روانشناسان میگویند:
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ...
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ...
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ...
ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ...
ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ...
ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ...
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎیی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ میخندد...
"روزگارتان پر خنده"
📎@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال340
من 32ساله شوهرم 36ساله
تقریبا 4ساله ازدواج کردیم
ازدواجمون سنتی بود
یه دختر 3ساله
خونمون جداست و با پدرشوهرم اینا حیاطمون مشترک هست
مشکلم اینه که یه مدتیه خیلی ناراحت و ناامیدم بی دلیل
با اینکه شوهرم دوستم داره و مشکلی باهاش ندارم خانواده شوهرم دوستم دارن ولی من ازشون خوشم نمیاد با اینکه خیلی بهم محبت میکنن اما ازشون دلسردم
آینده رو قشنگ نمیبینم و با اینکه فعلا مشکل مالی نداریم اما همش به این فکر میکنم که در آینده خیلی وضعمون بد میشه و همش نفوس بد میزنم
همسرم هم خیلی حساسه و اگه بهش از ناراحتی و نگرانی هام بگم میدونم کمکی نمیکنه
خیلی حرف شنیدم از اطرافیان اونم با اینکه میدونم قصد بدی نداشتن
همسرم دریا کار میکنه
سه ماه کشتیه سه هفته خونه
یه مدت پیش وقتی بحث عروسی برادر شوهرم پیش اومد یه سری حرف شد که عروسی ساجده اینا اصلا خوب نبود از تالار گرفته تا شام رو همه نقد کردن
تازه متوجه شدم چقدر پشت سرمون حرف زدن
اونا عادت دارن حرفشون رو رک و بی پرده بزنن خودمم میدونم این عادتشونه
و از روی قصد نیست
ولی دلم ازشون خیلی گرفته و اصلا نمی بخشمشون
یه سری هم یه مدت پیش خواستیم تلویزیون بگیریم منم سر اینکه فول اچ دی بگیرم یا فورکی با شوهرم هم فکری کردیم آخر سر چون فول اچ اارزونتر بود قانعش کردم الآن پشیمونم چون حس میکنم دلش پیش اون تلویزیون هستش
میدونم خنده داره ولی بی دلیل و به شکل بچه گونه ای ناراحت شدم
حتی دلم نمیخواد به تلویزیون نگاه کنم
واسه خودمم عجیبه که چه الکی به خاطر یه موضوع بیخود ناراحتم
فقط به خاطر اینکه شوهرم هنوز فکر میکنه کاش اونو میخرید
چون جنسا گرون شده و تلویزیونی که اون میخواست الآن خیلی گرونتر شده
خیلی روحیه م ضعیف شده و کلا از کوچیک ترین چیزا ناراحت میشم
من چون.شوهرم دریاست و تنها هستم و به خاطر اینکه خواهر شوهرم از مادر شوهرم مراقبت میکنه مجبورم هر روز قبل از ظهر واسه کمک برم خونشون و همونجا ناهار بخورم یه جوری حس سربار دارم و دوست دا م یه جوری بشه خودم خونه خودم غذا بخورم اما دلم واسه خواهر شوهرم می سوزه اینم میدونم دوری و دوستی بهتره با اینکه خواهر شوهرم همیشه میگه ساجده مثل خواهر منه
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس مشاورخانواده
باسلام
خانم گل به نظرم احتمالش هست که خدای ناکرده دچار افسردگی شده باشی که بهتره تلاش کنی وخودت رو از این وضعیت نجات بدی دوری همسر روز مرگی وتکراری بودن هرروزه زندگی واحتمالا نشکلات پس از زایمان میتونند دست به دست هم بدن وفرد را دچار افسردگی کنند احتمال این که مبتلا به کم خونی ویا کم کاری تیرویید هم باشی هست چون این علائم به این بیماری ها هم میخوره واز جمله مشکلات دیگه این که احتمال زیاد سودای تنت زده بال اینکه همش منفی بافی میکنی ومنتظر چیزهای بد هستی وبه قول خودت منتظر چیزهای بد هستی علتش سرد وخشک بودن بیش از حد مخ هستش وباید تغذیه خودت رو اصلاح کنی واصلا طرف سردیجات نری وغذای گرم وتر مصرف کنی تا حال مزاجی شما روبه راه بشه حتما برای خودت سرگرمی درست کن مثل کلاسهای زبان کلاسهای هنری ویا مطالعه یا خیاطی واینکه طرز فکرت رو نسبت به خانواده همسرت خوب کن (که البته اگه غذای گرم وتر بخوری درست میشه) واونارو مثل خانواده خودت بدون ودر کنارشون لذت ببر واصلا حس بد نداشته باش اونم یه مد ته ویه زمانی میاد که افسوس این روزهای باهم بودن رو میخوری پس قدر داشته هات رو بدون وقدر جوونی رو بدون
دیگه اینکه اصلا مراسم عروسی ویا حرف وحدیث های پیرامونش ربطی به خوشبختی ویا بدبختی ادمها نداره ومهم طرز فکر ودیدگاهت نسبت به زندگی وادمهای اطرافت هستش واینکه چه جوری خودت وزندگیت رو مدیریت میکنی همین
پس مراقب افکارت باش که رفتارت میشه وباعث میشه محبت دیگران رو از دست بدی
لطفا مراقب خوشبختی خودت باش حتی وسایل زندگی هم ربطی به خوشبختی نداره وفقط یه وسیله است برای استفاده حالا چه سیاه وسفید باشه چه بهترین مدل صفحه خمیده رنگی مهم اینه که ادم دلش خوش باشه ولبش خندون وتنش سالم وانشاالله ایمانش به راه همین پس بی خیال همه توهمات وزنده باد خوشبختی در کنار ایمان
عاقبت بخیر باشی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃🍂 #تلنگر
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد،
عزیز میشود ...
