✨﷽✨
💥اعمال ماه شعبان
1- استغفار؛
💢 در هر روز از روزهاى ماه شعبان هفتاد بار بگوید: «استغفر الله الَّذی لا اله الاّ هو الرحمن الرحیم، الحیّ القیّوم و اتوب الیه»
۲- صلوات؛
💢 هر روز صد بار صلوات بر محمد و آل محمد و صد بار «لا حول و لا قوَّة الا بالله» خوانده شود.
۳- خواندن؛
💢مناجات شعبانیه و تدبر در آن
۴- در تعقیبات نماز ظهر و عصر؛
💢 صلوات امام سجاد «علیه السلام»
۵- روزه گرفتن؛
💢در این ماه هر اندازه که ممکن باشد، سفارش شده است.خصوصا ۳ روز اول و آخر.
۶- صدقه؛
💢از امام ششم «علیه السلام» نقل شده است که:
🔸 «خداوند؛ صدقه ی این ماه را پرورش می دهد و روز قیامت مانند کوه احد دیده می شود.»
۷- صله ی ارحام؛
💢معاشرت خوب با مردم و نیکی به پدر و مادر.
۸- امر به معروف و نهی از منکر.
۹- گفتن ذکر؛
💢هزار مرتبه ذكر «لا اله الا اللّه و لا نعبد الاّ ایاه مخلصین له الدین و لو كره المشركون» گفته شود.
۱۰- با مراقبت و تقوا
💢به استقبال رمضان رفتن.
۱۱- بسیار گفتن؛
💢«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
۱۲- خواندن؛
💢زیارت جامعه ی کبیره.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕ خانمها بدانند
➖یکی از مواردی که باعث میشه شوهرتون نسبت بهتون سرد بشه و کمتر بهتون توجه کنه، شخصیت_وابسته شماست.
➖زن هایی که بیش از حد به شوهرشون متکی هستند ،و هیچوقت نمیتونن بدون شوهرشون تصمیم بگیرین ،زن های که با کوچکترین نگاه شوهرشون به یه خانم دیگه به هم میریزن و همه جا حواسشون به همسرشون هست و با نگاهش و رفتارش دائم همسرش را چک میکنه . اینجاست که شوهر احساس خفگی میکنه.
این خانم هر چقدر هم خوشگل باشه، هر چقدر خاص باشه، هر چقدر شیک باشه به مرور زمان جذابیت خودش را برای شوهرش از دست میده.
➖به این خانومها، زن های با روحیه قربانی میگن ، یکی از غیر جذابترین زن ها زنهای ضعیف و نق نقو هستند هر چقدر خانمی مستأصل باشه، همسرش بیشتر احساس مسئولیت میکنه که باید نجاتش بده، این حالت شوهرتون را در نقش والد و شما را در نقش کودک قرار میده .بنابراین جاذبه جنسی میانتون از بین میره.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال893
باسلام . ببخشید خانم دکتر سوالی داشتم . ما خانواده ای پرجمعیت هستیم که همه ازدواج کردند و هر روز تقریبا یکی دوتاشون میان سر میزنند به پدر و مادر . وقتی خواستگاری میاد و به مرحله اینکه همدیگر رو بخوایم ببینیم من همیشه قرار میزارم بیرون بخاطر اینکه اصلا داخل خونه راحت نیستم اتفاقا بیشترشان از این نظرم استقبال می کنند نمی دونم چقدر کارم درست هست ؟
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس مشاور خانواده
سلام بعد تا الان به نتیجه نرسیدی!
اگه این کار درست بود که تا الان میبایست رفته باشی سر زندگی خودت نه اینکه هنوزم اندر خم یه کوچه باشی و هنوزم مشغول قرارملاقات گذاشتن باشی !!!!
وقتی طرف از در خونه آدم این ور میاد این یعنی عزت و احترام و مطمئن باش که آدم زودتر به نتیجه می رسه چون وساطت بزرگترها وحرفهای عاقلانه آنها باعث جوش خوردن معامله میشه پس دیگه این کار رو نکن تا انشاالله به نتیجه برسی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
.
