khamenei-eheyat.com_.mp3
3.01M
🔖منبر کوتاه 🔖
#رهبر_معظم_انقلاب
🔗شخصیت برجسته #حضرت_معصومه سلام الله علیها
♦️نقش حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در شهر قم و ایران
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
تجلی چهارده معصوم در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام.mp3
899.4K
🎵 منبر کوتاه 🔺
💠 موضوع: تجلی خاص از چهارده معصوم، در حرم #حضرت_معصومه علیهاالسلام
#استاد_میرباقری
🔸زمان: 2 دقیقه
#حضرت_فاطمه_معصومه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
بهترين دعاي سفره چيست؟
دعاى خاصى براى سفره از معصومين(ع) وارد نشده است. حمد و شكر خداوند را به جاى آوردن بعد از غذا مستحب است. خواندن اين دعا مرسوم است. گرچه دليلى براى آن و يا اين كه حتما اين دعا را بايد خواند وجود ندارد
«الحمد لله رب العالمين، هنيئا للآكلين و بركة للباذلين، زاد الله النعم، دفع الله النقم، بحرمة سيد العرب والعجم، اللهم تقبل هذا الاحسان من محسنها، بحرمة محمد و آل محمد و بحرمة سورة الفاتحة مع الصلوات».
همان گونه كه ذكر شد اين دعای سفره سندى ندارد و شما مىتوانيد دعاى ديگرى بخوانيد و يا حتى به فارسى دعا كنيد.
به چند نکته توجه نماييد :
1- از اموری که در روايات فراوان برآن تاکيد شده و از آداب مسلم غذا خوردن است، گفتن بسم الله در اول غذا والحمد الله در آخر آن است.
2- در روايت آمده است که وقتی سفره را پيش روی پيامبر اسلام(ص) می گشودند؛ اين دعا را می خواندند:
سُبحانًک اللهُِمَ ما اَحسَنَ ما َتبَتلينا
ُسبحانَک ما اَکثََرَ ما تُعطِينا
سُبحانَکَ ما َاکثَر ما تُعافِينا
اللهم َاوسِع عَلينا و عَلی الفُقَراءِ المُؤمِنينَ و الُمؤمِناتِ و المُسِلمينَ و المُسلِماتِ
حليه المتقين؛
در روایات وارد شده که قبل از غذا خوردن، بسم الله الرحمن الرحیم و در انتهای آن الحمد لله رب العالمین گفته شود. دعای خاصی در این باره وارد نشده؛ ولی در بین اهل علم و مؤمنان بعد از خوردن غذا، جملاتی را به صورت دعا (دعای سفره) ذکر میکنند که البته مضمون آن در روایات و دعاها هست. آن جملات این است:
الحمد لله ربّ العالمین هنیئاً للآکلین و برکةً للباذلین. الحمد لله الّذی یُطعِمُ و لا یُطْعَم و یَرزُقُ و لایُرْزَق، زاد الله النّعم، دَفْعَ الله النّقَم، بِحَقّ سیّد العرب و العجم. اللّهم تَقَبَّل حَسنات المُحسنین لا سیّما هذا الأحْسان من هذا المحسن؛اللّهمَ اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات الأحیاء منهم و الأموات لاسیّما اَمْواتَ الحاضرین، رَحِمَ اللّهُ من قَرَءَ الفاتِحَةَ مع الصَّلوات).
ودیگر دعاهای سفره
ِبسمِ اللّه اَلرَّحمنِ اَلرَحيم
اََلحَمدُلِّلهِ اَلَّذي يَخلُقُ وَلا يُخلَق؛وَيَرزُقُ وَلا يُرزَق؛ يُطعِمُ وَلا يُطعَم ؛
زادَاَللّهُ النَعَم َ؛دَفَعَ اَللّه اَلنَقَم ؛بِحَقِّ سَيِّدِالعَرَبِ وَاَلعَجَم ؛هَنيأً لِلا کِلينِ ؛
وَبَرَکةً لِلباذِلينِ ؛صِحََّةً لِلجالِسين ؛وَشَفاءً لِمَرضَي اَلمُومِنينَ وَاَلمومِنات ؛
وَسَلا مَةً لِسَفَرِاَلمُسافِرينِ ؛وَمَغفِرَةً لِاَمواتِ اَلحاضِرينِ ؛سيِّما اَمواتِ صاحِبِ اَلاطعِمَة وَاَلاشرِبة ؛اَللّهُمَّ طَيِّب تُرابَهُم وَيَسِّر حِسابَهُم وَاَحشُر هُم مَعَ اَلايمَة َ اَلمَعصومين عَلَيهِمُ الَسَّلام ؛اَللّهُمَّ اَجعَل قَبرَهُم رَوضَةَ مِن رِياضِ اَلجَنَّة وَلا تَجعَل قَبرَهُم حُفرَةِ مِن حُفَرِالنِيرانِ ؛بِحَقِّ القُرانِ وَ بِحَقِّ سورَةِ المُبارَکَةِ الفا تَحةَ وَالاِخلاصِ وَاَلصَّلَوات
هر کس در شب جمعه این دعا را ده مرتبه بخواند:
▫️در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته میشود
▫️هزار هزار سیئه محو میشود
▫️هزار هزار درجه در بهشت بالا میرود
▫️خدای متعال سه مرتبه فرماید که: خدای او نیستم اگر او را نیامرزم
▫️ و در درجه حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام باشد.
🔻آن دعا این است:
یا دائم الفضل على البریة
یا باسط الیدین بالعطیة
یا صاحب المواهب السنیة
صل على محمد و آله خیر الورى سجیة
و اغفر لنا یا ذا العلى فی هذه العشیة.
ای خدائی که احسانت بر بندگان دائمیست؛
ای خدائی که دستانت بر عطا باز است؛
ای دارنده بخششهای ابدی؛
درود فرست بر بهترین خلقت، محمد و آل محمد که دارای بهترین ارزشها هستند؛
و در این شب بر همه ما ببخشای، ای صاحب بزرگی.
💠💠
💠💠
🔸دعای عظیم الشأن در شب جمعه
علامه مجلسی فرمودند: شب جمعه مشغول مطالعه بودم. به این دعا رسیدم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها
وَ مِنَ الآخِرَة اِلی بَقائِها.
اَلْحَمْدُ للهِ عَلی کُلِّ نِعْمَة
اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه
وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ.
بعد یک هفته مجدد خواستم آنرا بخوانم. در حالت مکاشفه ندایی از ملائکه شنیدم که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم.
📚 نهج الفصاحه،صفحه ٣٢٢
📚 قصص العلماء،صفحه ٨٠٢
.
کوتاه ترین راه و نزدیک ترین مسیر برای بدست آوردن رضایت امام زمان علیه السلام چیست؟
✅ استاد الهی:
▫️گناه نکردن!
▫️ما اگر یاد گرفتیم گناه نکنیم، امام زمان علیه السلام در آن مقامی که هستند، ما را می پذیرند و از ما راضی هستند.
▫️و در این صورت است که کوتاه ترین راه را انتخاب کرده ایم.
نکاتی از شرح زیارت جامعه کبیره
برگرفته و تلخیص از کتاب ((ادب فنای مقربان آیت)) الله جوادی
عبارات شرح داده شده: خزّان العلم (خزانه داران علم)
🔰عيبة علمِه ( گنجينههاي علم او )
🔰منتهي الحلم ( غايت حلم و بردباري)
🔰دعوتم إلي سبيله بالحكمة و الموعظة الحسنة
🔰معادن حكمة الله
🔰أقمتم الصلوة
🔰مصابيح الدّجي : و چراغهاي [روشني بخش در] ظلمتها و تاريكيها
🔰نورِه
🔰فَالرّاغب عَنكُم مارِقٌ وَاللازِمُ لَكُم لاحِقٌ وَالمُقَصِّرُ في حَقِّكُم زاهِقٌ
💥بأسمه تعالی
💠 به اطلاع طلاب و مبلغین عزیز می رساند:
ثبت نام 🔹دوره بدو تبلیغ🔹 بر اساس
🖥 سامانه سماوات بوده و تمامی تلاش
بر این مهم است که بر اساس 📋لیست
ثبت نامی و ارسال آن به مرکز به جهت
تسهیل در امر طلاب این دوره در اوایل
♦️ نیمسال دوم♦️ در خود مدرسه
برگزار گردد.
🔰 لذا متقاضیان در صورت ثبت نام
منتظر اطلاع رسانی بعدی باشند.
✅ و در حال حاضر حدود 40 نفر ثبت
نام نموده اند.
با تشکر 👇👇👇👇👇
یادآوری👇
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
💠🔹
🔹قال الصادق علیه السلام:
🔸هر عصر پنجشنبه خداوند ملائکه ای را به سمت زمین نازل می کند که در دفاتری از نقره با قلمهایی از طلا ، صلوات های شما را مینویسند تا غروب جمعه.
🔹 إِذَا كَانَ يَوْمُ الْخَمِيسِ عِنْدَ الْعَصْرِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَةً مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ مَعَهَا صَحَائِفُ مِنْ فِضَّةٍ بِأَيْدِيهِمْ أَقْلَامٌ مِنْ ذَهَبٍ تَكْتُبُ الصَّلَاةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ إِلَى عِنْدِ غُرُوبِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ.
✅ شادی روح همه ی گذشتگان صلوات
⚜اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم⚜
🔸بحارالانوار ج 86 ص 362
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌺 از اساتید معزز و مبلغین محترم که با امعان نظر و دقت محتوای متقن را برای این کانال تبلیغی علمی ارسال می نمایند تشکر می گردد. اگر احیانا نامی برده نمی شود: اجرکم عند الله🌺
374-استاد انصاریان.mp3
2.16M
🔖منبر کوتاه 🔖
#استاد_انصاریان
#شفیعه_روز_جزا
🔹️برکات فراوان حضرت معصومه(س)
⏳مدت ۲ دقیقه
📥حجم ۲ مگابایت
#حضرت_معصومه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✳️ به نام خداوند متعال
ضمن تشکر از تمامی سروران و فعالان
گروه های مقدس تبلیغی و معرفتی
افتخار دارد که یکی از 🔸طرح ها و
ایده های 🔸نشر معارف و محتوای
متناسب به نحو فرا گیر را به اجمال
جهت استحضار و هم افزایی دوستان
معرفی نماید:
🔰 این طرح توسط 💥 صدیق و مبلغ
ارجمند جناب آقای حسین سلیمانی💥
ارائه و جهت اتقان آن مشورت های
مکرری با اساتید و دیگر دوستان انجام
شده و مدیر محترم و متولیان مربوطه
در مرکز شفاها در جریان بودند و رسما
طرح این عزیز جهت پیگیری و بررسی
1398/9/27به معاونت تبلیغ استان قم
ارسال گردید.
🌺ضمن تقدیر و با اجازه از ایشان 🌺👇👇
هم اکنون طرح فوق⬆️⬆️در مقیاس
مدرسه ای بین کانال وگروه های تبلیغی
مدرسه در جریان است.
نمونهای از یاوران خاصّ امام عصر - ارواحنا فداه -
مرحوم آیت اللَّه حاج شیخ مرتضی حائری(14) در یادداشتهای منابر خود، که توسط آیت اللَّه شبزندهدار در اختیار این حقیر قرار گرفت، فرمودهاند: مسلّم است که در این عصر حضرت خلیفة اللَّه اعظم، اعوان و انصاری دارند که در مواقع مقتضی به مصالح عباد و بندگان شایسته حق که صلاحیت تکمیل دارند، قیام میفرمایند.
سپس برای نمونه داستان دکتر شیخ را که فرموده یکی از داستانهای محکم و قابل استناد است به دو طریق صحیح: 1 - حاج سید عیسی جزایری از حاج عبّاس خان آصف، 2 - جناب عالم جلیل نبیل صالح آقای حاج شیخ محمّد صدوقی از حاج اکبرآقا ساکن مشهد مقدّس از دکتر شیخ ذکر نموده است و اضافه فرموده که تمام سلسله سند را حقیر دیدهام و میشناسم و همه آنان مردمان مورد اعتمادی بوده و میباشند.
آیت اللَّه حائریرحمه الله اصل داستان را از دکتر شیخ حسن خان عاملی نقل فرموده که خلاصه آن به شرح زیر است: دکتر شیخ گفت: در جنگ بین المللی اوّل که علی الظاهر از 1914 تا 1918 میلادی طول کشید دولت ایران بیطرف بود، ولی لشکری در اختیار مجلس شورای ملی بود که ژاندارمری نامیده میشد، این لشکر به تیپهای مختلف تقسیم شده بود و در مرزهای ایران به حفاظت میپرداخت، از جمله دو هزار نفر در کوههای ارومیه مستقر بودند تا از تجاوز روسها به ایران جلوگیری نمایند، و من جرّاح همین قسمت و تیپ دو هزار نفری بودم.
شبی در همان کوههای اطراف ارومیه به رسیدگی مجروحین اشتغال داشتم، دیدم دو نفر نعشی (تابوتی) را حمل میکنند که آن نعش از ترکه مانند سبد ساخته شده و مرد زندهای در آن خوابیده است، آن نعش را جلوی من گذاردند و همان مرد زنده از توی نعش با من صحبت کرد که تیری از طرف پشت قسمت راست وارد بدن شده از شما میخواهم که آن را در آورید.
من گفتم: این کار در شب مشکل است و وسایل لازم را ندارم.
آن مرد گفت: مگر چاقو و نخ و سوزن نداری. گفتم: چرا.
گفت: با چاقو پاره کن و پارگی را بخیه بزن.
گفتم: طاقت و تحمّل درد را نداری؟! گفت: طاقت دارم.
گفتم: میتوانی روی این سنگ بنشینی! گفت: آری.
او را روی سنگ نشاندند، پشت او به طرف من بود و روی او به طرف زمین بود، با چاقو قسمتی از پشت او را پاره کردم و تیر را درآوردم، دیدم اصلاً نالهای از او بلند نمیشود، تصور کردم که قلب او ایستاده و مرده است، خم شدم و به صورتش نگاه کردم دیدم زنده است و به ذکر الهی اشتغال دارد و زمین پیش روی او میدرخشد. خیلی تعجّب کردم. به کار خود ادامه دادم و پشت او را بخیه زدم و او را در چادر مخصوص خواباندم.
فردای آن روز که برای رسیدگی به وضع او و پانسمان به چادرش رفتم، به او گفتم: من از اینکه هیچ نالهای نکردی تعجّب نمودم، گفت: این طبیعی است، مگر نشنیدهای که مولی امیرالمؤمنینعلیه السلام تیر را در حال نماز از بدن مبارکش بیرون آوردند و ابداً اظهار تألّم و درد نفرمود، سرّش همین بود که توجّه او به طور کامل به سوی حقّ بود و متوجّه بدن خود نبود تا درد آن را حسّ نماید، احساس درد متوقّف بر توجّه است، بحمداللَّه این قدرت در من موجود است.
دکتر شیخ گفت: این مرد کُرد در نظرم خیلی بزرگ جلوه نمود، و در همان ایام دیدهبانان خبر دادند که لشکری از روسیه به طرف مرز ایران در حال حرکت است و این لشکر حدود سیهزار نفر میباشند. این خبر را رئیس تیپ دریافت کرده بود و به من اطّلاع داد و توصیه نمود کسی از آن مطّلع نشود تا بتوانیم به طور منظّم عقبنشینی کنیم. من این خبر را به کسی نگفتم مگر به همان مجروح، چون او را صاحب سرّ و مرد جلیلی یافته بودم. وی پس از شنیدن این خبر توجّهی کرد و گفت: آنان مراجعت میکنند و یا الساعة در حال مراجعت هستند (تردید از نویسنده این سطور است). من جریان را به رئیس تیپ گفتم، او گفت: ایشان مردمان دروغگویی هستند و حرفشان بیاساس است، چند ساعتی نگذشت دیدهبانان اطّلاع دادند که روسها برگشتند و به سوی مملکت خود رهسپار شدند.
من پس از مشاهده این دوچیز عجیب از آن مرد، به او گفتم: شما کیستید؟ گفت: ما چهار نفریم که از اعوان و یاران حضرت خلیفة اللَّه امام زمانعلیه السلام هستیم، یک نفر ما فعلاً در پاریس است و دیگری در مراکش و من مأمور این حدود هستم.
گفتم: شما که چنین قدرتی دارید، پس یک تصرفی بکنید که دولت روس به طور کلّی از بین برود. گفت: ما تا حدودی که نگذاریم کشور شیعه پامال اجنبیان شود دستور داریم که اعمال نفوذ کنیم و بیش از آن مجاز نیستیم.
گفتم: آیا شما میمیرید و آلات قتل در بدن شما مؤثّر است؟ گفت: آری، از این لحاظ ما کاملاً یک موجود عادّی هستیم، نهایت به محض آنکه ما مُردیم جانشین شخص متوفّی ازطرف ساحت مقدّس ولی اعظم تعیینمیشود تا کارها معطّل نماند.
گفتم: من به شما حقّ حیات دارم، شما باید در مقابل آن پاداشی به من بدهید. فرمود: شما که به مشهد بروید، من در آنجا شما را خواهم دید و حقّ شما را ا
دا میکنم إن شاء اللَّه.
من پس از مدّتی به مشهد رفتم و در دستگاه جان محمّدخان بودم(15) که با لشکر تهران در جنگ و ستیز بود و آن ایام آغاز شاهنشاهی یا هنگام سردار سپهی رضاخان به حساب میآمد، کار من در دستگاه جان محمّد خان جرّاحی بود. شبی به دنبال من فرستاد و گفت: به فلان پاسگاه که در چند کیلومتری شهر است، برو و مجروحین آنجا را پانسمان کن.
آن شب سرد و بارانی بود، درشکهای برای من گرفتند، من به تنهایی با لوازم جرّاحی روانه آن محل شدم، کسی در بیابان دیده نمیشد و هوا تاریک و سرد و بارانی بود، همان موقعی که درشکه در حال حرکت بود، دیدم هوا لطیف است و دو نفر در درشکه دیگری نشستهاند، یک نفر آنان همان کُرد است که من او را معالجه کردم، او با رفیق خود صحبت میکرد و میگفت: ایشان آقای دکتر شیخ است و حقّ حیات بر من دارد، وظیفه او این است که پس از رفتن به پاسگاه و انجام جرّاحی شبانه به شهر بازگردد، چون همین امشب لشکر از تهران میرسد و این پاسگاه را به توپ میبندند، باید از کار جان محمّدخان فاصله بگیرد و برکنار شود، چون او مغلوب و منکوب میگردد.
رفیقش به او گفت: پس این مطالب را به او بگو. گفت: او سخنان ما را میشنود. پس از این جریان دیدم وضع عوض شد، کسی در بیابان دیده نمیشود و چیزی جز باد و باران و سرما و سر و صدای شلاق که درشکهچی به اسبها میزند، احساس نمیشود. به درشکهچی گفتم: شما کسی را همین حالا ندیدی؟ گفت: کدام دیوانه در این حال به این بیابان میآید. من به گفته آن مرد عظیم کُرد عمل کردم، و همان طور شد که خبر داده بود.(16)