عرض ادب وارادت خدمت همه بزرگواران وفرهیختگان حوزه شعر وادبیات
خسته نباشید:
امشب ما به اتفاق دوستان مسجد امام صادق علیه السلام بودیم واز نزدیک با آقای دکتر جلیلی صحبت کردیم ایشون فرمودند تاز اول را هیم حضرت آقا به ایشان گفته بودند که از حرکت انقلابی ملت در جهاد تبيين بسیار راضی هستم یعنی عزیزانی که در جبهه ی انقلاب هستن تازه کارشون شروع میشه جهاد تببین تمامی ندارد وگاهی منجر به شهادت هم خواهد شد.
خداوند متعال به عزیزان حسن عاقبت عنایت فرماید
┄┄┄┅═✾•🍃•✾═┅┄┄┄┄
#مطهره_وافی_یزدی| بفرما اینجا👇☺️
https://eitaa.com/joinchat/3079864518Cd597088b47
16.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محرّم تسلیت🖤
اینم روضه خونی یه مداح کوچولو که با ذوق،از دل میخونه
┄┄┄┅═✾•🍃•✾═┅┄┄┄┄
#مطهره_وافی_یزدی| بفرما اینجا👇☺️
https://eitaa.com/joinchat/3079864518Cd597088b47
نقل است که روزی معاویه برای نماز در مسجد آماده میشد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند، نگاهی از سر غرور انداخت.
عمروعاص که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بیدلیل مغرور نشو! اینها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمیآمدند و علی را انتخاب میکردند.
معاویه برافروخت. عمروعاص قول داد که حماقت نمازگزاران را ثابت میکند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخنرانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود را به نوک بینیاش برساند، خدا بهشت را بر او واجب مینماید و بلافاصله مشاهده کرد که همه تلاش میکنند نوک زبانِشان را به نوک بینیِشان برسانند تا ببینند بهشتیاند یا جهنمی؟
عمروعاص خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به معاویه نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش میکند و سعی میکند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.
از منبر پایین آمد در گوش معاویه نجوا کرد: این جماعت خلیفه احمقی چون تو میخواهند. علی برای این جماعت حیف است.
دیدید چجوری بورس سبز شد ، دلار اومد پایین طلا اومد پایین ؟
الان مشخص شد ، نبض بورس و دلار دست چه کسانی است نه ؟
حالا مشخص شد کیا برا انتقام ازآقای رئیسی، دلار رو میبردن بالا تو زمان ریاستش که بیفته گردن اون و مردم فکر کنندآقای رئیسی مقصره !
شبکه 14 رژیم کودککش:
اسرائیل از نتایج انتخابات ایران راضی است:
مردم پیام روشنی ارسال کردند.
┄┄┄┅═✾•🍃•✾═┅┄┄┄┄
#مطهره_وافی_یزدی| بفرما اینجا👇☺️
https://eitaa.com/joinchat/3079864518Cd597088b47
بین فهمیدن و نفهمیدن
فاجعه فرق هر معامله بود
بر اساس گواهی تاریخ
جهل مردم همیشه مسأله بود
*
چه سقوطی، عجب عقبگردی
چه فنا رفتنی، عجب دردی
مرگ بر هرچه عافیت طلبی
مصلحت های (مَندرآوردی!)
هدف ما (چگونه رفتن) بود
ما ولی جاده را فقط رفتیم
از همینجا سوال می پرسم:
ما کجا راه را غلط رفتیم؟
آنقدَر از مسیر پرت شدیم
مانده ایم از کجا افول کنیم
بعد ما هم کسی نخواهد برد
اگر این باخت را قبول کنیم
ادبیاتِ (منفعل بودن)
با مراعات ما نظیر گرفت!
هرچه در ساختار غرق شدیم
شهر، فرمِ لباسِ زیر گرفت!
درد ما گرچه درد واجب بود
این وسط چوب مستحب خوردیم!
فکر کردیم: چون خدا با ماست...
(از همان نقطه هم رکَب خوردیم)
زخم ما بازتر از این فهم است!
که در این درد مختصر بشود
کاش در ذهن خود قیام کنیم
پیش از آنی که دیرتر بشود
*
راه را با غرض بریدند و
آب را نیز با هدف بستند!
خودمانیم... روبه روی امام
لقمه های حرام صف بستند!
کربلا یک پدیده بود ولی
نکته هایی مگو در این بین است
مثلا: کربلا خلاصه ای از
جمل و نهروان و صفین است
کوفه در متن نامه بیعت کرد
پشت مسلم چرا نماز نخوانْد
تازه فهمیده ام چرا زینب
روضه اش را زیاد باز نخواند
اُسرا توی کوفه خیره شدند
شأن الهکم التکاثر را
خوک ها ( توی کوچه می رقصند)
گرگ ها (می کشند چادر را)
تازه فهمیده ام به غیر یزید
چه کسی با حسین در جنگ است
که چرا توی ظهر عاشورا
نقش قاضی شُرَیْح پر رنگ است
حل شدن در سپاهِ ابن زیاد
یک فرآیندِ انتخابی بود
شمر هم قبل اینکه شمر شود
یک جهادیِ انقلابی بود!!!
پسر سعد با همین توجیه
دین خود را قمار گندم کرد!
هرکه از ظهر کربلا جا ماند
آخرش راه قدس را گم کرد!!!
✍مرتضی عابدپور لنگرودی
هدایت شده از مطهره وافییزدیツ📿⃟🌳
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرم حضرت رقیه سلام الله علیها
تیرماه ۱۴۰۳
فاطمه آلا پای منبر دکتر حجازی ☺️