#دلنوشته
#بسم_رب_المصطفی
#عاشق_رفتن_کی_از_رفتن_پشیمان_میشود؟
مینویسم و خط میزنم و
باز می نویسم وخط خطی می کنم
نه..این متن ها لایق چون تویی نیست
زبانم قاصر است از هر توضیحی!
درچهارشنبه ای که زادروزم ازم است مینویسم ازجمعه ای که میروی
شاید برروی کاغذ از رفاقتمان زمان زیادی نگذرد؛
از چهارشنبه ای که نام #روشن تو را گرفت و
روشنی چراغ وجودت،نوری به مسیر تاریک زندگی من داد
تا جمعه سردی که سالگرد اصابت #گلوله های بی رحم بر مغزجوانت را سوگواری میگیرم ومدام زمزمه میکنم: #مصطفی_هم_رفت_آری_او_هم_اینجایی_نبود آری!
درظاهر از رفاقتمان زمان زیادی نمیگذرد
اما نور امید تو سالهاست بر دل تاریک من تابیده
از همان زمان که عشق تک تک ِ#الکترون های #هسته_ای ات هم
در دل من جای گرفت؛بی آنکه دلیلش را بدانم!
تو از سالیان دور رفاقت راشروع کردی و من سالهای سال است که به جای قدم نهادن در ردِ پایت نارفیقی می کنم💔
مراببخش رفیق..
برای تک تک قطره اشک های گرمی که #علیرضا درغم نبودنت ریخت درحالیکه مراخواب می برد..
برای قطره قطره خونی که بی انصافانه از #قلب و #مغز و دست و #پهلویت رفت تا گرم کند زمین سردِ #دی_ماه را درحالیکه من در قهقهه مستانه غرق بودم
برای لحظه لحظه عمری که درتحلیلِ طرحِ لباسِ فلان #سلبریتی و #شاخ_مجازی درعکس دیده نشده جدیدش تبـــاه شد
اما تلاشی برای رساندن صدای #حق و نشان دادن مسیر روشنت به دنیانکردم
مراببخش برای گِرَم به گِرَم بِتونی
که بر روی مغز جوان تو و #طهرانی_مقدم ها و #شهریاری ها #رضایی_نژاد ها و...ریختند و
از من فریادی بلند نشد و
نمردم از این غم💔
برای خنجری که در دستان خودی ها بود و نمیدانستیم... عیبی ندارد #شد_پشیمان_هرکسی_اینجا_زلیخایی_نبود :)
مرا ببخش
برای تلاش هایی که کافی نبود
برای امیدی ک تاکنکون ناامید کردم
برای #سانترفیوژ هایی ک دیگرد نمیچرخد،
آبی ک دیگر سنگین نیست،
تحریمی ک برداشته نشد
اما مبادا مُکدر شود خاطر عزیزت
چون #علیرضاهایت هنوز هستند و
#عمار ها و #احمدی_روشن ها دارد این خاک!
چون همچنان #این_شبستان_کهن_با_نور_ایمان_روشن_است
و نارفیق هایی مثل من هم پرچم را زمین نمیگذارند،
با هر مشقتی!که تمامش فدای یک تار موی علیَ ت...
آخ #رفیق_شهیدم،
چقدرجای خالی نبودنت خنجر به دل شکسته ام میزند
کاش بودی و راه و چاه زمانه را نشانم میدادی
هرچند تو باجسمِ خفته ام #روشنایی میدهی
به مسیر درست دوراهی هایم
راستی
نیستی ببینی علیرضایت دارد به اندازه ی مردانگی پدرش،بزرگ میشود...
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#رهبرا_من_مصطفایی_دیگرم_فرمان_بده
#آسمان_ما_که_با_خون_شهیدان_روشن_است
#راز_روشن
✔️ @mostafaahmadiroshan