eitaa logo
سبک زندگی متقین
1.7هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
53 ویدیو
1 فایل
متقین کسانی هستند که واجبات را انجام می دهند و حرامها را ترک می کنند. انتشار مطالب این کانال، آزاد است و شاید واجب کفایی. (مسجد 14 معصوم پردیسان)
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ نسخه خدا برای یهودیان خائن زمان پیامبر؛ کوچ اجباری به دست مسلمانان! 🌷 سخن خدا در قرآن: خدا همان کسی است که یهودیان کافر بنی‌نضیر را به محض لشکرکشی شما مسلمانان، از خانه‌هایشان در مدینه اخراج کرد. حال آنکه شما اصلاً فکرش را هم نمی کردید که آنها با آن قدرت اقتصادی و نظامی‌شان از آنجا خارج شوند. خودشان هم خیال می کردند که قلعه‌هایشان مانع مطمئنی در برابر غلبه جبهه خدا بر آنهاست و آنها را حفظ می کند؛ اما خدا از جایی به سراغشان آمد که فکرش را هم نمی کردند. خدا به دلهایشان ترس و وحشت انداخت. طوری که قبل از فرار، با دست خودشان خانه‌هایشان را خراب می کردند و همچنین به دست مسلمانان. ای کسانی که چشم دیدن دارید! دست قدرتمند خدا را ببینید و عبرت بگیرید! * اگر خدا را برای آن یهودیان مقرّر نکرده بود، قطعاً در همین دنیا عذابشان می کرد؛ حال آنکه در آخرت هم عذاب آتش جهنم نصیبشان می شود؛ * چون آنها از سر عناد با خدا و پیامبرش عملاً مخالفت و دشمنی کردند. هر کس از سر عناد با خدا عملاً دشمنی کند، سرنوشتش همین است؛ زیرا خدا شدیدالعقاب است. 📖 هوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ في‏ قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ * وَ لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ * ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ (حشر، 2 تا 4) آیه شماره 315 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ اولین توصیه رهبری به همه چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: یعنی خود را مرتّباً مراقبت کردن و مواظب بودن. مراقب خودتان باشید که دچار یأس و ناامیدی و [اینکه] نمیشود و فایده‌ای ندارد و مانند این حرفها نشوید. این اوّلین توصیه‌ی ما است. (1401/2/6) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 214 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (152) 📚 شرط شفاعت از کافر ابوسـفیان از سـران مشرکین و سرسخت ترین دشمن پیامبر اسلام (ص) در مکه بود و تا می توانست با حضرت مبارزه می کرد. وقتی که احساس کرد توان مقابله با قـدرت پیامبر (ص) را نـدارد از مکه به مـدینه سـفر کرد تا با رسول خدا پیمان صلح ببندد. بدین منظور وارد محضر علی (ع) شد و عرض کرد: یا علی! من براي حاجتی آمده ام. علی (ع) فرمود: براي کدام حاجت؟ او گفت: همراه من نزد پسر عمویت محمد (ص) برویم و از او خواهش کن که با ما پیمان صلح ببندد. علی (ع) تقاضاي او را رد کرد و حاضر نشد با ابوسفیان خدمت پیامبر برود. ابوسـفیان متوجه شـد فاطمه زهرا (س) با فرزند عزیزش حسن مجتبی که کودک بود، پشت پرده نشسـته است. به ایشان عرض کرد: اي دختر پیامبر! به این طفل بگو نزد پدربزرگش درباره ما شفاعت کند تا به این وسیله، عرب و عجم را مرهون منت خود نموده و سرور همگان گردد. امام حسن (ع) جلو رفت. یکی از دستان کوچکش را بر بینی ابوسفیان گذاشت و با دست دیگرش ریش او را گرفت و گفت: ای ابوسفیان! بگو: لا اله الا الله، محمد رسول الله تا از تو پیش پیامبر، شفاعت کنم. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 96 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ درسی از نهج البلاغه (15) 🔸 از خدا را راه ورود به آب حيات قرار دهید و واسطه رسیدن به حاجتهایتان. از خدا را سپر بلای روز پر اضطراب قیامت قرار دهید و چراغ روشنگر قبرها. از خدا را وسیله آرامش وحشتهاى طولانى برزخ قرار دهید و راه نجات در لحظات سخت زندگى. 🔸 زيرا از دستورات واجب و حرامِ خدا عامل حفاظت انسان در مقابل حوادث هلاك كننده و نگه دارنده انسان در جاهاى وحشتناكی است كه انتظار آن را مى كشيد و حافظ شماست در برابر حرارت آتشهاى بر افروخته قیامت. ✍️ شرح: اطاعت از خدا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات 📚 نهج البلاغه، خطبه 198 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ خدا با یهودیان چه خواهد کرد؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: محمد! بسیاری از یهودیان را می بینی که در گناه کردن، دشمنی با شما و حرام‌خواری از هم سبقت می گیرند. اینها تا کنون قطعاً بد عملکردی داشته‌اند.* اصلاً چرا پیشوایان مسیحی و علمای یهود، این مسیحیان و یهودیان را از حرام‌گویی و حرام‌خواری‌شان نهی نمی کنند؟ قطعاً اینها هم با نهی از منکر نکردنشان تا کنون بد عملکردی داشته‌اند.