9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱بسم الله الحی🌱
🎂 تا به حال به جشنِ تولد کسی رفتهاید که اجازهی دیدنش را نداشته باشید ولی قلبتان با نبضِ حضورِ عزیزش بر مدارِ شادی بتپد؟!
🎂 قطعاً مبارک است تولدی که هرگز مرگی آن را در بر نگرفته است... تولدی که پُر است از سکههای "مبارک بادِ" حیات!
🎂 دعوتید به جشن تولد یک حاضرِِ بیغیبت! یک شهید که کیک تولدش پر است از شمعهایی که در دل تک تکمان روشن کرده است و همچنان میکند...
🕯 امسال شمع ۲۹ سالگی شهید مصطفی علیدادی را روشن خواهیم کرد؛؛ شمعی که هرگز خاموشی نخواهد داشت...
🏡 مکان قرار: گوشهی از بهشت قطعه ۲۳۱ ردیف ۷۹ شماره ۱۶
⏰ زمان قرار: یکشنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۵ الی ۱۷
همه دعوتید...
#شهید_مصطفی_علیدادی
@mostafa_alidadi
هدایت شده از 75887 یاس
زنگ نگارش کلاسم خواندن کتاب آقای ایرانی شده ،و چه به خود می بالم که افتخاری نصیبم شده که از شهدا که چراغ راه بشریتند بگویم و دانش آموزانی را با ستاره های درخشانی آشنا کنم که همواره نشانگر راه مستقیم وابدی ما هستند،مادر محترم شهید مرا دعا کنید واز پسرتان بخواهید واسطه شوداز خداوند حاجت مرا که فرزند است بخواهد
هدایت شده از 75887 یاس
زنگ نگارش کلاس هفتم ،هشتم ونهمم اختصاص پیدا کرده به شهید علیدادی،انگار بچه ها گوی سبقت را از هم ربوده اند و سرخواندن صفحات کتاب برای یکدیگر مسابقه می گذارند،کلاسم به آخر زنگ رسیده بود اما مشتاق شنیدن بودند می گفتند خانم خواهش میکنیم ادامشو بخونید به جاهای حساس رسیده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصطفای شیرینم
همه ی امیدم
💞💞💞💞💞💞💞💞
ساعت ۴ صبح ۱۰ رمضان وقت سحر جمعه عزم به دنیا آمدن کرد و...
ساعت ۸ صبح به وقت ساعت امام رئوف علیه السلام در بیمارستان مفرح به دنیا آمد و زمینی شد...
وزنش ۲کیلو ۲۰۰ گرم
چشمانی آبی به رنگ آسمان
لبهایی قرمز و به شیرینی قند...💙🍃
مصطفای آسمانی ام تولدت هزاران بار مبارک....
#شهید_مصطفی_علیدادی
『@mostafa_alidadi』
17.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌨زمستان است دیگر
دل زمین به برف گرم است و
دل من به تو #نفس مادر
تولدت مبارک
دلتنگتم پسرم💔❄️
💢گاهی درد به مغز استخوان مادری دلتنگ می رسد ...
روز جوان هست او در پی جوان خودش 💔
🌷علی اکبر های انقلاب روزتان مبارک 🌷
هدایت شده از محمدیاری ....
"به نام او که جان را ودیعه داد و جانان را برگزید"
در روزی که آفتاب، طلوعش را با ترنّم امید آغاز کرد، نوری پاک، چشم به جهان گشود که قرار بود روشنیبخش دلهای بیشمار باشد،
نورٌ علی نور : مصطفی…
نامی که در آسمان ایثار، ستارهای درخشان شد. جوانی که در سپیدهدم زندگی، ردای شجاعت به تن داشت و همزمان، بالین مهربانی را برای دردمندان میگستراند.
او که هم نگاه نافذ پلیس را داشت، هم دستهای شفابخش پرستار را… هم برای امنیت ایستاد، هم برای سلامت جنگید. گویی تقدیر، او را برای روزهای سخت برگزیده بود، برای نبردی که در آن، دشمن نه گلولهای آشکار، که ویروسی بیرحم بود.
او که با دستهای خسته اما دلِ استوار، گاه به سانِ پلیسی دلیر، امنیت را بر خیابانهای ناآرام میپراکند و گاه همچون پرستاری مهربان، بالین بیماران را روشنی میبخشید. انگار خداوند، شجاعت و شفقت را در کالبدی واحد دمیده بود، تا در هیبت مصطفی علیدادی، معنا یابند.
کرونایِ ملعون که آمد، مصطفی جانانه ماند؛ ماند تا زخمهای بیماران را با دستانش مرهم نهد، ماند تا میان صفوف خستگان، امید را تقسیم کند، ماند تا در خط مقدم عشق ، سپری برای جانهای بیپناه و خسته باشد. اما آه… این میدان، بهای سنگینی داشت. آن جسمِ ارزنده و جوان، که بار خستگی را تاب آورده بود، در برابر طوفان بلا ایستاد و عاقبت، بالهای پروازش را مَستانه گشود.
ای شهیدِ درخشندهء سلامت! تو که برای نجات جان دیگران، جان عزیزت را عاشقانه و خالصانه و جانانه پیشکش کردی، چگونه میتوان نامِ زیبا و برازنده و آسمانیاَت را از یاد برد؟ امروز، در سالروزِ درخشندهء میلادِ بهشتیاَت، شمعی برایت روشن نمیکنیم، چرا که تو خود، خورشیدی خاموشناشدنی در دل تاریخ شدی.
ز داغت آسمان در سوگ، گریان است ای یارم
زمین در ماتمت خاموش و حیران است ای یارم
نه تنها کوچههای شهر، با غم مویه میخوانند
که در دلها هنوز اسمت، چراغان است ای یارم
به دوش خستهات دیدم، امیدِ خفتهی مردم
که دستانت دوای دردِ انسان است ای یارم
گهی در سنگرِ امنیت، گهی در بسترِ دردم
وجودت پرچم عشق و شکیبـــان است ای یارم
شدی قربانیِ طوفان، ولی یادت نخواهد مرد
که نامت در دلِ تاریخ، تابان است ای یارم
تو رفتی، لیک بعد از تو، چراغت روشنیبخش است
هنوز این شهر، محتاجِ پرستارانِ بیدار است
زادروزِ بیبَدیلت مُهنا و مبارک، ای اَبَرقهرمان روزهای سخت، ای پَهلوانْپدرِ آسمانیِ کودکی که هنوز، قصههای مهربانیات را در گوش باد نجوا میکند...