؟!مگه اجازه میدن تو ساعت خاموشی از خوابگاه بیرون بریم؟ گفت: - نه. ولی حساب من با بقیه کلی فرق داره راست میگفت. وقتی چند نفر از مسئولین اونجا او را دیدند بدون هیچ پرسش و پاسخی به ما اجازه گشت زدن در حیاط اردوگاه را دادند.به خواست فاطمه گوشه ی دنجی پیدا کردیم و روی زمین نشستیم.. فاطمه بی مقدمه گفت:خوب! اینم گوش شنوا. تعریف کن ببینم چیکاره ایم. حرف زدن واعتراف کردن پیش او خیلی سخت بود.نمیدونستم از کجا باید شروع کنم. گفتم: -امممممم...قبلا گفته بودم که پدرم چه جور مردی بود.. -آره خوب یادمه وباید بگم با اینکه ندیدمش احساس خوب و احترام آمیزی بهشون دارم آهی از سرحسرت کشیدم وزیر لب گفتم: -آقام آقا بود.! !کاش منم براش احترام قایل بودم. باتعحب پرسید:مگه قایل نیستی؟! اشکهام بیصبرانه روی صورتم دوید و سرم رو با ناراحتی تکان دادم: -نه.!!!! فکر میکردم قابل احترام ترین مرد زندگیم آقامه ولی من در این سالها خیلی بهش بد کردم خیلی... دیگه نتونستم ادامه بدم و باصدای ریز گریه کردم.فاطمه دستانم رو گرفت ونگاهم کرد تا جوی اشکهام راه خودشو بره.باید هرطوری شده خوابم رو امشب به فاطمه میگفتم وازش کمک میگرفتم پس بهتر بود اشکهایم رو مدیریت میکردم. -آقام دوست داشت من پاک زندگی کنم.آقام خیلی آبرو دار بود.تا وقتی زنده بود برام چادرهای مختلف میخرید. بعد دستی کشیدم رو چادرم و ادامه دادم: -مثلن همین چادر! اینا قبلن سرم بود. فاطمه گفت:چه جالب! پس تو چادری بودی؟ حدس میزدم. با تعجب پرسیدم:ازکجا؟ -از آنجا که خیلی خوب بلدی رو بگیری سری با تاسف تکون دادم و گفتم: -چه فایده داره؟ این چادر فقط تا یکسال بعد از فوت آقام سرم موند. -خوب چرا؟! مگه از ترس آقات سرت میکردیش؟ کمی فکر کردم و وقتی مطمئن شدم گفتم: -نه آقام ترسناک نبود.ولی آقام همه چیزم بود.او همیشه برام سوغات وهدیه، چادر اعلا میگرفت.منم که جونم بود و آقام.تحفه هاشم رو چشمم میذاشتم.درستشو بگم اینه که من هیچ احساسی به چادرنداشتم مگر اینکه با پوشیدنش آقام خوشحال میشه. -خب یعنی بعد از فوت آقات دیگه برات شادی آقات اهمیتی نداشت؟ با شتاب گفتم: -البته که داشت ولی آقام دیگه نبود تا ببینتم وقربون صدقم بره.میدونی تنها سیم ارتباطی من با خدا و اعتقادات مذهبی فقط پدر خدابیامرزم بود.وقتی آقام رفت از همه چی زده شدم.از همه چی بدم اومد.حتی تا یه مدت از آقام هم بدم میومد.بخاطراینکه منو تنها گذاشت. با اینکه میدونست من چقدر تنهام.بعد که نوجوونیمو پشت سر گذاشتم و مشکلات عدیده با مهری پیدا کردم کلا از خدا و زندگی زده شدم..میدونم درست نیست اینها رو بگم.ولی همه ی اینا دست به دست هم داد تا من تبدیل بشم به یه آدم دیگه.تنها کسایی که هیچ وقت نتونستم نسبت بهشون بیتفاوت باشم و همیشه از یادآوری اسمشون خجالت زده یا حتی امیدوار میشم نام خانوم فاطمه ی زهرا و آقامه. نفس عمیقی کشیدم و با تاسف ادامه دادم: ای کاش فقط مشکلم حجابم بود...خیلی خطاها کردم خیلی... ادامه دارد.... ‌🍃🌺 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💯نحوه سیراب‌کردن از محبت 💠 فرمول اصلی در محبت کردن و بجا این است که بدانیم همسرمان از چه اموری بیشتر، می‌برد. 💠 لازمه این آگاهی، اطلاع از زن و مرد در این قضیه است. 💠 مثلا باید بدانیم که زن از به او در همه حالات، ابراز محبتِ ، نوازش و گوش دادن به سخنانش لذت زیادی می‌برد. 💠 و یا مرد از شدن، مهربانی زن و تمکین و جنسی بالایی می‌برد. 💠 گاه زن و مرد باید با اعلامِ خود و یا از طرف مقابل از بردن یکدیگر حتی در امور آگاه شوند. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرصت تنهایی به شوهرتان بدهید! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بانو هیچوقت خواسته ای که مطمئنید شوهرتون توان برآوردنش رو نداره ازش نخواهید! اینکار فایده ای نداره و فقط باعث دلزدگی و ناراحتی مرد از زندگیش میشود... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
یکی از مهمترین مهارتها که می‌تواند یکی از پایه‌های موفقیت در ازدواج باشد تعهد عملی و نه زبانی به قانون طلایی اخلاق است که می‌گوید: آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند ... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