مُتَرادِف !
[ دگَر صبر و تحمل هم ؛ فایده ای ندارد ]
[ زخم ها جایِ بهبود ؛ عمیق تر میشوند ]
احتیاج دارم برگردم به 4 سال قبلِ ایتا که تموم آدماش فقط مهر و محبت بلد بودن
و کسی فاز شاخی برنمیداشت
حداقل شاد بودیم اون موقه ها
مثل الان نبودیم که هر لحظه زخمی بشیم .
میگه که سالی که نکوست از بهارش پیداست
اولین روز سال که با زیست عزیز شروع بشه بقیه اش رو خدا به خیر کنه👌🏻
دوست دارم بدونم تا کی قراره
این وضعیت آزار دهنده ادامه پیدا کنه
خسته ایم خسته . . .
مُتَرادِف !
[ زخم ها جایِ بهبود ؛ عمیق تر میشوند ]
[ صدای شکسته شدن ؛ قلب شنیده میشود ]