❤️#تجربه_ارسالی_اعضا
😊خانما توجه داشته باشین که #عشق_مراقبت_میخواد...
🔵یکی از مهم ترین مهارتهایی که یه خانوم #متاهل باید بلد باشه چیه؟
.
👌حفظ معشوقه بودن و معشوقه موندن😍
. ❌چطور یعنی؟
. 🔵یعنی #ترو تازگی خودمونو حفظ کنیم! .
💥یعنی بعد زایمان یه عااالمه #شکم نیاریم و عین #خیالمونم نباشه!یعنی اگر بیست سال هم از ازدواجمون میگذره همون دختر #شاد و سبک و خوش روحیه و #ناز😊 باشیم. .
یعنی حواسمون به حااال زندگی #دونفره مون دایما باشه.
. 🔵یعنی بچه که میاد جای خواب #جدا نشه😔
✅اینا مهارته. حواس #جمعی میخواد.
❌اینقد توی مشکلات شوهرتون #غرق نشین که بعدش ازش #متوقع بشین لازم نیس برین در نقش مادری
شوهرتون #مادر داره شما براش در نقش #ژلوفن باش. ژلوفن یعنی سر زنده و #رمانتیک باشی جوری که حوس هیچ زنی به سرش نزنه و با شما حالش #خوب بشه
💐خانوم های بهتر از گل؛زندگی مثل یه لدونه دایم باید آبش بدیم؛مراقبش باشیم؛هواشو داشته باشیم.
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
🖊 پیـامبر اڪرم (ص) ؛
هدیه دادن مرد به همسر خود یکی از
عوامل عفت و پاکدامنی است.
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
#انسانیت_بدون_خودپسندی
🌷هیچ مگسی در اندیشه #فتح ابرها نیست،
🌷و هیچ گرگی، #گرگ دیگر را به خاطر اندیشه اش نمی کشد!
🌷هیچ کلاغی به #طاووس، رشک نمیبرد،
🌷و #قناری میداند قار قار هم شنیدن دارد.
🌷هیچ موشي ، به #فیل بخاطر بزرگی اش حسادت نمیکند.
🌷و زنبور میداند که #گل، مال پروانه هم هست...
🌷و رودخانه به #قورباغه هم اجازه خواندن میدهد!
🌷کوه از #مرگ نمیترسد و هیچ سنگی به سفر فکر نمیکند.
🌷زمین میچرخد تا #آفتاب به سمت دیگری هم بتابد و خاک در رویاندن، زشت و زیبا نمیکند!!
😔هیچ موجودی در زمین، بیشتر از انسان همنوعانش را #قضاوت نميكند
💥ای انسان دنیا، فقط براي تو #نیست...
🆔@onlinmoshavereh
❤️بخشش را "#بخش کن"... محبت را "پخش کن" ...
🌾غضب "پریشانی" است... نهایتش "پشیمانی" است ...
🌾هر چه "#بضاعتمان" کمتراست ... "قضاوتمان" بیشتر است...
🌾 با "#خویشتنداری" ... "خویشاوند داری" ...
🌾به "خشم" ... "#چشم" نگو ...
انسان "خوشرو" ... گل "خوشبو" ست.
🌾"دوست داشتن" ... را "#دوست بدار".
🌾از" #تنفر " ..."#متنفر"باش
🌾به "مهربانی" .. "#مهر" بورز
🌾با "آشتی" .... "آشتی" کن
🌾و از "جدایی" ..."#جدا "باش….
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
#سیاست_های_همسرداری
🌸💞🌸💞🌸💞
❌در هنگام #صحبت کردن باهمسرتان لطفاً از کلمات نظیر #اوهوم و … استفاده نکنید
💠شاید احساس کنید پاسخهای #تک سیلابی کوتاه هستند و بسیار خوب اما به یاد داشته باشید که اینگونه همسرتان هم #مدام از این کلمات استفاده میکند و اینگونه ارتباطات کلماتی بین شما دو نفر کمتر و #کمتر خواهد شد.
✅برای نشان دادن #علاقه به همسرتان از تلویزیون #فاصله گرفته و سعی کنید باهم صحبت کنید و ارتباطتان را #حفظ کنید
سکوت، #جهل و سخنان کوتاه نشانه این است شما به اینجا #تعلق ندارید و در کنار همسرتان فقط حضور #فیزیکی دارید
❌با انجام این کارها شما #صدمات عمیقی به رابطه و همسرتان میزنید
برای بهبودی رابطهتان به روی رابطه و خانوادهتان #تمرکز کرده و وقتتان را با آنها صرف کنید
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
🏠 خانه مشاوره آنلاین
#داستان_زندگی_افسانه #قسمت_ششم احساس بیچارگی و عجز می کردم . هیچ چیزی برایم بدتر از این نبود که شو
#داستان_زندگی_افسانه
#قسمت_هفتم
ملیحه بی توجه به حال و روز من هر روز شادتر و سرزنده تر از اینکه مسعود این همه به او توجه می کند به دلبری ها و عشوه هایش ادامه می داد و مسعود آنقدر غرق در وجود ملیحه بود که حتی در نبود او هم اصلا من و دخترم را نمی دید !!! دریغ از ذره ای توجه که نثار دختر معصوم مان کند !!! افسردگی ام به حدی حاد شده بود که روزی صد بار به خود کشی فکر می کردم !!خیلی دلم می خواست هم خودم و هم دخترم را که معلوم نبود بعد از من چه سرنوشتی در انتظارش است را خلاص کنم !!! تنها چیزی که مرا از این کار باز می داشت ترس از خدا بود که همیشه در تعالیم دینی خود کشی را نکوهش می کرد !!! آزار و اذیت های خانواده ی مسعود هم به جایی رسیده بود که حتی در چهار دیواری خانه ام هم حریم خصوصی نداشتم !! چون در منزل پدری مسعود زندگی می کردیم کلید خانه را همه اعضای خانواده اش داشتند و هر وقت که دوست داشتند بی خبر و سر زده ٬ وقت و بی وقت ٬ چه خانه بودیم و چه نبودیم وارد خانه می شدند و من حق اعتراض نداشتم . هیچ وقت هم عتراض نمی کردم٬ وقت در لاک خودم بیشتر فرو می رفتم و آنها این انزوای مرا بی اعتنایی به خود تلقی کرده و عرصه را بیشتر برایم تنگ می کردند . مسعود گه گاهی اعتراض و دعوا میکرد اما فایده ای نداشت چون هم از جهت مالی به پدرش وابستگی داشت و از مستقل شدن می ترسید و هم آن اقتدار لازم را نداشت و فقط کار را خراب تر می کرد!!!!! خانواده مسعود آنقدر پا را از حد خودشان فرا تر گذاشتند که دیگر برادر شوهرم محسن که تا کنون فقط جریانات را زبان جاری ام نرگس می شنید دیگر نتوانست ساکت بماند و وارد ماجرا شد !!! محسن حتی از ماجرای مسعود و ملیحه هم باخبر بود و قبل از اینکه من به رفتار آن دو مشکوک شوم خانواده ی مسعود فهمیده بودند و بین خودشان صحبت های درگوشی داشتند و فقط من ساده بی خبر بودم
ادامه دارد...
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd