eitaa logo
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
5.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
0 فایل
سلام خوش آمدید فعالیت کانال ۲۴ساعته‌ اهداف کانال: زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای گرانقدر رصد اخبار لحظه ای منطقه و محور مقاومت رهگیری و شناسایی تحرکات دریایی و هوایی شناور ها و هواگرد های نظامی در منطقه فعال سیاسی تبلیغات @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2561930823.mp3
16.02M
🌴🥀🌴التماس دعا دخترم، ارثیه ی غربت مادر مال تو پر کشیدن مال من، این دو سه تا پر مال تو داغ من مال علی، داغ علی هم مال من حسنین و غم این دو تا برادر مال تو خطبه خونی، توی مسجد مدینه مال من خطبه خوندن، توی کوفه مثل حیدر مال تو خنده ی همسایه ها، تو راه کوچه مال من صدای هلهله و خنده ی لشگر مال تو این سه تا کفن، واسه من و علی و مجتبا زینبم، پیرهن حسین بی سر مال تو قصه ی میخ در و کشتن محسن مال من غصه ی سه شعبه و حنجر اصغر مال تو بوسه های بی رمق؛ این دم آخر مال من بوسه های لب گودال برادر مال تو زخم بستر مال من، اشکای حیدر مال من یک هزار و چندتا زخمِ تنِ بی سر مال تو قتل و غارت مال تو، رخت اسارت مال تو دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو شاعر: کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
شهید سید حسن کلانتر شهید سید حسن کلانتر ۲۰ شهریور ۱۳۴۹ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در تهران دیده به جهان گشود. از همان کودکی نوری در چهره معصومش نمایان بود که همه را شیفته خود می‌کرد. در سن ۷ سالگی پا به مدرسه گذاشت و به تحصیل پرداخت. در اوج‌گیری انقلاب فعالیت چندانی نداشت ولی بعد از انقلاب هم تحصیل می‌کرد و هم از آرمان‌های مقدس اسلامی دفاع می‌کرد. در پی شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه دوره آموزش را فرا گرفت ولی چون برادرش در جبهه بود او عازم نشد منتظر ماند تا برادر بیاید و بعداً او برود تا اینکه برادر بزرگتر سید کاظم کلانتر در جبهه به درجه رفیع شهادت نائل گشت. سید حسن نگذاشت که اسلحه برادر بر زمین بماند و فوراً به جبهه‌های نبرد اعزام گردید. او هنوز چهارده سالش تمام نشده بود که با تغییر سالِ تولد در شناسنامه‌اش موفق به حضور در جبهه‌های نور گردید. علیرغم سن کم و جثّه کوچکش ابتدا مدتی در جبهه‌های غرب کشور (از شهریور ۱۳۶۳) و یک دوره نیز در یگان دریائی گردان فرات (۱۰ فروردین ۱۳۶۴) شجاعت خود را به منصه ظهور رساند. در چهارمین مرحله از اعزام و در مورخه (۱۸ آذر ۱۳۶۴)، با کاروان راهیان کربلا توسط بسیج سپاه‌ پاسداران انقلاب اسلامی کرج، طبق روال اعزام‌های قبلی به لشکر ۱۰ حضرت سیّدالشهدا(ع) وارد و با دیگر رزمندگان در اردوگاه کوثر مستقر شد. در مورخه ۱۲ دی ۶۴ به گردان حضرت علی‌اکبر(ع) منتقل و در عملیات‌های «سید‌الشهدا»، «آزادسازی مهران»، «آزادسازی‌امّ‌الرصاص» شرکت نمود و در این مدت، آموزش تخریب و غوّاصی را نیز فرا گرفت. نهایتاً قبل از عملیات کربلای ۵ درگروهان فتح، دسته ۲ سازماندهی شد. وی در مرحله‌ی اول عملیات به عنوان غوّاص، قهرمانانه به خط دشمن زد و دو روز بعد در مرحله‌ی دوم عملیات و در رویاروئی مستقیم با مزدوران تیپ‌های ۴۲۱، ۴۲۹، ۵۰۱ وابسته به سپاه سوم عراق، در حال شلیک آرپی‌جی به سنگرهای دوشکا به فیض شهادت رسید. او به گواهی همسنگرانش اسوه اخلاص و در اوج ایمان بود و برای رسیدن به فوز شهادت از انجام هیچ عمل مستحبی کوتاهی نمی‌کرد و صبر و تقوا، بارزترین ویژگی او بود. پیکر مطهر سید حسن در کنار برادر شهیدش سید کاظم در قطعه ۲۷ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. وصیتنامه بارالها، تو خود می دانی که این دنیا قفسی بیش نیست و دوستانم پرکشیدند و رفتند و خداوندا تو می دانی که من نیز میل دارم همانند آنان پرواز کنم اما نمی‌انم با این سنگینی گناهانم بتوانم پرواز کنم و به لقاء تو نائل گردم یا نه . خدایا می‌انم تو جانم را خواهی گرفت پس چه بهتر خودم جانم را تقدیمت کنم . پدر و مادر عزیزم امیدوارم مرا حلال کنید و همچنان که در شهادت برادرم صبر را پیشه کردید در شهادت من هم همین کار را ادامه دهید خداوند با صابرین است و خواهرانم همیشه زینب گونه رفتار کنید در آخر از همه التماس دعا دارم… شادی روحش صلوات کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
شهید احمد امین پور نام: احمد نام خانوادگی: امین پور نام پدر: کاظم ولادت: ۱۵ خرداد ۱۳۴۹ محل تولد: کرج سن: ۱۸ سال شغل: دانش آموز شهادت:  ۱ مرداد ۱۳۶۷ محل شهادت: سه راه کوشک عملیات: دفاع سراسری (جاده اهواز-خرمشهر) مزار: هشتگرد – سیف آباد خالصه برادر ایشان؛ محمد امین پور نیز به شهادت رسیده است. *  شهید احمد امین پور، مدتی رزمنده گردان علی اکبر بوده است اما شهادت وی در گردان امام حسن مجتبی (ع) از تیپ چهارم حضرت زهراء(س)رقم خورده است. روحش شاد کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
شهید محمدباقر مجرم نام: محمدباقر نام خانوادگی: مجرم نام پدر: محمدحسین ولادت: ۱۰ شهریور ۱۳۴۲ محل تولد: تهران سن: ۲۴ سال شغل: دانشجوی سال دوم رشته کشاورزی شهادت:  ۱۹ خرداد ۱۳۶۷ محل شهادت: ماووت عملیات: بیت المقدس ۲ مزار: کرج – امامزاده محمد  روحش شاد کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
شهید سید حسین نوراللهی نام: سید حسین نام خانوادگی: نوراللهی نام پدر: سید تاجدین تاریخ ولادت: ۱ اردیبهشت ۱۳۴۴ محل ولادت: خرم‌آباد  /  تنکابن سن: ۱۷ سال تحصیلات: دیپلم تجربی تاریخ شهادت: ۱۳۶۱ محل شهادت: فکه یگان: لشکر ۱۰ سیدالشهدا مزار: تهران – بهشت زهرا(س) قطعه ۲۹ ردیف ۸ شماره ۱۱ این شهید عزیز، مدتی رزمنده گردان حضرت علی اکبر علیه السلام از لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام بوده است اما شهادتش در یگان دیگری رقم خورده است. شادی روحش صلوات کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
شهید اسماعیل مسلمی نام: اسماعیل نام خانوادگی: مسلمی بی هندی نام پدر: منصور ولادت: ۲۲ شهریور ۱۳۴۳ محل تولد: تهران شهادت: ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ محل شهادت: ام الرصاص عملیات: والفجر ۸ یگان: لشکر ۱۰ سیدالشهدا – گردان علی اکبر رجعت: ۱۶ شهریور ۱۳۷۷ مزار: کرج – امامزاده محمد زندگینامه «شهید اسماعیل مسلمی» بیست و دوم شهریور ۱۳۴۳، در شهر تهران چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در شهر تهران با موفقیت به پایان رسانید. بعد ازاخذ دیپلم دررشته اقتصاد اجتماعی تحصیل می کرد که به انقلاب فرهنگی برخورد کرد و به علت بسته بودن دانشگاه دیگر نتوانست ادامه تحصیل بدهد. سپس به صورت داوطلب در سال ۱۳۶۰، از سپاه کرج عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید. در عملیات رمضان، فشنگ کالیبر ۷۵ به پای اسماعیل اصابت کرد. وی روی ماسه های گرم تابستان بی هوش شده و در حالیکه به روی زمین افتاده بود به وسیله امدادگران به پشت جبهه اعزام شد و بعد از درمان دوباره به جبهه های جنوب اعزام شد. دوباره از ناحیه کتف، نزدیک به نخاع، آسیب دید ولی باز دست از مبارزه بادشمنان برنداشت تا سرانجام در بیست و دوم بهمن ۱۳۶۴، در عملیات والفجر ۸ در منطقه ام الرصاص بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل می گردد و پیکرش مفقود شد. ۱۳ سال بعد در شانزدهم شهریور ۱۳۷۷ به آغوش خانواده بازگشت و در «امامزاده محمد» به خاک سپرده شد. وصیتنامه «بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا و بل احیاء عند ربهم یرزقون. و مپندارید آن‌هایی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده اند و نزد خدایشان روزی می‌برند. با سلام خدمت امام زمان منجی عالم بشریت و با سلام و درود خدمت قائد اعظم حضرت امام خمینی پرچمدار راهیان خط کربلا که بر یزید و یزیدیان شورید و طاغوتیان زمان را از صحنه کشور بر انداخت و چون ابراهیم بت شکن بت‌های خودخواهی و خودپرستی را در هم شکست و می‌رود تا پرچم لا الا اله الله و محمد رسول الله را در بالاترین نقطه جهان به اهتزاز در آورد. ای امام! ای رهبر! مسلمانان و ای امید مستضعفان جهان من عاشق خدا عاشق شهادت و عاشق توام من در مکتب حسین راه و رسم ایثار و فدارکاری را آموختم و در خط تو که همان خط خدا و اولیاء وانبیاء است گام نهادم و تا پای جان از آرمان و عقیده‌ام دست بردار نیستم آنچه من از انقلاب آموختم اخلاص و ایثار بود. پدر عزیزم سلام، من می‌دانم شما پدر مهربان و دلیر در مقابل دشمنان مبارز و حاضر هستی تمام خانواده خود را در راه اسلام یعنی خدا بدهی و خوشی آخرت زمان معاد را بر خوشی دنیوی ترجیح می‌دهی خوشا به حال تو پدر که اجر و ثواب تو بیشتر از یک شهید است. برایم گریه شادی سرده که من با شهادت عروسی کرده‌ام. خداحافظ پدر عزیز و مهربانم. مادر عزیزم سلام! قامتت را استوار نگهدار و سرت را بالا بگیر و افتخار کن به اینکه تو و فرزندانت توانسته‌اید به حال اسلام و مسلمین مفید واقع شوید. مادرم! از اینکه در عنفوان جوانی ترا ترک می‌کنم بر من خرده نگیر چون مگر می‌توانستم نزد شما بمانم و بر زندگی عادی و روزمره‌ام ادامه دهم در حالیکه دین و آیینم در معرض خطر افتاده و خاک مقدس میهنم جولانگاه چکمه‌های دشمن گشته بود. خداحافظ مادر عزیز و مهربانم. خواهر عزیز و مهربانم من می‌دانم که غم از دست دادن برادر بسی مشکل و دشوار است اما مگر غم از دست دادن حسین (ع) برای زینب (ع) آسان بود؟ همانگونه که من از آقا و سرورم درس جهاد و شهادت را آموختم تو نیز از خواهر او درس استقامت و شکیبایی بگیر و مقاوم باش خداحافظ خواهر مهربانم. برادران مهربانم سلام! به شما وصیت می‌کنم که در راه خدا مبارزه کنید و عوامل ضد اسلام را سرکوب نمایید هر چند که به قیمت جان شما تمام شود و بدانید که سرانجام حق پیروز است و ما که اطمینان داریم در راه قدم برداشته‌ایم و حق با ماست از شهادت چه باکی داریم مقاوم باشید و امام را تنها نگذارید برادران عزیزم. خداحافظ ای ملت شهید پرور تنها راه نجات اسلام و رهایی مستضعفین و پیروزی نهایی پشتیبانی قاطع و بی‌دریغ از جمهوری اسلامی و پیوستن به خط امام که همان خط اسلام و محمد (ص) است، می‌باشد از توطئه‌های دشمن آگاه باشید و هیچ وقت امام عزیز و رهبر انقلاب را تنها نگذارید با بی‌حجابی این هدیه استعمار مبارزه کنید و نگذارید با وجود داشتن این همه شهید بدست این فریب خوردگان تمدن غرب، انقلاب تضعیف گردد. روحش شاد کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
نام: حسین نام خانوادگی: کثیری نام پدر: محمد تاریخ تولد: ۱۳۴۳ محل تولد: تهران سن: ۱۹ سال تاریخ شهادت: ۱۶ اسفند ۱۳۶۲ محل شهادت: جزیره مجنون عملیات: پدافندی خیبر یگان: تیپ ۱۰ سیدالشهدا – گردان علی اکبر مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه ۲۷ ردیف ۱۲ شماره  شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
از خواب و خوراک افتادند🕊️ تا دنیا خوابمان نڪند... و این است معناے مردانگے... اے ڪاش مردانہ قدر مردانگے هایشان را بدانیم.....✨ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم «حسین محرابی» روز ۳۰ شهریور سال ۱۳۵۶ در مشهد به دنیا آمد. پس از سال‌ها تلاش روز عید غدیر سال ۱۳۹۵ به سوریه اعزام شد. دوران خدمت را در پرندک تهران به عنوان تکاور گذراند. برای اولین بار که به زیارت امام حسین (ع) رفت، عقایدش محکم‌تر شد و جرقه اولیه جهاد در این سفر زده شد و بعد از آن بی‌نهایت عاشق بی‌بی رقیه (س) شد و هر کدام از خواهران و برادران را هم به شیوه خودشان با این راه آشنا کرد. وی آدم پیگیری بود. کار خود را همیشه تا انتها پیش می‌برد و با توجه به ارادتی که به ائمه (ع) داشت برای شهادت دست به دامن تمام ائمه (ع) شد و دست از طلب برنداشت. بعد از آخرین باری که به زیارت امام رضا (ع) رفت، خیالش راحت بود که حاجتش را از امام رضا (ع) گرفته است و دقیقاً روز شهادت امام رضا (ع) هم به شهادت رسید. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 کانال مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
‼️روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند. ‼️همسرم که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم... فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد. ‼️در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا شهادت امام رضا علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود. ‼️هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم فردای آن روز، روز شهادت امام رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند "یاابالفضل"بود به شهـادت رسیدند. ✍به روایت همسربزرگوارشهید کانال مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
بخشی از وصیتنامه شهید محرابی با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام می‌دهم (جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می‌شوم. باشد که این فرزند و برادر کوچک و خطاکار خود را ببخشید و حلال کنید. مادر! مادر! مادر! مرا حلال کنید و همانند حضرت زینب (س) صبور باشید. بعد از شهادت من بی‌قراری نکنید و شاد باشید که با عنایت امام رئوفم علی بن موسی الرضا (ع) فرزند سراپا تقصیر شما را پذیرفته‌اند. هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می‌کنم باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد. روحش شاد وراهش پر رهرو باد🌷🌷 کانال مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
2_1152921504611379885.mp3
5.78M
احساسی 🍃دل و جونمه رضا 🍃همه کاره ی دل دیونمه رضا 🎤 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
📌نزدیک یک هفته بود که بودیم. موقع ناهار و شام که می شد علیرضا غیبش میزد. بهش گفتیم: مشکوک میزنی علیرضا، کجا میری؟ گفت: وقتی شما مشغول ناهار خوردن هستین، من میرم به و ( دختر شش ساله و هشت ماهه اش ) زنگ میزنم... 📌یه شب رفتیم توی خانه هایی که شده بود، تا از اونجا به دفاع از شهر پرداخته و جلوی نفوذ به شهر رو بگیریم. فرمانده مون گفت: می تونین از وسایل خانه ها مث استفاده کنین. شب که خواستیم بخوابیم، دیدم علیرضا بدون و ملحفه توی خوابید ، گفتم چرا از ملحفه استفاده نمی کنی؟ علیرضا گفت: شاید صاحب خانه راضی نباشه ... 📌شبها می خوند. اولین نفر بود که بلند میشد می گفت و نماز جماعت برگزار می کرد. استاد قرانمون بود. شبها می یومد و می گفت بیایم سوره بخونیم... شهید علیرضا قلی پور 🍃🌷🍃🌷 کانال مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
... .....: 💞💖😭 تو جلسہ خواسـتگارے آن قدر سر بزیر 😓 بود که گفتــم تمام گلهاے قالے را شمرد ....😇 ولی پــس از ازدواج احساسات و  را به راحتی بروز می‌داد 💞💝 محـــمد من را « من» خطاب می‌کند.💗 نام مرا  در همراهــش «عاشقانه من» ڪرده بود،... هـر وقت دلـــم برای محـــمد تنگ می‌شود😔 با گوشے محــمد شماره خودم را می‌گیرم یا به محمد زنگ می‌زنم و می‌گــویم محمــد تو رفتی و عاشقانه‌ات را تنها گذاشتی».😭 همہ عاشقانہ هاے زندگیــش را فداے ع کرد 🚩 🌷🌹🌷🌹 شهدای مدافع حرم جهرم یادش با صلوات 🌷 کانال مشتاقان شهادت🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd