eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
30.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
184 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگزکسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 22 شهریور ✨پایان: 30 مهر 📚رمان شهدایی ساعت15 @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 🕯️به نیت" شهید سید مجتبی میرغفاری" 💚همنوا با امام زمان(عج) ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود. @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ارسالی اعضای محترم کانال⤵️ ‌سلام علیکم ممنون ازکانال زیبا ومعنویتون 🌺🌺من چندوقتی میشدحال وهوای خوبی نداشتم پارسال خونه دخترم اتفاقی چشمم به کتاب سلام بر ابراهیم افتاد روز ۲۲ بهمن بود کتابو برداشتم وتا آخر شب دو جلدشو خوندم واشک می‌ریختم هی میگفتم شهدا شرمنده‌ام که بخاطر مسائل دنیوی زانوی غم بغل گرفتم همون شب از داداش ابراهیم راهیان نور خواستم ...فرداشب دامادم مسئله راهیان نور رو سر سفره مطرح کرد غوغا شد تو دلم با کمال ناباوری همه موافق بودن خلاصه اسفند همه خانواده ونوه چهار ماهه ام رفتیم راهیان نور بااتوبوس اونجا از شهدا مکه وکربلا ونجف خواستم همه رو بهم دادن فیش آزاد مکه رو گرفتم کارام رو غلتک افتاد تاحالا کربلا نرفته بودم همه جا شهدا همراهیم میکردن تو مدینه هم شهدای احد غوغا کردن برام خلاصه زندگیم شهدایی شد تو ظاهر برادر ندارم اما یک عالم داداش شهید دارم هرروز باهاشون دردودل میکنم🌺😘🌺 شهیدان هر کدوم اقیانوسی از معرفت هستند کاش میشد نسل نوجوان وجوان رو شهدایی کنیم باید تو مدارس کتابی به اسم شهداداشته باشیم هرپایه چند شهید رو معرفی کنیم به این نسل هراسان وسردر گم ....به کجا چنین شتابان 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 .سلام و عرض ادب میخواستم حاجتی را که بنده با توسل به شهدای والا مقام چله اخیر (از 12 بهمن) گرفتم بیان کنم. من باردار هستم و در ماه ۸ بارداری متوجه شدم پلاکت خونم به شدت کاهش پیدا کرده و این مسئله باعث نگرانی من و پزشکم شده بود چرا که بنده دوماه دیگه برای زایمان می بایست عمل سزارین اجباری کنم و این مسئله خطر زایمان رو خیلی زیاد می‌کرد همچنین همزمان متوجه شدم مادربزرگ بنده هم به یک بیماری مبتلا شده بودند و از آن رنج می کشیدند این چله را به نیت بهبود پلاکت خونم و شفای حال مادربزرگم شرکت کردم و الحمدلله امروز که یک ماه از شروع چله می‌گذرد متوجه شدم پلاکت خونم به حد نرمال رسیده و مادربزرگم هم حالشون خوب شده و این الطاف الهی را از سایه برکات و کرامات شهدای گرانقدر میدانم. 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 سلام من اولین بار هست که چله شهدا را شرکت کردم وقتی مطالب داخل گروه را میخوندم که متوسل میشن به یه شهید وحاجتشون را میگیرن من هم همسرم تصادف کرده بودن و وسیله کار همسرم را برده بودن پارکینک وما خیلی مشکل مالی پیدا کرده بودیم واگر بیش از این هم پارکینگ میموند بیکاری همسرم خیلی سختمون میشد ..اون شب متوسل شدم به شهید حسین علیمحمدی کلهر100صلوات دیگه هم گفتم براشون میفرستم تا بتونیم ماشینمون را از پارکینگ بیاریم بیرون با وجود اینکه خیلی مشکل ها پیش اومد اما تا ظهر با کمک شهید عزیز تونستیم برگه ترخیص را بگیریم خداوند خیر کثیر نصیبتون کنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💐 اون درمانگاه به درد ما نمی خورد.حقوق درست و حسابی نمی داد و روز که میشد تا شب علّاف بودیم.به هیچ کار دیگه هم نمی رسیدیم.همه با هم استعفا دادیم.مجید رفت توی یه شابلون زنی.یه هفته اونجا نبود که ما را هم با خودش راهی کارگاه کرد.اونجا هم زیاد نتونستیم دووم بیاریم.چون روز که می شد دنبال خوشگذرونی بودیم تا کار.آخرش با صاحب کار دعوا کردیم و از اونجا زدیم بیرون. سرکرده دعوامون مجید بود.بعدش یه مدت رفت سربازی.سربازی مجید که تموم شد،گذاشتیمش سولوقون،تا کار کنه.ما اونجا رستوران داشتیم.منتها کرایه داده بودیم و کارگر گذاشته بودیم.دو تا رستوران کنار همدیگه بود.مشتری های ما و رستوران بغلی،سر پارک کردن ماشین هاشون،دعوا داشتند.هوا که رو به خنکی عصر تابستون می رفت،مشتری ها هم تعدادشون بیشتر می‌شد.مجید رو به عنوان پارک بان رستوران گذاشته بودم،که ماشین های رستوران خودمون رو هدایت کنه.سر یه هفته که شد ،با هفتاد تا کارگر رفیق شده بود.رفیقی که شوخی کنن با هم و تو سر و کله ی همدیگه بزنند.در حالی که ما فقط یه سلام و علیک باهم داشتیم.تازه اون هم به زور.مجید حقوق خوبی هم می گرفت،ماهی دو میلیون تومن از مشتری ها انعام می گرفت.اما سر ماه که میشد،(ما بدهکار هم می‌شدیم.تمام دوست و رفیق هاش و می‌آورد توی رستوران و می گفت اینجا مال خودمه و مجانی بهشون غذا می‌داد.من بدهی های مجید رو هم از جیبم میدادم فقط میخواستم اونجا باشه که از رفیق رفقای شّر هم محله ای دور باشد.به هر مکافاتی بود،یه مدتی اونجا بندش کردیم .نمیتونست جایی بند بشه.بعدازظهر ها که مجید باید بود و ماشین ها رو راهنمایی میکرد،می دیدیم که آقا غیبش زده،کجاست؟می رفت دنبال دوست و رفیق هاش.داد و قال صاحب ماشین ها،سر پارک کردن بلند میشد.آخرش هم یه گروه ارکستر آورده بود رستوران،که این آخری ممنوع بود و در رستوران رو،اومدن تخته کردن و تمام شد رفت. 🌷🕊 💥ادامه دارد...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 💐 قسمت آخر 😢 یه مدتی هم با داداشم حسن،قهوه خونه داشتن و بعدش مجید خودش قهوه خونه زد.همون موقع ها هم با مدافعین حرم آشنا شد.تا قبل از زدن قهوه خونه،این واژه براش عجیب و نا آشنا بود.هوای رفتن به سوریه،توی سرش افتاد.اما من سر سوریه رفتنش،باهاش سرسنگین بودم.حتی به شریکم توی نمایشگاه گفته بودم،حق نداری به مجید ماشین بدی.اون هم می گفت به حساب خودم میدم،کاری به تو ندارم.هر ماشینی می خواست ،بهش می‌داد.چند دفعه به مجید گفتم؛این فیلم جدیدته که درآوردی؟می خوای پدرومادرت رو زجر بدی که برم برم افتاده توی دهنت؟ هرقدر خواهرم گریه می کرد و می گفت داره میره سوریه،من با بی خیالی می گفتم:بابا،مجید رو من می شناسمش،این حالا جوگیر شده،میره با رفیق هاش شمال و از اونجا بهتون زنگ میزنه؛من سوریه م.داره این حرف ها را میزنه که شماها کاری به کارش نداشته باشید. گاهی من و حسن به هم دیگه می گیم؛اگه می فهمیدیم رفتنش جدیه،می گرفتیم دست و پاش رو می شکستیم و می انداختیمش گوشه خونه.اما خدا خودش یه طور دیگه ای،برا مجید ما رقم زده بود،که من و حسن و آبجیم و بقیه،حتی توی خوابمون هم نمی دیدیم. صحبت هایش تمام شد.مهرشاد دستانش را جلوی صورتش گذاشت و بلند بلند گریه کرد.هیچ کس از بغل دستی اش خجالت نمی کشید. همه گریه می کردند،با صدای بلند.تلویزیون صحن و سرای حرم‌ حضرت رضا ع را نشان می داد.نقاره زن ها نقاره می زدند و آغاز سال هزار و سیصد و نود و پنج را تبریک می گفتند.سال تحویل شد.اولین سال تحویل بدون مجید،برای آقا افضل و مریم خانم و بقیه رقم خورد.دعای تحویل سال و دعای خانواده،در هم گره خورده بود.دعا خواندن مادر مجید،صدایش از بقیه بلندتر بود.آخرش گفت: _خدایا به حق این لحظات نورانی،پیکر پسرم برگرده! عطیه آرام نشسته و در خیالاتش غرق بود.یاد روزی افتاد که از طرف گردان،خبر شهادت مجید را آورده بودند و چقدر بی تاب می کرد.