حتما گوش کنید👆👆👆👆

🎥 واکنش سخنگوی سازمان فضایی ایران به منفجرشدن استارشیپ ایلان ماسک 🔸 دلیریان: 🔹این فیلم را ببینید، لحظه منفجر شدن استارشیپ است و بعد از آن صدای کف و سوت تماشاگران در فضا می‌پیچد 🔹از دیروز تا حالا، رسانه‌های غربی این شکست را پله‌ای برای موفقیت‌های آینده معرفی و هیچ انتقادی مطرح نکرده‌اند 🔹اما اگر ایران یک پرتاب ناموفق داشته باشد، رسانه‌های غربی چه میگویند؟ 🔹شکست در یک آزمون از دید محققین و متخصصین، غیرعادی نیست چراکه از نتایج حاصل از یک پرتاب ناموفق، برای اصلاح رویه‌ها و رفع معایب استفاده میکنند 🔹این مسئله در دنیا پذیرفته شده و رسانه‌های غربی همیشه برای غرب به این امر قائل‌اند اما درباره ایران طوری دیگری رفتار میکنند!

این یک کلیپ طنز نیست بلکه سرنوشت محتومی است برای مردمی که هویت مذهبی شون سست و متزلزل بشه. (ترکیه و برگزاری نماز عید فطر )

در سال هایی که در یک شرکت معروف تولید پوشاک مشغول به کار بودم، متوجه شدم که شرکت لباس هایی را که فروش نمی رود را دور می اندازد. فوری به رئیس شرکت مراجعه کردم و از او پرسیدم: چرا این محصولات را به جای انداختن در زباله ها، در میان کسانی که به لباس ها نیاز دارند، پخش نمی کنید؟‏ رئیس این گونه پاسخ داد: محصولات ما را فقط ثروتمندان می توانند بخرند. اگر این لباس ها را در تن فقرا ببینند، ناراحت می شوند. علاوه بر این ارزش معنوی شرکت هم پایین می آید و خلاصه اینکه ضرر خواهیم کرد.‏ آن روز فهمیدم که فقر به خاطر این نیست که فقرا را نمی توانیم سیر کنیم بلکه علت فقر این است که نمی توانیم ثروتمندان را سیر کنیم. ‎#چارلز_بوکوفسکی

کارکرد رفراندوم 🔹بسته تصویری مثبت۱۰۰ثانیه در تازه‌ترین شماره خود به بررسی بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان درباره رفراندوم در پاسخ به دیدگاه یکی از دانشجویان پرداخته است.

✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔆رشته‌ی کارها در طاعت و معصیت به هم پیوسته است. 🔻 اگر در طاعت گام اول برداشته شود، به دنبال آن توفیق برداشتنِ گام بعدی طاعت به انسان دست می‌دهد، و اگر در معصیت باشد گام دوم هم زمینه‌ی معصیت خواهد بود! 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص١۴

حکایتی زیبا مردی می خواست کاملا خدا را بشناسد . ابتدا به سراغ افراد و کتابهای مذهبی رفت ، اما هر چه جلوتر رفت گیج تر شد . افراد و کتاب های نوع دیگر را نیز امتحان کرد اما به جایی نرسید . خسته و نا امید راه دریا را در پیش گرفت کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پر کردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود . سطل پر و سر ریز می شد اما کودک همچنان آب می ریخت مرد پرسید : چه می کنی؟ کودک جواب داد : به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید اما ناگهان به اشتباه خود هم پی برد که می خواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود به کودک گفت : من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شده ایم