هدایت شده از اندیشکده مجازی مقاومت
🌸🌸🌸 سلام و درود بر همراهان فرهیخته و گرامی (ادامه از پست قبلی/ الف)
⏪ ... و برگزاری جلسات و نشست های متعدد با اشخاص حقیقی و حقوقی و اعضای محترم هیئات علمی و اساتید حوزه های علمیه و دانشگاه های مختلف و نیز معلمان و دبیران خدوم آموزش و پرورش و... بازخورهای نوشتاری، صوتی، تصویری آنان که حاکی از علاقه مندی و تاکید به ادامه و توسعه این نهضت عظیم بوده را در کانال متن فاخر بنده ملاحظه فموده یا بفرمایین؛ رجای واثق دارم که این اتفاق مبارک می تواند بخش قابل توجهی از مشکلات و معضلات علمی، فرهنگی، هنری، رسانه ای، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سبک زندگی مردم کشورمان و حتی سایر کشورهای دنیا را مدیریت کرده و هزینه های کف خیابانها را به حداقل برساند!!!
✍✍✍ **نکند که فردا دیر باشد؟؟؟!!! ما بایستی برای برون رفت از وضعت فعلی به مطلوب، توانمندی های بسیار قوی و فعالیت های کنشی و ایجابی از داشته های انبوه خود را، **جایگزین وازدگی و واکنش های ناپخته** در فضای حقیقی و مجازی کنیم و این توانمندی را داریم!!!**
🎤🎤🎤 برگزاری نشست ها و کارگاه های تخصصی و نخبگی را توصیه میکنم!!!
📜📜📜 و اما درس ویژه از این سفر تاریخی: ثبت بیانات رهبر فقید کره شمالی بر روی سنگ نوشته ها!!! برای مانایی در سالهای متمادی در این کشور است! شما عزیزان فرهیخته و مخاطبان گرامی بررسی بفرمایین که چه مقدار از بیانات و رهنمودهای امامین انقلاب اسلامی ما در زمینه های مختلف دفاعی، امنیتی، علمی، فرهنگی، هنری و... را بایستی بر روی سنگ نوشته ها و در چه اماکنی، حک و برای نسلهای بعدی به عنوان چراغ راه، به یادگار گذاشت؟؟؟!!!
📣 ان شاالله رسانه باشیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👉 https://eitaa.com/motounfakher
هدایت شده از اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی
11.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجیب ولی واقعی
بسیار زیباست تا انتها ببینید.
حوری جان نقاش خوش، مادر شهیدان مصطفی، مرتضی و محمد پالیزوانی در بیمارستان فوت میکند اما توسط سه فرزند شهیدش به دنیا باز میگردد.
داستان را از زبان برادر شهیدان بشنوید.
بزرگوارانی که در نشر این مطلب ما رو یاری میکنند، در ثواب جهاد تبیین سیره شهدا شریک هستند.
@mramezani44 ایتا
🌸🌸🌸 سلام و درود بر همراهان فرهیخته و گرامی.
🗄🗄🗄 همانطور که در گزارش تصویری تقدیم شده، سومین دورهمی رزمندگان واحد پرسنلی (**منابع یا سرمایه انسانی**) لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب علیه السلام در دوران دفاع مقدس و از استان های تهران، مازندران، زنجان، سمنان، قزوین، قم و مرکزی، در روز جمعه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به میزبانی استان مرکزی برگزار شد.
⏪ در این همایش باشکوه و بسیار معنوی، علاوه بر دیدار یاران قدیمی و پیران جوان آن سالها و استفاده از بیانات ارزشمند تعدادی از مدعوین ارجمند، گزارشی از روند تالیف کتاب نیروی انسانی لشکر را به محضر دوستان ارائه دادم.
⏪ تاکید کردم که روند کاشت، داشت و برداشت!!! منابع انسانی در دوران دفاع مقدس که به شایستگی مستند شده و در قالب خاطره _ عملکرد در حال تدوین میباشد، بهترین پیش تولید متن فاخر برای جانمایی در کتب درسی مدیریت مانند مدیریت منابع انسانی، مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت اقتضایی و... می باشد.
🤲 امیدورام اساتید محترم عضو هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدیریت و سایر رشته های مرتبط با حوزه منابع انسانی مانند مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی و... با مراجعه به منابع مذکور و استفاده از پیشکسوتان عزیز این حوزه بتوانند، متون فعلی مدیریت و سایر رشته های مرتبط را از مستندات قوی و گنجینه ارزشمند دفاع مقدس و مقاومت، بهره مند کنند. 🤲
📣 ان شاالله رسانه باشیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👉 https://eitaa.com/motounfakher
👉 https://splus.ir/matnfakgr
🥀🥀🥀 سلام و درود بر همراهان فرهیخته و گرامی.
⏪ مرکز آموزش مجازی دانشگاهيان از جمله مراکز معتبر و پرمخاطب میلیونی در بین اساتید و دانشجویان کشور از سال ۱۳۹۳ فعالیت خود را شروع و با ۴ آموزشکده، درس های مختلفی را بارگزاری کرده است.
🎤🎤🎤 آموزشکده فرهنگ و سیاست، درس شرح بینهایت را که مروری بر آموزه های کلان دفاع مقدس دارد را در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ و در ۹ جلسه تولید و بارگزاری کرده است.
📣 ان شاالله رسانه باشیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👉 https://eitaa.com/motounfakher
👉 https://splus.ir/matnfakgr
🌷🌷🌷 سلام و درود بر همراهان فرهیخته و گرامی.
✍✍✍ شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ توفیق حضور در جلسه پیش دفاع رساله جناب آقای دکتر فیروز الماسی فر با عنوان: طراحی الگوی مدیریت جهادی مبتنی بر تجربیات فرماندهان سپاه پاسداران دوران دفاع مقدس از دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن را داشتم.
⏪ در این جلسه نکات متعددی را برای غنای بیشتر رساله به جناب الماسی فر پیشنهاد داده و در انتها تاکید کردم که این رساله قابلیت تبدیل به کتاب های درسی: مدیریت منابع انسانی، مدیریت رفتارسازمانی، مدیریت اقتضایی و... برای دانشجویان رشته و گرایشهای مدیریت را دارد.
📣 ان شاالله رسانه باشیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👉 https://eitaa.com/motounfakher
👉 https://splus.ir/matnfakgr
هدایت شده از عبدالله معیل
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
🌟😔فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟😔