کلمه «استعمار» را ما خیلی شنیدهایم. استعمار یک شکل ندارد. استعمار سیاسیداریم، استعمار اقتصادی داریم و استعمار فرهنگی داریم که از استعمار سیاسی و اقتصادی خطرناکتر است و اصلا امکان ندارد که استعمار اقتصادی باشد بدون استعمار سیاسی و استعمار فرهنگی.
پایه استعمار سیاسی و استعمار اقتصادی، استعمار فرهنگی است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۱۶۲_۱۶۳)
@motahari_nab
عالیترین مظهر عقل و تربیت صحیح، خطایابی از خویشتن است؛ یعنی انسان بتواند در دریای ژرف افکار و اندیشهها و تمایلات و افعال و اقوال خود فروبرود و خطاهای خود را بیابد و انگشت روی آنها بگذارد و آنها را از خود دور کند.
از بشر انتظار اینکه خطا نکند، خطاست، بشر جایزالخطاست؛ از بشر باید انتظار داشت که خطاهای خود را تکرار نکند، از خطاهای خود استفاده کند.
یعنی چه از خطاهای خود استفاده کند؟
یعنی آنها را بشناسد و مصمم گردد که تکرار نکند.
(حکمتهاواندرزها، ج۱، ص۶۷)
@motahari_nab
قرآن برای خدعه هیچ گونه موفّقیتی قائل نیست، نمیگوید عالم را خدعه اداره کرده است.
قرآن این منطق را قبول ندارد که جریان تاریخ را زور گردانده و خدعه حرکت داده و ظلمت چرخانده است. اصلاً از نظر منطق قرآن امکان ندارد که در مجموع جامعه بشریت غلبه با شرّ و فساد و ظلم باشد و در عین حال جامعه باقی باشد.
(نبردحقوباطل، ص۳۸)
@motahari_nab
خودپرستی جز محدودیت افکار و تمایلات چیزی نیست.
عشق، علاقه و تمایل انسان را به خارج از وجودش متوجه میکند؛ وجودش را توسعه داده و کانون هستیاش را عوض میکند و به همین جهت عشق و محبت یک عامل بزرگ اخلاقی و تربیتی است، مشروط به اینکه خوب هدایت شود و به طور صحیح مورد استفاده واقع گردد.
(جاذبهودافعهعلی(ع) ،ص۴۹)
@motahari_nab
هرکسی مطابق آنچه که فکر میکند و عقیده دارد و مطابق حالاتی که در روحش هست عمل میکند.
ریشه اعمال آدمی در روح اوست.
(بیستگفتار، ص۸۲)
@motahari_nab
تفکر بدون تعلیم و تعلّم امکانپذیر نیست.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۲۱)
@motahari_nab
ایمانی که اسلام میخواهد قابل اجبار کردن نیست، امکان اجبار ندارد. مگر میشود کسی را آن طوری که اسلام از او ایمان میخواهد مجبور کرد؟ اگر ممکن باشد که بچهای را به فلک ببندند، اینقدر چوب به او بزنند تا یک مسئله را حل کند، چنین چیزی نیز ممکن است. زیر چوب کسی نمیتواند مسئله حل کند. او را باید آزاد گذاشت، فکرش را باید آزاد گذاشت تا مسئله را حل کند. عقیده اسلامی یک چنین چیزی است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۳۰۸)
@motahari_nab
در اسلام روح و پیکر عبادت با مسائل تربیتی آمیخته است.
نماز ضمن اینکه مرکب تقرّب پروردگار است، مکتب تربیت هم هست.
(آزادی معنوی، صفحه۱۰۱)
@motahari_nab
اسلام نیامده است برای اینکه جامعه را متوقف کند، ملت مسلمان را وادار به درجا زدن کند.
اسلام دین رشد است، دینی است که نشان داد عملًا میتواند جامعه خود را به جلو ببرد.
(اسلامونیازهایزمان، ج۱، ص۴۱)
@motahari_nab
هدف قرآن تربیت است؛
یعنی در واقع میخواهد افراد را بیدار کند که مقیاس و معیار باید تشخیص و عقل و فکر باشد نه صرف اینکه پدران ما چنین کردند ما هم چنین میکنیم.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۳۶)
@motahari_nab
نظر اسلام در مورد قوا و غرایز نظر معتدلی است و معتقد است که باید حظّ هر قوه را داد و از افراط و تفریط جلوگیری کرد. البته حکومت عقل را به تنهایی کافی نمیداند.
واقع هم همین است که عقل به تنهایی قادر نیست بر قوا و غرایز حکومت کند؛ ایمان هم باید باشد.
(هدفزندگی، ص۹۲)
@motahari_nab
همانطور که تفکر و تعقل جهت روشن شدن فکر برای قوّه عاقله، و تقوا و تزکیه نفس برای تقویت نیروی اراده در انسان بود، عبادت برای تقویت عشق و علاقه معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان است؛
یعنی همانطور که ایمان خودش به نوبه خود منشأ عبادت است، عبادت هم تقویت کننده ایمان است.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۲۵)
@motahari_nab