انسان را باید دوست داشت به خاطر انسانیت نه به خاطر همین هیکلش، و به عبارت دیگر انسانیت را باید دوست داشت.
حال اگر انسانی ضد انسان و ضد انسانیت شد، مانع راه انسانهای دیگر و مانع تکامل انسانهای دیگر شد، آیا باز ما باید این انسان را که در واقع اسمش انسان است و در معنا انسان نیست (و به تعبیر امیرالمؤمنین: الصّورَةُ صورَةُ انْسانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیوانٍ ظاهر، ظاهر انسان است و باطن، باطن یک حیوان) دوست بداریم؟ آیا به نام انسان دوستی باید به انسانیت خیانت کنیم و با انسانیت دشمنی بورزیم؟!.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۲۴۰)
@motahari_nab
در نهاد بشر عدالت هست.
اگر بشر خوب تربیت شود، اگر زیردست مربی کامل قرار گیرد، میرسد به جایی که خودش واقعا عدالتخواه بشود، واقعا عدالت جمع را بر منفعت فرد خودش ترجیح بدهد و همینطور که زیبایی را دوست میدارد عدالت را دوست داشته باشد؛
بلکه عدالت، خودش از مقوله زیبایی است ولی زیبایی معقول نه زیبایی محسوس.
(سیریدرسیرهائمهاطهار، ص۲۳۱)
@motahari_nab
ابزار منافق چیست؟
نمیشود منافق را در دنیا از میان برد؛ هست، بشر است منافق میشود. بشر وقتی در جامعهای قرار گرفت که دید اگر بخواهد برخلاف اصولی که مردم آن جامعه به آن اعتقاد دارند تظاهر کند جامعه او را درهم میکوبد، فوراً تظاهر میکند، به همان لباس در میآید ولی جامعه خودش باید آگاه باشد و گول تظاهر و فریب را نخورد.
باز اینجاست که ما میبینیم پیغمبر اکرم(ص) از آن طرف راجع به خطر نفاق شدیداً اظهار نگرانی میکند، از طرف دیگر راجع به اینکه امتش جاهل باشند و تجزیه و تحلیل نداشته باشند و در مسائل غور نکنند اظهار نگرانی میکند.
(پانزدهگفتار، ص۱۳۴،۱۳۵)
@motahari_nab
دین همیشه محرّک علم بوده است به سوی تحقیق.
ویلیام جیمز میگوید:
«دین همیشه نشانههایی از چیزهایی داده است که عقل و علم بشر هرگز به آنجا راه نداشته است، امّا همین نشانهها سبب شده که عقل و علم به تحقیق پردازد و بالاخره به کشفیاتی نائل گردد.»
امروز مورد قبول علماست که بسیاری از مسائل علمی که بشر به آنها رسیده است محرّک اوّلیهاش دین بودهاست.
(امدادهایغیبیدرزندگیبشر، ص۵۹)
@motahari_nab
عملی که منبعث از ریا و تظاهر باشد ضررش از فایدهاش بیشتر است.
این است که قرآن مجید هرجا نام انفاق میبرد کلمه فی سبیل الله را با آن توأم میکند؛ یعنی انفاقی که فقط برای رضای حق باشد نه برای ارضای جاه طلبی و نه در راه اطفای شهوات نفسانی.
(حکمتهاواندرزها، ج۱، ص۲۰۷،۲۰۸)
@motahari_nab
مهدی موعود (عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است.
(قیاموانقلابمهدی(ع) ومقالهشهید، ص۵۶)
@motahari_nab
مکتبهای التقاطی به عقیده من ضررشان برای اسلام از مکتبهایی که صریحا ضد اسلامی هستند اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۹۷)
@motahari_nab
بسیار تفاوت است میان آزادی تفکر و آزادی عقیده.
اگر اعتقادی بر مبنای تفکر باشد، عقیدهای داشته باشیم که ریشه آن تفکر است، اسلام چنین عقیدهای را میپذیرد، غیر از این عقیده را اساسا قبول ندارد. آزادی این عقیده آزادی فکر است.
