✅ داستان کوتاه (157)
🌷 دست امام زمان (ع) شفاست
اسماعیل بن عیسی هرقلی می گوید: هنگامی که در قریه هرقل (در عراق) زنـدگی می کردم، در ایام جوانی، زخمی به اندازه یک مشت انسان در ران چپم پیـدا شـد که در بهـار می ترکیـد و خون و چرك از آن می رفت و درد آن مرا از کارهـایم باز می داشت. روزي به حله آمدم و به خانه سـید بن طاووس، عالم #باتقوای شیعه رفتم و از نـاراحتی خود نزد او درد دل کردم و گفتم: می خواهم در شـهر، آن را معالجه کنم.
سید، پزشکان حله را حاضر نمود و محل درد را معاینه کردند و گفتند: این زخم در بالاي رگ اکحـل قرار گرفتـه و معـالجه اش خطرنـاك اسـت. زیرا این جراحت را بایـد از ریشه بریـد. در این صورت رگ بریده می شود و او می میرد.
سید به من فرمود: می خواهم به بغداد بروم. تو هم بیا! شاید پزشکان متخصصی باشند و معالجه ات کنند.
وارد بغداد شدیم. سید در آنجا نیز پزشکان را خواست و محل زخم را دیدند. آنها نیز همان پاسخ پزشکان حله را داده بودند، لذا خیلی ناراحت شدم. گفتم حالا که به بغداد آمده ام، براي زیارت به سامرا می روم و از آنجا به وطن بازمی گردم. سـید این فکر را پسـندید و من اثاث خود را نزد سید گذاشتم و حرکت کردم.
وارد سامرا شـدم. قبور امامان را زیارت کردم. آنگاه به سـرداب مقدّس امام زمان رفتم و پاسـی از شب را در سـرداب گذراندم و مناجات کردم و از خـدا و امامـان یاري طلبیـدم. تا روز پنـج شـنبه در سامراء مانـدم ، سـپس کنار دجله رفتم، و غسل کردم و لباس پاکیزه پوشیدم و ظرف آبی را که همراه داشتم پر کردم و بیرون آمدم که به زیارتگاه برگشته و یک بار دیگر نیز زیارت کنم.
در آن حـال دیـدم چهـار نفر سواره از دروازه شـهر سـامرا بیرون می آینـد. چون در اطراف زیارتگـاه عـده اي از بزرگان عشایر زندگی می کردند، گمان کردم سواران از آنها هستند. وقتی به هم رسـیدیم، دیدم دو نفرشان جوان هسـتند. یکی از آنها تازه موي صورتش روییده است، و هر چهار نفر شمشـیري حمایل دارند. دیگري پیرمردي بود که نیزه در دست داشت، و نفر بعدي نقاب به صورت زده و قبایی روي شمشیر پوشـیده و گـوشه آن را از بغـل گذرانـده بود.
پیرمرد نیزه دار در طرف راست من ایسـتاد، و آن دو جوان هم در طرف چپ ایستادند، و شخص قباپوش هم در وسط راه من قرار گرفت. به من سلام کردند. پاسخ دادم. شخص قباپوش به من گفت: تو فردا می خواهی نزد خویشانت بروي؟
گفتم: آري.
گفت: بیا جلو، زخمی که تو را اذیت می کند، ببینم.
من مایل نبودم که آنها با من تماس داشته باشند و با خود فکر می کردم اینها از عشایرند و از نجاست پرهیز ندارند و من هم تازه از آب بیرون آمده ام و لباسم هنوز تر است. با این حال نزد وي رفتم و او دستم را گرفت و به سوي خود کشید. خم شد و دستش را روي زخم گذاشت. آن را چنان فشار داد که دردم گرفت، سپس برگشت روي اسب قرار گرفت. آنگاه پیرمردِ نیزه به دست گفت: اسماعیل راحت شدي؟
من تعجب کردم که از کجا اسم مرا می داند. گفتم: من و شما ان شاء الله راحت و رستگار هستیم .
پیر مرد گفت: این آقا، امام زمان است.
من دویدم و رکابش را بوسیدم. امام حرکت کرد. من در کنارش می رفتم و التماس می کردم.
امام فرمود: برگرد!
عرض کردم: هرگز از شما جدا نمی شوم.
فرمود: صلاح تو در این است که برگردي.
و من سخنم را تکرار کردم: برنمی گردم.
پیر مرد گفت: اسماعیل! حیا نمی کنی که امام دو بار به تو گفت برگرد و گوش نمی کنی؟
این سخن در من اثر کرد، ناچار ایستادم.
امام چند قدم رفت. آنگاه متوجه من شد و فرمود: چون به بغداد رسیدي، حتماً منتصر، خلیفه عباسی تو را می طلبد و چیزي به تو می دهد ولی از او قبول مکن و به فرزندم سید بن طاووس بگو: نامه اي به علی بن عوض بنویسد و تو را سفارش کند و من به او می گویم هر چه خواستی به شما بدهد.
سپس همه حرکت کردنـد و رفتنـد و من همچنان ایسـتاده به آنها نگاه می کردم تا از نظرم دور شدنـد، و من از جدایی آن حضرت بسیار تأسف خوردم. ساعتی همانجا نشستم. به حرم مطهر رفتم. خدّام حرم که مرا دیدند، گفتند: حالت دگرگون است. درد داری؟
گفتم: نه.
گفتند: کسی با تو نزاع کرده؟
گفتم: نه. من از آنچه شـما می گویید، اطلاعی ندارم. ولی آیا سوارانی را که از اینجا گذشـتند، دیدید؟
گفتند: ایشان از بزرگان محل بودند.
گفتم: از بزرگان نبودند. یکی از اینها امام زمان (ع) بود.
گفتند: آن پیرمرد یا آن مرد قباپوش؟
گفتم: همان قباپوش.
گفتند: زخمی که داشتی به او نشان دادي؟
گفتم: خود او بـا دست، آن را فشـار داد و مرا به درد آورد.
پس از آن رانم را بـاز کردم دیـدم از آن زخم اثري نیست. ران دیگرم را نیز باز کردم اثري از زخم ندیدم.
خدّام وقتی متوجه قضیه شدند به سوي من هجوم آوردند و لباسم را براي تبرك پاره پاره کردند ...
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 166
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 درباره تقوا (شماره 5)
س: آیا تقوا دادنی است یا گرفتنی؟
ج: خدا از شما تقوا خواسته است. به شما تقوا نمی دهد. چیزهای دیگر می دهد، اما تقوا را از شما خواسته است. تقوا بندگی است. شأن خدا نیست. شأن خدا معبود بودن است و شأن من بندگی است. من باید بندگی را تحویل خدا دهم. او فرموده: «واجب را انجام بده و حرام را ترک کن.» این وظیفه ی من است.
س: آیا امکان دارد انسان با توسل به تقوا برسد؟
ج: نه؛ با تصمیم، کوشش و جدیتی که خدا به شما داده، تقوا را هم می شود پیاده کرد؛ اما اگر من توان و قدرت داشته باشم و تقوا را مراعات نکنم و بگویم: «تو بده»، نمی شود. گناه پشت سر گناه به پای من می نویسند. اگر واجب پیش آمد، باید با تمام توان انجام دهم. نمی شود که به انتظار بنشینم و توسل کنم که حالا بشود یا نشود. چطور کارهای دیگر را می توانم انجام دهم اما به تقوا که می¬رسد عاجز هستم؟ تقوا هم کار است. کار من است. همان طور که من راست می¬گویم، دروغ هم می توانم بگویم. اگر گفتند: «دروغ حرام است»، نباید دروغ بگویم و می توانم نگویم. بنابراین این حرف ها درست نیست. خدا قبلاً امکان داده؛ توفیق داده؛ پیغمبر فرستاده؛ کتاب فرستاده و توان هم داده و فرموده: «این کار را بکن!» اگر شما نکنی و این حرف ها را بگویی، معنایش این است که نمی خواهی به حرف خدا گوش بدهی.
س: خدا بعضی چیزها را حلال کرده و بعضی را حرام؛ چرا چیزهایی را حرام کرده که تمام خوشی ها در آن است؟
ج: نه؛ چرا بی خودی حرف می زنی؟ خدا فرموده: «ازدواج کن.» چقدر خوشی در آن است؟ فرموده: «چیز حلال بخور.» چقدر خوشی در آن است؟ اما کارهای بد را فرموده: «نکن. دزدی نکن. ظلم نکن. مال مردم را نخور.» خدا این ها را حرام کرده است. شما می خواهی شراب بخوری و ضمن آن خوشی کنی. اگر شکم کسی را پاره کنی، درست است؟ خدا این ها را حرام کرده است؛ ولی کارهای بی ضرر و کارهای بی زحمت را حرام نکرده است و همه حلال است.
