اونجایی که تو کهکشان نیستی میگه: "روحم تیره و تار شده بود، نیاز به نجف درمانی در من بیداد میکرد."
متاسفانه ضریب هوشیم تو این قضیه زیادی بالاس. وقتی به من بیتوجهیی کنی من میفهمم.
اونجا که آقای شجریان فریاد میزنه آهای غمی که مثل یه بختک رو سینه ی من شده ای آوار توروخدا دستتو بردار آش غ ا ل توروخدا توروووووخدا.