🔷 #خواستگاری زن ثروتمند از یک مرد؛ برای ازدواج موقت
🔹ﻣُﺤَﻤﺪُ ﺑْﻦُ ﻳَﻌْﻘُﻮﺏَ ﻋَﻦْ ﻣُﺤَﻤﺪِ ﺑْﻦِ ﻳَﺤْﻴَﻰ ﻋَﻦْ ﺃَﺣْﻤَﺪَ ﺑْﻦِ ﻣُﺤَﻤﺪٍ ﻋَﻦْ ﻋَﻠِﻲﱢﱢ ﺑْﻦِ ﺍﻟْﺤَﻜَﻢِ ﻋَﻦْ ﺑِﺸْﺮِ ﺑْﻦِ ﺣَﻤْﺰَﺓَ ﻋَﻦْ ﺭَﺟُﻞٍ ﻣِﻦْ ﻗُﺮَﻳْﺶٍ ﻗَﺎﻝَ:
🔹ﺑَﻌَﺜَﺖْ ﺇِﻟَﻲّ ﺍﺑْﻨَﺔُ ﻋَﻢٍّ ﻟِﻲ ﻛَﺎﻥَ ﻟَﻬَﺎ ﻣَﺎﻝٌ ﻛَﺜِﻴﺮٌ:
ﻗَﺪْ ﻋَﺮَﻓْﺖَ ﻛَﺜْﺮَﺓَ ﻣَﻦْ ﻳَﺨْﻄُﺒُﻨِﻲ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺮﱢﱢﺟَﺎﻝِ ﻓَﻠَﻢْ ﺃُﺯَﻭّﺟْﻬُﻢْ ﻧَﻔْﺴِﻲ ﻭَ ﻣَﺎ ﺑَﻌَﺜْﺖُ ﺇِﻟَﻴْﻚَ ﺭَﻏْﺒَﺔً ﻓِﻲ ﺍﻟﺮﺟَﺎﻝِ ﻏَﻴْﺮَ ﺃَﻧّﻪُ ﺑَﻠَﻐَﻨِﻲ ﺃَﻧّﻪُ ﺃَﺣَﻠّﻬَﺎ ﺍﻟﻠﻪُ ﻓِﻲ ﻛِﺘَﺎﺑِﻪِ ﻭَ ﺳَﻨٌﻬَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝُ ﺍﻟﻠﻪِ (ﺹ) ﻓِﻲ ﺳُﻨّﺘِﻪِ ﻓَﺤَﺮّﻣَﻬَﺎ ﺯُﻓَﺮُ. ﻓَﺄَﺣْﺒَﺒْﺖُ ﺃَﻥْ ﺃُﻃِﻴﻊَ ﺍﻟﻠﻪَ ﻋَﺰﱠ ﻭَ ﺟَﻞﱠ ﻓَﻮْﻕَ ﻋَﺮْﺷِﻪِ ﻭَ ﺃُﻃِﻴﻊَ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪِ (صلی الله علیه و آله ) ﻭَ ﺃَﻋْﺼِﻲَ ﺯُﻓَﺮَ ﻓَﺘَﺰَوّﺟْﻨِﻲ ﻣُﺘْﻌَﺔً.
🔹 ﻓَﻘُﻠْﺖُ ﻟَﻬَﺎ: ﺣَﺘّﻰ ﺃَﺩْﺧُﻞَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺑِﻲ ﺟَﻌْﻔَﺮٍ (ﻉ) ﻓَﺄَﺳْﺘَﺸِﻴﺮَﻩُ .
ﻗَﺎﻝَ : ﻓَﺪَﺧَﻠْﺖُ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻓَﺨَﺒّﺮْﺗُﻪُ .
ﻓَﻘَﺎﻝَ: ﺍﻓْﻌَﻞْ ﺻَﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻤَﺎ ﻣِﻦْ ﺯَﻭْﺝٍ.
📚 ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ 5- 465- 1
#ترجمه :
💠 مرحوم کلینی ( از علماء عصر غیبت صغری) در کتاب شریف وگرانسنگ فروع کافی، با سند متصل روایت کرده است از مردی از قریش که گفت:
🔹دختر عمویم که اموال فراوانی داشت برایم پیغام فرستاد که:
تو خوب میدانی که من خواستگاران زیادی دارم اما با آنها ازدواج نکردم.
و اینکه برای تو پیغام فرستادم به خاطر میل و رغبت به جنس مرد نیست بلکه بدین جهت است که شنیده ام که خداوند در قرآن، متعه(ازدواج موقت) را حلال کرده و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در سیره و ممشای خود آن را باب کرده و رواج داده است اما زفر(عمر) آن را حرام کرده است.
🔹لذا من دوست دارم خداوند عزوجل را در بالای عرشش اطاعت کنم و رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) را اطاعت کنم و با حرام کننده اش مخالفت نمایم. پس مرا به ازدواج موقت خود درآور.
🔹من به او گفتم: صبر کن تا از امام باقر(علیه السلام ) مشورت بگیرم.
