هدایت شده از افق حوزه
☸ مردى به امام حسن (ع) عرض كرد: من از شيعيان شما هستم؛ حضرت فرمودند: اى بنده خدا! اگر از اوامر و نواهى ما اطاعت كنی، راست مى گويی؛ و اگر برخلاف اين باشی، بر گناهان خود اضافه نكن؛ و مدعى اين مقام عالى كه اهليت آن را نداری، مشو و مگو من از شيعيان شما مى باشم؛ بلکه بگو «من از دوستان و محبان شما هستم» و با دشمنان شما دشمنم؛ كه در اينجا خير خواهی ديد.
📚 بحارالانوار،65/156
🔰 @ofogh_howzah
هدایت شده از افق حوزه
☸ سه درس از امام حسن مجتبی (ع)
1⃣ پسر ایشان متولّد شده بود. عدهای برای عرض تبریک آمدند و گفتند: این اسب سوار (پهلوان) بر شما مبارک باد فرمود: این چه حرفی است؟ شاید او پیاده باشد (پهلوان نباشد) جابر عرض کرد: ای فرزند پیامبر! چطور تبریک بگوییم؟ فرمود: هرگاه خدا به شما پسری داد، در تبریک آن بگویید: «شَکرْتَ الْوَاهِبَ وَ بُورِک لَک فِی الْمَوْهُوبِ وَ بَلَغَ اللَّهُ بِهِ أَشُدَّهُ وَ رَزَقَک بِرَّهُ [1] شکر (خدای) بخشنده نصیبت باد بخشش (پروردگار) مبارکت باد خداوند او را به حد کمال رساند و تو را از خیرش بهرهمند سازد»
2⃣ در مورد فواید مسجد رفتن فرمود: «هر کسی پیوسته به مسجد رود، به یکی از هشت فایده میرسد: آیةً مُحْکمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداًوَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاًوَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةًوَ کلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدَیأَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًیوَ تَرْک الذُّنُوبِ حَیاءًأَوْ خَشْیةً [2] آیه محکمی از قرآن (که از آن بهرهمند شود)، دوست مؤمنی پیدا کند، علم تازهای فراگیرد، از رحمتی که در انتظارش بوده بهرهمند گردد، سخنی را بشنود که وسیله هدایت او شود، یا او را از گناه بازدارد، ترک گناه و معصیت به خاطر شرم و حیا، یا اینکه به خاطر خوف و خشیت از خدا گناه را ترک کند.»
3⃣ درباره دیدار با دوستان فرمود: «إِذَا لَقِی أَحَدُکمْ أَخَاهُ فَلْیقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِه [3] هرگاه یکی از شما برادر (مؤمن) خود را ملاقات کرد، جای نور پیشانی (محل سجده) او را ببوسد»
[1]. تحف العقول،، ص 235.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 236
🔰 @ofogh_howzah
هدایت شده از فرید ابراهیمی
روحانی و احمدی نژاد هردو اهل استان سمنانند.
اگر طرح انتقال آب دریای مازندران به سمنان بجای دولت فعلی در دولت قبل دنبال میشد؛ اصلاح طلبان همه مشکلات عالم از انقراض نسل دایناسورها تا سوراخ شدن لایه اُزن و آتش سوزی جنگل آمازون را به این طرح نسبت میدادند.
ولی حالا دارن سوت زنان رد میشن!
@faridebrahimi62
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 مردم تو کربلا حشد الشعبی رو محاصره کردن.
اگه این حماقت خطرناک نیست پس چیه؟
حشد الشعبی همونایی نبودن که تو جنگ داعش کنار مردم بودن، نامسشونو نجات دادن؟
یه سری از ملت عراق انگار دوست دارن بی نمک باشن. یبار با یزیدن یبارم با حماقتشون مقدمات حضور داعش و بعث.
✍️ آوین
🆘 @Roshangari_ir
- آقای شهردار! خیابونای تهران رو آب برد. چرا فکری نمیکنید؟
- ببینید ما تا حالا اسم خیابان مصدق و اتوبان آیت الله هاشمی رو درست کردیم.
- بزرگوار! میگم خیابونها رو آب گرفته!
- یه طرحی هم داریم برای خیابان خسرو آواز ایران شجریان
- آقا اسم چیه؟ میگم آب...
- ببینم، اسم استاد کیارستمی رو شنیدی؟ میخوای اسمشو بزاریم رو خیابونتون؟ محشره فیلماش ها. چند تا جایزه بین المللی برده!
@faridebrahimi62
✅بدن مطهر حضرت رسول اکرم(ص) سه روز بعد از رحلت ايشان به خاك سپرده شد.
امیرالمومنین علی(ع) با این اقدام واقعیتی را در تاریخ به یادگار نهاد و آن افشای نیم رخی از چهره کسانی بود که بانقاب تزویر، خود را اول مسلمان، یار غار و صحابی طراز اول و برجسته پیامبر(ص) معرفی کردند، اما در این شرائط جنازه مطهر پیامبر(ص) را سه روز رها می کنند و بر خلاف دستور پیامبر(ص)، به دنبال تثبیت خلافت شومی می روند که سالها برای آن برنامه ریخته اند.
ابن ابی الحدید معتزلی یکی از نویسندگان بزرگ اهل سنت در این خصوص می نویسد:
《باید گفت امام(ع) بدین خاطر بدن پیامبر(ص) را تا سه روز دفن ننمود تا به مردم بفهماند که دنیا آن چنان آنها را به خود مشغول نموده بود که تا سه روز حتی سراغ بدن پیامبر(ص) را نگرفتند. چرا که علی(ع) پس از جریان سقیفه برای رسوا کردن هیات حاکمه از هر راهی که می توانست کوتاهی نکرد.》
📚منبع:
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی، ج۱۳، ص۳۸
@Tarikhislam
✅حضرت علی(ع) همواره در این لحظات سرنوشت ساز جای خالی افرادی چون حمزه و جعفر را احساس می کردند و میفرمودند :
《أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ وَبَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ عَاجِزَیْنِ الْعَبَّاسِ وَعَقِیلٍ وَکَانَا قَرِیبَیِ الْعَهْدِ بِکُفْرٍ فَأَکْرَهُونِی وَقَهَرُونِی》
♦️حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته، من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان خوار؛ عباس و عقیل که تازه از کفر به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند.
《فَقُلْتُ[یا رسول الله(ص)] کَمَا قَالَ هَارُونُ لِأَخِیهِ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکادُوا یَقْتُلُونَنِی》
♦️آن گونه که هارون به برادرش گفت، به رسول اکرم(ص) گفتم :
ای برادر! همانا که این قوم مرا ناتوان ساختند و نزدیک بود مرا بکشند.
و بعدها بر فراز منبر می فرمود:
《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِما》
♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (اولی و دومی) به آن مقام (خلافت) كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند.
📚منابع:
۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۴۶۸
۳)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۱۹۰
۴)بیت الاحزان محدث قمی، ص۴۳۱
@Tarikhislam
✳️طبق روایات، امام علی(ع) منبر نمی رفتند، مگر اینکه در آخر کلام خویش، در حق خود می فرمودند:
《..مَا زِلْتُ مَظْلُومَاً..》
من همیشه مظلوم بودهام!
📚منبع:
کتاب مناقب آل أبی طالب(ع) ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۱۵
@Tarikhislam
پاسخ :
از جمله وقایعی که در اواخر عمر شریف حضرت رسول اکرم(ص) اتفاق افتاد، جریان حدیث قرطاس است، که به نقلی ۲۵صفر یا ۲۸صفر اتفاق افتاده است.(۱)
این حدیث در منابع اهل سنت نقل شده است از جمله در صحیح بخاری(۲) و صحیح مسلم(۳) که حدود هفده مرتبه با نقل های متفاوت در این دو صحیح ذکر شده است، که به صورت تواتر معنوی (اخبار گروهی به مطلبی خاص با خبرهای جداگانه اما دارای الفاظ مختلف ولی با مفاد و معنای واحد) آمده است.
و همچنین علمای شیعه نیز، آن را نقل کرده اند،
از جمله؛
🔹سُلیم بن قیس(از تابعین) در کتاب خود(۴) که مرحوم طبرسی در《الاحتجاج》(۵) وعلامه مجلسی در《بحارالانوار》(۶) این حدیث را از او نقل کرده اند.
🔹مرحوم شیخ مفید(قرن۴و۵) در کتب
《أوائل المقالات》(۷) و《الارشاد》(۸) و 《الامالی》(۹)
🔹مرحوم ابن شهر آشوب(قرن۵) در《مناقب آل ابی طالب(ع)》(۱۰)
🔹مرحوم سید بن طاووس(قرن۷) در《سعد السُعود》(۱۱)و《کشف المحجّه》(۱۲) و
《الطرائف》(۱۳)
🔹و از علمای قرن دهم نیز همچون مرحوم مقدس اردبیلی این روایت را نقل کرده اند.(۱۴)
♦️اما قبل از ورود به اصل بحث، جریان از اینجا شروع می شود که از واقعه ی غدیر تا رحلت رسول اکرم(ص) هفتاد روز طول کشیده است.
حضرت(ص) در این هفتاد روز دو ماموریت مهم دارد.
1⃣ابتدا خطر یهودیان را از سر مسلمانان دفع کند:
حضرت رسول اکرم(ص) وقتی وارد مدینه شدند، با یهودیان مدینه قرارداد صلح و دوستی امضاء کردند، و این قرار داد تا بعد از جنگ بدر ،پا برجا بود، ولی بعد از این جنگ، یهودیان که گویا انتظار داشتند که به زودی اسلام توسّط کافران نابود می شود، پیمان شکنی کردند.
پس حضرت(ع) در طی جنگهایی از قبیل بنی قینقاع، بنی النضیر، بنی قریظه، خیبر، تبوک و موته آنها را شکست داد و آنها تا حدودی عقب رانده شدند.
پس یهودیان که در اکثر جنگها شکست و یاعقب نشینی کرده بودند، اکنون دارای قوای منظّم و خطری برای اسلام محسوب می شدند.(۱۵)
2⃣یک بار دیگر جانشینی امام علی(ع) را، این بار به صورت مکتوب تصریح کند، تا در کنار ادله ی شفاهی یعنی غدیر، دلیلی محکم بر جانشینی مولا امیرالمومنین(ع) باشد.
🔷تحلیل این دو ماموریت:
🔸ماموریت اول فعلا برای پیامبر(ص) مقدور نبود، چون حضرت(ص) در ماههای حرام که نیمه دوم ماه ذی الحجه و محرم می باشد، قرار دارد!
پس حضرت(ع) باید تا اتمام ماه محرم صبر کند.
ادامه..👇
🔸ماموریت دوم حضرت(ص) نیز در سایه ماموریت اول مقدور نیست.
چون با وجود منافقین در مدینه، این امکان از حضرت(ص) سلب شده است، چون اینان درصدد مخالفت بر خواهند آمد و مانع کار خواهند شد.
پس حضرت(ص) باید ابتدا منافقین را به بهانه ی جنگ، از مدینه خارج کند.
پس حضرت(ص) تا پایان ماه محرم صبر کرد. تا اینکه ماه صفر فرا رسید.
اکنون از عمر حضرت(ص) ۲۸ روز باقی مانده است، چون حضرت(ص) به نقل مشهور در ۲۸ صفر از دنیا رفت.(۱۶)
پس حضرت(ص) به محض ورود ماه صفر دستور جهاد داد.
وفرماندهی سپاه را به اسامه بن زید بن حارثه که جوانی نوزده ساله بود، سپرد.
اما منافقین مدینه از رفتن با سپاه، خودداری کردند.
و دلیل نرفتن آنها در مرحله اول اعتراض به جوان بودن فرمانده بود.
پیامبر(ص) هنگامی که از سر باز زدن منافقین از رفتن به جهاد مطلع شدند، با همان حالت کسالتی که داشتند به مسجد آمدند و در طی خطبه ای کسانی را که از رفتن با سپاه اسامه خود داری می کنند، را لعن کرد وفرمودند:
《..جَهِّزُوا جَيشَ أُسامَة! لَعَنَ اللهُ مَن تَخَلَّفَ عَنه》
سپاه اسامه را مجهّز کنيد، خدا لعنت کند هر کس را که از سپاه اسامه تخلف کند.
پس آنان به اجبار پیامبر(ع) تا منطقه جُرف در نزدیکی مدینه پیش رفتند، و در آنجا اردو
زدند.(۱۷)
به ظاهر تا حدودی این ماموریت انجام شد و سپاه مخصوصا منافقین از مدینه خارج شدند.
حضرت(ص) افراد و اصحاب را که نام آنان در تاریخ هست را در منزل خود فرا خواند و فرمود:
《..إعطُونی بِکِتف و دَواة ،اکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا》
قلم و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید.(۱۸)
از درخواست پیامبر اکرم(ص) مشخص بود که ایشان قصد داشتند مطلب بسیار مهمی را مطرح کنند.
از طرفی طبق نقلی عُمر برای کسب خبر از سپاه جدا شد و خود را به نزد پیامبر(ص) رساند.
وقتی عمر این صحنه و درخواست پیامبر(ص) را دید، در آن حال عمر سراسیمه جلو آمد و با گفتن کلمات معناداری مانع آوردن آوردن قلم و دوات برای پیامبر اکرم(ص) شد!
و گفت:
(إِنَّ النَبیَّ(ص) قَد غَلَبَ عَلیه الْوَجَعُ وَ عِنْدَنَا کِتَابُ اللهِ حَسْبُنَا فَاخْتَلَفُوا وَ کَثُرَ اللَّغَطُ)
بیماری بر پیامبر(ع) غلبه کرده است. کتاب خدا در میان ما است و همان کافی است .
و در ادامه گفت:
(إنَّ الرَّجُل لَیَهجُر..)
این مرد هذیان می گوید!(۱۹)
طبق نقل تاریخ؛
《و مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ قَرِّبُوا یَکْتُبْ لَکُمُ النَّبِیّ(ص) کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَا قَالَ عُمَر!》
تعدادی از آنان می گفتند که کاغذ و قلم بیاورید تا نبی مکرم(ص) کتابت کنند و بعضی از آنان نیز گفتار عمر را تکرار کردند.
سپس پیامبر(ص) فرمود:
《..قُومُوا عَنّی..》
در این هنگام رسول خدا(ع) صورت مبارک از آنها برگرداندند و فرمودند :
برخیزید!
نزاع و سروصدا نزد من جایز نیست.
سپس همگی رفتند!(۲۰)
بعدها ابن عباس از آن روز با این جملات《یَوْمُ الْخَمیس وَ ما یَوْمُ الخَمیسِ! اِنّ الرَّزیَّة ما حالَ بَیْنَنا وَ بَیْنَ کتابِ رَسُولُ اللهِ(ص)》همواره آن روز را به روز مصیبت یاد می کرد.(۲۱)
عمر بن خطّاب بعدها به إبن عباس گفت :
می دانی چرا آن روز مانع از آوردن کاغذ و قلم شدم؟
چون می دانستم رسول خدا(ص) در آن وصیّت، می خواهد خلافت و إمامتِ خلقِ بعد از خود را با علی بن ابی طالب(ع) بیان و واگذار کند.
لذا مانع آوردن کاغذ و قلم شدم!!(۲۲)
از طرفی در این هنگام سپاه به مدینه بازگشت.
دلیل بر این مطلب اینکه یکی از کسانی که در غسل ودفن حضرت(ص) به امام علی(ع) کمک کرد، أسامة بن زید بود که فرماندهی سپاه را بر عهده داشت.(۲۳)
پس این ماموریت دوم که در سایه ماموریت اول صورت می گرفت، نا تمام ماند.
و این مهم به سرانجام نرسید، وپیامبر گرامی(ص) از دنیا رفت و نه سپاه به جنگ با یهود رفت ونه حدیث قرطاس عملی شد.
و این شرایط و وضع ناگوار، به امام علی(ع) واگذار شد.
📚منابع:
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۹۰
۲)صحیح بخاری، ج۶، باب مرض النّبی(ص) و وفاته، ص۱۲
۳)صحیح مسلم، ج۳، کتاب الوصیة، باب۵، ص ۱۲۵
۴)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۹۴
۵)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۲۳
۶)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۱ ،ص۴۲۵
۷)اوائل المقالات شیخ مفید، ص۴۰۶
۸)الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۴
۹)الأمالی شیخ مفید، ص۳۶
۱۰)مناقب آل أبی طالب(ع) ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۰۳
۱۱)سعد السُعود سید ابن طاووس، ص۲۶۶
۱۲)المحجّة لثمرة المهجة سید ابن طاووس، ص۶۵
۱۳)الطرائف سید ابن طاووس، ص۴۳۲
۱۴)مجمع الفائدة محقق أردبیلی، ج۳، ص۲۱۷
۱۵)مکاتیب الرسول(ص) میانجی، ج۳، ص۷۱۳
۱۶)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۹
۱۷)تاریخ طبری، ج۳، ص۶۸۱
۱۸)ملل ونحل شهرستانی، ج۱، ص۱۲۹
۱۹)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۹۳
۲۰)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۶، ص۲۷۷
۲۱)صحیح بخاری، ج۴، ص۶
۲۲)التحفة العسجدیة موئّدی، ص۱۴۴
۲۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۵۶۹
@Tarikhislam
🔴 لایک به چه قیمتی⁉️
⏫جناب آقای زائری که سالهاست با هم رفاقت داریم هر از چندگاهی در فضای رسانه ای اعجاب همگان را برمی انگیزد و دوستان را غمگین و دشمنان راخوشحال می کند.
یک روز با ابراهیم یزدی_پدر جد رابطه با آمریکا و ریشه همه فتنه های ۴۰ سال گذشته_عکس منتشر می کند و در سوگش نوحه سرایی...
مدتی با سلبریتی های آنچنانی قهقهه مستانه سر می دهد،
گاهی در برنامه تلویزیونی دختر محجبه را با خاک یکسان می کند تا پری موبلندها خوشحال بشوند،
گاهی به حجاب می تازد و گاهی....
گویا لامصب لایک اینقدر مهم است که همه چیز را می شود در ازائش فروخت!!!
💠الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا يَعْرِفَ قَدْرَه
( #نهج_البلاغه،خطبه ۱۰۳)
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خوانی
🆔 @mahdavi_arfae