eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
30.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
224 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگزکسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله:4 آبان ✨پایان:13 آذر @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 💚سلام به چهارده معصوم(ع): 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ 🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي 🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ 🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 ➡️@motevasselin_be_shohada ‌ 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ❣بسم ربّ الشّهدا و الصّدیقین❣ 6⃣1⃣ شانزدهمین دوره چله ی؛ 🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد 🌤کانال متوسلین به شهدا🌤 🖇 امروز " 19 اسفند ماه" 📌 چله 《هدیه به‌ چهارده‌ معصوم(ع) و شهید امروز》 🌻شهید والامقام "" 🌷🌷🌷 معرف: خواهر گرامی شهید 🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ➡️@motevasselin_be_shohada
قاری قرآن شهید بزرگوار سیدمجتبی میرغفاری🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: 1339/10/19 محل ولادت: تهران تاریخ شهادت: 1365/10/14 عملیات کربلای5 مزار: بهشت زهرا(س)_ قطعه 26 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝 🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید سید‌مجتبی میر‌غفاری 💐🍃شهید میرغفاری ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. مادرش معلم قرآن بود و سیدمجتبی هم با تشویق‌های مادر راه قرآن را در پیش گرفت و به قاری خوشخوانی تبدیل شد. 🌸🍃از همان دوران نوجوانی و جوانی فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی زیادی داشت و برای رفع مشکلات اطرافیان صندوق قرض‌الحسنه‌ای تشکیل داد. پس از اخد دیپلم به عنوان کارمند شهرداری تهران مشغول کار شد و همزمان با کار تحصیل در رشته مدیریت را هم در دانشگاه آغاز کرد. ☘حضور در جلسات شیخ حسین انصاریان، حضور در هیأت‌های مذهبی مختلف و راه‌اندازی جلسه قرآن در حسینیه جان‌نثاران از جمله فعالیت‌هایش بود.... با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان سرباز راهی جبهه شد و بلافاصله پس از پایان خدمت سربازی به صورت داوطلاب راهی منطقه شد. در سال‌های حضور در جبهه در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و چندین نوبت مجروح شد تا اینکه روز ۱۴ دی‌ماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در قطعه ۲۶ بهشت زهرا آرام گرفت. از این شهید عزیز یک فرزند پسر به نام سید‌حسین به یادگار مانده است. روحش شاد و راهش پررهرو باد🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🌿🕊🌷🌿🕊🌷🌿
🔻استعفا از شهرداری برای رفتن به جبهه/ مدتی است دلم برای هیچ‌کس تنگ نمی‌شود... 🌺🌿قاری قرآن بود و در ادامه راه مادر گام به این عرصه گذاشته بود، کارمند شهرداری بود و برای رفتن به جبهه از کارش استعفا داد، چند روز مانده به شهادت حالاتش تغییر کرده بود. می‌گفت: دیگر دلم برای هیچ‌کس تنگ نمی‌شود و قرار است اتفاق خوبی برایم رخ دهد. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🕊۳۰ سال پس از شهادت شهید والامقام ، همسرشان در بین وسایل قدیمی خانواده و در لای یک کتاب، نامه‌ای از ایشان پیدا می‌کنند که در این نامه موضوعات عجیبی از شهید بیان شده است... بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر قلب تپنده امت اسلام پیر جماران، سلام بر ملت... سلام بر پاکدلان شهید این آب و خاک و سلام بر شهادت، سلام بر خوابگاه سرور آزادگان که خونین شهر‌ها و دشت عباس‌ها و مجنون‌ها، فاو‌ها و شلمچه‌ها را سر راه امتحان یاران خود قرار داده، چه امتحانی الله اکبر الله اکبر، شهادت، باز شهید دیگر، باز لب تشنه دیگر، باز صیدی دیگر الله اکبر چه پروانه‌های زیبایی، دور شمع کربلا جمع شده‌اند الله اکبر، آری مادر، تو شهید داده‌ای آن هم چه شهیدی، همرزم حسین مظلوم، سرور آزادگان، سید اولاد پیامبر، مادر شهید‌ای شیرزن و‌ای پاکدل جگرگوشه تو مجتبای تو چه می‌گوید، همسر باوفای شهید، ببین عزیز تو چه می‌گوید، چه زیبا گفته این پاک سرشت. 