eitaa logo
نکات ناب استاد محمدرضا رنجبر - گلچین درسها
475 دنبال‌کننده
89 عکس
24 ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شما یک تکه آهن را بذار توی آتش/ سرخی و سوزندگی را از آتش گرفت- اگر از آتش جدا شود سرد و سیاه می شود. قصه ما هم قصه آهن و آتش است. هر توفیقی که داریم از خداست. هر سود و صرفه ای از خداست. و هر نقصی که داریم از خود ماست. این حقیقتی است که قرآن کریم در آیات گوناگون مورد تأکید قرار می دهد. حضرت ابراهیم فرمود: و اذا مرضت فهو یشفین / وقتی که بیمار می شوم او مرا شفا می بخشد (بیماری که نقص است به خودش نسبت می دهد و شفا که نعمت است به خودش نسبت می دهد.) در ماجرای خضر علیه السلام، عیب دار کردن کشتی را به اراده خودش نسبت می دهد (فآردت ان اعیبها) اما وقتی صحبت گنج شد، به خدا نسبت می دهد (فاراد ربک ...) در آیه 21 سوره یونس باد عاصف را به خدا نسبت نداد، و باد رحمت را به خدا نسبت می دهد. این نگاه چقدر آدمی را به خدا نزدیک می کند. - اذقنا الناس رحمة / ذوق یعنی چشیدن. یعنی خوردن اندکی از یک چیزی. رحمه در این آیه چون در مقابل ضر است، به معنای رفاه است. / (آنچه از راحتیها به شما می رسد چیزی نیست) (ناس یعنی همه مردم. خدا به همه حتی مشرکین رحمت می کند) مکر عربی با مکر فارسی فرق می کند (چاره اندیشی همراه با پنهانکاری) - ما رحمت چشاندیم / ضرر به آنها رسید (یعنی ما که نرساندیم! نتیجه کارهای خودشان است ) / این جهان کوه است و فعل ما ندا - سوی ما آید نداها را صدا - فعل تو که زاید از جان و تنت / هم‌چو فرزندت بگیرد دامنت این سخنهای چو مار و کژدمت / مار و کژدم گردد و گیرد دمت 🌼 آیه 22 یونس: عاصف: یعنی سرعت به همراه شدت سوار ماشین که شدی (هو الذی یسیرکم فی البر و البحر) لذا بگو: سبحان الذی سخر لنا هذا و ما کنا له مقرنین ریح طیبه در مقابل ریح عاصف است. 🌷آیه 23 یونس: همینهایی که در حال غرق شدن بودند و خدا را خالصانه میخواندند که خدایا اگر ما را نجات دهی بنده شاکر تو خواهیم بود، همینکه نجاتشان دادیم، یادشان می رود. (غافل از اینکه آدمی هر چه می کند به خود می کند. چه جایی که ظلم کند و چه عدالت بورز (من عمل صالحاً فلنفسه و من أساء فعلیها / هر چه کنی به خود کنی - گرهمه نیک و بد کنی مثل حفر کردن چاه نجاست یا غرس کردن نهال گل. (تعفن چاه نجاست و عطر گل قبل از هر کسی به آدمی می رسد) لذا فرموده (یا ایها الناس انما بغیکم علی انفسکم) ظلم می کنید تا چند صباحی متنع و برخوردار باشید (انما بغیکم علی انفسکم متاع الحیاة الدنیا) اما بدانید گذر پوست به دباغخانه می افتد (ثم الینا مرجعکم) این سخنهای چو مار و کژدمت / مار و کژدم می شود گیرد دمت 🌸 آیه 24 یونس: تمثیل محسوسی است برای زندگی دنیا دنیا مانند کشتزاری است. انسان دنیا مدار مثل دهقانی است که مزرعه خرمی دارد و سخت مست و غافل است. غافل از اینکه حوادث و آفات در کمیند، ممکن است لحظه ای با صاعقه ای همه یک جا دود و خاکستر شوند یا با سیلابی زدوده شوند. کنایه از اینکه دنیا سرای نا امنی است (هر دم ممکن است بساط عیش برچیده شود) در نتیجه (دل به دنیا در نبندد هوشیار) ترجمه: حکایت این دنیا مثل آبی است که از آسمان فرو می فرستیم و گیاه زمین با آن قاطی می شود (توی ریشه و ساقه و برگ می رود و جان می گیرد و خرم و شاداب می شود). تا اینکه زمین زینت خودش را از این رهگذر به دست می آورد و زیبا و تماشایی می شود. (و ظن اهلها انها قادرون علیها) / و مالکان آنها گمان می برند که قادرند و می توانند از محصولات آن زمین بهره مند و برخوردار شوند. اما یکباره فرمان ما شب یا روز فرا می رسد یا صاعقه و زلزله ای و ... ما همه آن زمین را درو شده قرار می دهیم (به وسیله سیل و صاعقه) به گونه ای که (کأن لم تغن بالامس) انگار اصلاً دیروز در چنین مکانی حضور نداشته. این چنین شرح می دهیم آیات خودمان را برای مردمانی که بیندیشند. خیلی تمثیل زیبایی است. زندگی مثل آب است، آبکی است. عاقل روی آب خانه بنا نمی کند. درست است چند صباحی ملکی و مزرعه ای و ... ولی به شبی بنده است. همانطور که خودت به تبی بندی! این جا دار السلام نیست. خانه ای نیست که از آفات سلامت باشید. دار السلام جای دیگری است. همانجایی که خدا ما را به آن میخواند (والله یدعوا الی دار السلام ) و آن خانه ای که سالم و سلام است از مرگ و بیماری و درد و مصیبت خستگی و وسوسه و ... و برای رسیدن به دار السلام هم راهی جز میانه روی نیست (و یهدی من یشاء الی صراط مستقیم (مستقیم یعنی میانه) نه چارچنگولی به دنیا می چسبیم و نه رهایش می کنیم (ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة ...)
199.mp3
7.62M
🔸 🔸 اول 🔸 اول 🔸 : ۱ تا ۳ 💠 محمد رضا رنجبر ✅ پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/1266548739Ca7e6c143fd
بشنو از نی چون حکایت می کند / از جدایی ها شکایت می کند بشنو یعنی بشو نی چون تهی است (از هوی و هوس) حرفهایش شنیدن دارد ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی
https://ganjoor.net/moulavi/shams/ghazalsh/sh1725/
تا وقتی از من دوری به ناله و فریاد در می آیی.
این شعر به درد موضوع دوست و همنشین میخوره
هدایت شده از محمدرضارنجبر(۳)قرآن
215.mp3
7.99M
🔹تفسیر قرآن کریم 🔸جلسه ۱ 🔸سوره حمد 🔸آیه ۱ 💠 محمد رضا رنجبر ✅ پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/1252327427Cf6e4f6dfc1
الآن علم ثابت کرده که اسم و لفظ اثر دارد. ماسارو ایموتو روی مولکولهای آب امتحان کرده و این را ثابت کرده و دنیا هم پذیرفته است. روی گلها هم امتحان کردند. قرآن با (اسم الله) شروع شد. غنچه تا غنچه است، عطر و بوی و رائحه ای ندارد. و آن جلوه و جلال و جمال و جاذبه را ندارد مگر اینکه شکفته شود و باز شود. غنچه چگونه باز می شود ؟ با نسیم (نسیمی کز بن آن کاکل آیو) قرآن هم با عمل شکفته می شود. سوره: سور به معنی دیوار (مثل دیوار چین) اگر قرآن هم گرد ما باشد ما هم شهر امنی خواهیم بود
آقای ماسارو ایموتو و اثر کلمات بر مولکولهای آب / او ثابت کرد که اسمها و کلمات اثر و انرژی دارند
شبی ابن عباس از امیر المؤمنین خواست که برایش از قرآن بفرماید. شب شد. حضرت پرسید قرآن با چه شروع می شود؟ گفت: فاتحة الکتاب فاتحه با چه؟ با بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم با چه؟ با بسم الله بسم الله با چه؟ بسم ب فرمود: امشب راجع به این باء صحبت می کنیم. حضرت تا فجر در مورد اسرار باء با ابن عباس صحبت فرمود و فرمود: لو زادنا اللیل لزد (اگر شب ادامه داشت، ادامه میدادیم) -یکی از حقوق فرزندان بر والدین حق اسم است. چرا نام با مسمی روی فرزندان نگذاریم؟! نامها اثر دارند. - امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: برای هر کاری بسم الله بگویید ( ای موسی اذکرنی علی کل حال)
قرآن فرمود: اسمها نیرو دارند. شما از اسم نیرو بگیرید. بسم الله یعنی: استعین علی اموری کلها بالله (یعنی کمک می گیرم در همه کارها از "اسم الله" نه از "الله" به کمک نام خدا!
هدایت شده از محمدرضارنجبر(۳)قرآن
🌸 وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ ۚ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ ۚ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا 🍀 پیامبر! با این جمله‌ها به تو آرامش دادیم: «خدا بر مردم مسلط است. آن نسل منافقانِ لعنت‌شده در قرآن که در ‌خواب هم نشانت دادیم، فقط مایۀ آزمایشِ مردم‌اند. جماعت لج‌باز را از عاقبت گردنکشی می‌ترسانیم؛ ولی هشدارهای ما فقط سرکشی‌شان را بیشتر می‌کند.» 🌸 وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا 🍀 وقتی به فرشتگان فرمان دادیم: «در برابر آدم سجده کنید» همه سجده کردند، جز ابلیس که متکبرانه گفت: «یعنی در مقابل کسی سجده کنم که از گِل آفریده‌ای‌؟!»
هدایت شده از محمدرضارنجبر(۳)قرآن
اسراء 22.mp3
12.63M
🌸 سخنرانی بمناسبت شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در مرکز اسلامی هامبورگ
مسگرها و قلم زنها، روی صفحاتی از جنس نقره و مس و برنج یا طلا با قلم، نقشهایی میزنند. اگر نقش ها روی برنامه نباشد آن ورق زشت میشود و طالب ندارد. اما اگر روی حساب و نقشه باشد قیمت پیدا می کند. این دنیا مثل میدان امام اصفهان و بازار مسگرهاست و ما هم قلمزنها، هر حرکتی که از ما صادر شود، نگاهی که میکنیم، فکری که میکنیم، هر خیال و اندیشه ای، دقیقاً حکایت همان ضربه ها را دارد که نقشی روی روح و جانمان ایجاد میکند. اگر اینها طبق نقشه نباشد (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) / بی حساب و کتاب ببینم و بشنوم و ... در بازار قیامت چنین جانی هیچ قیمتی ندارد ولی اگر طبق نقشه الهی باشد، طبق نقشه الهی حرف بزنیم (مایلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید)، و ... بعضیها آنقدر خوب نقش میزنند که خدا مشتری جان آنها میشود (ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم)/ شهدا طبق نقشه خدا زندگی کردند (شهید سلیمانی: تا شهید نباشی، شهید نمی شوی)
فلسفه نزول قرآن این است که ما نقشه داشته باشیم. / میخواهی حرف بزنی طبق نقشه من باشد. حرفت منکر نباشد (معروفا). حرف میزنی دروغ و تهمت نزن. فحش و ناسزا امنکر است، ناسزا نگو (حتی به دشمن امیر المؤمنین - انی اکره ان تکونوا سبابین)/ حرفت باید معروف باشد. میخواهی حرف بزنی؟ حرفا میسورا/ سخت نگیر، انعطاف داشته باش. کمان انعطاف دارد. چون انعطاف دارد تیر از دل کمان جهیده میشه و به هدف می نشیند. ما هم باید منعطف باشیم. از خدا که بالاتر نیستی! خدا گاهی از حرفش برگشته. در ماه رمضان احکامی داشت (زن و شوهری!! تا پایان ماه مبارک حرام بود) خدا دید برای مردم سخته، فرمود: حلال کردم (شب آزاد). نفرمود: اگر از حرفم برگشتم به خدائیم خدشه وارد می شود./ قولاً لینا (حریر وار، مخمل وار ) باران نرم، به دل زمین مینشیند، ولی اگر شلاقی بزند سیل می شود و خرابی به بار می آورد./ قولاً حسنا و ... (این نقشه سخن گفتن است)/ عامیانه اش این است: گز نکرده نبر. حریر عمرت را گز نکرده نبر. اول اندازه دنیا را بگیر بعد ببر، اندازه آخرت را بگیر بعد ببر. اندازه تن و روحت را بدان و بعد ببر. گز نکرده نبر. / صندوق صدقات نماد آخرت گرایی ماست. توش یه مشت پول خورد است. آخرتی که ما برای خودمان درست کردیم، صندوق صدقات است. آنچه خرج دنیا می کنیم را با آخرت مقایسه کنیم./ شب قدر یعنی شب تقدیر و اندازه گیری. اول گز کن بعد ببر.(این برنامه مناسب شب قدر می باشد)
عمر دنیا زودگذر است، چقدر ورزشکار در زمین بازی جان دادند. چقدر مجری موقع اجرا جان دادند. ما عمرمان را نمی دانیم (ما تدری نفس ماذا تکسب غدا) ولی قیامت بی نهایت است.
شکسپیر گفت: من اگر بخواهم برای بچه ام اسباب بازی بخرم، بادکنک برایش می خرم. او با بادکنک میفهمد هر چه سبکبارتر باشی بالاتر می روید. دوم اینکه: احتمال دارد آنچه دوست دارید بی دلیل از دستت برود.، یاد میگیرد چیزهایی که دوست دارد الکی بزرگش نکند، احتمال دارد بترکد و ... (جز خدا! که هر چه بزرگتر باشد تو راهم بزرگ می کند)
valeh (74).mp3
45.31M
مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد واله
مرحوم استاد واله از اساتید اخلاق مشهد هستند.
دوازده-سیزده سالم بود که یک شعری را از مرحوم ملااحمد نراقی حفظ کردم و تا حالا هم در ذهنم نگه داشتم، بعد دیدم که مرحوم نراقی این شعری را که گفته، براساس یک روایت است؛ ولی خیلی این روایت را زیبا شکل داده است. خلاصه‌اش این است: کلیم‌الله داشت در مصر به طور می‌رفت، یک پیرمرد 77-78 سالهٔ گبر و آتش‌پرست، در راه برای رفع خستگی نشسته بود که کلیم‌الله را دید، گفت: کجا می‌روی؟ گفت: کوه طور. آتش‌پرست بود، اما موسی به او نگفت به تو چه! انبیا با مردم خیلی زیبا حرف می‌زدند. کلیم، کجا می‌روی؟ طور! برای چه می‌روی؟ با خدا مناجات کنم! گفت: من چندتا پیغام دارم، به خدایت و نه به خدایم، خدا را قبول که نداشت! چندتا پیغام دارم، به خدایت می‌رسانی؟ گفت: آره بگو! گفت: صحبتت که با خدا تمام شد، به او بگو: گو فلان گوید که چندین گیرودار هست من را از خداییِ تو عار «عارم می‌شود که تو خدای من باشی، ننگ دارم!»؛ این یک پیغام بود. گر تو روزی می‌دهی، هرگز مده! من نخواهم روزی‌ات، منّت منه «هی اعلام نکن که بندگان، من روزی‌تان را می‌دهم، به یکی مثل من نمی‌خواهم روزی بدهی»؛ این هم یک پیغام، پیغام دیگر هم بگو من نمی‌خواهمت! زین سخن آمد دل موسی به جوش گفت با خود تا چه گوید، حقْ خموش گفت شایسته است که ما این حرف‌ها را به خدا نزنیم! رفت و راز و نیاز کرد، عشق‌بازی کرد، با پروردگار حال کرد، تمام شد و سرش را پایین انداخت تا برگردد. گفت حق کو آن پیام بنده‌ام؟ مگر آن بندهٔ من به تو سه‌تا پیغام نداده، پس چرا سکوت کرده‌ای؟ چرا نمی‌گویی؟ گفت موسی من از آن شرمنده‌ام! خطاب رسید: او منتظر جواب است، الآن که داری می‌روی، او را می‌بینی، به او بگو که اگر تو از من عار داری، من اصلاً از اینکه تو بندهٔ من باشی، عار ندارم و خوشم می‌آید که بنده دارم، آن هم تو هستی! گر نخواهی روزی‌ام من می‌دهم روزی‌ات از سفرهٔ فضل و کرم تو بگو که من روزی‌ات را نمی‌خواهم، من قطع نمی‌کنم و روزی‌ات را می‌دهم. من را نمی‌خواهی؟ من تو را می‌خواهم! به همهٔ ما دارد می‌گوید؛ حالا ما که از این فضولی‌ها نمی‌کنیم، اما با گناه فضولی می‌کنیم، با حرف نه! من را نمی‌خواهی؟ من تو را می‌خواهم! چون که موسی بازگشت از کوه طور طور نِی، بل قُلزُم ذَخّار نور به موسی گفت که پیام من را به خدا رساندی؟ گفت: من که نرساندم، خود خدا به من گفت برسان و من رساندم. گفت: چه گفت؟ گفت: این‌جور جواب داد: بود گمراهی ز ره افتاده پس آن جوابش بود آواز جرس «زنگ بیدارباش الهی زد و بیدارش کرد». سر به زیر انداخت لختی شرمگین «خب آدم خجالت می‌کشد که یک چیزهای دیگر گفته و یک چیزهای دیگری دارد در جواب می‌شنود»! آستین بر چشم و چشمش بر زمین سر برآورد آن گهی با چشمِ تر با دلی سوزان و قلبی پر شَرَر گفت ای موسی، دهانم دوختی از پشیمانی تو جانم سوختی! موسیا ایمانْ مرا بر یاد ده ای خدا پس جانِ من بر باد ده «موسی مسلمانم کن و اگر می‌بینی که مسلمان نمی‌شوم، مرگ من را برسان که دیگر بیشتر از این از تو خجالت نکشم».
گر بشکافند سر و پای من / جز تو نیابند در اعضای من
هدایت شده از محمدرضارنجبر(۳)قرآن
🌸 أُولَٰئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ۘ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ ۚ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَ 🍀 آن‌ها محال است با رفتار زشتشان حریف خدا در زمین شوند. در برابر خدا هیچ ‌کس‌وکاری ندارند و عذابشان دو برابر است. اگر بی‌دینی می‌کنند، برای این است که دیگر تحمل شنیدن ‌و دیدنِ آیه‌ها ‌و نشانه‌های ما را نداشتند! 🌸 أُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ 🍀 آن‌ها سرمایۀ عمرشان را از کف داده‌اند و در قیامت، بت‌های ساختگی‌شان از جلوی چشم آن‌ها غیبشان می‌زند! 🌸 لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ 🍀 بدون ‌شک، ورشکسته‌ترین مردم در آخرت، همان‌هایند! 🌸 إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ 🍀 در مقابل، کسانی که ایمان بیاورند و کارهای خوب بکنند و اطمینانشان به خدا باشد، بهشتی‌اند و آنجا ماندنی. 🌸 مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ 🍀 حال و روز این دو گروه مثل وضعیت کر و کور است در مقایسه با بینا و شنوا. حال و روزشان یکی است؟! پس چرا به‌خود نمی‌آیید؟! 🌸 وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ 🍀 نوح را برای راهنمایی قومش فرستادیم. به آن‌ها می‌گفت: «من برایتان هشداردهنده‌ای باصراحتم 🌸 أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ 🍀 که جز خدا را نپرستید. من می‌ترسم گرفتار عذابِ روزی زجرآور شوید!» 🌸 فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ 🍀 در جواب دعوتش، خواصِ بی‌دینِ جامعه گفتند: «از نظر ما، تو فقط بشری هستی مثل خودمان! این‌طور که ما می‌بینیم، از بین ما تنها مشتی پابرهنۀ زودباور دنبالت راه افتاده‌اند! تو و آن‌ها امتیازی که نسبت به ما ندارید، هیچ؛ تازه فکر می‌کنیم که همه‌تان دروغگویید!» 🌸 قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ 🍀 گفت: «‌مردم! اگر معجزه‌ای از طرف خدا داشته باشم و از طرف خودش به من حقایقی داده باشد که به‌دلیل بی‌بصیرتی بر شما مخفی مانده باشد، به‌نظرتان می‌توانیم به ‌پذیرفتنش مجبورتان کنیم؛ درحالی‌که به آن ‌حقایق میلی ندارید؟!