پس خدمت امام رسیدم و او را از ماجرا باخبر کردم.
امام (سلام الله علیه)فرمود:
انجام بده. سلام و درود خدا بر شما زن وشوهر باد.
@moteeh 🌿
از خدا و رسول پیشی نگیرید .mp3
10.46M
🔹توضیحاتِ خوبِ آیةالله رضا استادی دربارۀ آیۀ «لا تقدموا بین یدی الله و رسوله» (از خدا و رسول پیشی نگیرید) در لایو محاسن.
🔹در این بُرش از صحبتهایشان، به زیبایی مخالفت با پیامبر (از جمله در موضوع «متعه») نقل شده است.
@Moteeh 🌿
ساعت ازدواج
ازدواج موقت یا دوستی؟! @moteeh 🌿
🔷 مردم دشمن چیزی هستند که نمی دانند
وَ قَالَ علی (علیه السلام): النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا.
حکمت 172 نهج البلاغه
دشمنان حق:
امام(علیه السلام) در این گفتار بسیار حکیمانه خود اشاره به یکی از آثار خطرناک جهل کردند.
🔹این دشمنی از آنجا سرچشمه می گیرد که اولاً اشخاص جاهل احساس نقص در خود می کنند و همین احساس سبب می شود که نسبت به آنچه نمی دانند عداوت و دشمنی به خرج دهند و گاه حتی آنها را ناچیز و بی ارزش بشمارند تا از این طریق نقص خود را برطرف سازند.
🔹ثانیاً هرگاه انسان از اسرار چیزی بی خبر باشد به قضاوت عجولانه می پردازد و در این قضاوت عجولانه با آنچه نمی داند به دشمنی بر می خیزد.
🔹ثالثاً جهل همچون ظلمات است و انسان هنگامی که در ظلمات متراکم قرار گیرد هر شبهی از دور می بیند، آن را حیوانی درنده یا گرگی خطرناک می پندارد و هر صدایی می شنود آن را نشانه حمله دشمنی می شمارد.
در ظلمات جهل نیز انسان گاه هر مطلبی را مخالف و دشمن خود می پندارد حتی اشخاصی را که درست نمی شناسد با بدبینی به آنها نگاه می کند.
🔹ریشه این گفتار حکیمانه، قرآن مجید است که می فرماید: «(بَلْ کَذَّبُوا بمَا لَمْ یُحِیطُوا بعِلْمِهِ); (ولی آنها از روی علم و دانش، قرآن را انکار نکردند;) بلکه چیزی را تکذیب کردند که آگاهی از آن نداشتند».١
🔹 امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در حدیث دیگری در همین زمینه می فرماید: «لا تَعادُوا ما تَجْهَلونَ فَإنّ أکْثَرَ الْعِلْمِ فیما لا تَعْرِفُونَ; به آنچه نمی دانید دشمنی نکنید، زیرا بیشتر دانش ها در اموری است که شما نمی دانید».٢
نیز در حدیث دیگری از کتاب کشف الغمه می فرماید: «مَنْ جَهِلَ شَیْئاً آبَهُ; کسی که چیزی را نمی داند آن را نکوهش می کند».٣
🔹 قرآن مجید بحثی درباره داستان خضر و موسی دارد. در این داستان بسیار پرمعنا این نکته روشن می شود که چگونه انسان مطلبی را که نمی داند به مخالفت با آن می پردازد. ٤
📚پی نوشت:
(١). یونس، آیه 39 .
(٢). غررالحکم، ص 46.
(٣). میزان الحکمه، واژه جهل، ح 1267.
(٤). شرح این داستان را در کتاب تفسیر نمونه، ذیل تفسیر سوره کهف مطالعه فرمایید.
@Moteeh 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹لزوم ترویج و فرهنگ سازی ازدواج آسان
🔘حجت الاسلام قرائتی:
شهوت مذهب سَرَش نمی شود!
شهوت که آمد شب عاشورا هم باشد #ماه_رمضان هم باشد آدم گناه می کند!!!
@moteeh 🌿
ساعت ازدواج
🔹توضیحاتِ خوبِ آیةالله رضا استادی دربارۀ آیۀ «لا تقدموا بین یدی الله و رسوله» (از خدا و رسول پیشی نگ
🔷مرحوم فاطمی نیا
عده اي گمان ميكنند صاحبان كرامت فقط با نمازهاي طولاني و روزه هاي زياد به اين مقامات ميرسند!
بله! صاحبان كرامت و اولياء خدا همه ي اين عبادات را نيز انجام ميدهند، اما مطلب مهم اين است كه ريشه ي كرامت آنها تسليم بودن در برابر خداست
كسي كه تسليم خداست ، خوابش هم عبادت است.
@moteeh 🌿
داستان آموزنده
🔆 #توسّلبازيارتعاشورا و آسان شدن مسأله #ازدواج
✨يكى از خطبا و وعّاظ مى نويسد:
قبل از چند سال يك دوست جوان و مؤمن نزد من آمد و حاجت حل نشده اى را مطرح كرد، او گفت : چندى قبل قصد ازدواج كردم ، ليكن هر بار با مشكلات و سختيهايى مواجه شدم . به او گفتم : چون شما نزد كسانى رفته اى كه در شأ ن و مقامت نيستند.
🌻گفت : چنين نيست ، و اگر باور نمى كنيد شما برايم پا پيش گذار و از يك خانواده در شأن و مقام من برايم خواستگارى كن .
🌻نزد دوستم رفتم كه مطمئن بودم به من پاسخ مثبت مى دهد، از او دخترش را براى اين جوان مؤمن خواستم ، در ابتدا موافقت كرد، و بعد از مدتى گفت : مى خواهم استخاره كنم ، و متأ سفانه پاسخ منفى داد.
🌻اين ماجرا مرا بسيار اندوهگين كرد، و دوستم به من گفت : ديدى حق با من بود؟ به او گفتم : خودت را ناراحت نكن ، براى برطرف شدن مشكلات بعد از اداى نماز صبح و تعقيبات آن زيارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام بخوان .
🌻شروع به خواندن زيارت كرد، در روز بيست و هفتم خوشحال نزد من آمد و گفت : نزد يكى از خانواده ها رفتم ، و موافقت كردند. آنها و من در نهايت رضايت به سر مى بريم و امروز عصر مراسم خواستگارى برگزار مى شود، مى خواهم شما يكى از شاهدان آن باشيد. به او گفتم : پس سيزده روز باقى مانده را فراموش نكن ، شما زندگى مشترك خود را به بركت زيارت عاشورا آغاز كردى ، و در هر زمانى كه با مشكلى در زندگى مواجه شدى براى برطرف شدن آن به زيارت عاشورا متوسل شو، انشاءاللّه حاجت تو بر آورده شود.
📚زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص43
@moteeh
🔴 داستان جوان فاسد و امام حسین(علیه السلام)
استاد علی اکبر مهدی پور در کتاب «جرعه ای از کرامات امام حسین» می نویسد:
یکی از خطبای ارجمند در قائمیّه اصفهان در ایام نیمه شعبان سال 1389ش برفراز منبر گفت:
دو ماه پیش با جوانی به نام رضا آشنا شدم که سرنوشت خود را برای من تعریف کرد. گفت: من جوانی شرّ بودم... جز نماز و روزه هرکاری انجام می دادم.
شب عاشورا پدر و مادرم به حسینیه رفتند، من به دنبال کثافت کاری خود بودم، در مسیر خود دختری را سوار کردم که می خواست به حسینیه برود، او را به زور به محلّی بردم و خواستم اورا اذیت کنم، هرچه گریه و تضرّع کرد و گفت: شب عاشوراست، اعتنا نکردم.
گفت: من علویّه هستم، به پاس حرمت مادرم حضرت زهرا مرا رها کن، اعتنا نکردم.
گفت: بیا امشب با امام حسین معامله کن، امام حسین دست عطوفتش را برسر تو بکشد.
نام امام حسین در تمام اعماق دلم تأثیر گذاشت، او را سوار کردم و دم در حسینیه پیاده اش کردم.
به خانه برگشتم، تلویزیون را روشن کردم، داستان عاشورا را تعریف می کرد و در نصف صفحۀ تلویزیون تعزیه را نشان میداد که بر سر کودکان تازیانه می زدند. بی اختیار اشکم جاری شد، مدتی نشستم و گریه کردم. مادرم آمد، تا وارد خانه شد، پرسید: رضا چه شده؟ گفتم: هیچ، گفت: نه، از همه جای اتاق، بوی امام حسین می آید.
فردا بی اختیار به حسینیه رفتم. همۀ بچه های محل مرا می شناختند و می دانستند که من اهل هیأت نیستم، چون سرتاپا شرّ هستم.
رئیس هیأت گفت: آقا رضا! تو هم حسینی شدی؟ گذرنامه ات را بده تو را ببرم کربلا.
گفتم: پول ندارم، گفت: با هزینۀ خودم می برم. به فاصلۀ چند روز رفتم کربلا، همه رفتند حرم، من خجالت می کشیدم.
بالاخره من هم رفتم.
چند ماه بعد هم مرا به مکه برد. از مکه برگشتم، مادرم گفت: رضا! دختری برایت درنظر گرفتیم.
رفتند خواستگاری، روز بعد من رفتم، دختر برایم چایی آورد، تا چشمش به من افتاد، فریاد زد: یا زهرا! و بیهوش شد.
وقتی به هوش آمد، گفت: دیشب حضرت زهرا علیها السّلام را در عالم رؤیا دیدم، عکس این جوان را به من نشان داد و فرمود: فردا من برای تو خواستگار می فرستم، مبادا رد کنی.
السلام علیک یا اباعبدالله...
بیاید هممون امروز با امام حسین معامله کنیم..
@moteeh