🕊🕊🕊🕊🕊🕊 💢نامه شهید: 👇👇👇 خانواده عزیزم سلام، مادرِ نور چشمم، منم مجتبی بیا مادر، بیا مادر حلالم کن امام را کرده‌ام یاری ،که وقت شهادت آمده ز تو خواهش چنین دارم، مکن از بهر من زاری ❣مادر و همسرم سخن دارم، آری سخن دارم، وقتی در شلمچه با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرور شهیدان یافتم. 💥 مادر ما‌ها پشت سر سرور شهیدان نماز می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند. مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام ♥️ همسر مهربانم سلام مرا پذیرا باش، چی شده سرت را بالا کن و شجاع باش من همیشه در کنار تو و پسرم حسین هستم. من زنده‌ام و همیشه در کنار خانواده‌ام هستم، شهادت زنده شدن است نه مردن امیدوارم مشکلات زندگی ترا در راهت مقاوم‌تر سازد و حسین کوچولو را مصمم‌تر از همیشه می‌پرورانی. همسر مهربانم من افتخار می‌ورزم که توانستم برای چند مدتی اسم تو را در شناسنامه خودم ثبت گردانم و نوشکفته‌ای، چون حسین که رهرو من خواهد بود برجای بگذارم و من به چنین زنانی فخر می‌ورزم و امیدوارم که خداوند تو را صبر دهد و مرا هم بیامرزد و امیدوارم مرا ببخشید. 🌻مادر من تمام این مقام والا را از تو آموختم، اگر شهید شدم بزرگترین افتخارم این است که رهبرم روح‌الله و پدر و مادرم و همسرم معلمین شهادتم بودند و دیگر افتخارم این بود که در عصر امام خمینی زیستم درود بر رهبر اسلامی ایران، امام خمینی، مرگ بر تمامی منافقین و مخالفین اسلام اعم از کفار و مشرکین. 🌱خداحافظ ملت شهیدپرور ایران باشد، به امید پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا گستردگی بر تمام جهان... خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تفارت شهدا و انسان های عادی اللهم ارزقنا توفیق الشهاده😭 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃 100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" سید مجتبی میرغفاری" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام 🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 🕯️به نیت" شهید سید مجتبی میرغفاری" 💚همنوا با امام زمان(عج) ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود. @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ارسالی اعضای محترم کانال⤵️ ‌سلام علیکم ممنون ازکانال زیبا ومعنویتون 🌺🌺من چندوقتی میشدحال وهوای خوبی نداشتم پارسال خونه دخترم اتفاقی چشمم به کتاب سلام بر ابراهیم افتاد روز ۲۲ بهمن بود کتابو برداشتم وتا آخر شب دو جلدشو خوندم واشک می‌ریختم هی میگفتم شهدا شرمنده‌ام که بخاطر مسائل دنیوی زانوی غم بغل گرفتم همون شب از داداش ابراهیم راهیان نور خواستم ...فرداشب دامادم مسئله راهیان نور رو سر سفره مطرح کرد غوغا شد تو دلم با کمال ناباوری همه موافق بودن خلاصه اسفند همه خانواده ونوه چهار ماهه ام رفتیم راهیان نور بااتوبوس اونجا از شهدا مکه وکربلا ونجف خواستم همه رو بهم دادن فیش آزاد مکه رو گرفتم کارام رو غلتک افتاد تاحالا کربلا نرفته بودم همه جا شهدا همراهیم میکردن تو مدینه هم شهدای احد غوغا کردن برام خلاصه زندگیم شهدایی شد تو ظاهر برادر ندارم اما یک عالم داداش شهید دارم هرروز باهاشون دردودل میکنم🌺😘🌺 شهیدان هر کدوم اقیانوسی از معرفت هستند کاش میشد نسل نوجوان وجوان رو شهدایی کنیم باید تو مدارس کتابی به اسم شهداداشته باشیم هرپایه چند شهید رو معرفی کنیم به این نسل هراسان وسردر گم ....