کارهایی که ضرر دارد، اگر کسی درباره ی خود شما هم انجام دهد، دادت درمی آید. اگر مال تو را بدزدند یا آبروی تو را ببرند، چه می کنی؟ خدا این ها را حرام کرده است. کی خدا خوشی را حرام کرده است؟ شما کارهای حرام را انجام نده، هر خوشی که هست، آزاد هستی؛ منتهی نباید مست شوی. اگر مست شوی، شکم مردم را پاره می کنی. این حرام است. اسم این خوشی نیست. جنون و دیوانگی است و از بین بردن عقل است. اسم این که خوشی نیست. عاقل باش! کار خیر انجام بده! اگر هر روز چلوکباب بخوری، طوری نیست. خدا خوبی ها را حرام نکرده است.
✅ ادامه دارد ...
📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله خوشوقت
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ آیا دولت در قبال #تقوای مردم تکلیفی دارد؟
🌺 امام خامنه ای:
مسئله نيازهاى مادى مردم با نيازهاى معنوى مردم، بايد با هم ديده شود؛ يعنى دولت اسلامى فقط به شكم و مسكن و آسايش و آرامش ظاهرى زندگى مردم اكتفا نمى كند؛ به اخلاق آنها، به دين آنها، به صراط مستقيمى كه جوانهاى آنها بايد بروند، به آموزش و پرورش آنها، به رشد علمى آنها، به رشد دينى و #تقوائى آنها هم اهميت مى دهد. اين جور نيست كه ما بگوئيم آن ديگر كار دولت نيست؛ نه، دولت #بايد بسترهاى لازم را براى سريان و جريان انديشه ى درست و اخلاق فاضله در كشور به وجود بياورد. اين خود در عين اينكه يك كار فرهنگى است، يك كار سياسى هم هست. (09/ 04/ 1386)
✍️ شرح: تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات
پند 120
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
🌺 درسی از نهج البلاغه (13)
🔸 خدا از نعره حيوانات وحشى در كوهها و بيابانها آگاه است. خدا از #گناه بندگان در خلوتها آگاه است. خدا از آمد و رفت ماهي ها در درياهاى عمیق و تلاطم امواج بر اثر وزش بادهاى شدید آگاه است. گواهى مى دهم كه محمّد (ص) برگزيده خدا، سفير وحى، و رسول رحمت اوست.
🔸 ای مردم! من شما را به #تقوا و اطاعت از خدا توصيه مي كنم. چون آفرينش شما از او سرچشمه گرفته و بازگشت شما به سوى اوست و تنها با يارى او به اهداف خود مي رسيد و تنها او نهايت آمال و آرزوى شماست و راه شما به او منتهى مي گردد و پناهگاه شما در مشكلات فقط اوست.
✍️ شرح: تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات
📚 نهج البلاغه، خطبه 198
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ نسخه خدا برای یهودیان خائن زمان پیامبر؛ کوچ اجباری به دست مسلمانان!
🌷 سخن خدا در قرآن:
خدا همان کسی است که یهودیان کافر بنینضیر را به محض لشکرکشی شما مسلمانان، از خانههایشان در مدینه اخراج کرد. حال آنکه شما اصلاً فکرش را هم نمی کردید که آنها با آن قدرت اقتصادی و نظامیشان از آنجا خارج شوند. خودشان هم خیال می کردند که قلعههایشان مانع مطمئنی در برابر غلبه جبهه خدا بر آنهاست و آنها را حفظ می کند؛ اما خدا از جایی به سراغشان آمد که فکرش را هم نمی کردند. خدا به دلهایشان ترس و وحشت انداخت. طوری که قبل از فرار، با دست خودشان خانههایشان را خراب می کردند و همچنین به دست مسلمانان. ای کسانی که چشم دیدن دارید! دست قدرتمند خدا را ببینید و عبرت بگیرید! *
اگر خدا #کوچ_اجباری را برای آن یهودیان مقرّر نکرده بود، قطعاً در همین دنیا عذابشان می کرد؛ حال آنکه در آخرت هم عذاب آتش جهنم نصیبشان می شود؛ *
چون آنها از سر عناد با خدا و پیامبرش عملاً مخالفت و دشمنی کردند. هر کس از سر عناد با خدا عملاً دشمنی کند، سرنوشتش همین است؛ زیرا خدا شدیدالعقاب است.
📖 هوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ في قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ * وَ لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ * ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ (حشر، 2 تا 4)
آیه شماره 315
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ جاده رسیدن از ظلمت به نور چیست؟
🌺 امام خامنه ای:
وظيفه ى هر فردى به عنوان يك فرد اين است كه در اين راه حركت كند؛ «عليكم انفسكم لا يضرّكم من ظلّ اذا اهتديتم». بايد اين حركت را انجام بدهد؛ حركت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهى به نور توحيد. جاده ى اين راه چيست؟ بالاخره مسيرى را مى خواهيم حركت كنيم و به جاده اى نياز داريم؛ اين جاده، همان #واجبات و ترك #محرمات است. ايمان قلبى موتور حركت در اين راه است؛ ملكات اخلاقى و فضائل اخلاقى، آذوقه و توشه ى اين راه است، كه راه و حركت را براى انسان آسان و تسهيل مى كند؛ سرعت مى بخشد. (25/ 02/ 1386)
پند 121
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ درسی از نهج البلاغه (14)
🔸 اهل #تقوا شوید. چون #تقوا درمان دردهاى درونى و امراض قلبى شماست و كوردلى شما با #تقوا معالجه می شود. #تقوا به شما بينش باطنى مي دهد و باعث شفای امراض جسمى مىگردد. در اثر #تقوا سينه هاى فاسد و افكار تباه به صلاح و سلامت گرايش پیدا مي کند و آلودگى باطن، تبديل به پاكى و طهارت نفس مى شود.
🔸 در اثر #تقوا پرده حجاب از جلو چشم شما كنار مي رود و ناراحتى و اضطراب قلبی شما به آرامش تبدیل مى شود و ظلمت و تاريكى درونى، جاى خود را به روشنایى و نورانيت مي دهد.
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات
📚 نهج البلاغه، خطبه 198
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 درباره تقوا (شماره 6)
س: اگر تقوا عمل کردن به رساله و انجام واجبات و ترک محرمات است، اگر کسی مطمئن باشد که تمام وظائفش را انجام می دهد، پس خوف و رجاء چیست؟ این خوف برای چیست؟
ج: خوف یعنی انسان بترسد که به فرمان خدا عمل نکند. از این باید بترسی تا به جایی برسی که دیگر تا آخر عمر، مخالفت فرمان خدا را نمی کنی. آن وقت حق داری نترسی؛ اما هنوز به این نقطه نرسیده ای و هنوز عمرِآینده پیش نیامده تا آدم ببیند چند مرده حلاج است. بنابراین تا آدم به این نقطه ی نجات نرسیده و نفس اماره به سوء در او نفس مطمئنه نشده، باید بترسد؛ و الّا انسان چپ می کند و شیطان با او کار دارد. اما اگر نفس اماره به سوء، نفس مطمئنه شد، دیگر شیطان با انسان کاری ندارد.
س: الان که وظیفه اش را انجام داده، باید با این چه کند؟
ج: الان انجام می دهد؛ ولی فرداست که انجام ندهد. دلش می خواهد. خیلی ها بودند که امروز نماز می خواندند؛ ولی فردا نمی خواندند. هنوز از مرز خطر عبور نکرده ایم. باید تقوا را آن قدر ادامه دهی که نفس اماره به سوء نداشته باشی و نفس تو نفس مطمئنه شود و در برابر فرمان خدا صد درصد عبد و مطیع باشی. آن وقت است که شیطان دیگر به سراغ تو نمی آید. تا به آنجا نرسیده ای، باید بترسی. اگر امروز نشد، فردا. اگر فردا نشد، پس فردا به سراغ انسان می آید. خیلی ها بودند که چهل ـ پنجاه سال به سراغش نیامدند؛ اما بعد آمدند و او به زمین خورد.
س: تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات؛ پس آیا باید نسبت به مستحبات و مکروهات بی مبالات بود؟ یعنی مکروهات را انجام داد و مستحبات را ترک کرد؟
ج: «باید» در آن نیست. شما از آن «باید» درمی آورید. کی خدا گفته «باید»؟ خدا گفته: «باید تقوا را رعایت کنی.» نگفته: «باید مستحبات را انجام دهی یا باید ترک کنی.» اگر مستحبات را انجام دادی، ثواب می دهند و اگر انجام ندادی، عقابی در کار نیست. اما واجب و حرام را نه می شود ترک کرد و نه می شود آن را کاری کرد؛ لذا با تمام قوا اول باید این را از آب بیرون کشید و بعد ان شاء الله اگر انسان بر نفس اماره مسلط شد، بهترین فیوضات، زیر سر مستحبات است.
س: نماز شب خواندن نشانه ی چیست؟
ج: انسان بعد از انجام واجب و ترک حرام حاضر می شود بار دیگری به نام نماز شب را به دوش بکشد. معلوم می شود مقام او کمی بالاتر است و ایمان او بیشتر است و الّا به همان دو اکتفا می کند و شب ها تا صبح می خوابد. این علامت آن است. هر چه بار خوب را بیشتر برداریم، نتیجه و عائدی آن بیشتر است.
س: فرمودید: «کمی بیشتر از انجام واجب و ترک حرام»؛ حد آن چقدر است؟
ج: بسته به انتخاب خود انسان است. نفس اماره حاضر نیست که شما بار را زیاد سنگین کنی. اجازه نمی دهد. اگر خدا به انسان ایمان و تقوایی داد، تا توانست بار را کمی سنگین کند، همین مقدار غنیمت است. اگر روی این کار کرد، باز هم کمی بیشتر می شود. مثل آدم وزنه بردار است که کم کم بار وزنه را زیاد می کند. آدم می تواند کمی بردارد اما یک باره نمی شود.
✅ ادامه دارد ...
📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله خوشوقت
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ خدا با یهودیان چه خواهد کرد؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
محمد! بسیاری از یهودیان را می بینی که در گناه کردن، دشمنی با شما و حرامخواری از هم سبقت می گیرند. اینها تا کنون قطعاً بد عملکردی داشتهاند.*
اصلاً چرا پیشوایان مسیحی و علمای یهود، این مسیحیان و یهودیان را از حرامگویی و حرامخواریشان نهی نمی کنند؟ قطعاً اینها هم با نهی از منکر نکردنشان تا کنون بد عملکردی داشتهاند.*
یهودیان با لودگی گفتهاند: «دست خدا بسته است که به این مسلمانان فقیر، روزی نمی دهد!»
اوّلاً دست خودشان بسته باد!
ثانیاً #لعنت بر آنها به خاطر این مزخرفگوییشان!
ثالثاً دست خدا بسته نیست؛ بلکه بازِ باز است و هر طور که بخواهد، روزی می دهد.
ضمناً محمد! مراقب باش این آیاتی که بر تو نازل شده، سرکشی و کفر بسیاری از اینها را بدون شک بیشتر می کند. ما هم به خاطر همین سرکشی و نافرمانیشان، تا روز قیامت بینشان دشمنی و کینه انداختهایم. آنها هر بار که برای نابودی شما مسلمانان، آتشی برای جنگ روشن کردهاند، خدا آن را خاموش کرده. الان هم دنبال ایجاد و گسترش فساد در این سرزمینند در حالی که خدا مفسدان را دوست ندارد.
📖 و تَرى كَثيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ * وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ (مائده، 62 تا 64)
آیه شماره 316
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (158)
🌷 نقاط مثبت را ببینیم
🔹 حضـرت عیسـی (ع) همراه یارانش از محلی می گذشـتند، سگ مرده ای را دیدنـد که در گوشه اي افتاده و بوي گند و زننده اش همه جا را پر کرده بود. یاران حضرت گفتند: چقدر این سگ بد بو است!
حضرت عیسی (ع) براي آنکه به آنها یاد بدهد که در کنار عیبها خوبیها را نیز ببینند فرمود: چقدر دندانهاي این سگ، سفید است.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 213
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
😡 لعنت بر چه کسانی؟ (شماره 58)
🌷 رسول خدا (ص):
هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه اش بیرون برود، مورد #لعنت است تا به خانه اش برگردد هر گاه که برگردد.
📖 أَيُّ امْرَأَةٍ تَطَيَّبَتْ وَ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا فَهِيَ تُلْعَنُ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا مَتَى مَا رَجَعَتْ.
📚 وسائل الشيعة، ج20، ص: 161
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ چرا نماز؟ (شماره 9)
🔹 قلعه محکم خدا!
🌷 امام على (ع):
نماز، قلعه محكم خدای مهربان است و وسيله راندن شيطان از خود.
📖 الصّلاةُ حِصْنُ الرَّحْمنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيطانِ.
📚 غررالحكم، ح 2213.
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen