eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
703 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
📣🌺📣🌺📣🌺📣🌺📣🌺📣 قابل توجه طلاب محترم مجتمع آموزش عالی قرآن و حدیث 🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆 با توجه به مصوبه شورای فرهنگی تربیتی، درس اخلاق مشترک مجتمع( هر سه مدرسه عالی ) بصورت 🌈حضوری🌈 💠 توسط استاد اخلاق، حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای همتیان برگزار خواهد شد. ✅زمان: شنبه 15 آبان، ساعت 11 ✅مکان:سالن قدس ‼️از آنجا که درس اخلاق، جزو برنامه های رسمی مجتمع میباشد؛ حضور در این جلسات توسط کارشناسان تربیتی مدارس ثبت میگردد. معاونت فرهنگی تربیتی از ارائه خدماتی همچون ❇️اردوها ❇️اسکان در زائرسرای ثقلین ❇️فعال فرهنگی ❇️ممتاز فرهنگی ❇️تعمم ❇️ تشکل ❇️ عبادات استیجاری و ... به غائبین این جلسات معذور است 🛑 معاونت فرهنگی تربیتی 🛑
درس اخلاق مجتمع آموزش عالی قرآن و حدیث توسط حجت الاسلام والمسلمین استاد همتیان هم اکنون با حضور پرشور طلاب عزیز در سالن قدس در حال برگزاری است
حضور ریاست محترم مجتمع، حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضایی اصفهانی در درس اخلاق
آیت الله تحریری. 13آبان1400.mp3
5.64M
🗂 درس اخلاق 🔊 آیت الله تحریری 🗓 13 آبان 1400 🕌 مسجد مجتمع امام خمینی(ره) 🌐 @arshivemosque
هدایت شده از قرآن و حدیث المصطفی
1️⃣ طلاب و استادان و کارکنان 🔻دفترچه راهنما شفاهی: https://eitaa.com/quran_miu/2287 🔻دفترچه راهنما کتبی: https://eitaa.com/quran_miu/2288 🔻ثبت نام(تا15آبان): http://quran.miu.ac.ir/page/reg27 🔻راهنمای ثبت نام: https://eitaa.com/quran_miu/2312 🔻دریافت منابع کتبی: http://quran.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=135&pageid=54711 🔻توضیحات رشته های ترتیل و تحقیق: https://eitaa.com/quran_miu/2301 نمونه صوتی رشته ها: تحقیق: https://eitaa.com/quran_miu/2306 ترتیل: https://eitaa.com/quran_miu/2300 دعاخوانی: https://eitaa.com/quran_miu/2297 اذان: https://eitaa.com/quran_miu/2296 ابتهال: https://eitaa.com/quran_miu/2315 همخوانی: https://eitaa.com/quran_miu/2298 🔻ارسال فایل ضبط شده طلاب و کارکنان و استادان: 🎙برادران: @quran_miu1 🎙خواهران: @quran_miu2 ———————— 2️⃣ خانواده های طلاب 🔻دفترچه راهنما: https://eitaa.com/quran_miu/2289 🔻ثبت نام(تا15آبان): http://quran.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=135&pageid=54729 🔻دریافت منابع: http://quran.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=135&pageid=54807 🔻ارسال فایل ضبط شده خانواده طلاب: 🎙برادران: @miu110 🎙خواهران: @miu135 ———————— 3️⃣ خانواده استادان و کارکنان 🔻دفترچه راهنما: https://eitaa.com/quran_miu/2290 🔻ثبت نام(تا15آبان): http://quran.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=135&pageid=54741 🔻دریافت منابع: http://quran.miu.ac.ir/index.aspx?siteid=135&pageid=54731 🔻ارسال فایل ضبط شده خانواده کارکنان و استادان: 🎙برادران: @quran_miu1 🎙خواهران: @quran_miu2 🆔 @Quran_MIU
دکتر رضایی 15 ابان.mp3
6.89M
🗂 قواعد قرآنی 🔊 حجةالاسلام‌والمسلمین دکتر رضائی 🗓 ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🕌 مسجد مجتمع امام خمینی(ره) 🌐 @arshivemosque
قواعد قران 16تفضل الهی و اقتضاء - Copy.ppt
773.6K
🗂 پاورپوینت قواعد قرآنی 📜 تفضل الهی و اقتضاء 🗓 ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🕌 مسجد مجتمع امام خمینی(ره) 🌐 @arshivemosque
دلنوشته ی یکی از شاگردان استاد: 🌹برای علیزاده‌ای که فرامرز بود از اسم کوچکش، کمتر کسی تشخیص می‌داد که استاد حوزه باشد... خودش هم به شوخی می‌گفت: پدرم، برای تک‌تک برادرهایم که سر و کاری با حوزه نداشتند، اسم‌های مذهبی گذاشته؛ فقط نمی‌دانم چرا برای من یکی که طلبه شدم، فیلش یاد اساطیر شاهنامه کرده است! او سوار درسش بود؛ ماهرترین و اتوکشیده‌ترین سواری که تا بحال دیده‌‌ام... ریشه افعال مغلق را سریعتر از جستجو در نرم‌افزار تحویل می‌داد و مفصل‌تر از کتاب‌های لغت، باب‌هایشان را تحلیل می‌کرد. با احاطه‌ای که روی حرف‌حرفِ کتابش داشت و با لحن گیرا و بدون لهجه‌اش، سمند علم صرف را چنان رام می‌راند که سخت‌ترین معتل‌ها و غریب‌ترین مزید‌ها، برای طلبه‌هایش حکم ضَرَبَ ضَرَبوا را پیدا می‌کردند. دوستانم بارها تعريف کرده‌اند که وقتی در سالن مدرسه راه می‌رفتند، با شنیدن طنین صدای علیزاده، ناخودآگاه سرعت قدم‌هایشان کم شده و چند لمحه‌ پشت در کلاسش، به یاد قدیم شاگردی کرده‌اند... از عکس‌هایش صدا می‌شنوم؛ صدای تیک تاک هفت صبح... با هفت صبح، میانه خوبی نداشتم! این ساعت، برایم تداعی روزهای مدرسه بود -دل‌کندن از خواب شیرین، پاشیدن آبِ‌سرد به صورت گرمی که هنوز خمار خواب بود؛ لقمه‌ای که مادرم با تشر و نیشگون در گلویم می‌چپاند و تلو خوردن سمت مدرسه...- با خودم عهد کرده بودم، هر وقت اختیاری به دستم آمد، دیگر کلاس‌ هفت صبح برندارم؛ بر هم نداشتم! تا به نحو۳ رسیدم... از میان نام چند استاد که ساعت کلاسشان بعد از نُه صبح بود جلوی نام فرامرز علیزاده، ساعت هفت حک شده بود؛ آن هم در تمام روزهای هفته... تکلیف روشن بود! بی‌درنگ تلاش کردم با هفت صبح ارتباط برقرار کنم! استاد بر خلاف اکثر طلبه‌هایش، آن‌قدر قبراق و با انرژی سرِکلاس حاضر می‌شد که انگار ساعت، ده هست! کاری نداشت چندتا طلبه در کلاس هستند؛ رأس ساعت هفت، بسم‌اللهِ درس را می‌گفت؛ بارها کلاس را فقط با حضور یک طلبه شروع می‌کرد! می‌گفت: وقت قیمت دارد، به خصوص اگر وقتِ درس باشد، نباید به‌خاطر دیرآمدن دیگران به انتظار و بطالت بگذرد. می‌گفت: اهل تفریح و تفرج هست، اما فقط در ایام تعطیل... می‌گفت: حتی وقتِ جراحی گوشش را طوری تنظیم کرده که لطمه‌ای به اوقات تدریسش نزند! او برای فوت عزیزانش هم بیشتر یک روز درس را تعطیل نکرده بود! با این حساب، طبیعی بود که تأخیر بیشتر از ده دقیقه سر کلاسش را غیبت رد کند یا در امتحان برای کسی‌که در طول ترم تلاشی نداشته ارفاقی قائل نشود. تمام سخت‌گیری‌هایش، مؤدبانه، منطقی و دوست‌داشتنی بود؛ حتی دلخورترین طلبه‌های آخر ترم هم، ته قلبشان قبول داشتند که‌ ایراد را باید در خودشان بیابند، نه در قوانین او... به همین خاطر بود که طلبه‌های قدیمی، فرامرز علیزاده را به عنوان "استاد سختگیر، اما خیلی‌خوب!" به طلاب تازه وارد توصیه می‌کردند. چند ترم که گذشت و دیگر صرف و نحوی در برنامه‌مان نبود، بیشتر از خلأ صرف و نحو، کمبود استادی را حس کردم که هدف از طلبه شدنم با دیدن او زنده شود... داشت سمت کلاس می‌رفت؛ گفتم: می‌دانم کلاستان شلوغ است، اما اگر اجازه بدهید، می‌خواهم دوباره در کلاس صرف بنشینم تا... حرفم را با یک کلمه قطع کرد: بیا. و راهش را سمت کلاس ادامه داد، تا درسش را سر ساعت شروع کند! با اتفاقاتی که در قم‌ برایش می‌افتاد شوخی می‌کرد، می‌گفت: آدم در قم زیاد غافلگیر می‌شود! مثلاً موقع رانندگی، سر تقاطع با وجود اینکه چپ و راست و عقب و جلو را چندبار دیده‌ای، تا اراده حرکت می‌کنی، یک موتوی از بالا روی ماشینت می‌افتد! قم، برایش غافلگیر کننده بود؛ حتی کرونایش... او که جای یک ماسک، دو ماسک می‌زد، درست مثل راننده‌ای بود که سر تقاطع همه جا را چندبار بررسی کرده، اما کرونا انگار، همان‌ موتوری بود که بی‌هوا فرود آمد... این آخرین باری بود که در قم غافلگیر شد و بعد برای همیشه به تهران رفت... او رفت، تا حالا هر طلبه تازه‌واردی درباره استاد خوب صرف و نحو از ما سوال کند، حسرتی عمیق قلبمان را چنگ بزند... از اسم کوچکش گفتم؛ از تنوعی که پدرش به خرج داده بود و او با مزاح از حکمت نامعلومش یاد می‌کرد... روز تشییعش در قم، از تعدد ملیت شاگردانی که زیر تابوتش را گرفته بودند، معلوم شد که چرا اسمش فرا مرز بوده... پ.ن۱: چهل روز گذشت؛ اما هنوز هم فعل ماضی بکار بردن برایش سخت است! پ.ن۲: لطفاً فاتحه‌ای مهمانش کنید. شاگرد کوچک استاد بزرگ مهدی کمیلی فر