✍️روز قیـامت. . .
نیکے هایت را به محبوب ترین فرد زندگیت نخواهی داد. اما مجبور میشوی آنها را به کسی دهی که از او متنفر بودی چون
💥غیبتـش را کردی.
🌷از شیخ بهایی پرسیدند:
"سخت می گذرد" چه باید کرد؟
🔺گفت: خودت که می گویی
▫️سخت "مــــی گذرد"
▫️سخت که "نمی ماند"!
▫️پس خـــــــــدارا شکر که
▫️"می گذرد" و "نمــی ماند".
▫️امروزت خوب یا بد "گذشت"
▫️و فردا روز دیــــــــــگری است...
▫️قدری شادی با خود به خانه ببر...
▫️راه خانه ات را که یاد گرفت،
🔻فردا با پای خودش می آید
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت بیست و یک : معلم نمونه
✔️ راوی : عباس هادی
🔸ابراهيم ميگفت: اگر قرار است انقلاب پايدار بماند و نسلهاي بعدي هم #انقلابي باشند.
بايد در مدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كساني سپرده ميشود که شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند!
وقتي ميديد اشخاصي که اصلاً انقلابي نيستند، به عنوان #معلم به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد.
ميگفت: بهترين و زبده ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصاً دبيرستانها باشند!
🔸براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر!
اما به تنها چيزي که فکر نميکرد ماديات بود. ميگفت: #روزي را خدا ميرساند. #برکت پول مهم است.کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد.
به هر حال براي تدريس در دو مدرسه مشغول به کار شد. دبير #ورزش دبيرستان ابوريحان منطقه 14 ومعلم عربي در يکي از مدارس راهنمائي محروم منطقه 15 تهران. تدريس عربي #ابراهيم زياد طولاني نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتي نم يگفت که چرا به آن مدرسه نميرود! يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت:
تو رو خدا، شما که برادرآقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟!
کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول ميداد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد!
🔸آقاي #هادي نظرش اين بود که اينها بچه هاي منطقه محروم هستند. اکثراً سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد.
مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني.
🔸آقاي هادي از پيش ما رفت. بقيه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پرکرد.
حالا همه بچه ها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم.
همه از #اخلاق و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم،براي بسياري از دانش آموزان بيبضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتي من هم خبر نداشتم.
با ابراهيم صحبت کردم. حر ف هاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايده اي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود.
🔸ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود.
دانش آموزان هم که از پهلوانيها و قهرمانيهاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند.
درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند ابراهيم با ظاهري #آراسته وكت وشلوار به مدرسه مي آمد.
🔸چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح،از او معلمي کامل ساخته بود.در کلاسداري بسيار# قوي بود، به موقع ميخنديد. به موقع جَذَبه داشت.
زنگهاي #تفريح را به حياط مدرسه مي آمد.
اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود.
در آن زمان که جريانات سياسي فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد.
🔸فراموش نميكنم، تعدادي از بچه ها تحت تاثير گروههاي #سياسي قرار گرفته بودند. يك شب آنها را به مسجد دعوت كرد.
با حضور چند تن از دوستان انقلابي و مسلط به مسائل، جلسه پرسش و پاسخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچه ها جواب داده شد. وقتي جلسه آن شب به پايان رسيد ساعت دو نيمه شب بود!
🔸سال تحصيلي 59 - 58 آقاي هادي به عنوان دبير #نمونه انتخاب شد.
هر چند که سال اول و آخر تدريس او بود.اول مهر 59 حكم استخدامي ابراهيم برای منطقه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر كلاس برود.
درآن سال مشغوليتهاي ابراهيم بسيار زياد بود؛ تدريس در مدرسه، فعاليت در کميته، ورزش باستاني وكشتي، مسجد و مداحي در هيئت و حضور در بسياري از برنامه هاي انقلابي و...که براي انجام هر كدام از آ نها به چند نفر احتياج است!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
... لبیک یاحسین🌹🌹:
:
❣ازعالمی پرسیدند🌹
برای خوب بودن کدام روزبهتر است؟
عالم فرمود:
یک روزقبل ازمرگ
گفتند:
ولی مرگ راهیچکس نمیداند!
عالم فرمود:
پس هر روز زندگی راروزِآخرفکر کن و خوب باش شایدفردایی نباشد
🍃
🌺🍃
🔖
#وضع_معیشتی_مردم
شاه عباس صفوی از وزیرش پرسید: امسـال وضع معیشتی مـردم چگـونه است؟ وزیر گفت ؛ قربانتان گردم. به لطف #درایت شمـا ؛ وضع اقتصـادی مردم به حدی خـوب است که امسال تمام پینـه دوزان ؛ به سفـر حج رفتند
شـاه عبّاس غضب کرد و با عصبانیت سر وزیرش داد زد و گفت : تو عجب آدمی هستی! اگروضع معیشت مردم خوب بود که بایـد بجای پینه دوزان؛ تمام کفّاشـان به سفر #حج میرفتند
مـردم پول خـرید کفش نو نـدارند به همین دلیل هیبه کفششان پشت سر هـم وصله می زنند . به همیـن خاطر است کـه اوضـاع پینـه دوزان خـوب شده . سریع #تحقیق کـن و ببین که ایـراد کار کجا بـوده ؛ تا آن را اصلاح کنیم...
در حال حاضر هم که بعضی از داخل ماشین وضع معیشت مردم را مشاهد و شب ها خواب به چشمشان نمیرود
💠مکتب حاج قاسم💠
🔰آمد به خط فاطمیون
شب که شد،گفتیم لابد می رود یک جای دور از هیاهوی رزمنده ها استراحت کند.
کفش هایش را گذاشت زیر سرش، گوشه اتاق دراز کشید.
خودمون خجالت کشیدم؛اتاق را خلوت کردیم که چند ساعت استراحت کند.
#حاج_قاسم
#فقط_برای_خدا
@mwyfga
امام زمان (عج):
به شیعیان و دوستان مان بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب سلام الله علیها قسم دهند که فرج مرا نزدیک گردانند
.
💠الهم عجل لولیک الفرج بحق زینب الکبری💠
@mwyfga
🌙حی علی صلاة🌙 بشتابید به سوی رستگاری ✨
انسان بلاخره ممکن است آلودگی هایی پیدا کند.اگر به نماز پایبند باشید،این نورانیّت شما باقی خواهد ماند و گناه این فرصت را پیدا نمی کند که در جان شما نفوذ کند.من خواهش می کنم که به مساله نماز خیلی جدی نگاه کنید.🌙رهبرانقلاب🌙
‼️گناهت را کمتر کن، شاید بیاید!
🏝برای غیبت امام عصر علیهالسّلام عللی ذکر شده است. امّا یکی از مهمترین علل محروم ماندن جامعه و مردم از فیض حضور آن امام، همان گناه و معصیت مردم بوده است.
چون گناه موجبات خشم خداوند را فراهم میکند و خشم خداوند موجب میگردد که خداوند به مجازات گناه مردم آنها را از حضور امام محروم کند.
⏪ امام جواد علیهالسّلام در این باره فرمودهاند:
"إِذَا غَضِبَ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ"
" هنگامی که خداوند تبارک و تعالی بر آفریدههایش خشم کند، ما را از میانشان دور میسازد."
📚 کافی، ج1
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
#اسوه_حسنه
@mwyfga