اما عقایدی که بر مبناهای وراثتی و تقلیدی و از روی جهالت، به خاطر فکر نکردن و تسلیم شدن در مقابل عوامل ضد فکر در انسان پیدا شده است، اینها را هرگز اسلام به نام آزادی عقیده نمیپذیرد.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۳۰۳)
@motahari_nab
یک فرد در زندگی عملی خود اگر کوشش و اخلاص را توأماً داشته باشد خداوند او را از راههایی که خود آن فرد نمیداند تأیید میفرماید:
"انْ تَنْصُرُوا اللهَ ینْصُرْکمْ وَ یثَبِّتْ أقْدامَکمْ"
شما اگر حقیقت را یاری کنید، حقیقت به یاری شما میآید.
(امدادهایغیبیدرزندگیبشر، ص۷۷)
@motahari_nab
مسئله «انسانیت» به این دلیل مطرح میشود که ارزشهای معنوی از مختصات انسان است و ارزشهای مادی از مختصات انسان نیست.
انسانیت هر انسانی به این است که ارزشهای معنوی در او نیرومند باشد، و به هر مقدار که او بیشتر پایبند ارزشهای معنوی باشد ما او را در انسانیت کاملتر میشماریم.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۵۶)
@motahari_nab
وجود مقدس امام حسن عسکری(علیه السلام) از ائمهای هستند که تحت فشار بسیار بودند، چون هرچه که دوران ائمه به دوره امام عصر(علیه السلام) نزدیکتر میشد کار بر آنها سختتر میگردید.
(سیریدرسیرهائمهاطهار، ص۲۱۵)
@motahari_nab
مسئله امامت و ولایت باطن شریعت است؛
یعنی کسی به این مطلب میرسد که اندکی از قشر عبور کرده باشد و به مغز و لُبّ پی برده باشد؛ و اساساً مسئله امامت و ولایت در اسلام یک مسئله لُبّی بوده یعنی افراد عمیق آن را درک میکرده و میفهمیده اند، دیگران دعوت شدهاند که به این عمق برسند، حال برخی میرسند و برخی نمیرسند.
(امامتورهبری، ص۱۲۶،۱۲۵)
@motahari_nab
حق تأهل از طبیعی ترین حقوق بشری است. هیچ بشری را از این حق به هیچ نامی و تحت هیچ عنوانی نمیتوان محروم کرد.
حق تأهل حقی است که هر فرد بر اجتماع خود پیدا میکند. اجتماع نمیتواند کاری بکند که نتیجتاً گروهی از این حق محروم بمانند.
(نظامحقوقزندراسلام، ص۳۱۲)
@motahari_nab
اسلام قانون است نه پدیده و آنچه متغیر است پدیده است. قرآن هم میگوید اسلام باقی میماند ولی پیغمبر میمیرد:
مصطفی را وعده داد الطاف حق
گر بمیری تو نمیرد این سَبَق
درباره پیغمبر میگوید: انَّک مَیتٌ وَ انَّهُم مَیتونَ.
ولی درباره اسلام و قرآن میگوید:
انّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ انّا لَهُ لَحافِظونَ.
(پانزدهگفتار، ص۳۹)
@motahari_nab
امان از سوءتفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطی که فرق مختلف درباره یکدیگر دارند و امان از عواملی که کاری جز تیرهتر کردن روابط مسلمانان ندارند.
ما در صدد این نیستیم که طرحی برای از بین بردن فرقهها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بریزیم، زیرا این، کاری است که اولًا از ما ساخته نیست و ثانیاً وحدت اسلامی متوقف بر این نیست که فرق و مذاهب از میان برود.
جهات اختلاف فرق و مذاهب آنقدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامی بشود و جهات اشتراک آنها آنقدر زیاد و نیرومند است که میتواند آنها را به هم بپیوندد.
(حج، ص۱۱)
@motahari_nab
اتحاد و وحدت از مسائلی است که قرآن روی آن خیلی تکیه میکند. اسلام دین وحدت و اتفاق است.
الآن شما ببینید کار تبلیغات استعماری به کجا رسیده که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید عدهای از نظر مذهبی او را تکفیر میکنند که تو میگویی وحدت اسلامی؟! وحدت اسلامی بر خلاف مذهب تشیع است!
علی فدای وحدت اسلامی شد. چه کسی به اندازه علی برای وحدت اسلامی احترام قائل بود؟ این دیگران بودند که میبریدند و این علی بود که وصل میکرد.
(پانزدهگفتار، ص۳۱۸)
@motahari_nab
اسلام به اتفاق و اتحاد مسلمین فوق العاده عنایت دارد و وحدت اسلامی یکی از هدفهای بزرگ اسلام به شمار میرود و بر مسلمانان و مخصوصاً داعیان خیر و ارشادکنندگان خلق و آمران به معروف و ناهیان از منکر است که در طریق تحقق یافتن این هدف بزرگ اسلامی کوشش کنند و لااقل آتش اختلافات را دامن نزنند.
(حج، ص۱۵)
@motahari_nab
امام صادق (ع) فرصت را برای تعلیم و تأسیس کانون علمی مناسب دید، به این کار همت گماشت. بغداد که کانون جنبش علمی اسلامی صدر اسلام است در زمان امام صادق (ع) بنا شد. ظاهراً ایشان آخر عمر سفری به بغداد آمده است.
اثر امام صادق (ع) است که میبینیم شیعه، در مقدّم سایر فرق، در علوم اسلامی پیشقدم و مؤسس شد و یا لااقل دوش بهدوش دیگران حرکت کرد و در همه رشتهها از ادب و تفسیر و فقه و کلام و فلسفه و عرفان و نجوم و ریاضی و تاریخ و جغرافی کتابها نوشت و رجال بزرگ بیرون داد، عالیترین و نفیسترین آثار علمی را به جهان تحویل داد.
(بیستگفتار، ص۱۳۲)
@motahari_nab
انسان نباید اینقدر اسیر عادات باشد.
متأسفانه باید عرض کنم که عادات اجتماعی، بیشتر در میان خانمها رایج است تا آقایان.
مثلًا رسم چنین است که در روز سوم و هفتم و چهلم میت، چنین و چنان کنند یا در عروسی رسم این است که روی سر عروس قند بسایند و امثال اینها.
میگویند: رسم است، چه میشود کرد؟
مگر میشود آن را زیر پا گذاشت؟! حال چه فلسفهای دارد و چرا؟ جواب میدهند:
رسم است دیگر، رسم را که نمیشود انجام نداد. این یعنی زبونی، حقارت و بیچارگی.
انسان نباید اینقدر اسیر عرفها باشد. آدم باید تابع منطق باشد.
(آزادیمعنوی، ص۱۸۷)
@motahari_nab
حکمت یعنی سخن متقن و محکم که قابل خدشه و تشکیک نیست؛ به اصطلاح منطقیین و حکما یعنی سخنی که مقدماتش صد درصد یقینی است.
(دهگفتار، ص۲۰۴)
@motahari_nab
از نظر اسلام مجازات آخرین دوا و آخرین عامل تربیتی اجتماع است.
اسلام نمیگوید یگانه راه منحصر جلوگیری از دزدی یا جنایت دیگر مجازات است، اسلام از همه عوامل دیگر استفاده میکند و از آن جمله مجازات.
(امدادهایغیبیدرزندگیبشر، ص۱۴۴،۱۴۵)
@motahari_nab
انتظار فرج داشتن یعنی واقعاً در نیت ما این باشد که در رکاب امام زمان و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم.
(آزادیمعنوی، ص۱۷۴)
@motahari_nab
دین یعنی صراط مستقیم، یعنی راه راست بشری.
بی تفاوت در مسئله دین بودن، یعنی در راه راست بشریت بیتفاوت بودن.
ما میگوییم توحید با سعادت بشری بستگی دارد، مربوط به سلیقه شخصی نیست، مربوط به این قوم و آن قوم نیست.
(جهاد، ص۸۶)
@motahari_nab
زندگی یعنی چه؟
زندگی یعنی بینایی و توانایی.
تفاوت زنده با مرده در همین جهات است.
به هر درجه که بینایی و توانایی بیشتر شود حیات بیشتر است.
(احیایتفکراسلامی، ص۵۴)
@motahari_nab
ارزشهای معنوی از مختصات انسان است و ارزشهای مادی از مختصات انسان نیست.
انسانیت هر انسانی به این است که ارزشهای معنوی در او نیرومند باشد، و به هر مقدار که او بیشتر پایبند ارزشهای معنوی باشد ما او را در انسانیت کاملتر میشماریم.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۵۶)
@motahari_nab