#رمان_عاشقانه #مذهبی
#پارتدوازده
رفتیم داخل سلف. تازگیا همیشه قرص معده پیشم بود که نیم ساعت قبل غذا بندازم. چون خیلی درد می گرفت معده ام. بعد دانشگاه رفتم خونه دنبال آتنا که تو حاضر و آماده منتظرم بود. منم لباسامو عوض کردم و با هم دیگه رفتیم سر قراری که با شیدا و شیده داشتیم. از دور سر وکلشون پیدا شد. یه لبخند بزرگ روی لبهام نشست. آتنا- آبجی اومدن ... - اوهوم ... بالاخره تشریف آوردن ... بهمون رسیدن. همچین هم دیگه رو بغل کردیم که هر کی ندونه فکر میکنه چند سال همدیگه رو ندیدیم. انگار نه انگار که همین دو روز پیش با هم بودیم. امروز روز آزادی بود. شیدا- بالاخره دیدیم این روز رو ... - مگه امروز چه روزیه؟ شیدا- همینکه بالاخره تونستیم یه بار با خیال راحت بیایم بیرون ... و نگران نباشیم که کسی مارو ببینه ... پوفی کردم و گفتم - آره والا ... یادته با هزار تا بدبختی و دروغ می پیچوندیم بریم یه ساندویچ کوفتی بخوریم؟ شیدا پقی زد زیر خنده
شیدا- آره بابا ... حالا انگار چیکار می کردیم ... فقط می خواستیم همو ببینیم ... با غر زدن آتنا و شیده دست از مرورو خاطرات کشیدیم و وارد فست فود شدیم. بعد سفارش پیتزا یه گوشه دنج و خلوت پیدا کردیم و نشستیم. همین که جام رو تنظیم کردم شیده که روبروم نشسته بود گفت شیده- خب قاتل ... جدیدا کسی رو نکشتی؟ چهارتایی ترکیدیم از خنده. یه مدتی بود که تمرین نویسندگی می کردم. داستان کوتاه می نوشتم واسه مسابقه دفاع مقدس. خب دفاع مقدس و شهادت با هم بودن و از اونجایی که شخصیت هام شهید می شدن اینا خیلی حرص می خوردن و لقب قاتل رو بهم داده بودن. شیدا خودکارشو از کیفش درآورد و گرفت طرفم. شیدا- زود باش زود باش ... تا معروف نشدی به ما یه امضا بده ... - برو بابا دلت خوشه ... شیده- حال میده پر فروشترین رمان سال بشه ... - هیچ یه هفته نیست که وارد بازار شده ... ما ازون شانسا نداریم که ... ده نفرن بخرن ضایع نشیم کلاهمونو میندازیم هوا ... نمیخواد پرفروشترین بشه
با اومدن پیتزا های خوشگلی که بهمون چشمک می زدن بحثمون نیمه کاره موند. شیده یه تیکه از پیتزا شو گاز زد و گفت شیده- نمیشه ... نع. نمیشه ... آنتا- چی نمیشه؟ شیده- هیچی مثل اون قاچاقی بیرون رفتنامون نمیشه ... ولی خداییش یه مزه دیگه داشت ... همه تاییدش کردیم. آتنا اینطور وقتا که با هم بودیم زیاد حرف نمی زد. خوب می کرد خب ... ماها ازش خیلی بزرگتر بودیم.. شیده- راستی عاطی مگه من بهت نگفتم اون اهنگای محمدو از توش پاک کن ... چرا گوش ندادی؟ - میخواستم پاک کنم ... ولی نشد ... نتونستم ... اصلا بیخیال. حالا که دیگه گذشت ... بازم محمد ... بازم اسمش ... الان پنج ماهه که نامزد کرده ... هعی ... با هزار زور و زحمت بغضم رو همراه پیتزا فرو دادم و گفتم - بی معرفت چقدم حلقش به دستش میاد ... شیده و شیدا درمونده به همدیگه نگاه کردن
روز ها به سرعت پشت سرهم می اومدن و میرفتن. هفته های آخر ترم دو بود. تو این روزا همش امین بود و امین ... هر روز می دیدمش. بر خلاف ترم قبل که فقط هفته ای یه بار می دیدیمش. این ترم روزی چند بارهم می شد ... اولا همش غر می زدم که چرا این باید آیینه دق من باشه. ولی حالا می فهمم خدا فرستاده بودش واسه آروم کردن من. وقتی بود آروم بودم. وقتی بود انگار محمد بود. شاید مسخره می اومد به نظر بقیه ولی بوی محمدو می داد. شایدم ازسر محبت بیش ازحد وعجیبم به محمد نصر زده بود به سرم ... ولی با اینهمه نقش امین موحد تو زندگی من پررنگ تر میشد بدون اینکه نقش محمد نصر کمرنگ بشه. ولی اطرافیانم، یعنی شیدا و شیده سعی داشتن محمد رو از سرم بندازن. کاملا متوجه بودم که منو با امین موحد مشغول می کردن. هر وقت می خواستم در مورد محمد نصر حرفی بزنم می گفتن اونو ولش امین خان که از محمد در دسترس تره ... حالش چیطورس؟ خبر جدید؟ رفتار جدید؟ منو وادار می کردن بهش فکر کنم و رفتاراشو ارزیابی کنم. از سر دلسوزی هم اشتن اینکارا رو می کردن. متوجه بودم حق با اونا بود. باید کم کم محمد رو می ذاشتم کنار. فکر کردن بهش فایده ای هم نداشت؟ دوخط موازی ...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سلام ✋
طلوع صبحگاهتون🌸🍃
به شادابی گلهای بهاری 🌸🍃
روزتون به زیبایی شکوفه ها🌸🍃
و صبح زیباتون🌸🍃
سرشار از شادی و عشق 😍
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #نقش_کلام
💠حرفهای خود را با #کلام مطرح کنید؛ نه با #رفتار چرا که از کلام همان برداشت میشود که شما میگویید؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت میشود.
💠 رفتارهای توام با کم محلی و قهرگونه، کینهها، سوءظنها و اختلافات را #تشدید میکند!
💠 فقط #صحبت کنید با همسرتون تا او بداند ناراحتی شما #دقیقا از چیست؟
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕ والدین ابدا حق ندارن عصبانی بشن.
➖پدر و مادرخشمگین میشن که یه احساسه اما حق ندارن عصبانی بشن که یه رفتاره.
➖اگه نمیتونین عصبانیت تونو اداره کنین بچه دار نشین.
➖بچه عصبانیت رو میاموزه، احساسه درموندگی و بیچارگی میکنه. اضطراب و وحشت پیدا میکنه و دچار نوع بد افسردگی همراه خشم میشن که خطر خودکشی هم به دنبال داره.
➖ما باید بدونیم عصبانیت رابطه رو به تنفر تبدیل میکنه و عشق رو به بی تفاوتی تبدیل میکنه.
➖ما با عزیزمون که نمیتونیم این رفتار رو بکنیم.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