* یهودیان با لودگی گفته‌اند: «دست خدا بسته است که به این مسلمانان فقیر، روزی نمی دهد!» اوّلاً دست خودشان بسته باد! ثانیاً بر آنها به خاطر این مزخرف‌گویی‌شان! ثالثاً دست خدا بسته نیست؛ بلکه بازِ باز است و هر طور که بخواهد، روزی می دهد. ضمناً محمد! مراقب باش این آیاتی که بر تو نازل شده، سرکشی و کفر بسیاری از اینها را بدون شک بیشتر می کند. ما هم به خاطر همین سرکشی و نافرمانی‌شان، تا روز قیامت بینشان دشمنی و کینه انداخته‌ایم. آنها هر بار که برای نابودی شما مسلمانان، آتشی برای جنگ روشن کرده‌اند، خدا آن را خاموش کرده. الان هم دنبال ایجاد و گسترش فساد در این سرزمینند در حالی که خدا مفسدان را دوست ندارد. 📖 و تَرى‏ كَثيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ * وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ (مائده، 62 تا 64) آیه شماره 316 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ تکلیف امامان جمعه از شنبه تا جمعه چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: امام جمعه در روز جمعه مردم را امر به می کند با خود؛ من می گویم شما در روز شنبه و یکشنبه و دوشنبه و سه‌ شنبه و چهارشنبه و پنج شنبه مردم را امر به کنید با خود. و الّا اگر ما روز جمعه دعوت به کردیم اما روز شنبه یک عملی از ما سر زد که این با سازگار نیست، این اصلاً به کلی باطل می کند. یعنی نه حالا فقط باطل می کند، اصلاً، یک اثر به عکس دارد. مستمع را سر لج می‌ آورد که چه دارند می گویند اینها. کمترین کاری که ممکن است بکند این است که دیگر نماز نیاید، این کمترین کاری است که می تواند بکند. از این بیشتر هم کارهایی می کنند. آمر به بایستی در امر تحصیل در خود کوشنده باشد. (1401/5/5) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 215 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ درسی از نهج البلاغه (16) 🔸كسى كه را انتخاب كند، سختى ها از او دور می شوند و تلخى ها برایش شيرين می گردند. كسى كه را انتخاب كند، فشار مشكلات و ناراحتى ها از او برطرف خواهند شد و مشكلات پياپى و خسته كننده برایش آسان می گردد. 🔸 كسى كه را انتخاب كند، احترام از دست رفته، چون قطرات باران بر او مى بارد و رحمت منع شده خدا به سوی او باز مى گردد. ✍️ شرح: تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات 📚 نهج البلاغه، خطبه 198 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (153) 🌷 اهمیت مجالس اهل بیت امام صادق (ع) به فضیل بن یسار فرمود: آیا براي ما مجالسی می گیرید و از ما سخن می گویید؟ فضیل گفت: آري فدایت شوم! امـام فرمود : این گونه مجـالس را من دوست دارم. محبوبترین مجـالس نزد مـاست. در این گونه جلسات درباره شأن و سبک زندگی ما بگویید و مرام ما را زنده کنید. خداوند کسانی را که مرام و هدف ما را زنده نمایند، مشمول رحمت خاصش می کند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 127 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت 🌷 عقل و جهل (38) س: روح چطور بر بدن اثر می گذارد؟ ج: باورهای روح، تصمیم های روح و ایمانش که نسبت به خدا و بندگی خدا قوی شود، او را می برد. حتی اگر پای انسان لنگ شود، او انسان را کشان کشان می برد؛ اما اوائل این طور نیست. اوائل، روح شدیداً محتاج به بدن است. اگر بدن مشکل پیدا کند، او هم لنگ می زند. س: چرا در مدتی که ایمان ضعیف است و بدن از روح تبعیت ندارد، باز هم نوسان دارد و گاهی انسان حال دارد و گاهی ندارد؟ ج: طبیعی است. بنا شد اگر حال هم نباشد، وظیفه را انجام دهیم. اگر تابع حال شویم، کار خراب است و فعلاً مشکل هست. اگر حال داری، تقوا را انجام بده و اگر حال نداری، باز هم باید تقوا را انجام دهی. با هیچ حالی تقوا قابل ترک نیست. اگر این گونه تصمیم گرفتیم، کم کم به جایی می رسد که درست می شود؛ ان شاء الله. در نتیجه، ایمان روح بالا می رود و جدی تر می شود و گاهی بدن را هم می کِشد و این نوسان کم می شود. بعد اگر روح خیلی بالا رفت، آن وقت دیگر بدن را هم می کِشد و جنازه ی بدن را تشییع می کند و دیگر زیاد معطل بدن نمی شود و کار خودش را می کند. س: آیا ماهیت روحی که در مردان دمیده می شود با ماهیت روحی که در زنان دمیده می شود، یکی است؟ ج: بله؛ هر دو یکی است. هر دو عقل دارند؛ فکر دارند؛ همه چیز دارند. گاهی زنان از مردها هم بیشتر دارند. س: آیا این یعنی جنسیت فقط در جسم است و روح جنسیّت ندارد؟ ج: بله؛ روح همان روح است؛ منتهی ضعیف و قوی است. زن در بعضی از کارها ضعیف تر از مرد است و در بعضی از کارها قوی تر. در کارهایی که نیاز به عاطفه است، قوی تر از مرد است و در کارهایی که نیازمند تعقّل است، کمی عقب تر است. س: آیا تمایلاتشان هم همین فرقها را دارد؟ ج: بله. س: آیا روح انسان با انجام واجبات و ترک محرمات است که به روح انسانی تبدیل می شود یا به واسطه ی اینکه حیوان ناطق است؟ ج: هر گاه عقل انسان شکوفا شد، روح انسانی پیدا می کند و مکلّف می شود؛ اما اگر عقل شکوفا نشد، نه خیر؛ همان روح حیوانی است. س: یعنی هر گاه وارد عالم عقل شد ... ج: عالم عقل کجاست؟! منظور این است که عقلش چیز فهم شد. معمولاً از همان سن بلوغ فهم انسان شروع می شود. از چیزهای ساده شروع می کنند. 📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت ادامه دارد ... 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ از نظر خدا یهودیان مثل کدام حیوانند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: حکایت یهودیانی که عمل به دستورات کتاب تورات به آنها تکلیف شد و آنها زیر بار عمل به آن نرفتند، حکایت است که بارش کتاب است. نه آن را می فهمد و نه به دستورات آن عمل می کند. حکایت اینها که آیات کتاب خدا را دروغ می دانند، بد حکایتی است. خدا آنها را که با عمل نکردن به دستورات کتابش در حقش ظلم می کنند، هدایت نمی کند. * محمد! به یهودیان پرمدّعا بگو: «اگر خیال می کنید که فقط شما دوستان خدایید و دیگران نه، پس اگر راست می گویید، تمنّای مرگ کنید و پیش خدا، یعنی همان دوست انحصاری‌تان بروید! چرا تمنّای مرگ نمی کنید؟ چرا از مرگ می ترسید؟» * این یهودیان با این پرونده پر از گناهشان هرگز آرزوی مرگ نمی کنند. خدا این ظالمان را که با زیر پا گذاشتن دستورات واجب و حرام کتابش در حقش ظلم می کنند، خوب می شناسد.* به اینها بگو: «این مرگی که از آن فرار می کنید، قطعاً با پای خودش به ملاقات شما خواهد آمد و بعد از آن، به طرف خدایی که پیدا و پنهانِ تمام اعمال شما را می داند، برگردانده می شوید و او در دادگاه قیامت، فهرست تمام دستوراتش را که انجام داده‌اید یا ترک کرده‌اید، به شما ارائه خواهد کرد. 📖 مثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ * قُلْ يا أَيُّهَا الَّذينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ * وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالظَّالِمينَ * قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (جمعه، 5 تا 8) آیه شماره 317 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ آیا یهودیان آدم بشو هستند؟ نظر خدا چیست؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: پس از آن همه نشانه و معجزه و استدلال، باز هم عقل شما یهودیان مثل سنگ یا بدتر از سنگ، سفت و نفوذناپذیر شده. آخر از دل بعضی از سنگها چشمه‌های آب می جوشد. بعضی هم می شکافند و قطره‌های آب از درونشان بیرون می آید. سنگهایی هم هست که از ترس خدا از بلندی می افتند. اما عقل شما از سنگ هم سخت‌تر و نفوذناپذیرتر است. هشدار می دهم که خدا از عملکرد شما که به دستوراتش عمل نمی کنید، غافل نیست. اما شما مسلمانان! با این سابقه‌ای که یهودیان دارند، آیا امیدوارید که به حقانیت اعتقادات شما اعتراف کنند؟ حال آنکه عده‌ای از علمای آنها بوده‌اند که کلام خدا را از پیامبران قبلی می شنیدند و بعد از آنکه با عقل خودشان به درستی آن اعتراف می کردند، باز هم آگاهانه تحریفش می کردند. 📖 ثمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ * أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَريقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (بقره، 74 و 75) آیه شماره 318 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ چرا لعنت بر یهود؟ (بخش چهارم) 🌷 سخن خدا در قرآن: این یهودیان، وقتی از طرف خدا این قرآن برایشان آمد، با آنکه نشانه‌های قرآن منطبق با توراتِ خودشان بود و قبل از آمدنش آن را می شناختند و امیدوار هم بودند که بیاید و با عمل به دستوراتش بر مشرکان پیروز شوند، اما همین که آمد، عمداً عمل به آن را نپذیرفتند؛ پس بر این کافران! * آنها با انکار قرآن، خودشان را به بد چیزی فروختند. آن هم به خاطر حسادتشان به اینکه خدا فضل و احسانش را یعنی این قرآن را بر هر کدام از بندگانش که خودش خواسته، نازل کرده، نه بر یکی از یهودیان. به همین دلیل بیش از پیش، گرفتار خشم خدا شدند. در قیامت نیز خفّت‌بار نصیب این یهودیانِ کافر خواهد شد. 📖 و لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرينَ * بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى‏ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى‏ غَضَبٍ وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ مُهينٌ (بقره، 89 و 90) آیه شماره 319 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (154) 🌷 من یتق الله یجعل له مخرجا دانیال پیامبر، پسر یتیمی بود که نه پدر داشت و نه مادر. پیرزنی از بنی اسرائیل سرپرستی او را به عهده گرفت و تربیتش نمود. در آن زمـان مرد صالحی زنـدگی می کرد که داراي زنی زیبا و خوش قامت بود. وي با پادشاه وقت رابطه اي نزدیک داشت و گاه و بیگاه نزد شاه می رفت. روزي پادشاه به شخصـی مورد اعتماد نیازمند شد که به مأموریتی بفرسـتد. به دو نفر از قاضی ها دستور داد چنین فردي را پیدا کنند. هر دو قاضی، آن مرد صالح را به شاه معرفی کردند. پادشاه هم وي را به مأموریت فرستاد. آن مرد هنگام حرکت نزد آن دو قاضـی رفت و همسـر خود را که زنی بسیار پاکدامن و بود، به آنان سپرد و تقاضا کرد از احوال همسرش با خبر شوند. روزي هر دو قاضی براي احوالپرسی به خانه آن زن رفتند . چشمان ناپاکشان به آن زن افتاد و آنچنان دل باختند که در همان حال درخواست گناه نمودند. زن به شدت امتناع ورزید و هر چه کوشیدند زن را راضی کنند، سودي نبخشید. لذا به او گفتند: اگر خواسته ما را برطرف نکنی، نزد پادشاه علیه تو شهادت به زنا می دهیم و سنگسارت خواهند کرد. زن باز هم زیر بار نرفت. و گفت: هرچه می خواهید انجام دهید. آن دو نزد پادشاه آمده، گفتند: زن آن مرد صالح زنا کرده و ما شاهد عمل زشت او هستیم. شاه بسیار ناراحت شد و گفت: شهادت شما پذیرفته است. ولی سه روز صبر کنید، روز سوم سنگسارش خواهیم کرد. به دنبـال آن، جـارچی ها در شـهر اعلام کردنـد که فلان روز، زن فلانی به جرم عمل زشت زنا سـنگسار خواهد شـد. و همه از قضیه مطلع گشتند. پادشاه پنهانی به وزیرش گفت: در این ماجرا تو چه فکري میکنی؟ من خیال نمی کنم این زن خلافی مرتکب شده باشد. وزیر نیز گفته ي شاه را تأیید کرد. روز سوم وزیر از منزل بیرون آمـد، در کوچه قدم می زد. دانیال پیامبر، کودکی خردسال بود و با عده اي از کودکان بازي میکرد. وزیر او را نمی شناخت. چشم دانیال که به وزیر افتاد، بچه ها را دور خود جمع کرد و گفت: بچه ها! من به جاي پادشاه هسـتم. سـپس یکی را به جای آن زن قرار داد و دو نفر دیگر را به جاي آن دو قاضـی تعیین نمود. آنگـاه مقـداري خـاك روي هم ریخت و بالاي آن خـاكهـا به عنوان تخت پادشاهی نشـست و شمشـیري از نی به دسـت گرفت و به بچه ها گفت: این دو مرد را از هم جدا کنید. یکی را در فلان محل و دیگري را در محل دیگر نگه دارید. آنگاه یکی از آن دو را به حضور خواست و گفت: درباره این زن چه میدانی؟ راست بگو اگر دروغ بگویی، تو را با این شمشیر می کشم. او گفت: من شهادت می دهم که گناه کرده. دانیال گفت: چه روزي؟ مرد گفت: فلان روز. دانیال نبی پرسید: با چه کسی؟ گفت: با فلان پسر فلان. پرسید: در کجا؟ گفت: در فلان محل. بعد دانیال نبی دستور داد او را به محل خود برده و دومی را آوردند. دانیال پرسید: بگو بدانم درباره این زن چه می دانی؟ باید راستش را بگویی و اگر دروغ بگویی، با این شمشیر سرت را از بدن جدا می کنم. هر چه پرسید، دومی بر خلاف اولی جواب داد. آن گاه رو به بچه ها کرد و گفت: الله اکبر! این دو دروغ می گویند. باید هر دو کشته شوند. وزیر که تماشاگر صحنه بازی بچه ها بود و چگونگی قضاوت دانیال را دید، با شتاب نزد پادشاه رفت، آنچه را که دیده بود شرح داد. پادشـاه، فوري آن دو قاضـی را حاضـر کرده و هر دو را از هم جـدا کرد. از آنهـا توضـیح خواست. هر کـدام مخالف دیگري سخن گفتند و حقیقت آشکار شد. پادشاه دسـتور داد مردم جمع شدنـد و هر دو قاضـی را به جرم خیانت اعدام کردند. این گونه دانیال نبی، روش کشـف حقیقت را در برخی موارد به مردم آموخت و زن نجات یافت. خائن نیز به کیفر اعمال خود رسید. این است ثمره یک انسان ظاهرا بی کس و نتیجه مقاومتش در مقابل . خدا پشتیبان است. و من یتق الله یجعل له مخرجا. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 218 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ تکلیف اصلی امامان جمعه چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: امامان جمعه همانگونه که در خطبه های نماز جمعه، همه را امر به می کنند، خود نیز باید در تحصیل و عمل به آن حداکثر تلاش خود را انجام دهند زیرا اگر غیر از این باشد، نتیجه عکس خواهد داد. (1401/5/5) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 216 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ درسی از نهج البلاغه (17) 🔸 كسى كه را انتخاب كند، چشمه نعمتهاى الهى پس از خشک شدنش برای او به جوشش در مى آيد و بركاتِ کم شده، زیاد می شود. 🔸پس خدایی را پیشه کنید که با پند دادن، به شما سود فراوان بخشيده، و با رسالت پيامبرش شما را به خوبی نصیحت کرده است و با نعمتهايش بر شما منّت گذاشته است. نفس خود را براى بنده خدا شدن، به بردگی بکشید و با انجام و ترک ، حق از خدا را به جا آوريد. ✍️ شرح: تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات در زندگی فردی و اجتماعی 📚 نهج البلاغه، خطبه 198 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ آیا یهودیان کتاب خودشان تورات را قبول دارند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: وقتی به یهودیان گفته شد: «عمل به دستورات قرآن را که خدا نازل کرده، بپذیرید»، متعصّبانه جواب دادند: «ما فقط عمل به کتابی را که بر خودمان نازل شده، قبول داریم.» آنها عمل به غیر از کتاب خودشان را نمی پذیرند؛ حال آنکه قرآن هم حقیقتاً کتاب خداست و نشانه‌هایش با توراتی که نزد خودشان است، منطبق است. محمد! به آنها بگو: «شما اگر واقعاً کتاب خودتان تورات را که کتاب خدا بود، قبول داشتید، پس چرا پیامبران خدا را می کشتید؟ ثانیاً موسی برایتان معجزات و دلایل روشن آورد. اما شما در نبودش گوساله‌پرست شدید و الان هم با انکار قرآن در حق خدا ظلم می کنید. پس چطور ادعا می کنید که تورات را قبول دارید.» 