eitaa logo
مهدویت تا نابودی اسرائیل
1.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
61 فایل
🌷اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید 🍃امام خامنه ای(حفظه الله) نظرات و پیشنهادات @Mtnsrx ارتباط با ادمین جهت تبادل @fzz_135 لینک کانال مهدویت تا نابودی اسرائیل در ایتا http://eitaa.com/joinchat/1682636800Cc212ba55ee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 ✨شأن نزول: ♦براى این آیه، شأن نزول خاصى نقل شده و آن این که: قبل از اسلام، معمول بود بسیارى از مردم حجاز، دختران یتیم را به عنوان تکفّل و سرپرستى به خانه خود مى بردند، و بعد با آنها ازدواج کرده، اموال آنها را هم تملک مى کردند، و چون همه کار، دست آنها بود؛ حتى مهریه آنها را کمتر از معمول قرار مى دادند، و هنگامى که کمترین ناراحتى از آنها پیدا مى کردند، به آسانى آنها را رها مى ساختند و حاضر نبودند حتى به شکل یک همسر معمولى با آنها رفتار نمایند. آیه فوق در این زمینه نازل شد و به سرپرستان ایتام دستور داد در صورتى با دختران یتیم ازدواج کنند، که عدالت را به طور کامل درباره آنها رعایت نمایند، و در غیر این صورت از آنها چشم پوشى کرده و همسران خود را از زنان دیگر انتخاب نمایند. ✨تفسیر: به دنبال دستورى که در آیه سابق براى حفظ اموال یتیمان داده شد، در این آیه به یکى دیگر از حقوق آنها چنین اشاره مى شود و آن این که: اگر مى ترسید به هنگام ازدواج با دختران یتیم رعایت حق و عدالت را درباره حقوق زوجیت و اموال آنان ننمائید، از ازدواج با آنها چشم بپوشید و با زنان پاک دیگر ازدواج کنید. مورخ مشهور فرانسوى گوستاولوبون قانون تعدد زوجات اسلام را که به صورت محدود و مشروط است، یکى از مزایاى این آئین مى شمارد و به هنگام مقایسه آن با روابط آزاد و نامشروع مردان، با چند زن، در اروپا چنین مى نویسد: در غرب هم با وجود این که آب و هوا و وضع طبیعت هیچکدام ایجاب چنین رسمى (تعدد زوجات) نمى کند، با این حال وحدت همسر چیزى است که ما آن را فقط در کتاب هاى قانون مى بینیم! و الاّ گمان نمى کنم بشود انکار کرد که در معاشرت واقعى ما اثرى از این رسم نیست! راستى من متحیرم و نمى دانم تعدد زوجات مشروع و محدود شرق، از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد؟ بلکه من مى گویم که اولى از هر حیث از دومى بهتر و شایسته تر است. البته نمى توان انکار کرد، بعضى از مسلمان نماها بدون رعایت روح اسلامى این قانون، از آن سوء استفاده کرده و براى خود حرم سراهاى ننگینى بر پا نموده و به حقوق زنان و همسران خود تجاوز کرده اند. ♦ولى این عیب از قانون نیست و اعمال آنها را نباید به حساب دستورهاى اسلام گذاشت، کدام قانون خوبى است که افراد سودجو از آن، بهره بردارى نامشروع نکرده اند؟ تفسیر نمونه/ ذیل آیه 3 سوره نساء» 👉 @mtnsr2 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
⭕️ نام چند کتاب در قرآن کریم ذکر شده ⏳ ان شاءالله، پاسخ معمای قرآنی شب هنگام در کانال قرار داده می شود.. 👉 @mtnsr2
⭕️ ..☝️ 🌾چـرا فـقـط الـلـه “ ✅ زیرا الله متعال: بهتر از هرکس صدای ما را میشنود. { ...إِنَّهُ هُوَالسَّمِيعُ الْعَلِيمُ } « همانا او ( ) شنوای دانا است. » (فصلت/36) ” چـرا فـقـط الـلـه “ ✅ زیرا الله متعال: بسیار تواناست و بهتر از هرکس دیگری می تواند، خواسته ما را برآورده سازد. { ...وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ } « و او ( ) بر هر چيزى تواناست. » (ملک/1) ” چـرا فـقـط الـلـه ✅ زیرا الله متعال: از همه کس به ما نزدیکتر است. { ...نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد } « ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم » (ق/16) ” . چـرا فـقـط الـلـه “ زیرا الله متعال: از همه کس نسبت به ما مـهـربـانـتـر و بـخـشـنـده تـر است. { ...هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ } « او ( ) مهربانترین مهربانان ست » (یوسف/64) ”چـرا فـقـط الـلـه“ ✅ زیرا الله متعال خودش فرموده: { ...ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ... } « مرا بخوانید، تا شما را اجابت کنم » (غافر/60) 🔻 . . . پس بنابراین: . . ای برادر و خواهر مسلمان❗️ . . . الـلـه مـتـعـال از شـمـا مـی پـرسـد❓ . . . { أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ... } آیا الله برای بنده اش کافی نیست❓ . . . (زمر/36) 👉 @mtnsr2
⭕️داستان واقعی ⚡️هدایت⚡️ یه زنی میگفت: فهمیدم شوهرم با یه دختری تو فیس بوک پی ام بازی میکردن، دختره اسم خودشو گذاشته (پروانه طلایی) پی ام هاشونو چک کردم دیدم به همدیگه حرفهای قشنگ و عاشقانه میزنن و قرار ازدواج گذاشتن. شوهرم تو فیسبوک اسم خودشو گذاشته(پسر دنیا دیده) یه فکری تو سرم زد که ازش انتقام بگیرم، رفتم تو فیس بوک برای خودم یه پروفایل درست کردم و اسم خودمو گذاشتم(ابو القعقاع) تو پروفایلم کلی متن و فیلم های ترسناک درباره قتل و آتش زدن آدمها و گردن زدن گذاشتم و بعد یه متن برای شوهرم فرستادم نوشتم: این دختر که اسمش پروانه طلایی هست، زن منه و من از دار و دسته داعش هستم و از تو همه چی میدونم، اسمش و اسم مادرش و اسم همه خواهر برادراش و کجا ساکنه کجا کار میکنه رو بهش گفتم و بهش گفتم به خدا قسم اگر تو رو دوباره تو فیس بوک ببینم گردنتو در جا میزنم... خلاصه روز بعد دیدم صورتش سرخ و زرد شده و از خونه اصلا بیرون نمیرفت، فیس بوک، واتساپ، اینستاگرام و بقیه برنامه های چت رو حذف کرد و یه گوشی ساده خرید! هر چند لحظه میره و میاد تو هال خونمون و میگه اذان عصر کی میگن! خدا شاهده هدایتش کردم.😆 میگن شیطان دو ترم برای تمرین پیش این خانوم رفته. ماشاالله. 👉 @mtnsr2
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 ⭕️ صلى الله علیه وآله فرمودند: کار امام مهدى( ع) در حقوق به آنجا رسد که اگر در بُنِ دندان انسانى فردى دیگر نهاده باشد، آن را بازپس گرفته و (به صاحب حق) بر مى گرداند.♻️ یَبلُغُ مِن رَدِّ المَهدِىِّ المَظالِمَ حَتّى لَو کانَ تَحتَ ضِرسِ اِنسانٍ شَىءٌ اِنتَزَعَهُ حَتّى یَرُدَّهُ 📚ملاحم ابن طاووس ص ۶۸ ب ۱۳۹ عقد الدرر ص ۳۶ ب ۳ 👉 @mtnsr2 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
3⃣ قسمت سوم و 17⇔از آسیب‌های خانوادگی دوره آخرالزّمان، رحم، آشناگریزی و همسایه‌آزاری به شیوه‌های گوناگون است: "هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند... .18 ⇔همسایه به همسایه‌اش آزار و اذیّت می‌کند و کسی جلوگیری نمی‌کند. 19⇔ و همسایه را می‌بینی که همسایه‌اش را از ترس زبانش اکرام و احترام می‌کند." 20⇔ و آلودگی‌های اقتصادی در اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می‌رسد، خانواده‌ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوه‌خواری و گران‌فروشی غوطه‌ور می‌گردند: "هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاهبرداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می‌شود چنانچه گویی آن روز عمرش تباه شده است. 21⇔ و می‌بینی که زندگی مردم از کم‌فروشی و تقلّب تأمین می‌شود. 22⇔ در آن زمان ربا شایع می‌شود، کارها با رشوه انجام می‌یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می‌نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا میکند 👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
چگونه و با چه جملاتی به امام زمان توسل پیدا کنیم؟مشکل بزرگی دارم که میخواهم جواب بگیرم، لطفا اگر ذکری هست معرفی کنید. در زیارتهایی که مربوط به امام زمان(علیه السلام) است میتوان درخواست و حاجات را پس از زیارت مطرح کرد(۱).برآوردن شدن حاجت و درخواست از خداوند از طریق حجت الهی و توسل به حضرت ولیعصر(عجل الله) ممکن است که البته باید به موانع استحابت دعا نیز توجه داشت و در صدد رفع آن موانع تلاش کرد. برای ذکر توجه شما را به ذکری که در کتاب منهاج العارفین آمده جلب میکنم: توسل به حضرت بقیّه اللَّه ارواحنا فداه( یا صاحب الزّمان) هر کس همّی یا غمّی داشته باشد یا در شدّتی درماند هفتاد مرتبه بگوید : «یا اَللَّهُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَهُ یا صاحِبَ الزَّمانِ، أَدْرِکْنی وَلاتُهْلِکْنی 👉 @mtnsr2
آقا بیا .... ثابت کردند اینجا کوفه نیست 👉 @mtnsr2
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾 ⭕️ 🔶قسمت سی وپنجم 🔶 اواخر سال 1369 بود. ستاد تيپ دوم لشكر 25 كربال از خوزستان به بابل منتقل شد. ما هم به همراه نيروها به مازندران برگشتيم. سال 1370 قرار شد براي دوره آموزش چتربازی چند نفر از لشکر 25 به تهران اعزام شوند. بنا به توصيه فرمانده تيپ، من و سيد مجتبی و آقايان سعيدی و كارگر انتخاب شديم. كارها و هماهنگيها انجام شد. ما ديرتر از بقيه به تهران رسيديم. محل دوره در دانشكده علوم و فنون خاتم النبياء، كنار دانشگاه امام حسين علیه السلام بود. به محض ورود ما گفتند: شما بايد امتحان آمادگی جسمانی بدهيد. تمام نيروها قبلًا اين امتحان را داده بودند. برخی هم رد شده بودند و به شهر خودشان برگشته بودند. سيد گفت: اول وضو بگيريم، بعد برويم براي امتحان. در حين امتحان هم مرتب به ما روحیه ميداد. داد ميزد و ميگفت: ماشاءالله پيرمرد، ماشاءالله.البته اين تكه كلام سيد بود. هميشه دوستان را با لقب پيرمرد صدا ميكرد! و آسايشگاه ما جوانی بود كه تازه پاسدار شده بود. موهای بلند، ارشد دوره عينك دودی و آستين های بالازده او را از چهره یک پاسدار انقلاب دور كرده بود. نحوه برخورد ارشد هم بسيار زننده و زشت بود.عصرها همه برای فوتبال جمع ميشدند. اما ما را در جمع خودشان راه نميدادند. ميگفتند شما شماليها كه بازی بلد نيستيد! روز سوم سيد رفت توی زمين و گفت ما هم ميخواهيم تيم بدهيم. فقط يك بار با تيم قهرمان شما بازی ميكنيم.چند نفری به ما خندیدند. بعد قبول كردند. البته ما زياد بازی بلد نبوديم. اما ميدانستم فوتبال سيد مجتبی فوق العاده است. سيد پابرهنه شد! پاچه ها را بالا زد. بعد رفت توی زمين آسفالت! چند دقيقه بيشتر بازی نكرديم؛ چون وقت اذان بود رفتيم برای نماز. اما در همان زمان كم، سه گل زيبا توسط سيد به دروازه تيم مدعی وارد شد! سيد توپ را از جلوی دروازه ميگرفت. يك تنه همه را دريبل ميزد و جلو ميرفت. به قدری سيد مسلط بازی ميكرد كه تشويق همگان را در پي داشت.حضور سيد رنگ و بوی ديگری به دوره آموزشی، به خصوص به نماز جماعت و زيارت عاشورای دانشكده داده بود. يك شب سيد را ديدم كه با ارشد آسايشگاه صحبت ميكرد.ميگفت: ما اينجا آمده ايم كه با ياری خدا شاخ دشمن را بشكنيم. نه اينكه تو روی هم بايستيم و ...از فردا برخورد و رفتار ارشد خيلی تغيير كرد. نه فقط او که همه بچه های دوره عاشق سيد شده بودسید حتی روی مربیهای دوره هم تأثیر گذاشته بود. کلام آنها معنوی شده بود. هميشه در اطراف او پر از جوانانی بود كه از شهرستانهای مختلف آمده بودند. دوره آموزشی تمام شد. در حین دوره چند بار پرش انجام داده بودیم. اما آخرین پرش فرق ميکرد. این پرش از ارتفاع سه هزار پا بود. سوار بر هواپيماي سي ـ130 شديم. هواپيما به منطقه مردآباد كرج رسيد. همه ما چتر الكترونيكی داشتيم. حلقه چتر به ميله بالای سر ما در هواپيما متصل بود. با پرش ما خودبه خود چترباز ميشد. اما با این حال ترس بر بسیاری از بچه ها غلبه کرده بود. ايستادن در جلوی درب، دل و جرئت ميخواست. اولين نفری كه ميپريد ميتوانست به ديگران روحيه بدهد. برای همين سيد مجتبی جلوی در ايستاد، من هم نفر دوم بودم. سيد سه بار با صدای بلند فرياد زد: يازهرا سلام الله و بقيه نيروها تكرار كردند.بعد هم با فرمان مسئول دوره، به سمت پايين پريد. من هم بعد از او در جلوی در قرار گرفتم و با فرياد يازهرا سلام الله پريدم. و به ترتيب همين طور نفرات بعد. به محض پريدن چترم باز شد و آرام به سمت پايين آمدم. در ارتفاع سه هزار پا سكوت مطلق است. فقط از دور صدای موتور هواپیما می آمد. بنابراين اگر كسی فرياد بزند، صدايش كاملًا به گوش ميرسد. يك دفعه فريادهای پياپی يازهرا سلام الله توجه من را به سمت صدا جلب كرد! با كمی چرخيدن محل صدا را پيدا كردم. رنگ از چهره ام پريد. از ترس دهانم قفل شده بود! قلبم به تپش افتاد. چشمانم پر از اشک بود ...چتر سيد به هم گره خورده بود. او داشت با سرعت زياد به سمت رايزرهای پايين م آمد. اما در عين حال تلاش ميكرد چتر را باز كند. واقعًا ترسيده بودم. نميدانستم چه كار كنم. خيره خيره به سيد نگاه ميكردم. فريادهای غریبانه سيد، سكوت فضا را شكسته بود. هیچ کاری از دست هیچ کس برنمی آمد به جز خدا.همین طور به او نگاه ميکردم. برای سلامتی او نذر صلوات کردم. يكباره سيد با دو دست رايزرها را گرفت و به حالت شلاق به آنها كوبيد. درحاليكه فاصله كمی تا زمين مانده بود چتر سيد باز شد. سید آرام به زمين نشست. من هم نفسی به راحتی کشیدم. بعد از اين ماجرا با او صحبت كردم. ميگفت: من در آن لحظات آماده ملاقات با عزرائيل شده بودم! اما مادرم حضرت زهرا سلام الله عنایت كردند. 👉 @mtnsr2 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