☘🍂☘🍂☘🍂☘🍂☘🍂☘🍂
⭕️ #حدیث_مهدوی
1⃣ پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
آدمی تعجّب می کند از وفور ایمان مردم آخرالزّمان که پیامبری را ندیدند و امام آسمانی را زیارت نکردند و تنها ایمان به سطوری می آورند که بر روی کتابهای باقیمانده از وحی و کلمات معصومین نقش بسته است.
2⃣پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
خداوند از بندة مؤمنش قول گرفته که سختی ها را در دنیا به جان بخرد آن گونه که نان آوران خانه از زیر دستان خود پیمان می گیرند که در غیبت او چهار چوب های مورد نظر را محترم دارند. هر چه به زمان ظهور نزدیکتر می شوید به افکار و اعمالتان پوشش تقیة بیشتری دهید.
منبع : کتاب بحارالانوار جلد 67
👉 @mtnsr2
🍂☘🍂☘🍂☘🍂☘🍂☘🍂☘
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️در اوج نا امیدی ظهور اتفاق می افتد
✨استاد پناهیان
✨استاد رائفی پور
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️در اوج نا امیدی ظهور اتفاق می افتد ✨استاد پناهیان ✨استاد رائفی پور 👉 @mtnsr2
✍تحولات منطقه رو برسی کنید اما هیچگاه مغلوب تحولات نشوید
انقلاب اسلامی کور گره هایی کور تر از تحولات امروزی را پشت سر گذاشته
اگر برخی از مسئولین را دیدید خیانت می کنند
⚡️اگر در فکرتان خطور کرد تمام کفار کمر به نابودی تان بسته اند
اگر حامیان بزرگ همچون روسیه ، دست از حمایت با شما کشیدند
اگر منافقان و سفاکان دیروز دوباره واق ، واق🐩 خود را از سر گرفتند
♻️خلاصه اگر فکر کردی در اقلیت هستی همه برای نابودی ات صف بسته اند
کمی تامل کن 👇👇
✍دوباره قرآنی نازل نخواهد شد
اما اگر با گوش جان بشنوید خداوند می فرماید:
❓آیا ما نبودیم شما وانقلاب شما را پیروز کردیم
❓آیا ما نبویم شما را از فتنه مسئولین خائن (بنی صدر و....)و منافقان رهایی بخشیدیم
❓آیا ما نبودیم خرمشهر و تک تک شهر هایتان را آزاد کردیم
❓آیا ما نبودیم شما را پیروز کردیم در حالی که همه دنیا کمر به نابودی تان بسته بودند
❓آیا ما نبودیم در ملتهب ترین منطقه دنیا ، شما را در امن ترین کشور دنیا قرار دادیم
❓آیا ما نبودیم انتخابهای بد تان را به سود شما تمام کردیم
❓آیا ما نبودیم کشوری که جنگ را برای شما ارمغان آورد مامن و آرامشگاه شما قرار دادیم
آری.......
💢آن روزی که مسئولینتان در آستانه جنگ با کل دنیا انحلال ارتش و تحویل وتخلیه تجهیزات نظامی را وقیهانه زمزمه می کردند
آن روزی که توان ساخت سیم خار دار نداشتیم ، اما امروز پیشرفته ترین پهباد دشمن را سالم بر زمین می نشانیم وامان دشمن را با موشکهایمان می بریم
💯فکر می کنید چه قدرتی جسم کوچک اما قوی انقلابتان را اینگونه تنومند و قوی کرده همان خداوند شما را از تنگناهای نا امیدی عبور می دهد
اگر دنیا از جن و انس ، با تو دشمنی کند ....
اگر پشتیبانت خداوند باشد همان تورا کافیست وبر همه آنها فارق خواهی آمد
به شرط آنکه از آرمانهای انقلابت دست نکشی
الحمدلله رهبری داریم که فرموده :
حرکت این انقلاب رو به جلو است و حتی لحظه ای خللی در حرکتش رخ نداده
ولایی باشید و پیروز
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️دوست شهیدت کیه؟ 🌷شهید #باکری 🌷شهید #همت 🌷شهید #بروجردی 🌷شهید #امینی 👈یا اینکه ...... 🌷شهید #ابراه
☘در ادامه طرح رفاقت با شهدا
🍃ودر ادامه معرفی شهید #محمد_هادی_ذوالفقاری
👉 @mtnsr2
⭕️ #پسرک_فلافل_فروش ۱
🍃 #ياحسين
ميگويند اگر ميخواهي شيعه واقعي آقا ابا عبدالله را بشناسي سه بار در مقابل او نام مقدس حسين را بر زبان جاري كنيد. خواهيد ديد كه محب و شيعه واقعي حالتش تغيير كرده و اشك در چشمانش حلقه ميزند.
شدت علاقه و محبت هادي به امام حسين وصف ناشدني بود. او از زماني كه خود را شناخت در راه سيد و سالار شهيدان قدم بر ميداشت.
هادي از بچگي در هيئتها کمک ميکرد. او در کنار ذکرهايي که هميشه بر لب داشت، نام ياحسين را تکرار ميکرد.
واقعاً نميشود ميزان محبت او را توصيف كرد. اين سالهاي آخر وقتي در برنامه هاي هيئت شركت ميكرد، حال و هواي همه تغيير ميكرد.
يادم هست چند نفر از كوچكترهاي هيئت مي پرسيدند: چرا وقتي آقا هادي در جلسات هيئت شركت ميكند، حال و هواي مجلس ما تغيير مي كند؟
ما هم مي گفتيم به خاطر اينكه او تازه از كربلا و نجف برگشته.
اما واقعيت چيز ديگري بود. محبت آقا ابا عبدالله با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود. او تا حدودي امام حسين را شناخته بود. براي همين وقتي نام مبارك آقا را در مقابل او مي بردند اختيار از كف ميداد.
وقتي صبح ها براي نماز به مسجد مي آمد. بعد از نماز صبح در گوشه اي از
مسجد به سجده ميرفت و در سجده كل زيارت عاشورا را قرائت ميكرد.
👉 @mtnsr2
🍃 #یاحسین ۲
هادي هر جا مي رفت براي هيئت امام حسين هزينه مي كرد. درباره هيئت رهروان شهدا كه نوجوانان مسجد بودند نيز هميشه جزء بانيان هزينه هاي هيئت بود.
زماني که هادي ساکن نجف بود، هر شب جمعه به کربلا مي رفت. در مدت حضور در کربلا از دوستانش جدا مي شد و خلوت عجيبي با مولای خود داشت.
خوب به ياد دارم که هادي از ميان همه شهداي كربلا به يك شهيد علاقه ويژه داشت. بعضي وقتها خودش را مثل آن شهيد ميدانست و جمله آن شهيد را تكرار مي كرد.
هادي مي گفت: من عاشق جُون، غلام آقا ابا عبدالله هستم. جُون در
روز عاشورا به آقا حرفهايي زد كه حرف دل من به مولا است.
او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه لياقت ندارد كه خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همين گونه ام. نه آدم درستي
هستم. نه...
در اين آخرين سفر هادي مطلبي را براي من گفت كه خيلي عجيب بود!
هادي مي گفت: يك بار در نجف تصميم گرفتم كه سه روز آب و غذا كمتر
ً بخورم يا اصلا نخورم تا ببينم مولای ما امام حسين در روز عاشورا چه حالي داشت.
اين كار را شروع كردم. روز سوم حال و روز من خيلي خراب شد. وقتي
خواستم از خانه بيرون بيايم ديدم چشمانم سياهي مي رود.
من همه جا را مثل دود ميديدم. آنقدر حال من بد شد كه نمي توانستم
روي پاي خودم بايستم.
از آن روز بيشتر از قبل مفهوم كربلا و تشنگي و امام حسين را ميفهمم.
👉 @mtnsr2
⭕️باهم برای جُون غلام امام حسین اشک بریزیم
شاید جُون سند غلامی ما را نزد امام حسین بِبَرد و دوباره بگوید گرچه بد بو بودم و غلام شما ، اما او برایم متاثر شد و اشک ریخت😭
سپس جون كه غلام آزاد شده ابوذر بود و غلام سياه چهره اى بود برای جنگ بيرون آمد. امام حسین علیه السلام به او فرمود: تو اینک آزادی. راه خويش را بگير و از اين سرزمين برو؛ تو براى آسايش و راحتى و تأمين زندگى و امنيّت، همراهى ما را برگزيدهاى، خود را در راه ما به سختی نینداز. جون پاسخ داد: من در روز خوشى كاسه ليس شما خاندان باشم و در روز سختى دست از يارى شما بردارم؟ بخدا قسم من خود می دانم كه بدبو و پست فطرت و سياه چهرهام! 😭اجازه دهيد تا بوى بهشت و نسيم دل انگيز آن بر من وزيدن كند تا هم پيكرم عطرآگين گردد و هم چهره تيره ام به سفيدى گرايد. نه به خدا دست از شما خاندان بر ندارم تا اين خون سياه من با خونهاى شما آميخته گردد سپس جنگ كرد تا شهيد شد. رضوان اللَّه عليه.
👉 @mtnsr2
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ احساسم بر این بود دلت هوای روضه جُون غلام سیاه امام حسین علیه السلام کرده
✨بسم الله اینم روضه جون غلام امام حسین
👉 @mrnsr2
Gomnam-Haftegi930516[06].mp3
6M
✍قرار ما به مدینه و غربت بقیع نبوده اما شاید روزی ما بوده ......
🌷پیش چشمم، نه ضریح، نه رواق
🌷در این مرقد، نه عَلَم، نه چراغ
🌷اینجا غوغا، نکنید نکنید
👉 @mtnsr2
⭕️پیش چشمم، نه ضریح، نه رواق
✨(غربت بقیع و مدینه)
🌷پیش چشمم، نه ضریح، نه رواق
🌷در این مرقد، نه عَلَم، نه چراغ
🌷اینجا غوغا، نکنید نکنید
🌷روضه برپا، نکنید نکنید
🌷دلِ من/ ز غم و عزا بسوز و دم مزن
🌷ز مدی نه مخوان و حرفی از حرم مزن
🌷من و پنجره ای، که شده قفسم
🌷چه شود که شبی، به حرم برسم
🌷(من و آه، من و غم، من و داغ حرم)
🌷چشمم خیره، به دری که نبود
🌷از آن کوچه، خبری که نبود
🌷بوی آتش، نرود ز مشام
🌷بر پهلویی، که شکسته سلام!
🌷چه بلا/ به سر مدینه آمده مگر؟
🌷که نماند/ ز گل علی نشانه ای دگر
🌷پر از آتش و آه، شده جان و دلم
🌷به خدا من از این، همه غم خجلم
🌷(من و آه، من و غم، من و داغ حرم)
🌷گر ماه من، ز سفر برسد
🌷شبهای غم، به سحر برسد
🌷ای منجیِ، همه غم زدگان
🌷آه العجل، ای امام زمان
🌷چه غمی/ همه کوچه کوچه ها گرفته اند
🌷تو بیا / که همه بهانه ی تو را گرفته اند
🌷به خودت برسان، منِ گم شده را
🌷که بُریدم از این، همه فاصله ها
🌷(الامان الامان، ای امام زمان)
☘شاعر: رضا یزدانی
👉 @mtnsr2