eitaa logo
سبک زندگی متقین
1.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
131 ویدیو
4 فایل
متقین کسانی هستند که واجبات را انجام می دهند و حرامها را ترک می کنند. انتشار مطالب این کانال، آزاد است و شاید واجب کفایی. (مسجد 14 معصوم پردیسان)
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 درس اخلاق آیت الله خوشوقت ✅ اولیاء الله چه کسانی هستند؟ در قرآن کریم آیاتی راجع به هست که پرمغز بودن و پرفائده بودن آن را در زندگی مادی و معنوی بیان می کند. از جمله این آیه: «ألاَ إِنَّ أوْلِيَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»: ای مردم! آگاه باشید که اولیاء خدا نه باید بترسند و نه باید غم و غصه به خود راه دهند. اولیاء خدا چه کسانی هستند؟ خودِ خدا در تفسیر اولیاء خدا فرمود: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ»: اولیاء خدا کسانی هستند که به خدا ایمان دارند و در زندگی را مستمرّاً مراعات می کنند. این ها اولیاء خدا هستند. فرمود: «ألاَ إِنَّ أوْلِيَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ». کسانی که در سایه ی ایمان، را مستمراً مراعات می کنند، نه باید از رفتن بترسند و نه باید از حالاتی که بعد از مردن پیش می آید، غم و غصه ای به خود راه دهند. خدا به دست آنها امان نامه داده است. کارت سبز ورود به بهشت است؛ لذا فرمود این ها اولیاء خدا هستند: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ». اولیاء خدا کسانی هستند که به خدا ایمان آورده اند و در سایه ی ایمان به خدا مستمرّا را مراعات می کنند. این ها کسانی هستند که نه باید بترسند و نه باید غصه ای به خود راه دهند. خیلی ها از مردن می ترسند! چرا؟! چون از بعد از آن می ترسند. در اینجا کارهایی کرده اند که در آنجا گرفتارشان می کند. آن کارها مصیبت بار است؛ لذا می ترسند. متّقین آن کارها را نکرده اند و ترسی هم ندارند. خدا به آنها امان نامه داده است. خود امان نامه است. لذا خدای متعال در آیه ی بعد فرمود: «لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا»: ما در زندگی دنیا و در زندگی آخرت به این ها بشارت و مژده می دهیم؛ چرا؟ چون طبق وعده ی خودِ خدا هم در زندگی دنیا مشمول عنایات پروردگار متعال هستند و هم بعد از مردن، مشمول برکات، خیرات و مواهب الهی هستند. بنابراین انسان های با اولیاء و دوستان خدای متعال هستند. 📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
⚫️ چه کنیم که خدا بهترین مصلحت را برای زندگی ما مقدّر کند؟ 🔆 حضرت فاطمه زهرا (س) : هر کس خالصانه خود را به سوی خدا بفرستد، خدا بهترین مصلحت را برای زندگی او مقدر می کند. ✍️ توضیح: بندگی خالصانه یعنی فقط عبد خدا بودن و فقط از خدا اطاعت کردن و فقط از خدا دستور گرفتن. این یعنی همان انجام همیشگی و ترک همیشگی و مخالفت با دستورات کسانی که مخالف انجام و ترک هستند. ثمره این نوع از سبک زندگی این است که خدا بهترین مقدرات را برای بنده، تعیین می کند. 📖من اَصعَدَ اِلَی اللهِ خالِصَ عِبادَتِه اَهبَطَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ اَفضَلَ مَصلَحَتِه 📚عدة الداعی، صفحه ۲۳۳ 📱 کانال سبک زندگی متقین: 🆔@mottagheen
✅ داستان کوتاه (82) 🌸 حضرت زهرا (س) و ارزش یاد دادن احکام شرعی 🌹 روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و گفت: مادرى دارم ضعیف و ناتوان که براى انجام نماز، مسأله اى برایش پیش آمده و مرا فرستاده است تا از شما بپرسم. حضرت زهرا (س) پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد. سپس آن زن سؤال دیگری را مطرح کرد و حضرت دوباره جواب او را داد. و به طور مرتب آن زن سؤالات دیگری را مطرح کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهرا (س) بدون هیچ گونه اظهار ناراحتى و بلکه با عطوفت پاسخ او را بیان مى نمود. پس از آن، آن زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم، بیش از این مزاحم شما نمى شوم. حضرت زهرا (س) فرمود: خیر، براى من زحمتى نخواهد بود. اگر شخصى کارگر شده باشد تا بارى سنگین را به جایى ببرد و در ازاى آن، مبلغ صد هزار سکه طلا مزد بگیرد، آیا ناراحت مى شود؟! آن زن در جواب حضرت گفت: خیر. حضرت فرمود: من براى هر سؤال که جوابش را بگویم، کارگر خدا هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال بیش از آن است که بین زمین تا آسمان پر از مروارید باشد. پس آنچه از شرعی مى خواهى، سؤال کن و براى من ناراحت نباش! 📚 منبع: تفسیر المنسوب الی العسکری، ص 340 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🌹 از نظر حضرت زهرا (س) خیر زنان در چیست؟ ✅ فاطمه زهرا (س) فرمود: خیر زنان در این است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم هم آنها را نبینند. 📖 خيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لاَ يَرَيْنَ اَلرِّجَالَ وَ لاَ يَرَاهُنَّ اَلرِّجَالُ. 📚 منبع: وسائل الشیعة , ج ۲۰ , ص ۲۳۲ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
⚫️ چه کنیم که کجروی های امت اسلامی صاف شود و امت از عذاب دائم حفظ گردد؟ 🌺 حضرت زهرا (س) فرمود: محمد (ص) و علی (ع) پدران این امت هستند. اگر این امت از آنها کنند و با آنها همراهی نمایند، آنها کجی امت را صاف می کنند و امت را از عذاب دائم نجات می دهند. 📣 توضیح: از محمد (ص) و علی (ع) و همراهی با آنان یعنی انجام و ترک که آنها دستور داده اند. انجام و ترک دو اثر دارد: 1. مصونیت از کج روی دنیوی 2. نجات از جهنم اخروی 📖 أبَوا هِذِهِ الاْمَّهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىٌّ، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما 📚 بحار الانوار، ج 23 ص 256 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🌹 دعای حضرت زهرا (س) برای شیعیان: خداوندا، به حقّ برگزیدگان درگاهت و به حق گریه فرزندانم پس از مرگم، از تو مى خواهم شیعیان مرا ببخشى. 📖 إلهى وَ سَیِّدى، أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاهِ شیعَتى 📚 منبع: كوكب الدّري، ج 1، ص 254 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ داستان کوتاه (171) 🌷 معجزه چادر زهرا (س) روزي علی (ع) مقـداري جـو از یـک یهـودي قرض گرفت. یهـودي به عنوان گرویی قرضش چیزي خواست. علی (ع) چـادر پشـمی حضرت فاطمه (س) را نزد یهودي گرو گذاشت. او هم چادر را گرفت و در اتاقی گـذاشت. شب که شـد، زن یهودي براي کاري به آن اتـاق سـرزد. ناگهان نـوري در آنجـا دیـد که همه اتـاق را روشن کرده است. نزد شوهرش بـازگشت و گفت: در اتـاق نوري درخشان جلوه گر است. یهودي فراموش کرده بود که چادر حضـرت فاطمه در آن اتاق است، شـگفت زده به آن اتاق وارد شـد، دیـد نوري همانند ماه تابان فضاي اتاق را نورانی کرده. پیش رفت و در محل چادر خیره شد. آنگاه دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) علیها است. از خانه بیرون آمد و خویشاوندان خود را از آن ماجرا با خبر ساخت. زنش نیز وابسـتگان خود را از قضـیه آگاه نمود. طولی نکشـید که حدود هشتاد نفر از یهودیان آمدند و آن نور را از نزدیک دیدند و همه به دین اسلام گرویدند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 106 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ داستان کوتاه (80) 🌷 تقوای زنانه فاطمه روزی حضرت فاطمه (س) به من، اَسماء دختر عمیس فرمود: من بسيار زشت مي‌دانم كه جنازه زنان را بر روي تابوت (بدون دیواره) می گذارند و بر روي آن پارچه‌اي می اندازند اما حجم بدن او را براي مردان نامحرم نمايان مي‌ کند. من به ایشان گفتم: اي دختر رسول خدا! در سرزمين حبشه براي حمل جنازه‌ ها تابوتي درست مي‌كنند كه بدن ميت را كاملاً مي‌ پوشاند. آنگاه چوب‌ هاي ‌تر و شاخه‌ هاي نازك درخت خواستم و شبيه آن تابوت حبشی را براي حضرت فاطمه (س) ساختم و آن را به ایشان نشان دادم. حضرت زهرا (س) آن را که دید با خوشحالي فرمود: چه طرح خوب و زيبايي كه كاملاً بدن زن در آن پوشيده مي‌ماند و معلوم نمی شود که بدن مرد است یا زن. 📖 و عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ : أَنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ قَالَتْ لَهَا إِنِّي قَدِ اِسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ إِنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى اَلْمَرْأَةِ اَلثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقُلْتُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ ، أَنَا أَصْنَعُ لَكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ اَلْحَبَشَةِ ، قَالَتْ فَدَعَوْتُ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَبَسْتُهَا ثُمَّ طَرَحْتُ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لاَ تُعْرَفُ بِهِ اَلْمَرْأَةُ مِنَ اَلرَّجُلِ. 📚 وسائل الشیعه, جلد۳ , صفحه۲۲۱ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ داستان کوتاه (214) 🌷 مهمانی در تاریکی مرد فقیري خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت :بسـیار گرسـنه هسـتم و دسـتم به جایی نمی رسد. مرا سـیر کنید. پیامبر اکرم (ص) او را به خانه همسرانش فرسـتاد. او رفت و دست خـالی برگشت، زیرا در خـانه آنهـا خـوراکی نبود که به او بدهنـد. شب فرا رسـید. رسول خـدا رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسی می تواند امشب این مرد گرسنه را مهمان کند؟ علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله! من او را مهمان می کنم. سپس او را به خانه اش برد و به فاطمه (س) گفت: دختر پیامبر! غذایی در خانه هست؟ فاطمه (س) جواب داد: آري، تنها به اندازه غذاي یک دختر بچه. لکن مهمان را بر او مقدم می داریم. علی (ع) فرمود: فاطمه جان! بچه را بخوابان و چراغ را خاموش کن. زهرا فرزندش را با زمزمه هاي پر مهر مادرانه، گرسـنه خواباند و سفره را پهن کرد و چراغ را خاموش. علی (ع) در کنار سفره نشست و در آن تاریکی، طوري دهان مبارکش را تکان می داد که مهمان خیال کند او نیز غذا می خورد. مهمان با آن غذا سیر شد. آن شب علی و فاطمه (س) و کودکانش گرسنه خوابیدند. شب به پایان رسـید. وقت نماز صـبح، علی (ع) به محضـر پیامبر (س) رسـید. رسول خدا پس از سـلام نماز نگاهی به چهره علی انداخت و به شدت گریه کرد و فرمود: ایثار شب گذشته شما شگفت انگیز است. در این وقت آیه زیر نازل شد و حضرت، آن را براي علی (ع) خواند: «يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (حشر، 9): آنها ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح می دهند. هر چند شدیداً فقیر باشند. کسانی که خداوند آنها را از خساست و بخل نفس، باز داشته، فقط آنها خوشبختند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 95 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (173) 🌷 ساده زیستی حضرت فاطمه (س) زهراي مرضــیه (س) در کمـال ساده زیستی و پارسـایی زنــدگی می کرد. خـانه گلی آن بـانوي دو جهـان، بســیار محقر و وسایـل آن نیز در سطح بسیار اولیه و پایین بود. روزي سـلمان فارسی دید حضرت فاطمه (س) چادري کهنه که با دوازده وصله از لیف درخت خرما دوخته شده بود، بر سر انداخته. سلمان گریه کرد و گفت: وا عجبا! دختران پادشاهان ایران و روم، غرق در ابریشم و حریر هستند، اما دختر حاکم جامعه اسلامی (ص) این چنین لباس کهنه و وصله دار می پوشد. وقتی حضرت زهرا (س) به محضر پدر ارجمندش رسید، عرض کرد: یا رسول الله! سـلمان از کهنگی لباس من تعجب می کند! به خدا سوگند مدت پنج سال است که فرش خانه ما تنها یک پوست گوسـفند است که روزهـا بر روي آن، شترمـان علف می خورد و شبها روي آن می خوابیم. بالش ما هم پوستی است که از لیف خرما پر کرده ایم . پیـامبر خـدا (ص) به سلمان فارسی فرمـود: سـلمان! به راسـتی دخـترم فـاطمه از پیشـگامان به سوي خداست. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 103 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آیت الله خوشوقت: جای قبر حضرت فاطمه زهرا (س) معلوم است. مخفی نیست. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س) 1️⃣ قسمت اول: من ورقة بن عبد اللّٰه ازدى، براى رضاى خدا به مكّه مشرّف شدم. زمانى كه مشغول طواف بودم با كنيزكى كه گندمگون و خوش صورت و خوش كلام بود مواجه شدم. وى با فصاحت و بلاغتى كه داشت اين جملات را می گفت: اى جماعت حجّاج! بدانيد كه سروران من خوبترين خوبان و برگزيدگان نيكان مى‌باشند. آنها افرادى هستند كه قدر و منزلتشان از ديگران برتر است و نامشان در همۀ شهرها مشهور، و اين لباس افتخار را بر تن كرده‌اند. من به آن كنيز گفتم: گمان مى‌كنم كه تو از دوستداران اهل بيت باشى‌؟ گفت: آرى. گفتم: از كدام دوستان ايشان هستى‌؟ گفت: من فضّه، كنيز فاطمه دختر پيغمبر اسلام (ص) هستم. گفتم: خوش آمدى! از ديدارت خوشحالم. من مشتاق سخن گفتن با تو بودم. اكنون از تو خواهش مى‌كنم هنگامى كه از طواف کعبه فارغ شدى، در بازار غذا توقف كن تا من بيايم. اين عمل براى تو ثواب دارد. بعد از هم جدا شديم. پس از آنكه از طواف فارغ شدم و به سوى منزل خود روانه شدم و از طريق بازار غذا مى‌رفتم، ديدم فضّه در كنارى نشسته. به سوى او رفتم و او را به كنارى بردم و هديه‌اى به وى دادم كه صدقه نبود. سپس به او گفتم: مرا از بانويت فاطمۀ زهرا آگاه كن و آنچه را كه وى بعد از فوت پدرش ديد، برايم شرح بده! وقتى او سخنم را شنيد، چشمانش پر از اشك شد. آنگاه با ناله و گریه گفت: اى ورقة! غم مرا تازه كردى و اندوهى را كه در قلب من نهان بود، برانگيختى! اكنون بشنو تا آنچه را كه از حضرت فاطمه مشاهده نموده ام بگويم. بدان موقعى كه پيغمبر خدا (ص) از دنيا رحلت كرد، مردم از صغير و كبير براى آن حضرت ضجّه و گريه كردند. مصيبت رحلت پيامبر خدا براى نزديكان و ياران و دوستان، بسيار بزرگ بود. هيچ زن و مردى ديده نمى‌شد مگر اينكه مشغول گريه و ناله و ندبه بود. اما در ميان اهل زمين و اصحاب و خويشاوندان و دوستان، كسى نبود كه حزن و غم و اندوه وى از بانوى من فاطمۀ زهرا شديدتر باشد. غم و غصۀ بانوى من همچنان زياد مى‌شد و گريه‌اش شدّت مى‌گرفت. هفت روز بود كه نالۀ فاطمه آرام نمى‌شد. هر روزى كه مى‌گذشت گريۀ حضرت زهرا از روز گذشته بيشتر مى‌شد. در روز هشتم فاطمه كليۀ غم و اندوه درونى خود را ظاهر كرد و به علّت كم طاقتى از خانه خارج شد و فرياد كشيد. گويا با دهان مبارك پيامبر سخن مى‌گويد. در همين موقع بود كه زنان مدينه دويدند و كودكان از جايگاه خود خارج شدند. صداى مردم به گريه و ضجّه بلند شد. مردم از هر طرف آمدند. چراغها را خاموش كردند كه صورت زنان پيدا نباشد. زنان خيال مى‌كردند كه پيغمبر معظم اسلام سر از قبر بيرون آورده! مردم به علّت آن منظرۀ دلخراش، دچار وحشت و حيرت شده بودند. حضرت زهرا براى پدر بزرگوارش ناله و ندبه مى‌كرد و مى‌فرمود: وا ابتاه! وا صفياه! وا محمّداه! وا ابا القاسماه! وا ربيع الارامل و اليتامى! من للقبلة و المصلى‌؟ من لا بنتك الوالهة و الثكلى! سپس در حالى كه دامن لباسش به زمين كشيده مى‌شد، به سوى قبر پدر بزرگوارش روانه گرديد. او از شدت اشك چيزى را نمى‌ديد و همچنان مى‌آمد تا نزديك قبر پدر فقيدش رسيد و چون به سوى حجره رفت و چشمش به محلّى كه در آنجا اذان گفته مى‌شود، افتاد، پاهايش از رفتن باز ماند. ناله و گريۀ وى همچنان ادامه داشت تا اينكه غش كرد. آنگاه زنان دويدند و آب بر بدن و سينه و صورت او پاشيدند تا به هوش آيد. آن هنگام كه به هوش آمد، برخاست و فرمود: قدرت و قوّت من تمام شده. طاقتم به سر آمده. دشمنم مرا شماتت و سرزنش كرده. غم و اندوه، مرا مى‌كشد. پدر جان! من سرگردان و تنها و حيران مانده‌ام. زبان و صداى من ساكت شده. پشت من خم و زندگى من ناگوار و روزگارم تيره و تار گرديده. پدر جان! بعد از تو انيس و مونسى ندارم. كسى نيست كه مرا از گريه آرام نمايد و به هنگام ناتوانى، يار و معين من باشد. پدر جان! بعد از تو مكان نزول قرآن از بين رفت. محل هبوط‍‌ جبرئيل و ميكائيل ناپديد شد. پدر جان! بعد از تو اسباب (خير و بركت) دگرگون شد. درهاى چاره به روى من بسته شد! بعد از تو دنيا را ترك نموده‌ام. پدر جان! تا نفس مى‌كشم، براى تو گريه مى‌كنم و مشتاق توام و غم و اندوهم براى تو ادامه دارد. سپس ندا سر داد: پدر جان! پدر جان! و بعد اين اشعار را خواند: 🔹حقّا كه غم و اندوه من براى تو تازه مى‌شود. به خداوند سوگند كه قلب من فرو مى‌ريزد. 🔹و در هر روزى، آه و افسوس من افزون خواهد شد. رنجى كه براى فقدان تو مى‌برم، تمام نخواهد شد. 🔹اين پيش آمد ناگوار عزا و مصيبت مرا بزرگ کرد. گريۀ من همه وقت تازه مى‌شود. 🔹حقّا آن قلبى كه در عزا و مصيبت تو صبور باشد، بسيار شكيبا و پر طاقت خواهد بود. 🔻 ادامه دارد ... 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen