باید کاری کرد که احساسات مردم و عشق و علاقه مردم نسبت به حق تیزتر شود و نسبت به باطل مطلقاً احساسات نفرتآمیز داشته باشند.
مبارزه حق و باطل همیشه در دنیا بوده و هست.
موسی و فرعون همیشه در دنیا هست، ابراهیم و نمرود همیشه در دنیا هست، محمّد و ابوجهل همیشه در دنیا هست، علی و معاویه همیشه در دنیا هست، حسین و یزید همیشه در دنیا هست.
منظور این نیست که همیشه در دنیا اشخاصی به مقام و درجه ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی و حسین هستند؛ مقصود این است که همیشه حق و باطل در برابر یکدیگر هستند، جامعه همیشه بر سر دو راهی حق و باطل است.
(دهگفتار، ص۲۶۳)
@motahari_nab
خداوند قانون دین را هماهنگ قوانین فطرت و خلقت مقرر فرموده، قانون خلقت را طوری و قانون شرع را طوری دیگر مقرر نفرموده؛
هماهنگی آندو را صریحاً در یک آیه قرآن ذکر میکند :
فَاَقِمْ وَجْهَک لِلدّینِ حَنیفا فِطْرَةَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللهِ.
چهره خود را به سوی این دین، ثابت نگه دار. این دین، مبنایی محکم و خللناپذیر دارد و آن فطرت و سرشتی است که خداوند مردم را بر آن سرشت آفریده. قانون آفرینش تغییرناپذیر است.
(بیستگفتار، ص۵۴)
@motahari_nab
بدیهی است که مشکلات جامعه بشری نو میشود و مشکلات نو راه حل نو میخواهد.
«الحوادث الواقعه» چیزی جز پدیدههای نوظهور نیست که حل آنها بر عهده حاملان معارف اسلامی است.
سرّ ضرورت وجود مجتهد در هر دوره و ضرورت تقلید و رجوع به مجتهد زنده همین است، و الّا در یک سلسله مسائل استاندارد شده میان تقلید از زنده و مرده فرقی نیست.
اگر مجتهدی به مسائل و مشکلات روز توجه نکند، او را باید در صف مردگان به شمار آورد.
(بررسیاجمالینهضتهایاسلامی در صدسالهاخیر، ص۹۴)
@motahari_nab
اسلام بصیرت میخواهد؛ هم عمل میخواهد و هم بصیرت.
این آدم (خواجه ربیع) بصیرت ندارد.
در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزیدبن معاویه زندگی میکند (معاویهای که دین خدا را دارد زیرورو میکند، یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب میشود و تمام زحمات پیغمبر دارد هدر میرود)، آقا رفته یک گوشهای را انتخاب کرده، شب و روز دائماً مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه دیگری به زبانش نمیآید؛ یک جملهای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت حسینبنعلی(ع)میگوید، بعد پشیمان میشود که اینْ حرفِ دنیا شد، چرا به جای آن سُبْحانَ الله، الْحَمْدُ للَّهِ نگفتم؟ چرا به جای آن یاحَی یا قَیوم نگفتم؟
چرا اللهُ اکبَر نگفتم، لا حَوْلَ وَلا قوَّةَ الَّا بِالله نگفتم؟
این با تعلیمات اسلامی جور درنمی آید.
"لا یرَی الْجاهِلُ الّا مُفْرِطاً اوْ مُفَرِّطاً"
جاهل یا تند میرود یا کند.
(آزادیمعنوی، ص۷۸)
@motahari_nab
یک فرد اگر در تاریخ زمان خودش عامل مؤثری نباشد و نقش مؤثری نداشته باشد و آینده را نسازد، او عملاً واردِ در تاریخ نیست و نبوده است.
همیشه در روی زمین میلیونها و مثل حالا میلیاردها انسان زندگی میکنند ولی اکثریت این انسانها وارد تاریخ نمیشوند، در تاریخ گم میشوند.
در زمان خودشان در یک محیط بسیار محدود و کوچک، در یک شعاع کوتاه، مانند حبابی که بر روی آب پیدا بشود هستند؛ یعنی پدر و مادر و برادران و خواهران و همسایگان و طرفهای معامله و همشاگردیهای مدرسه و همسفرهای مکه، یک عده مردم محدودی او را میشناسند؛ همین مقدار برای دیگران وجود دارد.
بعد که میمیرد، تا چند سالی ممکن است اسمی از او برده شود. صد سال که بگذرد احدی نمیداند- حتی اگر از نوهها و نبیرههای خود او بپرسیم اصلاً نمیدانند- که چنین آدمی در دنیا وجود داشته یا وجود نداشته، یعنی در تاریخ گم میشود.
(پانزدهگفتار، ص۲۸۹)
@motahari_nab
اسلام هرگز "نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعْضٍ" را نمیپذیرد که بگوییم این گوشه اسلام را قبول داریم ولی آن گوشهاش را قبول نداریم.
انحرافات در دنیای اسلام از همین جا پیدا شده و میشود که ما یک گوشه را بگیریم و بچسبیم ولی گوشههای دیگر را رها کنیم. به این ترتیب قهراً همه را خراب و فاسد میکنیم.
همین طوری که روش بسیاری از زاهد مسلکان ما در گذشته غلط بود، روش کسانی که تمام اسلام را در کتاب مفتاح مثلًا جستجو میکردند، در بیاض و دعا جستجو میکردند غلط بود، روش کسانی هم که بکلی از دعا و عبادت و نافله و فریضه استعفا داده و فقط میخواهند در مسائل اجتماعی اسلام بیندیشند غلط است.
(آزادیمعنوی، ص۸۲_۸۳)
@motahari_nab
از نظر قرآن محال است قومی روی سعادت را ببیند و افرادش فاسدالاخلاق باشند.
آیا میدانید ملتهایی که میخواهند ملتهای دیگر را ضعیف و ناتوان کنند و استعمار نمایند از چه راهی وارد میشوند؟
راه فساد اخلاق؛
یعنی شروع میکنند به هزار وسیله اخلاق آن ملتها را فاسد کردن؛ مجلات فاسد کننده برای اینها میسازند، فیلمهای فاسد کننده برای اینها صادر میکنند، تشویق به مشروبخواری میکنند در حد اعلا، کلوپهای قمار ایجاد میکنند هر چه دلتان بخواهد، فحشاء، زنا و امثال اینها را رواج میدهند الی ماشاءالله، که شرف در روح این مردم باقی نماند، چون هرچه انسان از این فسادها بیشتر مرتکب بشود آن احساس شرافت و عزت و انسانیت در او میمیرد.
وقتی که این امور در میان آنها بود، انسانهایی پوک و پوچ میشوند، انسانهایی که جز برای شکم و دامنشان و جز برای زندگی روزمره فکر نمیکنند؛ حتی فکرشان فاسد میشود، نه فقط اخلاقشان فاسد میشود.
(پانزدهگفتار، ص۳۱۵)
@motahari_nab
ما یک نوع شک داریم که آن شک مقدس است.
شک مقدس کدام شک است؟
آن شکی است که به صورت پاره کردن زنجیرهای تقلید باشد ولی به شرط آنکه انسان را به سوی تحقیق و کشف حقیقت سوق بدهد و در روح او درد ایجاد کند.
(پانزدهگفتار، ص۲۱۶)
@motahari_nab
عدالت سائس و اداره کننده عموم است،
چیزی است که پایه و مبنای زندگی عمومی و اساس مقررات است.
(بیستگفتار، ص۱۶)
سائس=راه برنده مردمان
@motahari_nab
«ایمان» در اسلام هدف است نه وسیله.
(هدفزندگی، ص۹۸)
@motahari_nab
جز دین هیچ عامل دیگری نیست که این قسمت اعظم تکامل بشریت یعنی تکامل بشریت در ماهیت انسانی خودش را تأمین کند.
(نبردحقوباطل، ص۷۶)
@motahari_nab
بعضی از ملل، تعصبات چشم آنها را کور میکند، یعنی آنقدر تعصب دارند که وقتی در مقابل حقیقت قرار میگیرند به آن پشت میکنند.
ولی بعضی دیگر از ملل در عین حال، تعصبْ آنها را کور و کر نمیکند.
این، فخر ملت ایران است که تعصب او را کور و کر نکرد.
(اسلامونیازهایزمان، ج۱، ص۱۶۰)
@motahari_nab