📖 و إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ * وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسى‏ بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ (بقره، 91 و 92) آیه شماره 320 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (156) 🌷 خطر اوّلین گناه در بنی اسـرائیل عابدي به نام برصـیصا زندگی می کرد. مدت درازي عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانده بود. کارش به جایی رسـیده بود که دیوانگان را با دعاي خویش شفا می داد. روزی زنی از خانواده اي بزرگ دیوانه شد. برادرانش او را به عبادتگاه برصیصا آوردند تا بر اثر دعاي او خوب شود. آنها خواهرشان را نزد برصیصا گذاشته و برگشتند. شیطان پیوسته برصیصا را وسوسه نمود و جمال زن را در نظرش جلوه می داد. زنی زیبا با مردی تنها بدون مانع؟ بالاخره شیطان کارش را کرد و برصیصا نتوانست خود را نگه دارد. زن از برصیصا آبستن شد. برصیصا فهمید که زن حامله شده. از ترس رسوایی، او را کشت و دفن نمود. شیطان پس از این پیشامد، ماجرا را به گوش برادران رساند و محل دفن خواهرشان را هم به آنان گفت. کم کم داستان پخش شد، تا به گوش سلطان شهر رسید. سلطان با عده اي پیش برصیصا رفت و از جریان جویا شد. برصیصا به همه ی کردار زشت خود اعتراف نمود. سلطان دستور داد او را به دار آویختند. همین که برصیصا بر چوبه دار بالا رفت، شیطان پیش او آمد و گفت: آن کسی که تو را به این مرحله خطرناك گرفتار نمود، من بودم. اینک نیز اگر نجات می خواهی، باید از من اطاعت کنی. برصیصا گفت: چه گونه اطاعت کنم؟ شیطان گفت: یک مرتبه در مقابل من سجده کن . برصیصا گفت: اکنون که بر فراز دار هستم، چگونه سجده کنم؟ شیطان گفت: من به یک اشاره ي تو به قصد سجده قناعت می کنم. برصـیصا با سـر اشاره به سـجده کرد و در آخرین لحظات زندگی با سجده بر شیطان کافر شد، و پس از چند دقیقه به دار آویخته شد. خداوند در آیه 16 و 17 سوره حشر اشاره به همین داستان می نماید: شیطان به انسان گفت: «کافر شو. اما هنگامی که کافر شـد، شیطان گفت: من از تو بیزارم، من خودم از ارباب عالمیان می ترسم.» سرانجام کار هر دو این شد، که هر دو در آتش دوزخ خواهند بود، و براي همیشه خواهند سوخت. این است کیفر ظالمان. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 211 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ مصداقهای امروزی چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: برادران و خواهران! راه ما این است و این موعظه‌اى است که امیرالمؤمنین با عمل خودش به ما داده است و ما را به آن فراخوانده است. این سه موعظه را فراموش نکنیم؛ اینها مصداقهاى واقعى هستند؛ ما این سه درس را از على یاد بگیریم. من این سه درس را باز هم تکرار میکنم: اوّل، و تلاش. بیکار نمانید؛ کوشش کنید کار لازم و عمل صالح را در هر زمانى بشناسید و پیدا کنید و بعد آن را با صمیمیّت و اخلاص انجام بدهید. و دوّم، بودن در مقابل فرمان رهبرى؛ در مقابل فرمان آن کسى که براى انسان است. و آنگاه بى‌اعتنائى به مادّیگرى، به پول، به زخارف دنیا، و پشت پا زدن به هر گونه عملى که از این احساس انسان سرچشمه میگیرد. این، فرمان امیرالمؤمنین براى ما است. (۱۴۰۱/۱۱/۱۴) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی. پند 219 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ درسی از نهج البلاغه (18) 🔹 رابطه خود با مردم را چگونه اصلاح کنیم؟ 🌹 امام علی (ع): هر کس رابطه خود با خدا را اصلاح کند، خدا رابطه او با مردم را اصلاح می کند. ✍️ شرح: اصلاح رابطه خود با خدا تنها با اطاعت از دستورات و خدا امکان پذیر است. خدا فقط با انجام دستوراتش از انسان راضی می شود. استمرار انجام دستورات واجب و حرام، موجب اصلاح رابطه انسان با مردم هم می شود. 📖 منْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاس‏. 📚 نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 483 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
تقوا و اطاعت از رهبر جامعه، دستور کدامیک از پیامبران بوده است؟ 🔸 نوح: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ‏ (شعراء، 108) 🔸هود: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ‏ (شعراء، 126) 🔸صالح: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ‏ (شعراء، 144) 🔸لوط: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ‏ (شعراء، 163) 🔸شعیب: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ‏ (شعراء، 179) 🔸عیسی: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ (آل عمران، 50) 🔹 ترجمه: پیامبران می گفتند: ای مردم! باتقوا شوید و از من اطاعت کنید. ✍️ شرح: «باتقوا شدن» یعنی انجام واجبات و ترک حرامها. «از من اطاعت کنید» یعنی اطاعت از دستورات رهبر اسلامی جامعه. یعنی ولایت مطلقه پیامبران. همه پیامبران این دو دستور را می داده اند. آیه شماره 81 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ درسی از نهج البلاغه (19) 🔸 چه کنیم امور دنیایمان اصلاح شود؟ 