eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
417 عکس
243 ویدیو
37 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
| امیرالمومنین صلوات‌الله علیه ⚜ 🌹 جآن فدآیِ کلآمِ دِلجویَتـ... 🔅 حضرت امیرالمومنین صلوات‌الله علیه: 🔅 مَنْ أَحَبَّنِي وَجَدَنِي عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَيْثُ يُحِبُّ، وَ مَنْ أَبْغَضَنِي وَجَدَنِي عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَيْثُ يَكْرَهُ.   🔅 هر كس مرا دوست بدارد، مرا به هنگام مرگ مى‌بيند، به گونه‌اى كه مرا مى‌داشت. و هر كس مرا دشمن دارد، مرا به هنگام مرگ مى‌بيند، آنچنان كه ناگوار و نفرت داشت. 📔 بحارالأنوار، جلد ۶، صفحه ۱۸۸ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
| امیرالمومنین صلوات‌الله علیه ⚜ 🔅 رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم درباره قول خداوند متعال که می‌فرماید: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ - چنین می‌فرمایند: 🔅 اَمیرُالمُوْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالب علیه السلام إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِی أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِیهِ عِلْمَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ.   🔅 امام مبین، امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام است. و او است امامى که خداوند متعال علم همه چیز را در او احصاء فرموده است. 📔 معاني‌الاخبار، صفحه ۲۲۵ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 | سلام‌الله علیها 🩸 🥀 و گفته‌اند که دو دختر صغیره، یکی از حضرت و یکی از حضرت علیهماالسلام از دیدن بدن غرقه به خون آن حضرت از دنیا رفتند، و شرح آن را چنین ذکر می‌کنند... 🥀 وقتی که خیمه‌ها را زدند، بیست و سه طفل کوچک از خیمه‌ها بیرون آمدند و از شدت تشنگی و خوف می‌لرزیدند. 🥀 یکی از بزرگان لشکر به عمرسعد گفت: ايها الامیر! اگر خیال داری اینها را نزد یزید ببری، یک نفرشان زنده به شام نمی‌رسد، بگو اینها را آب بدهند که از بی‌آبی دارند هلاک می‌شوند... 🥀 عمرسعد گفت: بروید ایشان را آب دهید. 🥀 سقاها مشک‌ها را پر از آب کردند و آوردند پیش عیالات علیه‌السلام. 🥀 اول، جام آبی به سلام‌الله علیها دادند که از همه کوچکتر بود. او آب را گرفت و پیش از نوشیدن، روانه شد. 🥀 گفتند: کجا میروی؟! 🥀 گفت: پدرم وقتی که میدان رفت، لب‌هایش تشنه بود، می‌خواهم این آب را به او بدهم..! 📕 تحفةالحسینیة، فاضل بسطامی 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 | علیه‌السلام 🩸 🥀 علی بن سُوَید، از یاران خاص امام کاظم صلوات‌الله‌ علیه می‌گوید: 🥀 پولی به نگهبانان زندان دادم و شب هنگام به حضور حضرت علیهماالسلام رسیدم و آن حضرت از من سوال نمودند که برای چه به اینجا آمده‌ای؟! 🥀 عرضه داشتم: دلتنگی مرا نزد شما آورده است! سپس گفتم: ای‌آقای من! سینه‌های‌مان به تنگ آمده است، زمان فرج و گشایش و رهایی شما از این زندان، چه وقت فرا می‌رسد؟! 🥀 آن حضرت نگاهی به من نموده و فرمودند: اَلْفَرَجُ قَريبٌ يَابنَ سُوَيد! يَومَ الْجُمُعةِ ضُحىً عَلَى الْجِسرِ بِبَغدادٍ... 🥀 فرج نزدیک است ای پسر سوید؛ روز جمعه به هنگام برآمدن آفتاب، بر روی پل بغداد... 🥀 علی ابن سُوَید گوید: از این کلام امام علیه‌السلام، نزدیک بود از خوشحالی پرواز کنم؛ پس از محضر آن حضرت خارج شده و به دوستانمان گفتم: مژده دهید که امام به زودی از زندان خارج می‌شوند. 