حالا بعد از چند ماه،رنگ آرامش بر سر و صورتش نشسته بود.هم زمان با تحویل سال است،دستانش را بالا می برد و می‌گوید: _خدایا!شکرت که من خواهر شهیدم.مرا فرزند شهید و بعد خودم را شهید کن!بعد از رفتن مجید بود که دانستم؛چه مقام و منزلتی داره،خدایا!خودت گفتی شهدا زنده اند و من زنده بودنش را،به خوبی حس می کنم.این روزها دستم را گرفته و همه جوره هوایم را داره. 🌹🌹🌹🌹🌹 پیکر مطهر مجید در اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ به کشور بازگشت و با حضور بی نظیر مردم پیکرش تشییع شد. هم اکنون قبر او در گلزار شهدای یافت آباد زیارتگاه عشاق می باشد. 🌹🌹🌹🌹 🌹 و همچنین مزار یادبود شهید مجید در بهشت زهرا قطعه ۵۰ در کنار مزار شهید مرتضی کریمی قرار گرفته است. 🌷🕊 ✅ پایان ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬وداع جانسوز خانواده شهید مدافع حرم مجید قربانخانی در معراج شهدا😭😭😭 🕊✨مدیون شهدائیم تا قیام قیامت کسانی که میگن اینا برای پول رفتن بگن قیمت این لحظه چند؟! ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد 🎙با نوای استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این عهد میمانم بیا 🌤🌿 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 💚سلام به چهارده معصوم(ع): 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ 🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي 🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ 🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 ➡️@motevasselin_be_shohada ‌ 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ❣بسم ربّ الشّهدا و الصّدیقین❣ 6⃣1⃣ شانزدهمین دوره چله ی؛ 🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد 🌤کانال متوسلین به شهدا🌤 🖇 امروز " 20 اسفند ماه" 📌 چله 《هدیه به‌ چهارده‌ معصوم(ع) و شهید امروز》 🌻شهید والامقام "" 🌷🌷🌷 معرف: خانم راضیه خسروی، عروس برادر شهید 🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ➡️@motevasselin_be_shohada
حجت الاسلام شهید حاج علی مزاری🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 نام پدر: غلامرضا تاریخ ولادت: 1323/6/18 محل ولادت: بیرجند_روستای یُشت تاریخ شهادت: 1369/3/18 مزار: گلزار شهدای زاهدان ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید بزرگوار حجت الاسلام حاج علی مزاری 💐🍃شهید مزاری در هجدهم شهریورماه 1323 در روستای یُشت در هشت کیلومتری شهرستان بیرجند که بقعه متبرکه امامزاده سید محمد نقیب از نوادگان امام محمد باقر علیه السلام در آن قرار دارد به دنیا آمد. وی دوران تحصیل مقطع ابتدایی را در روستا گذراند و سپس مقدمات دروس حوزوی را در مدرسه معصومیه(س) بیرجند شروع نمود. پس از آن برای فراگیری دروس سطح حوزه به مشهد مقدس مشرف شد و نزد اساتیدی چون مرحوم آیت الله میرزاعلی مشکینی و شهید حجه الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد تلمذ نمود. آوازه کرسی درس مرحوم آیت الله کفعمی خراسانی که با چهارده اجازه اجتهاد سیستان و بلوچستان را پایگاهی برای خدمت انتخاب نموده بود،شهید مزاری را به زاهدان کشاند و ایشان ادامه تحصیل و خارج فقه و اصول را نزد آن عالم برجسته ادامه داد. چند سال بعد شهید مزاری که یکی از روحانیون محوری و مردمی شهر زاهدان شده بود و در نبود مرحوم کفعمی منبر و محرابش را اداره می کرد با صبیه مکرمه مرحوم کفعمی ازدواج نمود. 🔸شهید مزاری از چهره های نادر روحانی است که نقشی مهم در انتقال پیام انقلاب اسلامی به استان سیستان و بلوچستان داشت. ایشان با سخنرانی متعدد و افشاگرانه خود از فجایعی که توسط طاغوت زمان حادث می شد پرده بر می داشت و با شناساندن نهضت اسلامی و معرفی رهبری این نهضت بزرگ سعی در توسعه تقلید از امام (ره) داشت. پیام های امام را به طرق مختلف به مردم می رساند و جزوات و رسالاتی که از ایشان تحت عنوان کاشف الغطاء منتشر می شد، به مبارزان منتقل می کرد. 🔹وی در سال های قبل از پیروزی انقلاب در نجف امام راحل را ملاقات نمود و امام ایشان را نماینده خویش در امور حسبیه نمود. وی با رهبران نهضت که به استان تبعید می شدند ارتباط برقرار می کرد. هنگامی که حضرت آیت الله خامنه ای به ایرانشهر تبعید شده بودند با ایشان ملاقات کرده و پس از آن ارتباط مداومی با ایشان داشتند.مبارزات وی بارها موجب دستگیری وی از سوی ساواک گردید. در زمانی که آوازه فعالیت های فرهنگی و مذهبی شهید به خصوص احداث مدارس چهارده معصوم علیهم السلام در منطقه پیچیده بود وهابیت کوردل اقدام به ترور این عالم خدوم گرفتند و می توان گفت ترور این شهید عزیز از نخستین اقدامات تروریستی تکفیری های وهابی در ایران به شمار می آید. 🖇تیم دوازده نفره تروریستی در ساعت 21:00 تاریخ ۱۳۶۹/۳/۱۸ هنگامی که حاج آقا مزاری از اقامه نماز جماعت برگشته بودند منزل را محاصره کرده و از تردد افراد به کوچه جلوگیری کردند.در این هنگام مقابل دیدگان خانواده ی شهید، هدف آماج گلوله های دشمنان قرار گرفت که چهارده گلوله به نشان ارادتش به چهارده معصوم پاک بر بدن پاکش نشست. در این حادثه تروریستی برادرزاده و داماد حاج آقا نیز به اسارت منافقین کور دل در آمدند و دو فرزند خردسال شهید بنام های عمادالدین هشت ساله و عبدالرسول یک ونیم ساله مجروح شدند. 💔این حادثه تلخ در زمانی اتفاق افتاد که عبدالرضا فرزند دیگر شهید در اسارت بعثیون بود. آنان که به شدت از فعالیت های فرهنگی و اقدامات خیرخواهانه حاج آقا ناخشنود و عصبانی بودند، آخرین رگبار مسلسل های خود را به در و دیوار داخل حیاط نشانه رفتند و سپس به سرعت از محل حادثه فرار کردند. 😔فاجعه خیلی سریع اتفاق افتاد؛ اما مصیبت و تبعات آن بس عظیم بود. شهادت ایشان تمامی مردم قدرشناس استان اعم از شیعه و سنی را داغدار نمود و همگان در عزای این روحانی محبوب خون گریستند و در روز تشییع پیکر مطهرش در شهر زاهدان چنان غوغایی برپا کردند که هرگز جز در ایام سوگواری و ارتحال ملکوتی حضرت امام (ره) نظیر آن دیده نشده بود. 🔻رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در پیامی شهادت آن عالم خدوم را تبریک و تسلیت گفته و از ایشان تجلیل نمودند. ایشان در بخشی از پیام فرمودند: دشمنان کوردل و عنود با آلودن دست پلید خود به خون این روحانی بزرگوار که خدمات فرهنگی و اجتماعی او در فعالیت ها و تلاش های صادقانه اش مشهود است ،خود و اربابان پلید خود را رسوا کردند. روحش شاد و نام و یادش جاودان🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌹🌿✨🌹🌿✨🌹🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝خاطره ای از فرزند شهید مزاری: 💔پدرم جلوی درب منزل و دیدگان مادرم ترور شد و شهادت مظلومانه‌ای داشت؛ بعد از شهادتش افراد زیادی به خانه ما مراجعه می‌کردند و می‌گفتند بی کس شدیم... آن موقع بود که به ابعاد وسیع کارهای پدرم در خدمت‌رسانی به محرومان پی بردیم. شهید علی مزاری اینگونه بود و شب‌ها به صورت مخفیانه، آذوقه لازم را به آنها می‌رساند؛ 🌤🥀وقتی او را شهید کردند در صندوق عقب ماشینش، خوار و بار و مقداری کفش دیدیم که نشان می‌داد حتی در آخرین لحظات هم به دنبال کمک به دیگران بود. 🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