🌹 امام علی (ع): هر کس امور آخرتش را اصلاح کند، خدا امور دنیای او را اصلاح می کند. ✍️ شرح: امور آخرتی تنها با انجام و ترک و به عبارت دیگر با رعایت حق الناس و حق الله اصلاح می شود. همین برنامه، امور دنیای انسان را هم اصلاح می کند. 📖 منْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاه‏. 📚 نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 483 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ اگر بخواهیم در مقابل استکبار جهانی بایستیم، چه عاملی نیاز است؟ 🌷 امام خامنه ای: در جنگ اُحد مسلمانها پیروز شده بودند منتها غفلت یا خیانت یا دنیاطلبی و کوته بینی یک عدّه ی معدودی، همان پیروزی را تبدیل کرد به شکست. قرآن می گوید آن کسانی که موجب این حادثه شدند، اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛ این کارهایی که قبلاً آنها با خودشان کردند، آنها را در معرض این لغزش قرار داد. عزیزان من! ، بی توجّهی به خود، عدم رعایت این جوری است. اگر می خواهیم در مقابل جبهه ی استکبار ایستادگی کنیم، مقاومت کنیم، به آن عزّت، آن شرف، آن اقتداری که جمهوری اسلامی لایق آن است و انقلاب به ما وعده ی آن را داده برسیم، احتیاج داریم به اینکه در رفتار شخصی خودمان رعایتهای لازم را بکنیم؛ آن را حفظ کنیم؛ [این] نیاز ما است. (12/4/1395) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 220 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (157) 🌷 دست امام زمان (ع) شفاست اسماعیل بن عیسی هرقلی می گوید: هنگامی که در قریه هرقل (در عراق) زنـدگی می کردم، در ایام جوانی، زخمی به اندازه یک مشت انسان در ران چپم پیـدا شـد که در بهـار می ترکیـد و خون و چرك از آن می رفت و درد آن مرا از کارهـایم باز می داشت. روزي به حله آمدم و به خانه سـید بن طاووس، عالم شیعه رفتم و از نـاراحتی خود نزد او درد دل کردم و گفتم: می خواهم در شـهر، آن را معالجه کنم. سید، پزشکان حله را حاضر نمود و محل درد را معاینه کردند و گفتند: این زخم در بالاي رگ اکحـل قرار گرفتـه و معـالجه اش خطرنـاك اسـت. زیرا این جراحت را بایـد از ریشه بریـد. در این صورت رگ بریده می شود و او می میرد. سید به من فرمود: می خواهم به بغداد بروم. تو هم بیا! شاید پزشکان متخصصی باشند و معالجه ات کنند. وارد بغداد شدیم. سید در آنجا نیز پزشکان را خواست و محل زخم را دیدند. آنها نیز همان پاسخ پزشکان حله را داده بودند، لذا خیلی ناراحت شدم. گفتم حالا که به بغداد آمده ام، براي زیارت به سامرا می روم و از آنجا به وطن بازمی گردم. سـید این فکر را پسـندید و من اثاث خود را نزد سید گذاشتم و حرکت کردم. وارد سامرا شـدم. قبور امامان را زیارت کردم. آنگاه به سـرداب مقدّس امام زمان رفتم و پاسـی از شب را در سـرداب گذراندم و مناجات کردم و از خـدا و امامـان یاري طلبیـدم. تا روز پنـج شـنبه در سامراء مانـدم ، سـپس کنار دجله رفتم، و غسل کردم و لباس پاکیزه پوشیدم و ظرف آبی را که همراه داشتم پر کردم و بیرون آمدم که به زیارتگاه برگشته و یک بار دیگر نیز زیارت کنم. در آن حـال دیـدم چهـار نفر سواره از دروازه شـهر سـامرا بیرون می آینـد. چون در اطراف زیارتگـاه عـده اي از بزرگان عشایر زندگی می کردند، گمان کردم سواران از آنها هستند. وقتی به هم رسـیدیم، دیدم دو نفرشان جوان هسـتند. یکی از آنها تازه موي صورتش روییده است، و هر چهار نفر شمشـیري حمایل دارند. دیگري پیرمردي بود که نیزه در دست داشت، و نفر بعدي نقاب به صورت زده و قبایی روي شمشیر پوشـیده و گـوشه آن را از بغـل گذرانـده بود. پیرمرد نیزه دار در طرف راست من ایسـتاد، و آن دو جوان هم در طرف چپ ایستادند، و شخص قباپوش هم در وسط راه من قرار گرفت. به من سلام کردند. پاسخ دادم. شخص قباپوش به من گفت: تو فردا می خواهی نزد خویشانت بروي؟ گفتم: آري. گفت: بیا جلو، زخمی که تو را اذیت می کند، ببینم. من مایل نبودم که آنها با من تماس داشته باشند و با خود فکر می کردم اینها از عشایرند و از نجاست پرهیز ندارند و من هم تازه از آب بیرون آمده ام و لباسم هنوز تر است. با این حال نزد وي رفتم و او دستم را گرفت و به سوي خود کشید. خم شد و دستش را روي زخم گذاشت. آن را چنان فشار داد که دردم گرفت، سپس برگشت روي اسب قرار گرفت. آنگاه پیرمردِ نیزه به دست گفت: اسماعیل راحت شدي؟ من تعجب کردم که از کجا اسم مرا می داند. گفتم: من و شما ان شاء الله راحت و رستگار هستیم . پیر مرد گفت: این آقا، امام زمان است. من دویدم و رکابش را بوسیدم. امام حرکت کرد. من در کنارش می رفتم و التماس می کردم. امام فرمود: برگرد! عرض کردم: هرگز از شما جدا نمی شوم. فرمود: صلاح تو در این است که برگردي. و من سخنم را تکرار کردم: برنمی گردم. پیر مرد گفت: اسماعیل! حیا نمی کنی که امام دو بار به تو گفت برگرد و گوش نمی کنی؟ این سخن در من اثر کرد، ناچار ایستادم. امام چند قدم رفت. آنگاه متوجه من شد و فرمود: چون به بغداد رسیدي، حتماً منتصر، خلیفه عباسی تو را می طلبد و چیزي به تو می دهد ولی از او قبول مکن و به فرزندم سید بن طاووس بگو: نامه اي به علی بن عوض بنویسد و تو را سفارش کند و من به او می گویم هر چه خواستی به شما بدهد. سپس همه حرکت کردنـد و رفتنـد و من همچنان ایسـتاده به آنها نگاه می کردم تا از نظرم دور شدنـد، و من از جدایی آن حضرت بسیار تأسف خوردم. ساعتی همانجا نشستم. به حرم مطهر رفتم. خدّام حرم که مرا دیدند، گفتند: حالت دگرگون است. درد داری؟ گفتم: نه. گفتند: کسی با تو نزاع کرده؟ گفتم: نه. من از آنچه شـما می گویید، اطلاعی ندارم. ولی آیا سوارانی را که از اینجا گذشـتند، دیدید؟ گفتند: ایشان از بزرگان محل بودند. گفتم: از بزرگان نبودند. یکی از اینها امام زمان (ع) بود. گفتند: آن پیرمرد یا آن مرد قباپوش؟ گفتم: همان قباپوش. گفتند: زخمی که داشتی به او نشان دادي؟ گفتم: خود او بـا دست، آن را فشـار داد و مرا به درد آورد. پس از آن رانم را بـاز کردم دیـدم از آن زخم اثري نیست. ران دیگرم را نیز باز کردم اثري از زخم ندیدم. خدّام وقتی متوجه قضیه شدند به سوي من هجوم آوردند و لباسم را براي تبرك پاره پاره کردند ... 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 166 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ معیارهای شناخت معلم اخلاق 🌷امام حسن عسکري (ع) می فرماید: وقتی که دیدیـد شخصـی سـیماي نورانی و رفتار و گفتار زاهـدانه دارد و با تواضع و فروتنی راه می رود، مواظب باشـید شـما را گول نزند. چه بسیارند کسانی که عاجزند از این که از راه معمولی دنیا را به دست آورند، دین را دامی براي دنیایشان می کنند. آنها پیوسـته ظاهرساز بوده و عوام فریبند. آنها دسـتشان کوتاه و خرما بر نخیل است. تا دسـتشان نرسیده، پرهیزکارند. اگر دستشان به مال برسد، با چنگالهاي تیز به سویش خیز برمی دارند و آن را به سرعت می ربایند. اگر دیدیـد چنین انحرافی ندارد و دین را وسـیله دنیا قرار نداده و از مال پرهیز می نماید، باز هم مواظب باشـید شـما را نفریبد. چون خواسـته ها و تمایلات مردم گوناگون است. هر کس به یک چیزي شـهوت دارد. چه بسیارند کسانی که از مال اگر چه زیاد هم باشد، پرهیز می کنند. ولی دنبال شهوت دیگر یعنی رابطه با جنس مخالف می روند و گناهان شهوانی را مرتکب می شوند. اگر دیدید از این لحاظ هم منحرف نیست و دنبال رابطه با جنس مخالف نیست و دنبال شـهوتهاي نمی رود، باز هم مواظب باشـید که فریبتان ندهـد. از راه دیگر، او را آزمایش کنیـد، ببینید عقلش چگونه است. آیا درست کار می کند یا نه؟ بعضـی ها دنیاپرست و آدم شهوانی نیستند ولی عقل سالم و بینش درست ندارند. ضرر چنین انسانی بیشتر از منفعتش و خرابی او بیشتر از سازندگی وي خواهد بود. وقتی که دیدیـد، واقعـاً عقل و بینش درستی دارد و مسائل دینی و اجتماعی و زنـدگی را خوب می فهمـد، باز هم مواظب باشـید فریبتان ندهـد تا ببینیـد عقل او در مبارزه با هواي نفسـش چگونه است. آنجا که بر سـر دو راهی قرار می گیرد، چگونه است؟ آیا از عقل پیروي می کند یا از نفس؟ چنانچه از این لحاظ هم مشـکلی نداشـته باشد، باز هم گول نخورید و ببینید علاقه او به مقام و ریاست چه میزان است. ریاسـت پرست است یا نه؟ می خواهد به ریاست برسد از هر راهی که باشد یا نه؟ عده اي از مردم هسـتند که بسـیاري از خواسـته ها و شـهوات را سـرکوب کرده و کنار گذاشـته اند، ولی ریاست طلبند. ریاسـت طلبی نمی گذارد در جاده درست قدم بردارند. چنین آدمی، اگر ریاستش باقی بماند، هیچ باکی ندارد که هر چه از دینش برود. چنین کسانی زیانکار در دنیا و آخرتند و مورد غضب چهارده معصوم و غضب الهی هستند ... اما انسان کامل و مرد تمام عیار کسـی است که دلش دنبال اجرای فرمانهای الهی است و دینش را بر همه خواسـته هایش مقـدم می دارد و همه نیرویش صـرف جلب رضاي خدا می باشد. ذلت در راه دین را خوشتر از عزت در راه باطل می دانـد و می داند که تحمل سـختی هاي دنیا او را به نعمت ابدي بهشت می رساند و تأمین خوشی هاي ، زندگی او را به عذاب همیشگی دوزخ می کشاند. آري چنین انسانی، انسان کامل و مردي لایق است که بایـد به این گونه انسانی اقتدا نمود و او را الگوي زندگی قرار داد که به خدا می رساند و دعایش مقبول درگاه الهی است و درخواستش به ناامیدي نمی گراید. ✍️ خلاصه: معلم اخلاق کسی است که اوّلاً واجبات را انجام می دهد و حرامها را ترک می کند و ثانیاً مجتهد در قرآن و روایات اهل بیت است و ثالثاً دیگران را به انجام واجبات و ترک حرامها دعوت می کند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 161 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