🥀 روز جمعه فرا رسید و به وقت برآمدن آفتاب، بر روی پل بغداد جمع شدیم... 🥀 و إذًا بِجِنازةٍ يَحمِلُها أربَعةٌ مِنَ السَجّانين علىٰ دَرفةِ بابٍ لا نَعشٍ! ثلاثٌ مِنَ الْخَلفْ و واحدٌ مِنْ جَهَةِ الرأسِ 🥀 ناگاه دیدیم چهار زندان‌بان، جنازه‌ای را بر روی یک تخته در، گذاشته و می‌آوردند؛ سه نفر عقب، و یک نفر جلوی جنازه را گرفته‌اند. 🥀 از آنجا که غل و زنجیرهای زیادی بر دست و پای آن میّت بود، سه نفر عقب آن تختهٔ در را گرفته و تنها یک نفر جلوی آن را گرفته بود، به روی پُل که رسیدند، او را بر زمین نهادند و صورتش را باز کردند. علی بن سُوید گوید: من پیش رفتم تا آن میت را نگاه کنم... 🥀 و إذًا بِهِ سَيّدي و مَولاي مُوسَى بنِ جعفر عليه‌السلام ! فَلَطَمتُ وَجهي و صِحتُ: وا إماماه… وا سيّداه… 🥀 ناگهان مولا و سروَرم علیهماالسلام را دیدم! پس سیلی به صورتم زدم و فریاد می‌زدم: وا إماماه… وا سيّداه… 📕‌ المجالس المعصومیه، صفحه ۲۵۲ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 | صلوات‌الله علیه 🩸 🥀 دعای جانسوز حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام در زندان هارون ملعون: 🥀 یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون» 🥀 ای مولای من! مرا از زندان هارون و از دست او نجات عنایت فرما. ای آزاد کنندهٔ (رویاننده) درخت از بین خاک و آب. و ای آزاد کنندهٔ (جاری کننده) شیر از بین سرگین و خون و ای آزاد کنندهٔ (به دنیا آورنده) فرزند از بین رحم و ای آزاد کنندهٔ آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کنندهٔ روح از بین احشاء و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما! 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۸ صفحه ۲۲۰ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 | علیه‌السلام 🩸 🥀 هنگامی که حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسیدند، فَحُمِلَ عَلَی نَعْشٍ وَ نُودِیَ عَلَیْهِ هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ 🥀 بدن مطهر آن حضرت را روی تختی گذاشته و می‌بردند و می‌گفتند: این امام رافضی هاست؛ بیائید و او را ببینید... 🥀 فَلَمَّا أُتِیَ بِهِ مَجْلِسَ الشُّرْطَةِ أَقَامَ أَرْبَعَةَ نَفَرٍ فَنَادَوْا أَلَا مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الْخَبِیثَ بْنَ الْخَبِیثِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ 🥀 وقتی بدن ایشان را به مجلس شُرطه‌ها آوردند، سندی بن شاهک چهار نفر را گماشت تا (العیاذ بالله) فریاد بزنند: آگاه باشید که هر که می‌خواهد آن ...................... یعنی موسی بن جعفر علیهماالسلام را ببیند، از خانه‌اش بیرون بیاید. 🥀 سلیمان بن أبی‌جعفر از قصر خود که در حاشیه شطّ بود، بیرون آمد و صدای فریاد و همهمه شنید؛ به فرزندان و غلامان خود گفت: چه خبر است؟! 🥀 گفتند: سندی بن شاهک است که بدن آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را بر تختی گذاشته و ندا می‌دهد. 🥀 به فرزندان و غلامانش گفت: بروید و با کمک غلامان خود بدن ایشان را از دست آن‌ها بیرون بیاورید. اگر مانع شما شدند، آن‌ها را کتک بزنید و پرچم‌های سیاه آن‌ها را پاره کنید. آنان آمدند و هرگونه که بود بدن مبارک را از آن نانجیبان گرفتند و چند نفر را گماشتند که فریاد بزنند: 🥀 أَلَا مَنْ أَرَادَ الطَّیِّبَ بْنَ الطَّیِّبِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ فَلْیَخْرُجْ 🥀 آگاه باشید که هر که می‌خواهد آن پاک نهاد پاک نهادزاده، یعنی آقا موسی بن جعفر علیهماالسلام را ببیند، از خانه‌اش بیرون بیاید. 📕 عیون اخبارالرضا علیه‌السلام، جلد ١ صفحه ٩٩ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 و در روایت است که امام حسین علیه‌السّلام، در شبانگاه بیست و هشتم رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال شصت هجری، در حالی که این آیه را قرائت می‌فرمود: «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین؛ به همراه هشتاد و دو نفر از اهل‌بیت و یارانش از مدینه خارج شد. 🥀 در این سفر به جز محمد بن حنفیه که به نقل فتوح و خوارزمی، به دستور امام در مدینه ماند، بیشتر خویشاوندان حضرت، با ایشان همراه شدند. 🥀 امام حسین علیه‌السّلام به محمد حنفیه فرمود: برادرم! تو در مدینه بمان و از جانب من مراقب آن باش و چیزی را از من پنهان مدار. 🥀 آنگاه با محمد حنفیه وداع نمود، برای او وصیت‌نامه‌ای نوشت و آن را پیچید و به او سپرد که به قول بعضی، قسمتی از آن چنین است: 🥀 بسم‌الله الرحمن الرحیم. گویی دنیا پیوسته نبوده، و انگار آخرت پیوسته بوده است... 🥀 علاوه بر بنی‌هاشم، بیست و یک نفر از یاران امام حسین علیه‌السّلام نیز با ایشان در این سفر همراه شده بودند. 🥀 آن حضرت با همراهانش از مدینه خارج شد و راه اصلی مکه را پیش گرفت. 📕 الارشاد، جلد ۲، صفحه ۳۴ 📕 تاریخ الامم و الملوک، جلد ۳، صفحه ۳۴۱ 📕 الفتوح، صفحه ۲۱ 📕 مقتل خوارزمی، جلد ۱، صفحه ۱۸۰ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 🩸 🩸 علیه‌السلام 🩸 علیه‌السلام 🥀‍ اول شعبان‌المعظم، ولادت حضرت عبدالله الاکبر علیه‌السلام فرزند امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🥀 چنانچه در بین اولاد امام حسن علیه‌السلام بیش از دو فرزند بنام نقل شده است، پس شاید اقوال نقل شده هر کدام نسبت به یکی از این بزرگواران است، در بیستم ماه ربیع الاول طبق شواهدی ولادت علیه‌السلام شهید یازده ساله کربلا است. 🥀 همچنین طبق نظر یکی از علمای شیعه در زمان شاه عباس صفوی، مرحوم سید احمد بن زین العابدین علوی عاملی متوفی ۱۰۶۰ هجری قمری که داماد و پسر خاله میرداماد نیز بوده است، ولادت عبدالله بن الحسن علیه‌السلام در غره ماه شعبان بیان شده است. 🥀 علیه‌السلام امام حسن مجتبی علیه‌السلام و بزرگوارشان دختر سلیل بن عبدالله بوده است. 🥀 علامه مجلسی در بحارالانوار و جلاءالعیون بعد از حضرت قاسم بن الحسن (علیه‌السلام) می‌نویسد: 🥀 پس علیه‌السلام امام حسن علیه‌السلام قدم در معرکه نهاد و فرمود: 🥀 گر ندانیدم، منم فرزند حیدر (علیه‌السلام)، شیر بیشه هستم و ضرغام نر، بهر دشمن ریشه کن چون باد صرصر 🥀 پس به میدان رفته و به دشمن حمله‌ور شد و به تیغ آبدار چهارده نفر یا تعداد بیشتری از آن کافران غدّار را به درک اسفل نار فرستاد، و بعد از مقاتله بسیار، هانی بن ثبیت حضرمی لعنت‌الله‌ علیه بر او ضربتی زد، و به رسید و به پدر و جد بزرگوار خود ملحق گردید. 🥀 به روایت علیه‌السلام، حرملة بن کاهل ملعون، (علیه‌السلام) را به رسانید، از این عبارات معلوم است که شاید هر دو نفر در قتل حضرت عبدالله‌ الاکبر علیه‌السلام نقش داشته و در شهادتش مؤثر بودند. 📕 بحارالانوار، جلد ۴۵ صفحه ۳۶ 📕 جلاءالعیون، صفحه ۵۶۹ 📕 مناقب ابن شهرآشوب، جلد ۴ صفحه ۱۰۶ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 علیه‌السلام 🩸‌ 🥀 عن زرارة عن ابی‌عبداللّه الصادق علیه‌السلام فی ذِکرِ بُکاءِ الاِمامِ زَینِ‌العابِدینَ علیه‌السلام: کانَ جَدّی اذا ذَکَرَهُ بَکی حَتّی تَملَاَ عَیناهُ لِحیَتَهُ، وحَتّی یَبکِیَ لِبُکائِهِ رَحمَةً لَهُ مَن رَآهُ. 🥀 امام صادق علیه‌السلام: 🥀 هرگاه جدم امام سجاد علیه‌السلام به یاد امام حسین علیه‌السّلام می‌افتاد، می‌گریست، تا این که اشک، چشمان و محاسنش را خیس می‌کرد، تا جایی که هر کس ایشان را می‌دید، از سرِ ترحّم، به گریه او می‌گریست. 📕 دانشنامه امام حسین علیه‌السلام، جلد ۱۰ صفحه ۹۴ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 علیه‌السلام 🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 شیخ جعفر شوشتری می‌فرماید: 🥀 امام حسین صلوات‌الله علیه در مصیبت علی‌اکبر علیه‌السلام سه بار به حال اشراف به موت رسید. 🥀 اول: وقتی دید فرزندش آمادۀ رفتن به میدان شده است. 🥀 دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب آب کرد، پس او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه که نمی­‌توانست آب برای او آماده کند، حالت احتضار به او دست داد. 🥀 سوم: هنگامی که علی‌اکبر علیه‌السلام از اسب افتاد و پدر را صدا زد، که سکینه سلام‌الله علیها می­‌گوید: 🥀 لَمّا سَمِعَ أبی صوتاً وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت وَ عَیناهُ تَدورانِ کَالمُحتًضَر وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِیمَة. 🥀 وقتی صدای علی‌اکبر علیه‌السلام بلند شد، من پدر را نگاه کردم، دیدم مشرف به مرگ شده است. دو چشمش مثل آدم محتضر می‌گردد و اطراف خیمه را نگاه می کند، و نزدیک است روح از بدنش برود... 📕 کتاب شریف خصائص‌الحسینیه 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 علیه‌السلام 🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 لَما تَوَجَه إلى الحرب إجتَمَعَتِ النِّسَاءُ حُولَهُ كَالحَلَقَه، إرحم غُربَتَنَا، وَ لا تَستَعجل إلى القِتالَ فَإِنَّهُ لَيسَ لَنَا طَاقَةً فِى فِراقِكَ، وَمَنْعَتَهُ مِنَ العَزِيمَة، تَغَيَّرَ حالُ الحُسَينِ بِحَيثُ أَشرَفَ عَلَى المَوتِ، وَصَاحَ بِنِسَائِهِ وَعَيالِهِ: دَعَنْهِ فَإِنَّهُ مَمسوس في الله وَمَقتول في سَبيل الله 🥀 هنگامی که شاهزاده علی اکبر علیہ السلام متوجه میدان شد، زنان حرم دورش را گرفتند و به او گفتند: 🥀 به غربت ما رحم کن و برای جنگیدن عجله نکن که ما طاقت فراق تو را نداریم، پس لباس او را گرفتند و نمی گذاشتند تا برود در این هنگام، حال امام حسین صلوات الله علیه تغییر کرد به طوری که مشرف به مرگ شد. 🥀 پس به صدای بلند فرمود: رهایش کنید او ممسوس در ذات خدا و مقتول در راه اوست. 📕 الدمعة الساكبة فى احوال النبي و العترة الطاهرة، علامہ محمد باقر دهدشتی بهبهانی 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 علیه‌السلام 🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 علی‌اکبر علیه‌السلام در صورت و سیرت شبیه جناب پیغمبر صلى‌الله علیه و آله و سلم بود و در شجاعت و شوکت مانند حضرت امیرالمومنین حیدر کرار علیه‌السلام بود و در سخاوت و فتوّت نظیر امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود. 🥀 پس مردم مدینه چون به یاد می‌آوردند رسول مختار صلی‌الله علیه و آله و سلم را و شوق‌مند او می‌شدند، به زیارت علی‌اکبر علیه‌السلام می‌آمدند. 📜 نجاةالخافِقَین، نسخهٔ خطی، ملا محمد بن محمد تقی قائنی، صفحه ۱۲۱ 🏷 🆔 @mosibatoratebah