۱۰۶ مائده
✍مسلمانى به نام «ابن ابى ماريه» همراه دو مسيحى به نام هاى تميم و عدى كه برادر بودند، به سفر تجارى رفتند. مسلمان بيمار شد، #وصيّت_نامه اى نوشت و آن را ميان وسايل خود پنهان كرد و اموال خود را به آن دو مسيحى داد كه به وارثان بدهند. پس از مرگش، آن دو نفر در ميان اثاثيه ى او اجناس گرانبهايى ديده، و برداشتند، پس از مراجعت به مدينه، باقى آنها را به وارثان دادند. ورثه، وصيت نامه را در ميان وسايل ديدند كه صورت همه ى اثاثيه در آن ثبت شده بود. چون مطالبه كردند، آن دو مسيحى انكار كردند، شكايت را نزد #پيامبر بردند، در اين هنگام بود كه آيه ى فوق نازل شد. (207)
پيامبر از آن دو #سوگند گرفت و تبرئه شان كرد، ولى چون دروغشان از طريق نامه كشف شد، حضرت بار ديگر آن دو را احضار كرد. وارثان سوگند ياد كردند كه اجناس ديگرى هم بوده و آنها را پس گرفتند. (208)
- آستانه ى مرگ، آخرين فرصت براى وصيّت كردن است.
- هنگام وصيّت، مؤمن بايد دقّت هاى لازم را به كار بندد.
- مراعات حقوق مردم همه جا مهم است ومكان بردار نيست.
- سوگند، يكى از راه هاى شك زدايى است.
- تنها سوگند به نام «اللّه» ارزشمند و معتبر است.
- براى اداى حقّ از صحنه هاى مذهبى و ملكوتى و مكان ها و زمان هاى مقدّس كمك بگيريم. (209)
209) حضرت على عليه السلام به شخصى كه تقاضاى بيت المال (علاوه بر سهم عادى خود) داشت فرمود: روز جمعه نزد او آيد. سپس او را به نمازجمعه برد و جمعيّت را به او نشان داد و فرمود: معناى تقاضاى نابجاى تو سرقت از اموال اين مردم است. در اين صحنه مى بينيم كه حضرت از نماز و جمعيّت و جمعه براى تأثيرگذارى كلام نورانى خود بهره گرفته است.