*یک لحظه آفتاب در هوای سرد ،
غنیمت میشود ...
*خدا در مواقع سختی ها ،
تنها پناه میشود ...
*یک قطره نور در دریای تاریکی ، همۀ دنیا میشود … 🍃🍂
*یک عزیز وقتی که از دست رفت ،
همه کس میشود …
*پاییز وقتی که تمام شد ،
به نظر قشنگ و قشنگتر میشود...
*و ما همیشه دیر متوجه میشویم!*
" قدر داشتههایمان را بدانیم…
چرا که خیلی زود، دیر میشود ..."🍂🍃
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سفارش بسیار بسیار مهم به زن و شوهرها در شب و روز عید #غدیر
#استاد_پناهیان
🍃❤️ @onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#وقت_دلدادگی
👈قسمت 91
نفس عمیق کشید
-نتونستم.از دیشب کلی کلنجار رفتم ولی نشد.امروز ولی...وای خدا باورم نمی شه....قرار اعضا این بیمار اهدا بشه
-نه من نمی خوام
به قیافه گرفته اش نگاه کرد.لبخند از لبش پر کشید و رفت
-یعنی چی نمی خوای فاخته
اشک در چشمانش جمع شد
-یکی بمیره و من خوشحال از زنده موندن خودم
یاد حرف دکتر افتاد.حق با او بود فاخته تحمل شنیدن مرگ مادرش را نداشت
-فاخته ببین...حق داری منم بخاطر مرگ اون زن خوشحال نیستم اما واقعا بخاطر به دست آوردن سلامتی تو سر از پا نمیشناسم،خواهش می کنم یه کم منطقی تر باش
-کدوم منطق نیما؟؟؟؟یکی رو تن بی روحش رو پاره می کنن و بین چند نفر تقسیم.
دوباره رویش را به شیشه اتومبیل برگرداند.دست نیما چانه اش را گرفت و به سمت خودش کرد
-منطق پذیرفتن پیوند.این کار میدونی تا حالا جون چند نفر رو نجات داده.فاخته عزیزم!حتی تو اگر قبول نکنی قلب این زن قراره برای یکی دیگه پیوند بشه قشنگم.قلب این زن به یکی حیات دوباره میده به آدمی که کلا از درمانش قطع امید کردن
-شاید راضی نباشه
-رضایت دادن
-اطرافیانش رضایت دادن شاید خود طرف....
گریه اجازه ادامه حرف زدن به فاخته را نداد
-این کارها همیشه با رضایت بستگان درجه یک متوفی انجام میشه.اما من تا اونجا که فهمیدم خود بیمار قبلا فرم اهدا عضو پر کرده بوده
شاید کمی دروغ اینجا بد نباشد.فاخته اشکهایش را پاک کرد
-واقعا
برای د روغش فقط سری به تایید تکان داد.با گریه رو به نیما کرد
-به یه شرط.هر پنجشنبه براش خیرات کنیم.بعدا سر مزارش هم بریم
لبخندی زد
-براش خیرات می کنیم و قول می دم هر موقع سلامتی کاملت رو به دست آوردی تو رو سر خاکش ببرم.قول میدم
خوشحالی خبر پیوند در خانه برای همه سرایت کرد .حتی سهراب که زیاد گرم صحبت نمی شد هم، چندین بار برای نیما و فاخته ابراز خوشحالی کرد.کینه نیما از سهراب از بین رفته بود.با هم نه خیلی گرم اما چند کلمه ای رد و بدل کردند.نیما هم در محبتش را امشب باز کرده بود و مشت مشت از کاسه محبتش خرج فاخته می کرد. فاخته هم هرچند ناراحت بود از قبول پیوند اما فکر که می کرد با این عمل بیشتر پیش نیما می ماند موجی از خوشحالی در برش می گرفت.دردهای گاه و بی گاه پهلویش را فراموش کرده بود بلند بلند می خندید و از خوشحالی اش،چشمان نیما بیشتر برق می زد.نیما امشب خوشحال بود برای او همین بس!!!!لبخند از ته دل و دندان نمای نیما را ببیند.. پدر شدنش را.. پدر فرزندی که فاخته برایش می آورد. وای تمام این افکار در ذهن فاخته ردیف نی شد و بیشتر او را دلگرم به محبتهای بی دریغ نیما می کرد.نیمای دوست داشتنی اش امشب با آوردن کیکی که هیچ کس از آن خبر نداشت دل فاخته را بیشتر برای عطش عشق او بیقرار کرد.نیما در بدترین حالات هم پیشش ماند، دنبالش آمد و از خانه مادر بزرگ فرهود او را برداشت و با خود برد.در فکر بود اما چشمش به کیکی بود که نیما جلویش می گذاشت
-یه آرزو کن و این شمع رو فوت کن
چشمانش را بست.آرزو کرد برای سلامتی همه اعضا خانواده.برای آمرزیده شدن مرحومی که به او جانی دوباره می داد. آرزو کرد برای سلامتی همه بیماران که شاید شانس مثل فاخته برای رهایی از بیماری نداشتن.شمع را فوت کرد و با صدای دست بقیه چشمانش را باز کرد.نیما روبه رویش آنطرف میزنشست
-پریشب خیلی دلم گرفته بود.دلتنگی عجیبی داشتم دنبال یه آرامش می گشتم.قرص آرامبخش که پیدا نکردم دلم هوای خدایی رو کرد که اینروزا بهم ثابت کرد داره شو نه به شو نه من راه می یاد و من خودمو زده بودم به نفهمیدن. آنقدر پر بودم که نفهمیدم چطور دو رکعت نماز حاجت رو خوندم.ولی با خدا حرف که می زنی می تونی از هر دری بگی.از دلتنگی گفتم.کلی گله کردم ازش که اگه قرار بود فاخته رو از من بگیری چرا جلو راهم سبزش کردی.دوست داشتن یه وقتایی حسهای عجیبی بهت می ده.مثل دوست داشتن تو که تازه به من فهموند کجای زندگی ول معطلم.با خدا عهد بستم فاخته...گفتم تو به من فاخته رو بده من هر چی برای سلامتی اون کنار گذاشتم تا خرج کنم می دمش به یه دختر بچه به اسم زینب سادات.تو همون بیمارستانه
بغضش گرفت
ادامه دارد...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🌸
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤
خدایا ❣
مهربانا ❣
تو را سپاس🙏
💫که ریسمان نجات ولایت مولا علی علیه السلام
و فرزندانش را
که درود تو بر آنها باد ، به سویمان فرستادی.💫
تو را سپاس 🙏
💫که به حرمت این شب گرامیمان داشتی
و باران کرامت بر ما باریدی.💫
💚دلهامان را به عهدی که بر ولایت
با تو بستیم محکم کردی،💚
💚قلبهامان را به میثاقی که در باب ولایت
از ما گرفتی پایدار ساختی 💚
✨و انکار روز قیامت را بر ما نخواستی.
تو را سپاس🙏
✨ که کمال دین و اتمام نعمتت✨
✨را در ولایت امیرالمؤمنین،
علی بن ابیطالب علیهالسلام ، 💚
نهادی.»
تو را سپاس🙏
میگوییم و شکر میکنیم ای مهربان ترین مهربانان 🙏
دوستان خوبم عیدتون مبارکــــــــَ 🎊
شبتون حیدری 💚💛💚
امشب حاجت تون را از مولا بخواهید🙏
امیدوارم به حرمت این شب عزیز حاجت روا بشید🙏
@onlinoshaereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
التماس دعا 🙏
🌷امام سجاد فرمود :
هرکس سه صلوات برای مادرم حضرت فاطمه س بفرستد
🌷 تمامی گناههانش بخشیده میشود
به اشتراک بزارین تا سیل صلوات نثار آن حضرت شود
ان شاءالله شما هم در ثواب این کار شریک باشید🙏🌸
🌿خودم شروع ميکنم :
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ
💐به اندازه ارادتت به حضرت زهرا فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐
انشالله در روز عید غدیر بهترین عیدی رو از دست حضرت زهرا (س) بگیرید
عیدتون مبارک💐🌷🎉🎊
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