منافقان را بشناسیم (6) 🌹 سخن خدا در قرآن: عدّه‌ای از انسانها هستند که به زبان می گویند: «ما هم مسلمان شده‌ایم و به روز قیامت و حسابرسی آن هم معتقدیم.» اما محمد! آنها نه مسلمان شده‌اند و نه زنده شدن پس از مرگ و حسابرسی قیامت را قبول دارند.* آنها با این دورویی به خیال خودشان خدا و مسلمانان را فریب می دهند؛ حال آنکه در واقع خودشان را گول می زنند و متوجّه این حقیقت نیستند.* این منافقانی که می خواهند خدا را گول بزنند، مرض عقلی دارند. خدا هم به خاطر این دورویی و کفر، مرضشان را بیشتر می کند و به خاطر دروغهایی که دائماً می گویند، عذابی زجرآور نصیبشان خواهد شد. 📖 و مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنينَ * يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ * في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ (بقره، 8 تا 10) آیه شماره 82 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ داستان کوتاه (158) 🌷 نقاط مثبت را ببینیم 🔹 حضـرت عیسـی (ع) همراه یارانش از محلی می گذشـتند، سگ مرده ای را دیدنـد که در گوشه اي افتاده و بوي گند و زننده اش همه جا را پر کرده بود. یاران حضرت گفتند: چقدر این سگ بد بو است! حضرت عیسی (ع) براي آنکه به آنها یاد بدهد که در کنار عیبها خوبیها را نیز ببینند فرمود: چقدر دندانهاي این سگ، سفید است. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 213 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ در نبرد با جبهه کفر، خدا در چه صورتی با ماست و پشتیبان ما؟ 🌷 امام خامنه ای: خدای متعال موسی و هارون را مأمور کرد که بروند به سراغ فرعون، خب خیلی کار عظیمی بود که دو نفر آدمِ تنها، بروند به مقابله و معارضه ی با یک قدرت عظیمِ آن روز؛ قدرت فرعونی یک قدرت بسیار عظیمی بود - از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، حتّی از لحاظ نفوذ در مردم، از لحاظ تأسیسات اداری ، که تفاصیلی دارد قدرت فرعونی - یک چیز عجیبی بود فرعون؛ یک قدرت مستبدِ فعّال مایشاء؛ با آن همه امکانات؛ خدای متعال دو نفر را مأمور می کند که بروید شما با این آدم معارضه کنید و مبارزه کنید. حضرت موسی عرض کرد پروردگارا! ممکن است برویم، ما را مثلاً بکشند، به قتل برسانند، کارمان نصفه کاره بماند - از کشتن نمیترسیدند، گفتند کار نصفه کاره می مانَد- قالَ لا تَخافا إِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرى ـ {خدا گفت} من با شما هستم. ببینید معیّت الهی این است: اِنَّنی مَعَکُما اَسْمَعُ وَ اَرىٰ. اینکه خدا می گوید «إِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا» -که من عرض می کنم اگر من و شما داشته باشیم خدا با ما است - این معیّت الهی و با ما بودنِ خدا، معنایش این است که می توان دو نفر آدم تنهایِ دست خالی را فرستاد به جنگ یک فرعون. (3/9/1395) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 221 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
7- Sahifeh.mp3
4.94M
🌷 شراب بهشتی 📖 صحیفه سجادیه صوتی 🤲 دعای هفتم 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen 🔸 www.sharabebeheshti.ir🔸02136602125
منافقان را بشناسیم (7) 🌹 سخن خدا در قرآن: وقتی به منافقان گفته می شود: «جامعه را به فساد نکشید»، می گویند: «ما فقط و فقط تنها دنبال .» * مسلمانان! به هوش باشید که این منافقان، همان مفسدانند؛ ولی خودشان هم نمی فهمند.* همچنین هنگامی که به اینها گفته می شود: «مثل بقیه مردم که مؤمن شده و مطیع دستورات واجب و حرامِ خدا شده‌اند، شما هم مؤمن باشید»، می گویند: «یعنی مثل این کم‌عقلهای عقب‌افتاده، مؤمن شویم؟» مسلمانان! به هوش باشید که کم‌عقل و عقب‌افتاده، خود اینها هستند؛ اما خودشان هم خبر ندارند. 📖 و إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ * وَ إِذا قيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ (بقره، 11 تا 13) آیه شماره 83 @mottagheen
✅ داستان کوتاه (159) 🌷 داود و حزقیل روزي حضرت داود (ع) از شهر بیرون آمد و به سوي کوهی حرکت نمود. در آن حال مشغول خواندن زبور بود. وقتی که زبور را می خواند، کوه و دشت و پرندگان و چرندگان با او هم آواز می شدند! داود به کوه رسـید. در بالاي کوه یکی از پیـامبران به نـام حزقیـل سـاکن بود، او از هم آهنگی سـنگ ها و کوه ها و حیوانات متوجه شد شخصی که می آید داودِ پیامبر است. داود از حزقیل اجازه خواست نزدش برود، او اجازه نداد. داود سخت گریست. خداوند به حزقیل وحی کرد به داود اجازه ملاقات بده و او را سرزنش مکن. حزقیل برخاست و دست داود را گرفت و بالاي کوه برد. داود (ع) گفت: اي حزقیل! آیا لحظه اي شده فکر گناه کنی؟ حزقیل گفت: نه. داود پرسید: هیچ دچار عجب و خودبینی شده اي؟ حزقیل گفت: نه! داود پرسید: هرگز دل به دنیا داده اي و از شهوت و لذتش خواسته اي؟ گفت: آري! گاهی چنین شده ام. پرسید: آنگاه که اندیشه ي دنیا به دلت راه یافت چه کردي؟ گفت: وقتی چنین شدم به این دره رفتم و عبرت گرفتم. حضـرت داود خود به آن دره رفت. در آنجـا تختی از آهن بود و جمجمه ي پوسـیده و اسـتخوان هـاي از میان رفته و لوحی از آهن که نوشته اي در آن بود. داود آن لوح را خواند. نوشته شده بود: من ازوي پسـر مسـلم هسـتم. هزار سال سـلطنت کردم. هزار شـهر ساختم. هزار دختر گرفتم. ولی در آخر، بستر من خاك شد و بالینم از سنگ و همنشین هایم کرمها و مار. هر کس از وضع من با خبر شد، فریب دنیا را نخورَد. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 206 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen