eitaa logo
سبک زندگی متقین
1.7هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
55 ویدیو
4 فایل
متقین کسانی هستند که واجبات را انجام می دهند و حرامها را ترک می کنند. انتشار مطالب این کانال، آزاد است و شاید واجب کفایی. (مسجد 14 معصوم پردیسان)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 توصیه های پیامبر اکرم (ص) به ابوذر (شماره 22): ✅ بدان که اگر آن قدر نماز مستحبی بخوانید که بدنتان مانند نخ باریک شود و آن قدر روزه مستحبی بگیرید که پشتتان خم گردد، سودی برایتان ندارد مگر اینکه با همراه باشد. ای ابوذر! حقاً اهل و زهد در دنیا هستند که اولیاء الله اند. ✍️ شرح: یعنی دوری از گناه 📖 اعْلَمْ أَنَّكُمْ لَوْ صَلَّيْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْحَنَايَا وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْأَوْتَارِ مَا يَنْفَعُكُمْ ذَلِكَ إِلاَّ بِوَرَعٍ يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ أَهْلَ اَلْوَرَعِ وَ اَلزُّهْدِ فِي اَلدُّنْيَا هُمْ أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ تَعَالَى حَقّاً 📚 مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۴۵۸ 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت (4) 🌺 داستان آفرینش آدم س: با توجه به آیه ی «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأسْماءَ كُلَّها» چرا خدای متعال، اسماء را به حضرت آدم (ع) آموخت؟ ج: داستان آدم (ع) داستانی است که درباره ی آن حرف های بسیاری زده شده است؛ ولی آنچه انسان می فهمد و باید بفهمد، این است که پروردگار متعال داستان ابتدای خلقت آدم (ع) را این گونه بیان کرد: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأرْضِ خَليفَةً»: می خواهم کسی در روی زمین جانشین من باشد تا حرف هایی را که می خواهم به انسان ها بزنم، او از طرف من بزند. «خلیفه» به این می گویند. شاهان وقتی به مسافرت می رفتند، یک نفر را به جای خود می گذاشتند تا کار شاه، لنگ و معطّل نماند. خدا می خواست انسان هایی را که در زمین خلق کرده، هدایت کند. نمی شد خود خدا بیاید با انسان ها حرف بزند. انسان ها زبان خدا را بلد نبودند. خدا به جای آن، یک آدم آفرید با زبان آدم ها و در میان خود آدم ها و با ارتباط با آدم ها تا بیاید به آدم ها بگوید: «خدا این گونه فرمود.» به این می گویند «خلیفه ی خدا». تمام انبیاء، خلیفه و جانشین خدا هستند. همه ی آدم ها خلیفه نیستند. صدام خلیفة الله نیست. همه ی انسان ها نه؛ بلکه فقط و فقط انبیاء. آن ها از خدا می گرفتند و به آدم ها ابلاغ می کردند. آن ها به جای خدا کار خدا را می کردند؛ اما دیگران که کاره ای نیستند. این غلط است که ما می گوییم: «همه ی آدم ها خلیفةالله هستند.» نه؛ خیلی ها هیچ چیز بلد نیستند و هیچ چیز سرشان نمی شود. فقط آن ها که شأنشان گرفتن از خدا و رساندن به خلق خداست، خلیفه می شوند. خدا فرمود: «من می خواهم آدمی مثل بقیه ی آدم ها بگذارم تا حرف مرا به آن ها برساند و آن ها عمل کنند تا زندگی شان انسانی شود.» در آن زمان آدم زیاد بود؛ اما نه آدم های دومی؛ بلکه آدم های قبلی. آدم های قبلی، وحشی بودند و به شکل آدم بودند. هنوز نسلشان در جنگل های آمازون هست. گاهی جامعه شناسان، یکی دو ماه نزد آن ها می مانند و آداب و رسوم زندگی شان را می نویسند و بیرون می آیند. آن ها ظاهرًا آدم هستند؛ اما عقل ندارند؛ مثل گوسفندند. هزار سال پیش چطور بودند؟ حالا هم همان طورند. خدا خواست آدم دیگری درست کند که پیغمبر، آن ها را اصلاح و تربیت کند. آن قبلی ها قابل اصلاح نبودند و عقل نداشتند. ملائکه، آن آدم های قبلی را دیده بودند و گفتند: «این که قابل خلافت نیست. این آدم خوار است؛ آدم کش است؛ خونریز است. این که قابل هدایت نیست!» هنوز خدا این آدم بعدی را خلق نکرده بود تا آن ها ببینند که با آن ها خیلی فرق دارد. خدا جواب نداد و آدم (ع) را آن گونه که می خواست خلق کند، خلق کرد. به او عقل داد. به او قدرت یادگیری داد. خدا این عقل و قدرت یادگیری را امتحان کرد. چیزی به او یاد داد و او یاد گرفت و وقتی از او پرسید، جواب داد. فقط همین! یعنی ملائکه فهمیدند که این آدم جدید، قدرت یادگیری دارد. هیچ چیز بلد نیست؛ اما اگر یادش بدهند، یاد می گیرد. معنای «عَلَّمَ آدَمَ الْأسْماءَ» همین است. آدم می خواست با حوا زندگی زمینی کند. زندگی زمینی زبان می خواهد؛ بیل و کلنگ و ... می خواهد. ابتدا الفاظی لازم است که خدا به او یاد داد و او آن ها را یاد گرفت. زمانی که ملائکه دیدند او قدرت یادگیری دارد و وقتی خدا به او یاد می دهد، یاد می گیرد، اما آن آدم های وحشی اگر خدا یادشان بدهد، چون عقل ندارند یاد نمی گیرند، ملائکه فهمیدند که این آدم قابلیت خلافت دارد، اما آن ها ندارند؛ چون وحشی اند. خدا خواست این موضوع را محکم و مؤکد کند؛ لذا فرمود: «در مقابل آدمی با این خصوصیات که گفتید نمی شود خلیفه باشد، سجده کنید.» در آن زمان سجده بر آدم چون دستور خدا بود، اشکالی نداشت. بعدًا حرام شد. حتی در زمان حضرت یوسف (ع) هم حرام نبود. در اسلام تحریم شد. بنابراین برای اینکه ملائکه خوب بفهمند این آدم با آدم های قبلی خیلی فرق دارد و شایستگی خلافت را دارد و آن ها ندارند، فرمود: «اُسْجُدُواْ لآِدَمَ». شیطان سجده نکرد و از اینجا منحرف شد. این داستان خلقت آدم و «عَلَّمَ آدَمَ الْأسْماءَ» و خلافت خدا بود. بعداً خدا به آدم فرمود: «اگر بخواهی اینجا بمانی، باید از این درخت نخوری.» او هم زندگی انسانی لازم داشت. زندگی انسانی هم با نان گندم تأمین می شود. او هم رفت سراغ گندم؛ لذا خدا فرمود: «باید بروی بیرون!» چون در آنجا برای این همه آدم که جا نبود. آمدند بیرون و کاشتند و خوردند تا امروز که حدود هفت میلیارد آدم بر روی زمین زندگی می کنند. 🔸 ادامه دارد ... 📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت، فصل اول 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ آیا خدا به همه انسانها یک جور نگاه می کند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: کور و بینا با هم مساوی نیستند. همانطور که مؤمنانی که اهل عمل صالح (یعنی انجام و ترک ) هستند، با اهل گناه مساوی نیستند. البته تعداد کمی از شما متنبه می شوید. 📖 و ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‏ وَ الْبَصيرُ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‏ وَ لاَ الْمُسي‏ءُ قَليلاً ما تَتَذَكَّرُونَ (غافر، 58) آیه شماره 203 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ عامل بسیاری از ناکامی ها چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: در زندگى انسان، علاوه بر اين جنبه ى معنوى، عدم موفّقيتهايى را نيز به بار مى‏ آورند. بسيارى از ميدانهاى تحرّك بشرى وجود دارد كه انسان به خاطر كه از او سرزده است، در آنها ناكام مى شود. (28/ 10/ 1375) پند 26 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
🌺 توصیه های پیامبر اکرم (ص) به ابوذر (شماره 23): ✅ ای ابوذر! هر کس به همراه خود سه چیز به قیامت نبرد، زیان دیده است. 1️⃣ که او را از حرامهای خدا باز داشته. 