eitaa logo
منتظران ظهور
1.7هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
836 فایل
لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/3626500098Cc8859ed4b4 ادمین ♻️تاسیس : سال 1397 پایان : ظهور امام زمان عج♻ امام زمان(عج) خانه ی تک تک تان را زده ام ولی اثر از یاری ما در دلتان نیست که نیست😔
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 💖 نگارمن، بيا ڪہ ازسرشعف فداےقامتٺ ڪنم دو چشم را تمام لحظہ هاے من فداے يڪ تو بيا و پاڪ ڪن ز حدیث انتظار را ❤️ @mzohor ❤
🍃🌸اگر امروز مواظب لقمه غذایت نباشی! فردا مجبوری مواظب - حجاب دخترت - غیرت پسرت - حیای همسرت و ... باشی زیرا لُقمه حرام شروع کننده همه مصیبت هاست. 🌸🍃🌸 ❤️ @mzohor ❤️
🍃🌹 ✅فریاد رسی در قبـر شبلی نقل نموده است : من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟ گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی – خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟ گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم. 📚 آثار و برکات صلوات ص۱۳۱ ‌‌ ❤️ @mzohor ❤️
🌹🍃 🌟 یا بَقِیَّةَ اللَّهِ «عج» 🌟 🍃 ای چراغ همه ادوار کجایی آقا 🍥 ای دوای دل بیمار کجایی آقا 🍃 سالهای متمادی همه در حسرت تو 🍥 راز و سرّ همه اسرار کجایی آقا 🍃 روزها گم شده در پشت سر غیبت تو 🍥 روشنایی شب تار کجایی آقا 🍃 پدر منتظران، چشم به راهان توایم 🍥 پسر حیدر کرار کجایی آقا 🍃 خبری از خبر آمدنت بهتر نیست 🍥 ای تو صدر همه اخبار کجایی آقا 🍃 چقدر چشم به راهت شده ها منتظرند 🍥 حضرت لشکر انصار کجایی آقا 🌺الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِولِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج🌺 ❤️ @mzohor ❤️
➰🍁 دانستنیهـــــــاے مهــــــــدویت🍁➰ 🍁➰داستان زیبای ازدواج امام حسن عسکری(ع) با شاهزاده روم ➰🍁 🔶🔸اصل داستان از این قرار است که شخصی به نام «محمد بن بحر الشیبانی» نقل می‌کند: در سال 286 وارد کربلا شدم و قبر امام حسین(ع) را زیارت کردم و بعد هم به زیارت امام موسی بن جعفر(ع) رفتم. در آنجا حال معنوی بسیارخوشی داشتم وگریه می‌کردم. وقتی اشک‌های خود را پاک کردم، دیدم یک پیرمرد بسیار مسن و قامت‌خمیده‌ای دارد با کسی صحبت می‌کند. از بیانات او فهمیدم که انسان صاحب‌دلی است. 🔷🔹 نزد او رفتم و گفتم: من به دنبال شخص وارسته‌ای بودم که بتوانم از او علوم و معارف عمیق را دریافت کنم. 🔷🔹 شما می‌توانید این معارف را به من بدهید؟ آن پیرمرد می‌گوید: من از کجا به تو اطمینان پیدا کنم؟ او می‌گوید: من با خودم روایاتی- از اهل‌بیت(ع)- دارم. بعد هم روایات را به او نشان می‌دهد و آن پیرمرد به او اطمینان پیدا می‌کند. 🔶🔸آن پیرمرد داستانی از زندگی خودش را نقل می‌کند که در ارتباط با امام حسن عسکری(ع) بوده است. 🔷🔹داستان از این قرار بود که او مدت‌ها خدمت امام هادی(ع) می‌رسیده است. وامام هادی(ع)به ایشان احکامی را آموزش می‌دادند؛ از جمله، احکام خرید و فروش غلام و کنیز. و لذا او در این موضوع، خیلی وارد شده بود. 🔷🔹او می‌گوید: یک‌بار پاسی از شب گذشته بود که امام هادی(ع) مرا صدا زد. رفتم دیدم که فرزندشان امام حسن عسکری(ع) نیز حضور دارند و حضرت حکیمه خاتون(س) هم در پشت پرده، حاضر هستند. 🔷🔹حضرت به من فرمود: می‌خواهم یک مأموریتِ بسیار مهم و خطیر به تو بدهم. آیا حاضری این مأموریت را انجام دهی؟ گفتم: بله آقای من. حضرت به من فرمود: به بغداد برو. در آنجا با کشتی، یک ‌گروه از کنیزان را می‌آورند. وقتی آنها را آوردند، ابتدا جلو نمی‌روی. یک کنیزی در بین آنها هست که حجاب کاملی دارد، از پشت پردۀ نازکی که روی صورتش انداخته است، نگاه می‌کند. او حاضر نمی‌شود کسی او را بخرد. تو جلو می‌روی و نامۀ مرا ✉️به آن کنیز می‌دهی و او را با این مبلغی که در کیسه به تو می‌دهم، می‌خری و می‌آوری.💰 🔶🔸پیرمرد می‌گوید: من طبق آدرس و مشخصاتی که حضرت دادند، به بغداد رفتم. دیدم یک کشتی آمد⛴ و در آن عده‌ای از کنیزان را آورده‌اند که نتیجۀ یکی از درگیری‌های مسلمانان با رومیان در سرحدات بود. ⚔ 👌همان‌طور که امام هادی(ع) فرموده بود دیگران آمدند و کنیزان را خریدند ولی این خانم با ابراز نارحتی، اجازه نمی‌دادکسی او رابخرد. آن خانم می‌گفت: باید یک کسی که قلبم به دین و ایمانش آرام می‌شود، بیاید و مرا بخرد تا من حاضر شوم با او همراه شوم.💓 👳پیرمرد می‌گوید: وقتی کار به اینجا رسید، من نامۀ ✉️امام هادی(ع) را به کسی که فروشندۀ برده‌ها بود، دادم و گفتم این نامه را به آن خانم(کنیز) بده. آن خانم وقتی نامه را دید، صدای گریه‌اش بلند شد و نامه را روی چشمان خود قرار داد و بعد گفت: من با این کسی که نامه را آورده است، همراهی خواهم کرد. من هم مبلغ را به فروشنده دادم و ایشان را آوردم.😊 💐حضرت نرگس خاتون در راه، داستان خودش را برای آن پیرمرد بازگو می‌کند و می‌فرماید: من ازنوادگان شمعون، وصیّ حضرت عیسی(ع) هستم. و از بستگان پادشاه روم هستم. 13 ساله بودم که پادشاه روم می‌خواست مرا به ازدواج برادرزادۀ خودش درآورد. صحن و سرای مجللی را ترتیب داده بودند و آزین بسته بودند که این مراسم ازدواج برگزار شود.🎉🎊 📘 وقتی می‌خواستند اذکار مربوط به عقد را از کتاب‌های مقدس خودشان بخوانند، ناگهان تمام صلیب‌ها و تزئینات فروریخت و لذا آنها گفتند که این ازدواج نحوست دارد و نباید صورت بگیرد.❌ 👑 بالاخره آن پادشاه نیز این وضعیت را به فال بد می‌گیرد و ازدواج به‌هم می‌خورد. من یک‌شب، حضرت عیسی(ع) و جدّ خودم حضرت شمعون را در خواب دیدم و شخصی را دیدم که نزد حضرت عیسی(ع) آمد و عیسی(ع) تمام‌قامت بلند شد و به ایشان احترام گذاشت و من متوجه شدم آن شخص بزرگوار، حضرت محمد(ص) است. پیامبر اکرم(ص) در آن جلسه به عیسی(ع) می‌فرماید: می‌خواهم از نوۀ شمعون وصیّ شما برای نوۀ وصیّ خودم خواستگاری کنم. و من در آن جلسه حضرت امام حسن عسکری(ع)را دیدم و در همان عالم رؤیا، شیفتۀ ایشان شدم.💞 📖ماجرای اسارت حضرت نرگس خاتون هم این‌طور بود که در جریان یک نبرد بین مسلمانان و رومیان، ایشان جزء همراهان پادشاه بودند و بعد از اینکه لشکر روم شکست می‌خورد، ایشان که با لباس مبدّل در جمع کنیزان قرار گرفته بود، به اسارت در می‌آید و به همراه سایر کنیزان با یک کشتی به سمت بغداد فرستاده می‌شود. آن پیرمرد هم که از طرف امام هادی(ع) مأمور شده بود حضرت نرگس خاتون را به منزل امام هادی(ع) می‌برد و حضرت حکیمه خاتون(خواهر امام هادی(ع)) اولین کسی بود که ایشان را در آغوش کشید. ➖➖➖➖➖➖➖➖ @mzohor
🍃❤️🍃💞🍃❤️🍃💞🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃💞 ❤️ ❣پيامبر اکرم صلّی الله عليه و آله فرمودند: و المَرْاةُ اذا خَرَجَتْ من بابِ دارِها مُتَزَيِّنَةً مُتَعَطِّرَةً و الزّوجُ بذلِكَ راضٍ يُبني لِزَوجِها بكُلّ قَدَمٍ بيتٌ في النّار. 🔥زن اگر از خانه خودش با آرايش و زينت و معطر خارج شود و شوهرش به اين كار او راضی باشد، به هر قدمی كه آن زن بر می دارد برای شوهرش خانه ای در جهنم بنا می گردد. ❤️ @mzohor ❤️
👌تشخیص دادن مؤمن از منافق ... ◾️تشخیص مؤمن از منافق در کلام مولا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما / مؤمن باشیم ... 🔸در عَمَل مؤمن یقین دیده می شود و در عَمَل منافق شَک [1] 🔸سپاسگزاری مؤمن در کردارش آشکار می شود ، سپاسگزاری منافق از زبانش فراتر نمی رود[2] 🔸مؤمن ، باحیا ، بی نیاز ، باوقار و پرهیزگار است ؛ منافق ، بی شرم ، کودن ، چاپلوس و بدبخت[3] 🔸مؤمن در گرفتاری صبور است ، و منافق در گرفتاری بی تاب [4] 🔸مؤمن زود خوشنود و دیر ناراحت می شود ؛ منافق زود ناراحت و دیر خشنود ❤️ @mzohor ❤️
⁉️آقا چکار کنیم خدای متعال دوستمون داشته باشه؟!؟! رو خدمتتون عرض کنم☺️👇👇 ♻️احب الله مَن احب حسیناً♻️ 💖هرکسی حسین رو دوست داشته باشه خدا دوستش داره💖. پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلّم فرمودند هااا👆👆 ✨✔️👆 ❤️ @mzohor ❤️
🌹شب خوبی براتون آرزو دارم🌹 ﷽﷽﷽﷽﷽﷽ شب همه دوستان بخیر... یاعلی......🌹 💚خواب مہدی (عج) را ببینید شب بخیر✋ 💚بوسہ از پایش بچینید شب بخیر✋ 💚خواب زهرا(س)را ببینید شب بخیر✋ 💚هدیه از مادر بگیرید شب بخیر✋ 💚شبتون مهدوی ،دمتون حسینی، نفستون حیدری... ❤️ @mzohor ❤️
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸 🍃 اولین ســـــلام صبــحگاهی تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج ❤️ @mzohor ❤️
💎می شود روزی بگویند: 💞صدای پای اربابم می آید ✨حدیث قصه نابم می آید 💞جهان را نو کنید از سمت مغرب ✨عزیز قلب بی تابم مے آید 🕊أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیک ألْفَرَج الساعه🕊 ❤️ @mzohor ❤️
🍃🌸 🌸 لبـاس ها نـازک و محـرک نپـوشید!! 🌸 خواهر زن به داماد نامحرم است. اما بعضی ازدواج می کنند خواهر زن بدون حجاب جلوی داماد می آید و می خندد. ولی خواهر زن نامحرم است). اسما خواهرزن پیغمبر با لباس نازک آمد نزد پیغمبر. تا وارد شد پیغبر روی خود را برگرداند و فرمودند: که برو و لباس کلفت بپوش و فرمودند: نمی دانید فقط می شود به کف و صورت زن نامحرم نگاه کرد؟ اگر از روی شهوت باشد که حرام است. اما به طور عادی در خانه، اداره، مهمانی صورت و کف لازم نیست پوشیده باشد. حدیث داریم هر کسی لباسش نازک باشد دین اش نازک می شود. کسی چادر نازک بپوشد و شلوار تنگ بلوز کوتاه است. این مثل عدم است. حضرت از کنار قبرستان بقیع رد می شد یک خانم آمد سوار مرکب بود. یک دفعه پای مرکب خانم رفت درون یک چاله. محکم افتاد زمین. پیغمبر صورت خودش را برگرداند. اگر یک خانم چادرش افتاد صورت خود را برگردانید و نگاه نکنید. زن شلوار گشاد پاش بود. یکی گفت حضرت شلوار گشاد پایشان است. حضرت لبخندی زد و فرمود: بر خانم ها باد شلوار های پوشش دار. بعضی شلوارها محرک است و باعث کشش نامحرم می شود. ❤️ @mzohor ❤️