#گزارش_تصویری
🔸حضور خانواده شهید مصطفی احمدی روشن در افتتاحیه نهمین
#جشنواره_مردمی_فیلم_عمار
@mostafaahmadiroshan
#گزارش_تصویری
🔸حضور خانواده شهید مصطفی احمدی روشن در افتتاحیه نهمین
#جشنواره_مردمی_فیلم_عمار
@mostafaahmadiroshan
شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
📣 خبر های #کنگره_ملی_مصطفای_شهید با گفتمان #جوان_مومن_انقلابی در راه است... @mostafaahmadiroshan
#مصطفی_یک_جوان_مومن_انقلابی
🔹 مصطفی به درستی درک کرده بود که واقعیت وضعیت ما در هسته ای آن است که باید از لحاظ توان مهندسی فاصله خود را با کشورهای پیشرفته کاهش دهیم. بپذیریم مادام که فاصله ما از یک مرز مشخص کمتر باشد، همچنان با مقاومت کشورهای زورگو مواجه خواهیم بود. چالش حیاتی، توسعه تکنولوژی غنیسازی به تشخیص مصطفی، تحریم قطعات بود و رفت که آن را حل کند و واقعا خوب حل کرد.
🔹 توی کار سنگ اندازی بسیار بود ولی مصطفی می گفت "باید سنگها رو بشکنیم و بریم جلو. آقا روی اینجا تأکید داره. گفته باید کار نطنز جلو بره".
🔹 مصطفی همیشه در معرض اخراج بود، نه اینکه مدیرهایش آدمهای بدی بودند، نه. او حاضر به کوتاه آمدن نبود. اهل تسامح و تساهل نبود. اگر فکر می کرد چیزی درست است حتماً انجام میداد. اهل این نبود که اگر فکر می کرد چیزی درست است و مدیر او طور دیگری فکر می کرد بگوید خب می رویم جلو ببینیم چه می شود. اهل کوتاه آمدن نبود. هر کسی می تواند از این حرف ها برداشت خودش را بکند. اما مصطفی در کار واقعاً اهل تسامح و تساهل نبود.
🔺به نقل از دوست و همکار شهید
@mostafaahmadiroshan
📣 کنگره ملی مصطفای شهید
با گفتمان
#جوان_مومن_انقلابی
برگزار میکند:
هفتمین سالگرد شهادت دانشمند هسته ای مصطفی احمدی روشن
🗯 سخنران : حجت الاسلام قاسمیان
🔈 مداح : حاج مهدی رسولی
🎙 با اجرای گروه سرود بین المللی نسیم رحمت
📅 چهارشنبه 19 دی ماه
💫 تهران-چیذر-امامزاده علی اکبر (ع)
🕕 بعد از نماز مغرب و عشا
@mostafaahmadiroshan
#مصطفی_یک_جوان_مومن_انقلابی
🔹 مصطفی تو سفر راهیان که زمان دانشجویی با شریف میرفتیم، خیلی خلوت میکرد، مثلا تو دوکوهه توی تک تک ساختمونا میرفت و خلوت میکرد، چفیه اش رو مینداخت رو سرش و پاهاش رو دو زانو میکرد و به دور دست ها خیره میشد...
هرچه که بود با اون خلوت‌های خاص گرفت...
و مطمئنم برای شهادت دعا میکرد!
🔺به نقل از نزدیکان شهید
🔹 روز هفتم مصطفی که آقا تشریف آوردند منزل ما، لحظه‌ای که برای گرفتن قرآن سمت آقا رفتم، به ایشان گفتم که مصطفی بسیار به شما ارادت داشتند و حتی همین چند وقت پیش خواب دیده بودند که بالای یک تپه‌ی سبز، پشت سر شما نماز میخوانند و شما با دست جانبازیتان بر سر ایشان میکشید.
آقا فرمودند: عجب دل نورانی داشته این جوان!
🔺 به نقل از همسر شهید
@mostafaahmadiroshan
#مصطفی_یک_جوان_مومن_انقلابی
#روحیه_ما_میتوانیم
🔸مصطفی یک دوست همدانی داشت که شده بود مشاور فرمانده مهمات سازی. هماهنگ کرد و رفتیم پیشش پروژه بگیریم.
مصطفی قبلاً یک کارهایی کرده بود، اطلاعاتش خوب بود. من حرف نمی زدم، ولی مصطفی مدام اطلاعات رو میکرد. هر چی را که فرمانده می گفت ما می ساختیم، مصطفی می گفت:
«ما هم می سازیم.»
🔸فرمانده عکس یک تفنگ را نشان داد که تازه ساخته بودند. مصطفی سریع گفت:
«از این تفنگهای ام 16 آمریکاییه؟»
به فرمانده برخورد. گفت:
«نه، خودمون ساختیم.»
🔸ماشه تفنگ مشکل داشت. روی رگبار که می گذاشتند، داغ می کرد و از کار می افتاد. دنبال این بودند که با یک آلیاژ سبک پلیمری که مقاومت حرارتی اش بالا باشد برایش ماشه بسازند.
🔸مصطفی نه گذاشت نه برداشت، گفت: «من می سازم.»
ما کاری نکرده بودیم. ولی مصطفی کم نیاورد. همیشه همینطور بود. مشتش را پر نشان می داد. عشقش این بود پروژه بگیرد و کار بکند.
می گفت:
اینا ازشون کاری برنمیاد. توی تشریفات اداری گیر کردن
@mostafaahmadiroshan