2️⃣ بردباریی که با آن، جهل کم عقلها را رد کرده. 3️⃣ اخلاقی که با آن با مردم مدارا کرده است. ✍️ شرح: یعنی دوری از گناه 📖 يا أَبَا ذَرٍّ مَنْ لَمْ يَأْتِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ بِثَلاَثٍ فَقَدْ خَسِرَ قُلْتُ وَ مَا اَلثَّلاَثُ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي قَالَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ وَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ السُّفَهَاءِ وَ خُلُقٌ يُدَارِي بِهِ اَلنَّاسَ 📚 مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۴۵۸ 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (218) 🌷پاسخ عجیب امام سجاد (ع) به جوان بی تربیت جوانی به امام سجاد (ع) فحش و ناسزا گفت. حضرت در پاسخ به او فرمود: جوان! ما در قیامت گردنه بسـیار سـختی در پیش داریم. اگر من از آن گردنه گذشتم، باکی ندارم. هر چه مایلی بگو. اما اگر در آن گردنه حیران ماندم، از هر چه تو بگویی، بدترم. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص133 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت (5) 🌺 داستان آفرینش آدم س: آیا اَسمائی که به حضرت آدم (ع) آموزش داده شد، اسماء حُسنی نبود؟ ج: معنای آیه ی «عَلَّمَ آدَمَ الْأسْمَاءَ» این نیست. این را عرفا بعد از چند قرن نوشته اند و درباره ی «عَلَّمَ آدَمَ الْأسْمَاءَ» گفته اند. اگر آدم (ع) چنین چیز هایی بلد بود که دیگر به حرف شیطان گوش نمی داد. اینکه خدا فرمود: «اگر بخورید، باید بروید بیرون و اگر نخورید، اینجا هستید»، اگر آدم چنین چیزهایی بلد بود که به حرف شیطان گوش نمی داد و به حرف خدا گوش می داد. او بین {حرف} شیطان و خدا فرق نگذاشت و به حرف شیطان گوش داد. به چنین کسی چطور می شود اسماء را یاد داد؟ آدم (ع) تازه از عدم به وجود آمده بود و هیچ خبری نبود. نه علمی داشت و نه چیزی بلد بود. هیچ چیز بلد نبود. معنای اسماء، این نیست. منظور، لغت است. منظور، لغت محاوره است. آدم و حوا بِر و بِر به هم نگاه می کردند. زبان که نداشتند. چیزی که بلد نبودند. چه کنند؟ باید ادامه داشته باشد. بالاخره باید از بیرون، چیزهایی به او بدهند. این «اسماء»، هسته ی اولیه ی زبان باشد تا بعداً کم کم اضافه شود. خدا این را به آن ها یاد داد. وقتی آدم (ع) آمد، پدر و مادر که نداشت. اطرافیانی هم نداشت. خودشان یک زن و شوهر بودند. زبان بلد نبودند که با هم حرف بزنند. به هم نگاه می کردند. وسیله ی بزرگ ارتباط، زبان است. اگر آدم با زبان ارتباط نداشته باشد، ارتباطی در کار نیست و نمی فهمد دیگری چه می گوید و چه می خواهد. خدا آن کلماتی را که در زندگی ساده ی آن زمان لازم بود، به آن دو یاد داد و آن ها توانستند با همان شروع کنند و کم کم زیاد شد؛ اما اولش ساده بود. در اثر اینکه جمعیت زیاد شد، عده ای لب فلان رودخانه رفتند و عده ای پای فلان کوه. آن ها گاهی با خودشان این اسماء را کم و بیش و درست و غلط گفتند تا اینکه خودش یک زبان شد. آن ها هم وقتی زیاد شدند، به جای دیگر رفتند و در آنجا هم همان طور زبان زیاد شد؛ و الّا آدم و حوا یک زبان بیشتر نداشتند. در آن زمان دو نفر بودند. کم کم زیاد شدند و از جاهایی که جا نداشت، به جاهای رفتند. بنابراین اسماء یعنی اسمائی که در زندگی مورد نیاز است، نه آن. در آن زمان آن بالایی ها لازم نبود. باید پایینی را درست کنند تا بعد کم کم. چه کسی گفته آدم (ع) تا آن نوک بالا رفت؟ اگر این حرف ها بود که این کارها را نمی کرد. خیلی تعجب است از این آقایان. با اینکه می گویند: «ما آن بالاها رفته ایم»، معنای این را نمی فهمند که نمی شود به آدمِ این طوری از آن مطالب بالا یاد داد. او این چیزها را بلد نیست. او زبان بلد نیست که بگوید این آسمان است و این زمین است و این تیر است و این تخته. خدا این ها را به او یاد داد. س: ممكن است كسي بگويد به خاطر معرفت به خدا هم اسماء ديگري لازم بود؟ ج: معرفت به خدا از راه اسم درست نمي شود. بايد عمل كنند. س: بعضي خواسته اند بگويند اين اسماء، اسامی اهل بيت است؟ ج: بي خود خواسته اند. ما که نمي توانيم بخواهيم. بايد ببينيم خدا چه گفته است. آنجا نه اهل بيت بودند و نه هيچ كسي. اهل بيت بنا شد نُه هزار سال بعد بيايند. س: مي گويند وجود نوري آن ها در آن موقع بود؟ ج: در آنجا نور كجا بود؟ آن ها هيچ چيز بلد نبودند. بيچاره ها تازه چشم باز كرده بودند. نه نور مي فهمیدند و نه ظلمت. اينها {این حرف ها را} بعداً فهميدند و خواستند نُه هزار سال جلو ببرند. اين جور نيست. آن ها در آن زمان هيچ چيز بلد نبودند. نه نور، نه ظلمت، نه بالا، نه پايين، هيچ چيز. تازه مي خواهند از صفر شروع كنند و خدا چند كلمه به آن ها ياد داد كه ضروريات زندگي در آن زمان برگزار شود. بعد كم كم زبان با تركيبات، زياد شود. 🔸 ادامه دارد ... 📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت، فصل اول 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ خدا دعاهای چه کسانی را قطعاً اجابت می کند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: خدا درخواستهای کسانی را که به اصول دین ایمان دارند و اهل عمل صالح (یعنی انجام و ترک ) هستند، اجابت می کند و از فضل خودش بیشتر هم به آنها می دهد. اما برای غیر مسلمانها در جهنم شکنجه ای شدید خواهد بود. 📖 و يَسْتَجيبُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‏ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ (26 شوری) آیه شماره 204 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ اگر خدا گناهان ما را با توبه می آمرزد، پس بدی در چیست؟ 🌹 امام خامنه ای: مراقب باشيد، اينكه خداى متعال باب توبه را باز كرده و فرموده است من را مى آمرزم، معنايش اين نيست كه ، چيزهاى كم و كوچكى هستند؛ نه. گاهى ، همه ى وجود حقيقى انسانى را ضايع مى كنند، از بين مى برند و يك انسانِ در مرتبه ى عالى حياتِ انسانى را به يك حيوان درنده ى كثيفِ پليدِ بى ارزش تبديل مى كنند. ، اين گونه است. خيال نكنيد ، چيز كمى است. همين دروغ گويى، همين غيبت كردن، همين بى اعتنايى به شرافت انسانها، همين ظلم كردن - و لو با يك كلمه - كم و كوچكى نيست. (28/ 10/ 1375) پند 27 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
🌺 توصیه های پیامبر اکرم (ص) به ابوذر (شماره 24): ✅ ای ابوذر! 🔸 اگر قوی بودن، تو را خوشحال می کند، بر خدا توکل کن! 🔸اگر محترمترین بودن، تو را خوشحال می کند، اهل خدا شو! 🔸 اگر ثروتمندترین بودن، تو را خوشحال می کند، به آنچه در دست خداست، بیشتر از آنچه در دست مردم است، اطمینان کن! ✍️ شرح: توکل بر خدا انسان را قوی می کند. که همان انجام واجبات و ترک گناهان است، انسان را نزد مردم، محترم می کند و اطمینان به دارایی خدا انسان را از دیگران بی نیاز می کند. 📖 يا أَبَا ذَرٍّ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَقْوَى اَلنَّاسِ فَتَوَكَّلْ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَكْرَمَ اَلنَّاسِ فَاتَّقِ اَللَّهَ وَ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ أَغْنَى اَلنَّاسِ فَكُنْ بِمَا فِي يَدِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدِكَ 📚 مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۴۵۸ 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (219) 🌷 وصیتی به امام باقر (ع) پدرم امام سجاد (ع) هنگام وفاتش مرا در آغوش گرفت و آنگاه فرمود: پسـر جان! تو را سـفارش می کنم به چیزي که پدرم حسین بن علی (ع) در هنگام وفات خود، مرا به آن وصیت نمود، و نیز فرمود پدرش علی (ع) به همان چیز، حسینش را سفارش کرده و فرموده: پسر جان! بترس از ظلم به کسی که جز خدا دادخواهی ندارد. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 137 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت (6) 🌺 داستان آفرینش آدم س: آيا آيه ي «وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنّى جَاعِلٌ فىِ الْأرْضِ خَلِيفَةً» دلالت دارد که همه ی انسان ها خليفه ي خدا در زمين هستند؟ ج: چه دلالتي دارد؟ س: فرموده: «جَاعِلٌ فىِ الْأرْضِ خَلِيفَةً». ج: خليفه با يک نفر هم درست می شود. با مفرد هم درست می شود. اگر خدا يک نفر را جانشين خودش بگذارد، آيه مصداق پيدا می کند. چرا همه ي مردم خليفه شوند؟! اگر می خواست بگويد «همه ي مردم»، خودش بهتر بلد بود که چه عبارتي انتخاب کند. اين موضوع با قرار دادن يک خليفه هم صدق مي کند. واژه ي «خليفه»، واحد و مفرد است. س: انسان خليفۀالله است؛ آیا این درست نیست؟ ج: يك انسان خليفۀالله است، نه همه. همه، غلط است. اين حرف از عرفان نظري است كه مي گویند: «همه ی انسانها». نه؛ مثل صدام هيچ وقت خليفۀالله نيست. خدا از همه ی آدم ها يك نفر را انتخاب مي كند و مي گوید: «تو به جاي من حرف مرا با مردم بزن.» اين مي شود پيغمبر: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأرْضِ خَلِيفَةً». آدم (ع) كي پيغمبر شد؟ خود آدم (ع) يك نفر بود. همه که پيغمبر نمي شوند. اين حرف غلط است؛ ولي مي زنند و مي گویند: «انسان خليفۀالله است.» بعضي از علما هم قبول كرده اند. س: در ادامه ی آيه به نقل از فرشته ها آمده: «قَالُوا أ تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ». اگر بخواهيم اين گونه تفسير كنيم، فاعل «يُفْسِدُ فِيهَا» حضرت آدم مي شود؟ ج: ملائكه آدم ديده بودند؛ ولي آدم هاي وحشي را، نه آدم و حوا را. آدم و حوا بعداً خلق شدند. خدا این آیه را درباره ی موقعي گفته كه هنوز آدم و حوا ساخته نشده بودند و فقط همان آدم هاي وحشي وجود داشتند که انسان هستند اما عقل ندارند. ملائكه خيال مي كردند که بناست انسان موجود، خليفه شود؛ لذا گفتند: «اين كه نمي تواند.» خدا جواب نداد؛ چون اگر جواب مي داد، باز هم نمي فهميدند؛ لذا صبر كرد تا آدم و حوا را خلق كرد و آن دکمه اي را كه به آدم های قبلی نداده بود، در اين آدم قرار داد. بعد كلماتی به او ياد داد و او ياد گرفت. بعد او را امتحان كرد و او جواب داد. در نتیجه ملائکه خودشان ديدند که بله، اين خلیفه مي شود و آن ها نمي شوند. داستان اين طور شد. شما آن آدم هاي وحشي را فراموش مي كني و دائم به اين آدم هاي بعدي فكر مي كني و کار را خراب مي كني. آن ها موجود بودند و ملائکه ديده بودند که آن ها «يُفْسِدُ فِي الاَرض». دیده بودند که آن ها یکديگر را پاره مي كردند و مي خوردند؛ ولي اين آدم دومي را نديده بودند؛ لذا خدا جواب نداد و دومي را آفريد و آن دکمه را به او داد و از او سؤال کرد و او هم جواب داد. در نتیجه آن ها فهميدند که اگر به اين آدم ياد بدهند، ياد مي گيرد. اولين امتیاز خليفه هم اين است كه باید به او ياد بدهند و او ياد بگيرد؛ اما به آن اولي ها هر چه ياد مي دادند، ياد نمي گرفتند؛ چون آن دکمه را نداشتند. وقتي ملائکه ديدند که بناست این خليفه شود، قبول كردند و لُنگ انداختند. حالا معلوم شد؟ س: منظور از آیه ی «وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأرْضِ» چیست؟ ج: آيات که نگفته کلّ انسان ها خليفۀالله هستند. اين همه كفّار و اين همه ستمگر و ظالم و شراب خوار و نجس، كجا خليفۀالله هستند؟ آن خليفه اي كه درباره ی حضرت آدم (ع) فرمود: «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأرْضِ خَليفَةً» پيغمبر است. او جانشين خداست. خدا با مردم حرف هايي دارد و مردم زبان خدا را نمي فهمند؛ لذا خدا يك انسان را تربيت مي كند كه با زبان انسان هاي ديگر از خدا تحویل بگيرد و به عنوان وحي به اين ها ياد بدهد. به اين مي گويند خليفه. مگر همه ی آدم ها اين گونه اند؟ فقط انبياء خليفه هستند. 🔸 ادامه دارد ... 📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت، فصل اول 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen