🔰زندگینامه شهید بزرگوار علی قربانی
💐شهید علی قربانی درنیمه ی دی ماه سال ۱۳۴۴ در شهرستان ورامین ،خیابان مسجد جامع دیده به جهان گشود.
وی پس از گذراندن دوران کودکی،سال۱۳۵۱ وارد مدرسه کوشیار شد ومشغول به تحصیل گشت.
شهید علی قربانی ۲۵شهریور ۱۳۶۰همراه بانیروهای بسیج به مناطق جنگی اعزام شد .وتوانست در عملیات فتح المبین در قالب تیپ ۷ولی عصر شرکت کند.
پس از آن به عضویت سپاه خرمشهر درآمد وپس از آزادی خرمشهر درقسمت حفاظت فیزیکی مشغول به خدمت شد ،ومدت زیادی در گردان حضرت علی اکبر مشغول بود وپس از مدتی به سمت معاون گروه های نصر درآمد.
از عملیات مهمی که وی در آن ها شرکت داشته میتوان گفت:(فتح المبین،والفجرمقدماتی،والفجر ۱و۲،خیبر،(که ایشان دراین عملیات شیمیایی شدند ،)،بدر و والفجر۸وکربلای ۱) را نام برد .
🌷وسرانجام ایشان درعملیات غرور آفرین کربلای۱ درمنطقه ی قلاویزان در نقطه ای که به عنوان سرستون به خط دشمن حمله کردند و ایشان هدف تیر بار دشمن قرار گرفت ودر سن ۲۱سالگی به مقام بلند شهادت نائل آمد وبه آرزوی دیرینه اش رسید .
🥀مزار شهید عزیز درقطعه ۴، ردیف ۱،شماره ۹۳،در حسین رضا در شهر ورامین قرار دارد
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌹🕊🌿🌹🕊🌿🌹
♦️خاطرات خانواده شهید قربانی
ارادت خاصی به خانواده شهدا مخصوصا خانواده شهیدان خلخالی داشت.
هر زمانی که از مرخصی میامد به گونه ای وارد خانه میشد که خانواده شهیدان خلخالی که روبه روی منزلمان بودند متوجه نشوند .
او علت این کار خود را شرمندگی از سلامتی خود میدانست .
🔴گزیده ای از وصیت نامه شهید علی قربانی
بسم الله الرحمن الرحیم
شروع میکنم به نام خدایی که بر حق است و ما را از خاک متولد و به سوی خاک میبرد .مردنی که به قدرت الهی مجددا زنده میگرداند و هر کس را به سزای اعمالش میرساند.درقبال آن آتش وبهشت در این دنیا باید امتحان بدهیم وچه خوب است که با معدل خوب به آن دنیا هجرت کنیم .
باسلام برمهدی عج ودرود بر امام عزیزمان ویاران با وفایش ودرود وسلام به آقا امام حسین ع سرور شهیدان ودیگر شهدای راه خدا .
پدرم میدانم که چقدر مرا دوست داشتی ولی خودت میدانی که در این مرحله از جنگ خون هایی لازم است تااز دین مقدس حفاظت کند تا بتوانیم بر کل جهان غلبه پیدا کنیم.پدر عزیزم امیدوارم این حقیر را ببخشی وبرایم طلب مغفرت کنی.
مادر عزیزم نمیدانم چه بنویسم،هم اکنون که برایت مینویسم دلم میخواهد در گوشه ای بشینم و گریه کنم ،ولی هرکس گفت لا اله الا الله باید در عمل هم اثبات کند ،میدانم وقتی خبر شهادتم را شنیدی طاقت نداری حتی اگر یادت باشد از خدا میخواستی که قبل ازشهادتم مرگت را خدا بدهد ،ولی مادرم چون حضرت فاطمه صبور باش که چه مشقتها ورنجها کشید و فرزندان خود را فدای اسلام نمود .مادرم مبادا در مرگم حسرت بخوری که منافقان کور دل بگویندبا از دست دادن فرزند خود دلسرد شده.
خانواده عزیزم نگویید که علی پاسدار بود ،دوست دارم با لباس بسیجی دفن شوم ،بگویید که علی بسیجی بوده چون هیچ لباسی مقدس تر از لباس بسیجی نیست.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عملیات کربلای 1
یاد شهدای کربلای ۱ را گرامی میداریم
به روان پاکشان صلواتی هدیه کنیم🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
100گل صلوات هدیه میکنیم به چهارده معصوم(ع) و شهید والامقام علی قربانی
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
🚩قرائت زیارت عاشورا
🕯️به یاد شهید علی قربانی
💚همنوا با امام زمان(عج)
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای در دام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت129 🎬
من وعلی,سریع لباس پوشیدیم وقرارشد علی,باماشین خودمون که تازه خریده بودیم (البته هزینه خریدش را از استنداپ های علی بود)من رابرساند جلوی دانشگاه,مثل همیشه وخودش برگردد ,همینطور که داخل بودم علی دستم را تودستش گرفت وگفت:
ببین سلما جان،توکل کن به خدا,میکروفن را روشن کن واطمینان داشته باش که من ومبارزین تمام حرفاتون را میشنویم وما کاملا پوششت میدیم وخدا هم از اون بالا هوات را داره ویه چاقو خیلی کوچک ضامن دار هم گذاشت کف دستم وگفت:بزارتوجیبت ودردسترست باشه ویه بوسه به دستم زد وادامه داد:بگو یاعلی وبرو جلو....بگو یاعلی وسعی کن اعتماد اسحاق انور را به دست بیاری،خیالت راحت اونجور که ما تحقیق کردیم اسحاق انور اهل علم وتحقیق وحیله ونیرنگ هست اما از زن ودختر وعیش با جنس مخالف بیزاره.....وگرنه اگر خلاف این بود محال بود من حاضربشم همسرم را پیشش بفرستم.
یه یاعلی بگو وبرو جلو ما باید سراز کار این اسحاق انور دربیاریم ,خیلی جنایتها ,یهود صهیون مرتکب شده ومیشه وشک نکن این انور از همه شان اطلاع دارد حتی طرح خیلیاشون هم خودش داده,سعی کن اعتمادکاملش رابدست بیاری ,ماهم کمکت میکنیم.
جلوی دانشگاه با گفتن یه بسم الله ویه یاعلی ,پیاده شدم.
همه جا رانگاه کردم ,خبری از اسحاق انور نبود,احتمال دادم تو اتاقش داخل دانشگاه باشه ,میخواستم برم طرف دانشگاه که گوشیم زنگ خورد,درسته خودش بود.
من:الو,سلام استاد ,من الان جلوی دانشگاه هستم ,شما را نمیبینم.
انور:خوب نبایدم ببینی,ببین خانم الکمال یه صدمتر بیا بالاتر,یک در چوبی وبزرگ قهوه ای رنگ میبینی ,اینجا خونه ی منه,دربازه بیا داخل....
ترس تمام وجودم را گرفته بود,یعنی چکار داره؟توخونه اش چرا؟؟داخل میکروفن گفتم:علی دارم میرم,تورا خدا حواست بهم باشه..
خونه کاملا مشخص بود ومعلومم بود کلی بزرگه ,همونطور که انور گفته بود درش بازبود,وارد خونه شدم..
یه راهرو که به هال بزرگی ختم میشد,داخل هال مبلمان قشنگی چیده شده بود وحتی جای جای هال درختچه ها وگلهای طبیعی جاگذاری شده بود,یعنی به محض وارد شدن به خونه اون احساس ترس جاش رابه احساس مطبوعی داد,انگار وارد یک باغ باصفا شده بودم,باخودم فکر میکردم عجب دم ودستگاه باصفایی براخودش راه انداخته,اخه این پیرمرد تاس ومجرد اینهمه جا میخوادبرای چی؟
همینطور که اطرافم را بررسی میکردم,اسحاق انور را دیدم که بالباس رسمی از داخل یکی از اتاقها اومد بیرون..
من:سلام استاد...
انور:سلام برخانم الکمال,دانشجوی زیبا ومستعد,یهودی دواتیشه ومتعصب, خوش امدی همین اول راه باید بهت بگم که تو اولین خانمی هستی که پاگذاشتی داخل خونه ی من یعنی اسحاق انور,این کم سعادتی نیست وبرای هرکسی امکان نداره اتفاق بیافته.
ازحرفاش احساس بدی بهم دست داد ,دست وپام شروع به لرزیدن کرد,استاد انگار متوجه دست پاچگیم شد گفت:
ببین باید یه چیزی را بهت نشان بدم که هیچ کس نه ازش خبرداره
نه دیدتش وبعدش باید دوتایی یک کاربزرگ انجام بدیم ,یه کار که اگه موفق بشیم دنیا باهمه ی خوبیهاش مال ماست ,مال من وتو ,مال هرچی یهودی صهیون هست,
حالا بگیر بشین ,قبل از رفتن تواون اتاق باید یه موضوعی را بهت بگم واشاره کردبه مبل تا بنشینم وخودشم نشست روبه روم...
#ادامه دارد....
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🦋#پروانه ای در دام عنکبوت
نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت130 🎬
انوار:چیزی که میخوام ببینی یک معجزه هست از من,هیچ دست کمی از آفریده های خدا نداره، تازه خیلی پیشرفته تر هم هست واین اذعان میکند که ماهمکار خوبی برای خدا هستیم(دراعتقاد یهودیان صهیون اینه که بنده ها با خدا جهان را پیش میبرند )
پیش خودم گفتم:خدای من ,این انور خبیث داره باحرفهاش ادعای خدایی میکند که با ادامه ی حرفهای انور به خباثت این یهودیان بیشتر پی بردم.
انوار:همانطور که در کتابهای پزشکی خوندی,قلب یک انسان معمولی قبل ازتولد بین هفته های پنج وشش شکل میگیره وما کشف کردیم ادمهای نخبه وباهوش مغزشان زودتر ازقلبشان شکل میگیره یعنی اگر برای یک زن باردار درپنج هفتگی سنو بنویسیم ونتیجه سنوگرافی بگه که هنوز قلب جنین تشکیل نشده,این یعنی اون جنین یک نابغه میشه که مغزش زودتر از قلبش تشکیل شده وما با دانستن این موضوع وچو انداختن درجامعه های جهان سومی وصدالبته جامعه های اسلامی مبنی براینکه جنینی که در پنج هفتگی قلب نداره یک جنین معلول وعقب مانده است وباید سقط شود,سالانه هزاران هزار نابغه را درکل جهان ازبین میبریم واون زن بیچاره ای که قراره مادر یک نابغه شود ,طبق دستور پزشک بی اطلاعش که البته مابه خوردش دادیم ,طبق مصوبه های بهداشت جهانی، که کاردرست ازبین بردن جنین است,فرزند نخبه وباهوش خودش را با دست خودش نابود میکند واز بین میبرد.
باشنیدن این موضوع مو برتنم راست شد وبغضی سنگین گلوم را میفشرد ,اخه چراااا؟؟
انور:حالا بیا شاهکار من راببین,بنیامین عزیزم راببین واشاره کرد به طرف اتاقی که وقت ورود من، از انجا بیرون امده بود ,تاباهم بریم.
عه این چی داشت میگفت؟؟همه میدونن که اسحاق انور هرگز ازدواج نکرده ,پس این بنیامین چی چی هست وکی کی هست؟
راه افتادم طرف اتاق....
#ادامه دارد...
محمد حسن شریف قنوتی.mp3
12.45M
📗کتاب صوتی " نیمه پنهان ماه"
روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا
شهید والامقام محمدحسن شریف قنوتی🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
💔
شهیدی که امام حسین ع برایش نامه فرستاد 💌
هنوز اذان صبح رو نگفته بودند،
یهو دیدم با حالت عجیبی از خواب پرید.!!
بهم گفت: حاجی ! خواب قاصد امام حسین علیه السلام رو دیدم!!!
بهم گفت: امام حسین علیه السلام سلام رسوندند و گفتند به زودی میام به دیدارت...
بعد یه نامه از طرف آقا بهم داد که توش نوشته بود:
چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خونی؟!؟💌
گریه می کرد و حرف میزد😭
صورتش خیس خیس بود....
دیگه توی حال خودش نبود ...
چند شب بعد شهید شد🥀
امام حسین علیه السلام به عهدش وفا کرد...
#شهید_محمدباقر_مومنی_راد
تولد:1344همدان
شهادت: فروردین1365 عملیات والفجر 8فاو.
مزار مطهر: گلزار شهدای همدان
راوی: حاج علی سیفی
📚 یک جرعه آفتاب
#شهید_محمدباقر_مومنی_راد🕊
#شادی_روح_پاکش_صلوات✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🌷 شهید همت: من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم. علی وار زیستن و علی وار شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست میدارم.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
4_5800967406197151930.ogg
2.54M
رفیققدیمیمحسین ♥️
صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین
#استاددارستانی
اللهم عجل لولیک الفرج
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
💠امام زمانت را یاری کن و خودت را به گونه ای آماده کن که یاری کننده #امامزمان باشی...!:)
شهید جهاد مغنیه✨
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
🔷 شهید آوینی: «اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد، هر کجا باشی و در هر زمان، تو را با شهادت بر می گزیند.»
♦️این جمله سید مرا یاد شهید صیاد خدایی انداخت، همان شهیدی که به مدت ده سال در جنگ ۷۲ ملت سوریه حضور داشت اما در تهران و در جلوی منزل خود و داخل پرایدش هدف قرار گرفت و آسمانی شد و ماجرای شهادت او هم مرا یاد این شعر زیبا انداخت که شاعر (محمد حسین ملکیان) می گوید:
🔸رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکیست،
«بی تفاوت ها» فقط شرمنده تر خواهند شد!
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین فیلم از شهید سعید مریدی رییس مبارزه با مواد مخدر رودان هرمزگان که ۲۲ فروردین در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسید.
شادی روحش صلوات💐🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
❣متوسلین به شهدا❣