هدایت شده از Bayat..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀بی علی اصل
🍃عبادت باطل است
🥀 بی علی هر کس
🍃بمیرد جاهل است
🥀بی علی تقوا
🍃گلی بی رنگ و بوست
🥀بندگی همچون
🍃نماز بی وضوست
▪️ایام ضربت خوردن
و شهادت یاور یتیمان 🖤
حضرت علی (ع) تسلیت باد. 🏴
🥀🍃
هدایت شده از سید رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹حرم امیرالمومنین علیه السلام در آستانه شبهای قدر و شهادت آن حضرت سیاهپوش شد
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
💠رمضان🍃
به پیچ نهایی اش، نزدیک می شود....
و لحظه های قدر از راه می رسند...
شب های قدر، فرصت میوه چینی اند...
و ما...
🍃 برداشت می کنیم، همه آنچه را که یکسال در زمین قلبمان، کاشته ايم، ...
🔹عمر یکساله ام را که برانداز میکنم، هیییچ نقطة روشنی، برای دریافت کرامتت نمی بینم...
اما...
💠 مهربانی یکساله تو را، که مرور می کنم..؛ دلم به لیلةالقدر این رمضان نیز، قرص می شود...
سالهاست که رسم میان من و تو، همین بوده است... ؛
🔹 من... یکسال...را خراب کرده ام...
و تو....سال بعد... را به نیکوترین تقدیر، نوشته ای...
🍃چه رازی است میان تو و اسم "رحمانت"..
که از هر چه بگذری، مهر پاشیدن بر بندگانت را، رها نمی کنی...؟
💠 سیاه دل تر از همیشه...
و شکسته تر از هر سال...
چشم براه لیلةالقدرت نشسته ام....
اما...یقین دارم... ؛
🍃که سهم عظیمی از "ع ش ق" را برایم، کنار گذاشته ای...
🍃 من، بی تو، تمام می شوم...؛ دلبرم....
💢دفتر تقدیرم را، از هر چه خالی می کنی، خیالی نیست....
🔹اما.... تقدیر مرا، از لمس وجودت...خالی مکن...
💢من...بدون تو.... یعنی...؛ تماااام
🍃تو..تنها ثروت قابل شمارش منی...خدا
و من...
به انتظار سهم بیشتری از تو، گوشه سفره رمضانت را، رها نکرده ام....
💠 رحمان...مگر جز مهر ... می داند...؟
لیلةالقدر مرا، به طوفانی از مهرت...تکان بده....
یا رحمان....یا رحمان... یا رحمان🤲
💙
هدایت شده از علی
➕حاج آقا مجتبی تهرانی می گفتند:
🥀
در شب های قدر
برای کسانی که
به شما بد کردند
بیشتر دعا کنید؛
این کار رنگی از الوهیت دارد
چرا که ما به خدا بد میکنیم
و او به ما خوبی میکند :)
هدایت شده از علی
✍ مرحوم احمد منشور میگفت با «برادرم موقر» در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم. خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتد و فرار میکردند. ظرفهای غذای ما را علی حده در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند(یعنی ظرفها نجس شده) تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر ما را توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند