eitaa logo
کانون خانواده مهرآفرین
57 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
12 فایل
این کانال صرفا جنبه ی آموزشی در زمینه ی مراحل قبل و بعد از ازدواج و تربیت فرزند را دارد و زیر نظر کانون مهرآفرین دولت آباد|اصفهان میباشد جهت ارتباط با ادمین به آیدی زیر پیام دهید: @Ramazanian7
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🕊 دوست داشتن، خيلی آن چيزی نيست كه تو فكر ميكنی... خيلی اسرارآميز است و خيلی از كسانی كه در آن بودند، هيچ وقت ندانستند در آنند و خيلی از كسانی كه درباره ی آن حرف زدند، فقط حرف زدند... دوست داشتن، او را با تمام بدی هايش، دوست داشتنی يافتن است. رابطه است، چون چيزها نمی توانند با هم در ارتباطی عميق باشند، مگر آنكه مثل هم باشند و فقط مثل ها می توانند همديگر را دوست داشته باشند. تنها بازها با بازها و كبوترها با كبوترها بال پريدن دارند. در پرواز باز و كبوتر يا باز و عقاب مرگی ناگهانی و هراسی هميشگی نهفته است. دوست داشتن كشش روح است، نه كشش های نفس و هوس. كشش قلب است، نه كوشش های پوچ و عبث. دوست داشتن، "دوست داشتنی" بودن است، چون تنها "دوست داشتنی" قدرِ دوست داشته شدن را مي داند و تنها اوست كه مي تواند دوست داشته باشد، زيرا انسان چيزی را می تواند به ديگری بدهد، كه در خود دارد و اگر ندارد چگونه ببخشد. دوست داشتن خيرگی ست. خيره شدن، خيره ماندن و خيره مردن. در خيرگی "يكی" در انتظار توست، كه همه ی پاسخ ها و نيازها و دردهای توست. دوست داشتن، ديگری را داشتن است، بدون زنجير زدن. ديگری را داشتن است، در اوج از دست دادن. خوبترين ها را برای او خواستن است. حتی اگر خوبترين ها، تنها گذاشتن او باشد و حتی اگر واگذاری او به ديگری باشد و حتی اگر مرگ معشوق باشد. دوست داشتن معامله نيست، اما در بين مردم جز اين نيست. نديدن و يافتن است. محاسبه نيست. ديوانه پنداريست. ندانسته خواستن است. تكيه به صورت نيست، اتكاء به سيرت است. حبابی گذرا و زود مرگ نيست، كه تو را در بر گيرد و زود هنگام تركت كند، قلبِ تو است كه، تو آن را در بر گرفته ای، اما او بر تو است و تو را با خود خواهد برد. می شود آن را ديد، اما وقتی كه رفته است. می شود جلوی آن را گرفت، ولی زمانی كه نيامده است. مقاومت در برابر آن ممكن است، اما آنگاهی كه نيست. دوست داشتن پريدن است، آنگاه كه توانِ پريدن از تو پر زده و پرهای تو را يارای پريدن نيست. پرواز نكردن است، آنگاه كه پرهای تو آماده ی باز شدن و باد را در بر گرفتن اند. دوست داشتن، خود را گذاشتن است. از خود گذشتن و از خود گذشتن را آموختن. دوست داشتن "يكی" را داشتن است و ديگر هيچ چيز نداشتن. با "يكی" به سر بردن است و سَر را برای او بريدن. سِرّ را تجربه كردن و به سِحر آميختن. دوست داشتن، "دوست" را داشتن است و به داشتنیِ "دوست" بدل شدن. قفس را شكستن است و قفل را گشودن. دوست داشتن، آتش گرفتن است نه آن ناگهان تب های هوس آلود، بلكه آن آتشِ بی شعله و بی دود. آتشی كه هر كه آن را چشيد، از خود رميد و در خود روييد و بر همه چيز خنديد. آتشی كه روحِ منجمد را روان مي كند، قلبِ سنگی را مذاب و جانِ خفته را بی تاب. آتشی كه زندگی می گيرد و زندگی می دهد، اما آنچه می دهد، آن چيزی نيست كه گرفته است. خام را پخته می كند، پخته را می سوزاند، سوخته را خاكستر می كند و خاكستر را به باد می دهد و در ابر می باراند. آتشی پر از آرامش و سرشار از تنش. خاموش و پر از جوشش. آتشی كه اگر به تو روی آورد، خورشيد را در تو می آورد و آنكه خورشيد در او متولد می شود، اوست كه هر لحظه ميميرد. اين بهای با خورشيد و در خورشيد زيستن است. اما خورشيد نمی ميرد، پس او هميشه به خورشيد زنده است، حتی اگر هر روز بميرد. مشاور و مدرس آموزش مرکز مهر آفرین(قنبری )🌸🌺
💜 موفقیت در ازدواج فقط بسته بہ این نیست ڪہ ما شخص مناسبے پیدا ڪنیم!! بلڪہ در این است که ماخود نیز شخص مناسبے باشیم 🙂👌🏻
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر چیزی در جهان مانند سکه دارای ۲ رو می‌باشد. نه از شادى‌هايت بى‌اندازه مسرور شو، و نه از غصه‌هايت بى‌اندازه غمگين شو. لذت زندگى، گام نهادن در مسير تعادل هست. https://eitaa.com/motaghazian_ezdevaj
آدم های امن چه در عرصه زندگی مشترک و چه دوستی بسیار ارزشمند هستند ، درک اهمیت این مطلب را اگر بخواهم با مثالی توضیح دهم باید گفت شما می توانید  شب تا صبح را در یک کلبه امن و کوچک سپری کنید اما هرگز نمی توانید یک شب تا صبح را در اتاق  هتلی گرانقیمت  که عقربی سمی در آن  آزادانه می لغزد هر چند در ظاهر به شما آسیبی نرساند را با آرامش سپری کنید چون می دانید ذات عقرب گزیدن است، چه در انتخاب دوست چه همسر ملاک های انسانی را نسبت به‌ سایر ملاک ها در ارجحیت قرار دهید . قنبری روانشناس ودرمانگر وهیپنوتراپیست ومدرس آموزش خانواده مرکز مهرآفرین 🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆👆👆👆👆ياقوت سرخ: یاقوت سرخ لقب زنى است كه به مدت ٣٠ سال، هرروز در ميدان فردوسى تهران به انتظار معشوق مى‌استاد! ‏گويا اين زن در دهه ١٣٣٠، عاشق پسرى مي‌شود و با او قرار مي‌گذارد. پسر از او مي‌خواهد لباسى سراسر قرمز بپوشد تا بتواند راحت او را پيدا كند! ‏ياقوت لباسى سراسر قرمز مي‌پوشد و بر سر قرار می‌رود ولى معشوق هيچگاه نيامد! ‏ياقوتِ عاشق، تا حدود سال ١٣۶٠ با لباس قرمز هرروز بدون غيبت، بر سر ميعادگاه حاضر می‌شد؛ اما معشوق هيچ‌گاه نيامد... ‏تا اين‌كه يک روز، ياقوت نيز نيامد و هيچكس پس از آن‌روز از او خبردار نشد قنبری-روانشناس هیپنوتراپیست ومدرس آموزش خانواده مرکز مهرآفرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚: لطفا این متن طولانی را بخوانیدلطفا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✍يک روز نویسنده ی معروف، در حال قدم زدن در پارک، چشمش به دختر بچه‌اي افتاد که داشت گريه مي کرد. کافکا جلو مي‌رود و علت گريه ي دخترک را جويا مي شود. دخترک همانطور که گريه مي کرد پاسخ مي‌دهد: عروسکم گم شده... کافکا با حالتي کلافه پاسخ مي‌دهد: امان از اين حواس پرت,گم نشده,رفته مسافرت! دخترک دست از گريه مي‌کشد و بهت زده مي‌پرسد: از کجا ميدوني؟ کافکا هم مي گويد: برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه... دخترک ذوق زده از او مي پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه؟ کافکا مي‌گويد: نه,توی خانه‌ست. فردا همين جا باش تا برات بيارمش... کافکا سريعاً به خانه‌اش بازمي‌گردد و مشغول نوشتنِ نامه مي‌شود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابي مهم است. اين نامه‌ نويسي از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه مي‌دهد و دخترک در تمام اين مدت فکر مي‌کرده آن نامه ها به راستي نوشته‌ عروسکش هستند. در نهايت کافکا داستان نامه‌ها را با اين بهانه‌ عروسک که «دارم عروسي مي کنم» به پايان مي‌رساند اين ماجراي نگارش كتاب «کافکا و عروسک مسافر» است. اينکه مردي مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهاي سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکي کند و نامه ها را "به گفته همسرش دورا" با دقتي حتي بيشتر از کتابها و داستان هايش بنويسد, واقعا تأثيرگذار است. «او واقعا باورش شده بود."اما باورپذيري بزرگترين دروغ هم بستگي به صداقتي دارد که به آن بيان مي شود." امّا چرا عروسکم براي شما نامه نوشته؟ اين دوّمين سوال کليدي بود؟ و او(کافکا) خود را براي پاسخ دادن به آن آماده کرده بود. پس بي هيچ ترديدي گفت: چون من نامه رسان عروسک ها هستم. (کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت. روحیات لطیفش این اجازه را نمی داد. او در اثر سل در جوانی در گذشت. وی از بزرگ ترین نویسندگان جهان است.) کافکاوعروسک مسافر جامعه‌یی که در آن راه‌های طولانی، راه‌های کم‌رفت و آمد و خلوتی شده، جامعه‌یی که در آن هیچ‌کس حوصله‌ی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد، جامعه‌یی بدون شان وبدون منزلتی است. جامعه‌یی که برای رسیدنِ به هدفش، فقط به اندازه‌ی خواندنِ سه خطِ یک وضعیت زمان می‌گذارد! جامعه‌ی مبتلا به «فرهنگِ سه‌خطی است»! *فرهنگِ سه‌خطی به ما می‌گوید اگر نوشته‌یی بیش‌تر از سه سطر شد*، نخوان! فرهنگِ سه‌خطی به ما می‌گوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است، طولانی است, پس یا بی‌خیال‌اش بشو یا سراغِ میان‌بُر بگرد! . فرهنگِ سه‌خطی است که نزول‌خوری دارد، ، دزدی دارد، بی‌سوادی دارد، رشوه دارد، تن‌فروشی دارد، حق‌خوری و هزار جور دردِ بی‌درمانِ دیگر دارد. فرهنگِ سه‌خطی است که این همه آدمِ بی‌کار دارد. برای درکِ عمقِ فاجعه‌یی که بر سرِ فرهنگِ ما آمده، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم. به همین اینستاگرام که نگاه کنیم، همه چیز دست‌مان می‌آید. وقتی که کسی می‌نویسد: «اوه! طولانی بود، نخوندم!» یا «سرسری یه نیگاه انداختم, با کلیّتش موافقم!» یا «چه حوصله‌یی !» یا «لایک کردم، ولی نخوندم!» و... یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمی‌رسد. آن پُل، همان فرهنگِ شکیبایی است . جامعه‌یی که همه چیز را ساندویچی می‌خواهد، در مطالعه, سه خط یک متن و یا یک وضعیت برایش بس است. در ازدواج؛ بین عشق و نفرت‌اش ده ثانیه زمان می‌برد. در کار؛ از فقر تا   ثروتش یک دزدی فاصله دارد. در تحصیل؛ از سیکل تا دکترای‌اش یک مدرک آب می‌خورد. در هنر؛ از گم‌نامی تا شهرت‌اش به اندازه‌ی یک فیلم دو دقیقه‌یی در یوتیوب ویا اینستاگرام کافیست ! . فرهنگِ سه‌خطی به من اجازه می‌دهد چیزی را نخوانده، بپسندم. موضوعی را نفهمیده، تحلیل کنم. راهی را نرفته، پیشنهاد بدهم. دارویی را نخورده، تجویز نمایم. نظری را ندانسته، نقد کنم... فرهنگِ سه‌خطی به من اجازه می‌دهد به هر وسیله‌یی برای رسیدن به هدف‌ام متوسل شوم. چون حوصله‌ی راه‌های درست را "که طولانی‌تر هم هست" ندارم.! قنبری روانشناس ودرمانگر مرکزمهرآفرین 🌸🌺