به کجا چنین شتابان 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 .سلام و عرض ادب میخواستم حاجتی را که بنده با توسل به شهدای والا مقام چله اخیر (از 12 بهمن) گرفتم بیان کنم. من باردار هستم و در ماه ۸ بارداری متوجه شدم پلاکت خونم به شدت کاهش پیدا کرده و این مسئله باعث نگرانی من و پزشکم شده بود چرا که بنده دوماه دیگه برای زایمان می بایست عمل سزارین اجباری کنم و این مسئله خطر زایمان رو خیلی زیاد می‌کرد همچنین همزمان متوجه شدم مادربزرگ بنده هم به یک بیماری مبتلا شده بودند و از آن رنج می کشیدند این چله را به نیت بهبود پلاکت خونم و شفای حال مادربزرگم شرکت کردم و الحمدلله امروز که یک ماه از شروع چله می‌گذرد متوجه شدم پلاکت خونم به حد نرمال رسیده و مادربزرگم هم حالشون خوب شده و این الطاف الهی را از سایه برکات و کرامات شهدای گرانقدر میدانم. 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 سلام من اولین بار هست که چله شهدا را شرکت کردم وقتی مطالب داخل گروه را میخوندم که متوسل میشن به یه شهید وحاجتشون را میگیرن من هم همسرم تصادف کرده بودن و وسیله کار همسرم را برده بودن پارکینک وما خیلی مشکل مالی پیدا کرده بودیم واگر بیش از این هم پارکینگ میموند بیکاری همسرم خیلی سختمون میشد ..اون شب متوسل شدم به شهید حسین علیمحمدی کلهر100صلوات دیگه هم گفتم براشون میفرستم تا بتونیم ماشینمون را از پارکینگ بیاریم بیرون با وجود اینکه خیلی مشکل ها پیش اومد اما تا ظهر با کمک شهید عزیز تونستیم برگه ترخیص را بگیریم خداوند خیر کثیر نصیبتون کنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💐 اون درمانگاه به درد ما نمی خورد.حقوق درست و حسابی نمی داد و روز که میشد تا شب علّاف بودیم.به هیچ کار دیگه هم نمی رسیدیم.همه با هم استعفا دادیم.مجید رفت توی یه شابلون زنی.یه هفته اونجا نبود که ما را هم با خودش راهی کارگاه کرد.اونجا هم زیاد نتونستیم دووم بیاریم.چون روز که می شد دنبال خوشگذرونی بودیم تا کار.آخرش با صاحب کار دعوا کردیم و از اونجا زدیم بیرون. سرکرده دعوامون مجید بود.بعدش یه مدت رفت سربازی.سربازی مجید که تموم شد،گذاشتیمش سولوقون،تا کار کنه.ما اونجا رستوران داشتیم.منتها کرایه داده بودیم و کارگر گذاشته بودیم.دو تا رستوران کنار همدیگه بود.مشتری های ما و رستوران بغلی،سر پارک کردن ماشین هاشون،دعوا داشتند.هوا که رو به خنکی عصر تابستون می رفت،مشتری ها هم تعدادشون بیشتر می‌شد.مجید رو به عنوان پارک بان رستوران گذاشته بودم،که ماشین های رستوران خودمون رو هدایت کنه.سر یه هفته که شد ،با هفتاد تا کارگر رفیق شده بود.رفیقی که شوخی کنن با هم و تو سر و کله ی همدیگه بزنند.در حالی که ما فقط یه سلام و علیک باهم داشتیم.تازه اون هم به زور.مجید حقوق خوبی هم می گرفت،ماهی دو میلیون تومن از مشتری ها انعام می گرفت.اما سر ماه که میشد،(ما بدهکار هم می‌شدیم.تمام دوست و رفیق هاش و می‌آورد توی رستوران و می گفت اینجا مال خودمه و مجانی بهشون غذا می‌داد.من بدهی های مجید رو هم از جیبم میدادم فقط میخواستم اونجا باشه که از رفیق رفقای شّر هم محله ای دور باشد.به هر مکافاتی بود،یه مدتی اونجا بندش کردیم .نمیتونست جایی بند بشه.بعدازظهر ها که مجید باید بود و ماشین ها رو راهنمایی میکرد،می دیدیم که آقا غیبش زده،کجاست؟می رفت دنبال دوست و رفیق هاش.داد و قال صاحب ماشین ها،سر پارک کردن بلند میشد.آخرش هم یه گروه ارکستر آورده بود رستوران،که این آخری ممنوع بود و در رستوران رو،اومدن تخته کردن و تمام شد رفت. 🌷🕊 💥ادامه دارد...