5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♻️ انتقاد از بدحجابی و بیحجابی به سبک استاد قرائتی
52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🌀
🛑 آقا مسئول نمایش خانگی کیه
دقیقا؟!!😡
❌اگر مردم ایران ماهواره میذاشتن و فیلم
ترکی نگاه میکردند شـــــرف داشت به این
فیلما
آقایون فرهنگی مگر ما مسخره شماییم
هزاران تا فحــش بخوریم و ســـاعت ها
زمان بگـذاریم آخر شما بــــیاید تو فــــیلم
هاتون ترویج بی فرهـــــنگی و ســــیگار و
بی حجابی بکنید.
🕋#مسجدوحسینیهجنت
#پایگاه_ثار_الله
#حوزه_عمار
🏴#یا_لثارات_الحسین 🏴
🕌کانال #مسجد_تراز👇
•┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/mosque_jannat
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
✅ کار پاره وقت ✅
جهت منشی یکی از هیئت های ورزشی ،
جنسیت : خانم
مسلط به کارهای اداری، نامه نگاری اداری، و کار با کامپیوتر
ساعت کار : ۹ تا ۱۳ ظهر
شماره تماس: ۰۹۱۵۵۸۴۳۰۸۶
آیدی ایتا: @MFRBZH
معما:
يك سال ، هارون الرشيد به زيارت كعبه رفته بود. هنگام طواف ، دستور دادند مردم خارج شوند، تا خليفه بتواند به راحتى طواف كند.
چون هارون خواست طواف نمايد، عربى از راه رسيد و با وى به طواف پرداخت . (اين عمل بر خليفه جاه طلب گران آمد و با خشم اشاره كرد كه مرد عرب را كنار كنند.) ماءمورين به مرد عرب گفتند:
- كمى صبر كن تا خليفه از طواف كردن فراغت يابد!
عرب گفت :
- مگر نمى دانيد خداوند در اين مكان مقدس همه را يكسان دانسته و در قرآن مجيد فرموده است : سواء العاكف فيه و الباد(1)
چون هارون اين سخن را از عرب شنيد، به نگهبان خود دستور داد كه كارى به او نداشته باشد و او را به حال خويش بگذارد.
آن گاه خود به طرف حجرالاسود رفت تا مطابق معمول به آن دست بمالد. ولى عرب آنجا هم پيش دستى نموده ، قبل از وى ، حجرالاسود را لمس كرد!
سپس هارون به مقام ابراهيم آمد كه در آنجا نماز بخواند، باز هم عرب قبل از هارون به آنجا رسيد و مشغول نماز شد. همين كه هارون از نماز فارغ شد، دستور داد آن مرد را پيش او حاضر نمايند. وقتى دستور هارون را شنيد گفت :
- من كارى با خليفه ندارم ، اگر خليفه با من كارى دارد، خودش پيش من بيايد!
هارون ناگزير نزد مرد عرب آمد و سلام كرد، عرب هم جواب سلامش را داد.
هارون گفت :
- اجازه مى دهى در اينجا بنشينم .
عرب گفت :
- اينجا ملك من نيست ، اينجا خانه خدا است ، ما همه در اينجا يكسانيم . اگر مى خواهى بنشين ، چنانچه مايل نيستى برو.
هارون بر زمين نشست ، روى به آن عرب كرد و گفت :
چرا شخصى مثل تو مزاحم پادشاهان مى شود؟
عرب گفت :
آرى ! بايد در مقابل علم كوچكى كنى و گوش فرا دهى .
(هارون از طرز سخن گفتن عرب ناراحت شد) به عرب گفت :
- مى خواهم مساءله اى دينى از تو بپرسم ، اگر درست جواب ندادى ، تو را اذيت خواهم كرد.
- سؤ ال تو براى ياد گرفتن است يا مى خواهى مرا اذيت كنى ؟
- البته منظور، ياد گرفتن است .
- بسيار خوب ! ولى بايد برخيزى و مانند شاگردى كه مى خواهد مطلبى از استاد به پرسد، مقابل من بنشينى !
هارون برخاست و در مقابل وى روى زمين نشست .
