🌱یکبار که دستم بند بود
چادرم را درآوردم
مادربزرگ گفت
چادری ، چادرش را از سر نمی کشد
گفتم دستم بند است
گفت پس با دندان بگیر
🍃سالها میگذرد
من چادرم را با چنگ و دندان سخت گرفته ام
دستم بند است..
میخواهم عالم را برای ظهورت به هم بریزم❤
#امام_زمان
🍀#بلاغ_مبین🍀
🇮🇷@mrmazdei🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی پدر رشوه بسوزه .
هدایت شده از علی
سلام علیکم احتراما به استحضار می رساند بر اساس ماموریت تعریف شود ازسوی سپاه ناحیه ساری دیدار با خانواده معظم شهیدان با سرپرستی برادر جناب سرهنگ علی محمدی و برادر بسیجی علی جدیدی خدمت آنها رسیدایم به ترتیب عکس شهید ملک آرای شهید لطفی شهید فقیه شهید سوادکوهی شهید علمداربا قرائت فاتحه ولوح تقدیر ازآنها تجلیل بعمل آمد برای شادی روح شهیدان صلوات