eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
💥زن ومرد در حین انجام اعمال زناشویی باید مواظب این باشند که در کنار طفل یا بچه های خود این عمل را انجام ندهند هر چند که در شب باشد و همه آنها در خواب باشند! زیرا چون دو نفس در مقابل هم از این عالم ظاهر منصرف و به عالم دیگری توجه دارند و لازمه توجه و پیوستگی همان قوه شهوت است این توجه چون از ظاهر این عالم خارج است می تواند اثر سوء بر این فرزندان بگذارد بخصوص اگر آن فرزند کودک باشد این روحیات در او تاثیر می گذارد و دیگر نشود او را در آینده با هیچ معلمی و حسینیه و مسجدی هدایت و تطهیرنمود!  ✅چه خوب است زوج های جوان ما در هروقت از شب این عمل را انجام می دهند توجه به این مورد داشته باشند که حتما کودک را حتی اگر یک ساله است ویا کوچکترآن را دراتاق دیگربگذارند وبعد عمل زناشویی را انجام دهند. @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال271 با سلام و خسته نباشید ۲۱ سال دارم و همسرم ۲۲ سالشونه.یه سال میشه ازدواج کردیم.حدود ۱ سال دوران عقدمون طول کشید.اوایل خوب بود تا یه مشکلی پیش میومد با صبر و حوصله باهم حلش میکردیم تا نزدیکای عروسی ک بحثمون شد برای اولین بار دست روم بلند کرد خودشونم میدونست ک مقصر بوده خب من گذشت کردم تا بعد عروسی خب کتک کاریش زیادتر شد همشم صبر و حوصله به خرج میدادم ولی دیگه از کنترلم خارج شد تا یه بحثی پیش میومد و برخلاف نظرش بود کتک میزد منم کنترلما از دست میدادم چندباری کوتاه اومده بودم فایده نداشته بود منم جوابشا میدادم بیشتر عکس العمل نشون میداد قهر میکردم میرفتم تو اتاق ولی اصلا نیومد دلجویی کنه ۲ یا ۳ روز بعدش طرفم میومد.که حس میکردم الانم بخاطر نیازشونه ک میاد طرفم.واقعا خسته شدم تو دوران عقدم بحثمون زیاد بود الانم ک بیشتر شده.نمیدونم باید چه طوری رفتار کنم.وقتی اعصبانی میشه دیگه هیچی جلودارش نیس بعضی اوقات چند ساعت بعد دعوامون،می رفتم پیشش ک آرومش کنم ولی میگفت حوصله ندارم و حرف نزن الان.چقد باید من کوتاه بیام پس حس و احساس من چی میشه.کلا کم حرف میزنه،دوست دارم از کارش و... حرف بزنه ولی چیزی نمیگه.وقتیم ک میخاییم مشکلمونا باهم در میون بذاریم ک رفعش کنیم تازه دوباره بحثمون باز میشه.نمیگم خودم مقصر نیسم ولی من خودمم کوتاه اومدم تا حدودی.خودمم دیگه نمیدونم چیکار کنم راهنماییم کنین. پاسخ ما 👇 سرکار خانم مشاورخانواده باسلام به نظرم شما به واسطه اینکه خیلی جوون هستین وبی تجربه در زندگی مشترک مشکل در ارتباط گیری درست هستین اینکه نمیدونین چه حرفی رو کجا بزنین کی بزنین وچه جور بگین، بیشتر مشکل نحوه ارتباط گیری ناصحیح هستش ..... دختر خوبم خداوند در قران کریم به مردها میگه ازجنس خودشما برای شما جفتی افریدم که (لتسکنوا الیهاست)یعنی مایه ارامش شماست شما لباس انها وانها لباس شما هستند عزیزم یه زن واقعا باید رامشگر باشه مردها بیرون میرن تو اجتماع ،سر کار ،مشکلات بد اقتصادی نبود خیلی چیزها ،خجالت زن وبچه ها که نتونه خواسته هاشون رو براورده کنه از تمام ناملایمات ریز ودرشت جامعه به خونه پناه میبره درواقع به زنش پناه میبره چقدر خوبه درعین حال اینکه زند گیت مرتبه غذای دلخواهش رو براش آماده کردی به ظاهر خودت هم رسیده باشی مرتب واراسته به استقبال همسرت بری بالبخند همدیگه رو به آغوش بکشید دیده بوسی کنید خسته نباشی بگی اگه خریدی کرده ازش بگیری باذوق خریدها رو ببینی وازش تشکر کنی مثلا اینکه خداتورو برام نگه داره که این همه زحمت میکشی برا اسایش من وازاو تشکر کنی باور کن که احساس غرور بهش دست میده وبا امید بیشتری به زندگی دل میده وبیشتر تلاش میکنه بعد اجازه بده یه مدت برا خودش باشه لیوان ابی ،شربتی،چایی...براش ببر کنارش بشین ولی سکوت کن شروع نکن به سوال پیچ کردن ،یا گلگی کردن ،خستگیش که در بره خودش باکمال میل برات حرف میزنه توهم فقط خوب گوش بده وباهاش همدلی کن لطفا یه جاهایی سکوت کن اصلا چیزی نگو خیلی وقتها نشنیده بگیر ویا ندیده بگیر حاضر جوابی نکن حرمت بینتون شکسته شده واگه ا ادامه بدین دیگه غیر قابل تحمل میشه لطفا باسکوت به موقع جلوی این وضعیت رو بگیر اونی َکه ضررمیکنه این وسط تویی لطفا صبور باش هر وقت دیدی قرار دلخوری به وجود بیاد بگو تو فعلا خسته ای بعدا با هم حرف میزنیم تغییر مکان بده خلاصه قًََضیه رو کش نده پر حرفی نکن ماجرا رو تکرار نکن ،اصلا چرا شما باید خوشی خودتون رو حروم دیگران کنید که فلانی بیاد یا نیاد اصلا تو هرچیز از خودش نظر بگیر بزار فکر کنه حرف اول واخر را او میزنه اصلا بگو هرچی تو بگی گاهی بگو چشم به جایی برنمیخوره اگه تو لجبازی نکنی اوهم کوتاه میاد مطمئن باش ،حالا شام نرید بعد شام برید به جایی بر نمیخوره اجازه بده او احساس ریاست ومردی بهش دست بده تومیتونی با مطالعه سوادت روبالا ببری بدونه دانشگاه اصلا کتبی که رابطه همسری رو بهتر میکنه وباعث میشه بهتر بشناسیش بخون مثل زنان مریخی ومردان ونوس و.....اگه تو کوتاه بیای ویه مدت چشم بگی (حتی اگه حق با تو باشه )مطمئن باش اونم کو۰تاه میاد همه چیزدرست میشه یه کم صبوری میخواد تا بتونی همه چیز رو درست کنی اگه امکانش هست دوتایی برید پیش مشاور متعهد تا مشکل حل بشه ... @moshaveronlain 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
دوشنبه تون معطر به ذکر 🌸 🍃 شریف صلوات بر حضرت محمد ( ص ) و خاندان مطهرش 🌸🍃 🍃🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸🍃 @moshaveyronkain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
♀دوشنبه روز حاجات ♀امروز فرشته ها ♀از دعاهامون پیش خدا ♀خبر میبرن ♀بعضی ها تاریخ میخرن ♀بعضی ها امضا ♀الهی امروز ♀امضای خدا پای ♀دعاهاتون زده بشه ظهرتون پراز حیرونیکی روزی تون پراز برکت وسفره تون پررونق " آمیـن " @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 🌼 فرمودند: 💠 إنَّ المَرءَ يَحتاجُ في مَنزِلِهِ و عِيالِهِ إلي ثَلاثِ خِصالٍ يَتَکلَّفُها و إن لَم يَکن في طَبعِهِ ذلِک: مُعاشَرَةٍ جَميلَةٍ و سَعَةٍ بِتَقديرٍ و غَيرَةٍ بِتَحَصُّنٍ. 💠 مرد براي اداره منزل و خانواده خود به نياز دارد كه حتي اگر در طبيعت او نباشد، (بايد خود را به آنها وا دارد)، آن خصلت‌ها عبارتند از: 💠 خوش رفتاري 💠 گشاده دستي سنجيده 💠 غيرت براي حفاظت از آنها. 📕تحف العقول، ص ۳۲۲ @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#لبخند ساده زنانه شگفت آور است یک لبخند ساده تاثیر فوق العاده ای روی مردان دارد بسیاری از زنان اشتباه می کنند و دوست دارند همواره جدی به نظر برسند @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
خانم هایی که استرس دارند، در دوران عادت ماهانه نسبت سایر خانم ها درد بیشتری دارند آب سیب و کرفس چای سبز شیر به کاهش استرس و دردهای قاعدگی کمک می کند @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃 🔴 سوال272 سلام من و خانمم چند ماهی هست که ازدواج کردیم ماههای اول هیچ مشکل خاصی نداشتیم ولی متاسفانه طی ماههای اخیر اخلاق و رفتارش کلاً عوض شده از اونجایی که اسم خانومهایی که من قبلا رفتم خاستگاریشون رو فهمیده دائماً سر هر بحثی که پیش میاد اولین جمله اش اینکه که تو هنوز به اونها علاقه داری یا اونها رو بیشتر از من دوس داشتی ولی متاسفانه مشکل به همین جا ختم نمیشه جدیدا حساسیتش بالا رفته اگر مثلا با هم بیرون بریم اگر یه خانوم از جلومون رد بشه سریعا میگه تو به این خانومه نگاه کردی (سنش فرقی نمیکنه حتی اگه پیرزن باشه) حتی نمیزاره تلویزیون یا کامپیوتر نگاه کنم چک هر روزه گوشی و تلگرام بماندمیگه تو به خانوما نظر داری حالا بماند که تا الان چقد واسش قسم خوردم که عزیزم اینطور که تو فکر میکنی نیست ولی کو گوش شنوا لازم به ذکر هستش که در هیچ زمینه ای واسش کم نذاشتم نه مادی نه عادفی و حتی جنسی حتی تمام کارها طبق نظر اون انجام میشه..... حالا اگه میشه از شما خواهش دارم منو راهنمایی کنید چیکار باید بکنم در ضمن ایشون حتی به خانومهای فامیل هم حساسیت دارن... من از پدر و مادر ایشون هم کمک خواستم و اونها چند باری راهنماییش کردن ولی فایده نداشته اگه امکانش هست منو زودتر راهنمایی کنید خواهشا _سلام تا حالا نشده چیزی در این زمینه از شما ببینن؟ حرکتی نگاهی پیامی ؟ _از لحاظ اعتقادی در چ حدی هستید؟ خانمتون چطور؟ نماز و روزه هر دومون سر جاشه به موقع ولی من یک هفتس انقد اعصابم خرابه کلا نخوندم البته یه مسئله ای هست که بهتره بگم اوایل نامزدی کاملا اتفاقی من دستم رو روی شونه ی یکی از دخترای فامیل انداختم البته یه دفعه دیگم با فامیلا رفته بودیم بیرون دختر عموم داشت از تاب میافتاد من اونجا بودم طناب رو گرفتم که نیفته همین بماند که سر این دو تا قضیه چقدر من از خانومم معذرت خواستم و دلیلشم واسش توضیخ دادم ولی چه فایده بازم فقط حرف خودش رو قبول داره میگه بغلشون کردی من رو اینجوری دوس نداری و از این حرفا... خداییش دیگه خسته شدم از حرفهایی که میزنه 🔵 پاسخ ما👇 سرکار خانم مشاور خانواده سلام یه قسمتی از قضیه میتونه طبیعی باشه چون اوایل زندگیتونه و خانما معمولا اوایل زندگی روی رفتارها و برخوردهای همسرشون با خانمای دیگه حساسن وفقط وفقط خودشونو صاحب همه نگاه ها و همنشینی های همسرشون میدونن ولی قسمت اعظمی از کارای همسرتون از بدبینی و شکاکی نشآت میگیره ایشون باید برن پیش مشاور حضوری مشکلشونو بگن تا راهکارو برنامه ی قدم به قدم بهشون بدن تا به مرور زمان ازلحاظ فکری درمان بشن و الا هر روز مشکل ریشه دارتر میشه و ممکنه زندگیتونو مختل کنه البته شمام باید بیشتر حواستون باشه کسی ک اهل نماز ورابطه خوب باخداست یهویی دستش نمیره رو دوش نامحرم اینو به خودتون میگم که بیشتر حواستون باشه هم اینکه شان شما نباید همچین اجازه ای بده هم باعث رنجش خانمتون نشید و اینکه وقتی میدونید خانمتون حساسه یه کم در مراوداتتون با خانم ها محتاط تر و سنجیده تر باشید البته اگه خانمتون مشاوره میخاستن شاید مشکل حل میشد چون حرفایی که باید دررابطه با رفتارشون بهشون بگم رو نمیتونم به شما بگم بعضی مواقع کسی که چیزی از همسرش میدونه بعدا به عنوان اتو استفاده میکنه البته من به شما برادربزرگوار نسبتی نمیدم این یک اصل کلی هست که بهتره جانب احتیاط رعایت بشه و مسائلشون فقط به خودشون گفته بشه که اگه مشاوره حضوری برن بهشون میگن. مسئله دیگه اینکه آیا بنظرشما با ترک کردن نماز واقعا مشکل خانمتون حل میشه؟ انسان وقتی تو شرایط سختی قرار میگیره بیشتر به حامی و یاری کننده نیاز داره شما تو سختی بهترین و کامل ترین حامی رو ترک کردید ب امید کمک کی؟ واقعا مشکل با ترک نماز حل میشه یا مشاوره حضوری و صحبت کردن؟پس انشاءالله دوباره شروع کنید وازخدا کمک بخایدبه فکر بهترشدن اوضاع باشید. ⁉️سلام ممنونم از راهنماییتون حتما میبرمش مشاور خودم هم از امروز دوباره شروع کردم نماز رو وقتی میخونم خیلی حالم بهتر میشه ✅سلام ممنون از شما خداروشکر نمازخوندن نشان از پاکی سرشت ادم هاست وقتی خدا تو زندگی نباشه هیچی تو زندگی سرجاش نخواهد بود.ما هم دعا میکنیم که انشاءالله زندگیتون هرروز بهترو باصفاتر بشه.موفق باشید. 💍 @moshaveronlain 🍃
قسمت 49 غمگین نگاهش کرد -چرا ...کارت که حیف میشه د مغ جوابش را داد -خب دیگه ...من دارم تاوان یه اشتباه رو میدم....راجع. ..راجع به همون زن.....باید سیصد میلیون پول جور کنم و خون مو پس بگیرم.....احتمالا ماشینم رو هم می فروشم.....هر چی کار کردم رو هم باید بدم به چشمهای غمگین نیمایش چشم دوخت -چرا نمی یای اینجا زندگی کنی...مادر و پدرت دوست دارن.... آه کشید -در اینکه دوسم دارن شکی نیست ...ولی !من روم نمیشه تو چشمهای بابا نگاه کنم....با حرف هام خیلی رنجوندمش...اما.. از طرفی هم دیگه دلم نمی خواد تو اون آپارتمان باشیم.....دلیل شم که می دونی خوشحال دنبال حرفش را گرفت -خب پس بیایم همینجا....پول پیش خونتم هست اخم مصنوعی کرد -بعدا نگی با مادر شوهر نمیشینم آرام به شانه اش زد -مادر به این ماهی .. دلت می یاد از بازویش گرفت و سمت خودش کشید و در آغوشش کشید -بیا اینجا خانوم خانوما....هر چی اینبار تو بگی....ولی بزاریم برای دم عید.یه دستی به سر و روش بکشیم یه مجلس بگیریم ...بعد! باشه.....من تکلیف شکایتم معلوم بشه بعدا آرام بوسه ای بر پیشانیش زد.می آمد ..دست فا خته را می گرفت و همینجا کنار خانواده اش به زندگی اش می رسید.اشتباه ممنوع....وقت جبران بود.... چند روز استراحت در خانه مادر جان بس بود امروز امتحان داشت و باید دیگر به مدرسه میرفت.با غیبتهای این گروه سنی که متاهل بودند راحتتر برخورد می کردند.نیما خودش او را به مدرسه رساند.شیرینی این چند روز از زندگی پنج ماه مشترکشان خیلی خوب بود.گرم بودند باهم...صمیمی مثل بقیه زن و شوهرها...ظاهرا هم با پدر آنچنان کدورتی هم نمانده بود.نیما خودش رضایت را اعلام کرد تا اینجا پیش آنها بروند .گفته بود دوست ندارد فاخته صبح تا شب تک و تنها باشد.اینجا خیالش راحت بود.دیگر هیچ چشم مزاحمی نظرش به فاخته او نمی افتاد .خوشحال با دستی پر از تعریف کردنیها کنار فروغ نشست.اصلا حال خوش فاخته آنقدر تابلو میشد همه می فهمیدند. امتحان را دادند.فا خته هم بلند شد تا دنبال فروغ از در بیرون برود اما ناگهان ایستاد.فروغ چند قدمی نرفته بود وقتی دید فاخته ایستاده او هم ایستاد. -چیزی شد یهو فدات شم لبش را گزید -یهو یه حالی شدم.فکر کنم بازم کلیه ام سرما زده...یه کم هم سوزش ادرار دارم اخم فروغ در هم شد -خب اینا رو می دونی دکتر نمی ری -میشه یه وقتایی اینجوری دوباره با اخم تشر زد -فاخته یعنی چی ...باید جدی بگیری .. فردا پس فردا بخوای مادر بشی همه اینا تو حاملگی و بچه تاثیر می زاره...اون موقع می خوای چی کار کنی -فکر اینو نکرده بودم دست روی شانه اش گذاشت -یه آزمایش ساده ست و اگرم عفونت اداری داشته باشی خیلی راحت با دارو حل میشه.فردا صبح خودم می یام دنبالت با هم بریم همون بیمارستانی که شوهرم هست.بدون نوبت همه کارت رو انجام میدن. ...اجازتو از شوهرت بگیر دمغ شد -آخه می خوایم بریم مسافرت با نیما خوشحال بغلش کرد -عزیز دلم چقدر خوشحالم برات فاخته....چیزی نیست که آزمایش بده بعد مسافرت بیا جوابشو بگیر....الان خوبی مقنعه اش را صاف کرد -اوهوم. ..خوبم فروغ جون....مرسی خواهری برگشتنی هم نیما دنبالش آمده بود.سلام و احوالپرسی با فروغ کردند و به خانه خودشان رفتند.سه شنبه پرواز داشتند.فاخته با ذوق از همان دم که رسیدند شروع به جمع کردن وسایل در چمدان کرد ** آرام به پهلویش زد -بیدار شو خواب آلو رسیدیم چشمان زیبایش را باز کرد.از دست این نازنین که باز او را آرایشگاه برده بود و زیباتر شده بود.کش و قوسی به بدنش داد -وای ببخشید ...خوابم برد خندید -نه به اون تر ست.... نه به اون خوابیدنت دست در بازوی نیما انداخت -بهونه خستگی نداری ما گفته باشم آق نیما.... الان دیگه رانندگی نکردیم -خدایی خیلی خوابم می یاد فاخته... باشه از فردا باز هم حس و حالش پنچر شد -اه....بی ذوق .مثل پیر مردا می مونی -آهای! آدم با شوهر پیرش اینجوری حرف نمی زنه ادامه دارد... @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#فرمول_گله‌گذاری_موفق_ازهمسر 🔴 فرمول هفتم 💠 در گله‌گذاری هرگز همسرتان را با دیگری #مقایسه نكنید. اگر قرار است مقایسه‌ای در كار باشد او را با #خودش مقایسه كنید. 🍃❤️ @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