هارون پرسيد:
- بگو بدانم ، خداوند چه چيزى را بر تو واجب كرده است ؟
عرب گفت :
- از كدام امر واجب سؤ ال مى كنى ؟ از يك واجب يا پنج واجب يا هفده واجب يا سى و چهار يا نود و چهار و يا صد و پنجاه و سه بر هفده عدد و از دوازده يكى و از چهل يكى و از دويست پنج عدد و از تمام عمر يكى و يكى به يكى ؟!
هارون گفت :
- من از يك واجب از تو سؤ ال كردم ، تو برايم عدد شمارى كردى !
عرب گفت :
- دين در دنيا بر پايه عدد و حساب برقرار است و اگر چنين نبود، خداوند در روز قيامت براى مردم حساب باز نمى كرد.
سپس اين آيه را خواند:
((و ان كان مثقال حبة من خردل اتينابها و كفى بنا حاسبين (2)))
در اين هنگام ، عرب خليفه را به نام صدا كرد. هارون سخت خشمگين شد، طورى كه برافروخته گرديد، (زيرا به نظر خليفه تمامى افراد به او بايد اميرالمؤ منين مى گفتند) در حالى كه آثار خشم و غضب در چهره اش آشكار بود گفت :
- آنچه را كه گفتى توضيح بده ! اگر توضيح دادى آزاد هستى و گرنه ، دستور مى دهم بين صفا و مروه گردنت را بزنند!
نگهبان از خليفه تقاضا كرد كه او را به خاطر خدا و آن مكان مقدس نكشد!
مرد عرب از گفتار نگهبان خنده اش گرفت ! هارون پرسيد:
- چرا خنديدى ؟
- از شما دو نفر خنده ام گرفت ، زيرا نمى دانم كدام يك از شما نادان تريد؛ كسى كه تقاضاى بخشش كسى را مى كند كه اجلش رسيده ، يا كسى كه عجله براى كشتن مى نمايد نسبت به شخصى كه اجلش نرسيده ؟!
هارون گفت :
- بالاخره آنچه را كه گفتى توضيح بده !
عرب اظهار داشت :
- اينكه از من پرسيدى : آنچه خداوند بر من واجب نمود چيست ؟ جوابش اين است كه خداوند خيلى چيزها را به انسان واجب نموده است .
اينكه پرسيدم : آيا از يك چيز واجب سؤ ال مى كنى ؟ مقصودم دين اسلام است (كه قبل از هر چيزى پيروى از آن بر بندگان خدا واجب است .)
منظورم از پنج ، نمازهاى پنجگانه ، از هفده چيز، هفده ركعت نماز شبانه روزى و از سى و چهار چيز، سجده هاى نمازها و نود و چهار هم تكبيرات نمازهايى است كه در شبانه روز مى خوانيم و از صد و پنجاه و سه ، در هفده عدد، تسبيح نماز است .
اما آنچه گفتم از دوازده عدد يكى ، منظورم ماه رمضان است كه از دوازده ماه ، يك ماه واجب است . و آنچه گفتم از چهل يكى ، هر كس چهل دينار طلا داشته باشد يك دينار واجب است زكات بدهد و گفتم از دويست ، پنج ، هر كس دويست درهم نقره داشته باشد، پنج درهم بايد زكات بدهد.
ادامه دارد...👇
ادامه مطلب ...☝️
اينكه پرسيدم : آيا از يك واجب در تمام عمر مى پرسى ؟
مقصودم زيارت خانه خداست كه در تمام عمر يك بار بر مسلمانان مستطع واجب است و اينكه گفتم يكى به يكى ، هر كس به ناحق كسى را بكشد بايد كشته شود، خداوند مى فرمايد ((النفس بالنفس )).
چون سخن عرب به پايان رسيد، هارون از تفسير و بيان اين مسائل و زيباى سخن عرب بسيار خوشحال گشت و مرد عرب در نظرش بزرگ آمد و غضب تبديل به مهربانى شد و يك كيسه طلا به عرب داد. آن گاه ، عرب به هارون گفت :
- تو چيزهايى از من پرسيدى و من هم جواب دادم . اكنون من نيز از تو سؤ ال مى كنم و تو بايد جواب بدهى ! اگر جواب دادى ، اين كيسه طلا مال خودت و مى توانى آن را در اين مكان مقدس صدقه دهى ، اگر نتوانستى بايد يك كيسه ديگر نيز به آن اضافه كنى تا بين فقراى قبيله خود تقسيم كنم .
هارون ناچار قبول كرد. عرب پرسيد:
- خنفساء(3) به بچه اش دانه مى دهد يا شير؟
هارون غضبناك شد و گفت :
- آيا درست است فردى مثل تو از من چنين پرسشى بنمايد؟
عرب گفت :
شنيده ام پيامبر فرموده است : عقل پيشواى مردم از همه بيشتر است . تو رهبر اين مردم هستى ، هر سؤ الى از امور دينى و واجبات از تو پرسيده شود بايد همه را پاسخ دهى . اكنون جواب اين پرسش را مى دانى يانه ؟
هارون :
- نه ! توضيح بده آنچه را كه از من پرسيدى و دو كيسه طلا بگير.
عرب :
- خداوند آنگاه كه زمين را آفريد و جنبده هايى در آن بوجود آورد، كه معده و خون قرمز ندارند، خوراكشان را از همان خاك قرار داد. وقتى نوزاد خنفساء متولد مى شود نه او شير مى خورد و نه دانه ! بلكه زندگيش از مواد خاكى تاءمين مى گردد.
هارون :
- به خدا سوگند! تاكنون دچار چنين سؤ الى نشده ام .
مرد عرب دو كيسه طلا را گرفت و بيرون آمد. چند نفر از اسمش پرسيدند، فهميدند كه وى امام موسى بن جعفر عليه السلام است .
به هارون اطلاع دادند، هارون گفت :
به خدا قسم ! درخت نبوت بايد چنين شاخ و برگى داشته باشد!(4)
(چون اولين سال زيارت هارون بود و حضرت نيز در لباس مبدل به مكه رفته بود، تا مردم او را نشناسند لذا هارون آن حضرت را نشناخت .)
داستان هاى بحار الانوار
1- اگر به مقدار سنگينى يك دانه خردل (كار نيك و بدى باشد) آنرا حاضر مى كنم و كافى است كه ما حساب كننده هستيم (سوره انبيا، آيه 47)
2- خنفساء حشره اى است سياهرنگ كه از فضله حيوانات استفاده مى كند.
3- بحار، ج 48، ص 141
4- انفال / 41
💠#مسجدوحسینیهجنت
#پایگاه_ثار_الله
#حوزه_عمار
🏴#یا_لثارات_الحسین 🏴
🕌کانال #مسجد_تراز👇
•┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/mosque_jannat
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
ادب مثل عطر است
مابرای خودمان استفاده میکنیم
امادیگران هم ازآن لذت می برند
https://eitaa.com/mosque_jannat
هدایت شده از شبکه خنده🇮🇷
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طنز_سیاسی
دوستان با این وضعیت افزایش قیمت ها توسط دولت تلاش کنید حتی نمیرید😂😂
✧❁شبکهخنده😂شبکهشادی❁✧
@khandeh_net
»»» آیه ی روز :
**********
(ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»
دریافت و نصب از https://zenderoid.ir )
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
بقره - ٢٥٧
خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
**********
نکته ها:
در آیه قبل خواندیم كه او مالك همه چیز است؛ «له مافى السموات و...» ودر این آیه مى خوانیم: نسبت او به مؤمنان، نسبت خاصّ و ولایى است. «ولىّ الذین آمنوا»
گوشه اى از سیماى كسانى كه ولایت خدا را پذیرفته اند
* آنكه ولایت خدا را پذیرفت، كارهایش رنگ خدایى پیدا مى كند. «صبغة اللّه» [723]
* براى خود رهبرى الهى برمى گزیند. «ان اللّه قد بعث لكم طالوت ملكاً» [724]
* راهش روشن، آینده اش معلوم و به كارهایش دلگرم است. «یهدیم ربّهم بایمانهم» [725]، «انّا الیه راجعون» [726] ، «لانضیع اجرالمحسنین» [727]
* در جنگ ها و سختى ها به یارى خدا چشم دوخته و از قدرت هاى غیر خدایى نمى هراسد. «فزادهم ایماناً» [728]
* از مرگ نمى ترسد و كشته شدن در تحت ولایت الهى راسعادت مى داند. امام حسین علیه السلام فرمود: «انّى لا ارى الموت الاّ السعادة». [729]
* تنهایى در زندگى براى او تلخ و ناگوار نیست، چون مى داند او زیر نظر خداوند است. «ان اللّه معنا» [730]
* از انفاق و خرج كردن مال نگران نیست، چون مال خود را به ولى خود مى سپارد. «یقرض اللّه قرضاً حسناً» [731]
* تبلیغات منفى در او بى اثر است، چون دل به وعده هاى حتمى الهى داده است: «والعاقبة للمتّقین» [732]
* غیر از خدا همه چیز در نظر او كوچك است. امام على علیه السلام فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر مادونه فى أعینهم...». [733]
* از قوانین و دستورات متعدّد متحیّر نمى شود، چون او تنها قانون خدا را پذیرفته و فقط به آن مى اندیشد. و اگر صدها راه درآمد برایش باز شود تنها با معیار الهى آن راهى را انتخاب مى كند كه خداوند معیّن كرده است. «ومن لم یحكم بماانزل اللّه» [734]
-----
723) بقره، 138.
724) بقره، 247.
725) یونس، 9.
726) بقره، 156.
727) یوسف، 56.
728) بقره، 173.
729) بحار، ج 44، ص 192.
730) توبه، 40.
731) بقره، 245.
732) اعراف، 128.
733) نهج البلاغه، خ 193.
734) مائده، 44 و45.
**********
پیام ها:
- مؤمنان، یك سرپرست دارند كه خداست و كافران سرپرستان متعدّد دارند كه طاغوت ها باشند و پذیرش یك سرپرست آسان تر است. [735] درباره مؤمنان مى فرماید: «اللّه ولىّ» امّا درباره ى كفّار مى فرماید: «اولیائهم الطاغوت»
- آیه قبل فرمود: «قد تبیّن الرّشد من الغى» این آیه نمونه اى از رشد و غىّ را بیان مى كند كه ولایت خداوند، رشد و ولایت طاغوت انحراف است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت»
- راه حقّ یكى است، ولى راههاى انحرافى متعدّد. قرآن درباره راه حقّ كلمه ى نور را به كار مى برد، ولى از راههاى انحرافى و كج، به ظلمات وتاریكى ها تعبیر مى كند. «النور، الظلمات»
- راه حقّ، نور است و در نور امكان حركت، رشد، امید و آرامش وجود دارد. «النور»
- مؤمن در بن بست قرار نمى گیرد. «یخرجهم من الظلمات»
- طاغوت ها در فضاى كفر وشرك قدرت مانور دارند. «الذین كفروا اولیائهم الطاغوت»
- هر كس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواه ناخواه طاغوت ها بر او ولایت مى یابند. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت»
- هر ولایتى غیر از ولایت الهى، ولایت طاغوتى است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت»
- توجّه به عاقبت طاغوت پذیرى، انسان را به حقّ پذیرى سوق مى دهد. «اولئك اصحاب النّار»
-----
735) یوسف علیه السلام نیز در دعوت كفّار به همین معنا استدلال كرد: »ءأربابٌ متفرّقون خیرٌ أم اللّه الواحد القهّار« آیا صاحبان متعدّد وپراكنده بهترند یا خداى یگانه وقدرتمند؟! یوسف، 39.
**********
#مسجدوحسینیهجنت
#پایگاه_ثار_الله
#حوزه_عمار
🏴#یا_لثارات_الحسین 🏴
🕌کانال #مسجد_تراز👇
•┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/mosque_jannat
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بوس 😘
یا
فوووووت😂
عاشق اینجور مادربزرگ ها هستم 😘🤗
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ناجی ١۵٠ زائر اربعین حسینی به شهادت رسید
🔹جلال اسدی بجنوردی که در ماجرای آتش سوزی هتلی در کربلای معلی با رشادت خود ناجی ۱۵۰ تن از زائرین اربعین حسینی شده بود، بر اثر جراحت ناشی از سوختگی شدید ساعاتی پیش به لقاءالله پیوست.
🔹ناجی زائران پس از سوختگی ۵۲ درصدی: جونم رو پیشکش امام حسین(ع) میکنم.
🌐 اخبار نظامی، پلیسی، امنیتی و حوادث
🆔 @khabar_ir
لطیفه
حیفنون باباش میمیره داشت گریه می کرد،تلفنش زنگ میخوره ، جواب که میده یهو گریه هاش بیشتر میشن...
میگن کی بود جریان چیه!؟؟
میگه پشت سر هم داریم بد میاریم!
خواهرم بود...اونم باباش مرده...😁😂