فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیرضا در آغوش مادر، بابا مصطفی در آغوش خدا...
🌿@MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز خویش گریزانم و سویِ تو شتابان
با این همه راهی به وصالِ تو ندارم..!
#دلتنگ_زیارت_شهدا
✨
@MostafaAhmadiRoshan
و تپیدنِ قلبها نیز میگوید:
بیا، بیا، بیا....
؛
#دستنوشته_شهید
💫
@MostafaAhmadiRoshan
ماشین سازمان در اختیارش بود، من هم سوار می شدم و با هم می آمدیم طرف تهران. عقب نشسته بود و با لب تاپش کار می کرد. رادیو را روشن کردم. از پشت زد به شانه ام. «آقا، این رادیو مال شما نیست. این ماشین دولته، صداش هم مال دولته، تو که
موبایل داری، هدفون بذار توی گوشت، گوش کن.» از این تذکرها که می داد، به شوخی بهش می گفتم «مصطفی با این کارا شهيد نمیشی.» می گفت «اتفاقا اگه مراقب این چیزا باشی،
یه چیزی میشی.»
🔺منبع: یادگاران ۲۲ مصطفی احمدی روشن
🌱 @MostafaAhmadiRoshan
مصطفی آنقدر توکلش بالا بود که حتی به علیرضا می گفت: «اگر سم هم بخوری اما بسم الله بگویی، چیزیت نمی شود!» اعتقادش این بود.
فقط و فقط از خدا می ترسید.
🌱 @MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هیچ بیگانه ای اجازه ی دخالت نمیدیم...
🌱 @MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و نفسی و اهلی و مالی...
🖤
@MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیرین زبونیهای علیرضا برای بابا مصطفی
🌱
@MostafaAhmadiRoshan
💌رفتند که ما عبرت بگیریم
💠دوران دانشجویی هرجا که با مصطفی میرفتیم، از اردو جهادی ارومیه و جهاد علمی اصفهان و راهیان نور جنوب...
می دیدمش که خیلی تو مسائل جنگ و راه شهدا و شهادت کند و کاو میکنه
🔹گاهی کسی میگفت واس شهادت دعا کنید، مصطفی میگفت یعنی منم همینطوری دعا کنم میشه...؟
یا می پرسید چیکار کنیم شهید شیم؟؟
🔹یادم میاد یک چیزایی از زمان جنگ تو منطقه ای مونده بود ، مصطفی دربارشون میپرسید که واس چی نگهشون داشتین
بعد که طرف میگفت واس زنده نگه داشتن دفاع مقدسی که داشتیم و یاد شهدا
میرفت تو فکر...
میگفت ببین ، اینا رفتن که ما عبرت بگیریم و یه کاری کنیما
هیچ کاری هم نمیکنیم
🔺به نقل از دوست شهید
💫 @MostafaAhmadiRoshan
.
آخرین اربعین عمرش می خواست برود چیذر، لابلای هیاتی های امام زاده علی اکبر دم بگیرد و بنشیند سر سفرهی روضه. اما قسمتش چیز دیگری بود؛ نشستن سر سفرهی ابی عبدالله، بی واسطه؛ راسته ی شهدا. البته امام زاده علی اکبر هم جور دیگری نصیبش شد. بعد از اینکه شهید شد، چند جا برای مزارش پیشنهاد شد. یکی دانشگاه صنعتی شریف به خاطر ایام تحصیل. یکی دانشگاه تهران. یکی هم سایت هسته ای نطنز به خاطر کارش. اما انگار هیچ کسی حواسش به امام زاده علی اکبر نبود. نزدیک خانواده اش توی صحن امام زاده. کنار کلی شهید. ما اولش گمان می کردیم جا نباشد. بعدتر دیدیم صاحب خانه و میهمانان شهیدش اگر بخواهند برای بچه های محله ی چیذری جا باز کنند، هنوز جا برای شهید تازه نفس هست.
دم دمای اربعین بود که شهید شد... اربعین سال ۹۰
منبع: کتاب آقا مصطفا
💫 @MostafaAhmadiRoshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت شهید✨🕊
جای شما خالی
یادتون کردیم❤️
@mostafaahmadiroshan
📣 مراسم بعدی در امامزاده علی اکبر(ع) چیذر بر سر مزار شهید برگزار خواهد شد که اطلاعات آن متعاقبا اعلام خواهد شد...