🔹 مفهوم صهیونیسم
#صهیون، نام کوهی در بیتالمقدس است که جایگاه هیکل سلیمان نبی بوده است. گاه، این واژه نزد یهودیان به معنای شهر قدس، شهر برگزیده خداوند و شهر مقدس آسمانی به کار میرود و به طور اعم، بر سرزمین مقدس نیز اطلاق میشود؛ ولی در متون دینی یهود، صهیون اشاره به آرمان و آرزوی یهود برای بازگشت به سرزمین داوود و سلیمان و تجدید دولت یهود دارد؛ به عبارت دیگر، صهیون برای یهود، سمبل رهایی از ظلم، تشکیل حکومتی مستقل و حکمرانی بر جهان است و از این رو، یهودیان خود را فرزندان صهیون میدانند.
صهیونیست، به کسی اطلاق میشد که به دلیل دلبستگی به کوه صهیون و سرزمین بیتالمقدس، زندگی رهبانی را برگزیده، تارک دنیا شده و با سکنا گزیدن در کوه صهیون و ترک زندگی مادی، به عبادت در آن دیار مشغول میشد؛ اما با ظهور و تولد آن در قرون هفدهم و هجدهم، به مرور به اشاعه و ترویج نگرشهای نژادپرستانه مبتنی بر برتری و رجحان قوم یهود بر سایر اقوام مبادرت کرد. این تبلیغات، سبب شد که در اواخر قرن نوزدهم، واژه «صهیونیست» به کسانی اطلاق شود که یهودیان را نژاد اصیل وقوم برتر میدانستند و معتقد بودند که خداوند بنیاسراییل را بر سایر اقوام برتری داده و حاکمیت بر کره زمین را به آنان واگذار نموده است.
در برخی از متون، تعریف اصطلاح صهیونیسم اینگونه ذکر شده است:
«صهیونیسم، مرام و مسلک حزب بینالمللی یهود، و مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند؛ نهضتی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد میهن یهودی در فلسطین پدید آمد؛ نهضتی مایهگرفته از آرمان مسیحایی طایفه بنیاسراییل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل ملت و دولتی واحد.»
صهیونیسم، دارای ابعاد مختلف است، از آن جمله: صهیونیسم سیاسی، دینی، کارگری، دموکراتیک، رادیکال، و توسعهطلب. معروفترین تقسیم صهیونیسم، طبقهبندی آن به دو بخش #سیاسی و #دینی است.
صهیونیسم دینی، با مهاجرت یهودیان در قرن 14شمسی (قرن 20 میلادی) به فلسطین مخالف است؛ بلکه در انتظار انسانی رهاییبخش در آخرالزمان نشسته است که یهودیان و تمام آدمیان را به سرزمین ابراهیم و موسی یا سرزمین نجات بازگرداند.
🔹 رابطه یهود و صهیونیسم
یهودی، کسی است که به پیامبری حضرت موسی و کتاب تورات اعتقاد دارد. این چنین شخصی، از نظر اسلام در شمار «اهل کتاب» است.
اما صهیونیست، یهودی است که متعصبانه معتقد به برتری قوم یهود است و بازگشت به ارض موعود اورشلیم را حق و وظیفه خود میداند و در آرزوی حکومت جهانی یهود به سر میبرد و در این راه، از هیچ کاری دریغ ندارد.
صهیونیست، شامل یهودیان نژادپرست است که بر اساس آموزههای تَلمود و انحرافات تورات عمل میکنند.
ویژگی این یهودی که به دنبال بازگشت به ارض موعود فلسطین و حاکمیت بر جهان و به خدمت خود درآوردن تمام اقوام و ملل دیگر است، همان صفاتی است که قرآن بیان میکند؛ چه آن یهودی که در زمان کنونی زندگی کند و چه آنکه در قرنهای گذشته زندگی میکرده است.
منظور ما از قوم یهود و یهودی که در این نوشتار دارای صفات منفی است، شامل یهودیانی است که در جهت منافع صهیونیسم و در مقابله با مسلمانان گام بر میدارند.
پس باید اذعان داشت که در جهان کنونی، یهودیانی وجود دارند که نه تنها مخاطب صفات منفی مورد نظر ما نیستند، بلکه خود در حال مبارزه با صهیونیسم هستند.
نتیجه سخن اینکه نگاه ما به مقوله قوم یهود، نژادی و قومیتی نیست.
البته باید به این مسأله نیز اذعان داشت که صهیونیستهایی هم وجود داشته و دارند که یهودی نیستند؛ به عنوان مثال، «صهیونیستهای مسیحی» در آمریکا که هم اکنون زمام امور سیاسی را در دست دارند، از زمره یهودیان صهیونیست نیستند؛ اما به هر حال، مسلم است که بیشتر صهیونیستها یهودی هستند و وجود اندکی از مسیحیان صهیونیست و یهودیان ضد صهیونیست، خللی به بحث ما وارد نمیکند.
البته این صهیونیستهای مسیحی، آرمانهای توراتی ندارند و نژاد یهود را برتر نمیدانند؛ بلکه صرفاً به دلیل آنکه موافق، حامی و به دنبال تشکیل حکومت یهودیان و بازگشت یهود به فلسطین هستند، آنها را صهیونیست مینامیم.
آنها با کمک به صهیونیستها میخواهند زمینه ظهور حضرت عیسی فراهم شود و مسیحیت را بر جهان حاکم کنند.
طبیعی است که این صهیونیسمها تحت شمول صفات یهود در قرآن نمیشوند.
در واقع، آن یهودی که در قرآن مثالش آورده شده، نمونه کاملش همین صهیونیستهای یهودی هستند.
از نظر تبارشناسی نیز، صهیونیسم در ماهیت امر، حرکتی در سراسر تاریخ یهود است؛ زیرا یهودیانی که دارای ویژگیهای صهیونیسم بودهاند، از ابتدای تاریخ یهود تا کنون وجود داشتهاند. اما صهیونیسم مصطلح امروزی، از قرن ۱۸ و ۱۹ به وجود آمده است.
🔹 انطباق صفات منفی یهود در قرآن با صهیونیسم
انطباق صفات و ویژگیهای منفی یهود در قرآن کریم، با ویژگیهای صهیونیسم امکانپذیر است. در ذیل به برخی از دلایل این انطباق، اشاره میکنیم:
صهیونیستها، در محتوای سمبل دینی خود، «کوه صهیون» و بازگشت به ارض موعود را قرار دادند. این سمبل، پایه اصلی فرهنگ و گروه یهودی را تشکیل میدهد.
صهیونیسم، مبانی فکری نژادپرستانه خود را از کتابهای تحریف شده یهود گرفته است؛ به عنوان مثال، خانم «گلد مایر» و «بگین» به این نکته اشاره میکنند که:
«این زمین، به ما وعده داده شده بود و ما بر آن حق داریم.»
«موشه دایان» نیز میگوید:
«اگر بر تورات مسلطیم، اگر خود را قوم تورات میدانیم، باید بر سرزمینهای توراتی نیز مسلط شویم؛ سرزمینهای قضات و ریشسفیدان، بیت المقدس، حبرون، اریحا، و باز هم جاهای دیگر.»
از سخن «موشه دایان» در خصوص تسلط بر تورات و سرزمینهای توراتی، اینگونه بر میآید که:
«به طور کلی، جغرافیایی که سران کشور اسراییل برای این کشور مد نظر دارند و آن را مبنای جنگ افروزیها و توسعهطلبیهای سرزمینی خود قرار دادهاند، جغرافیای توراتی است.» در آنجا که آمده است:
«این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم، یعنی فرات، به نسل تو بخشیدهام.»
مهاجرت، ریشه در سنت دینی یهودیان دارد و معتقد به رجعت یهودیان به ارض موعود هستند.
مهاجرت، به عنوان یک #سیاست_عملی ، دارای ریشه عقیدتی در جامعه یهودی میباشد و صهیونیسم از این بستر مناسب برای تحقق آرمانهای سیاسی خود بهره جست.
🔹 ویژگیهای صهیونیسم
صهیونیسم، دارای صفات و ویژگیهای ناپسند و منفی است که از گذشته در میان قوم یهود نیز وجود داشته است و قرآن کریم نیز به بسیاری از آنها در آیات مختلف اشاره نموده است؛ از جمله:👇
1⃣ بیایمانی
قرآن کریم میفرماید:
«فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ؛
پس واى به حال كسانى كه كتاب را با دست خود مىنويسند و آنگاه مىگويند اين كتاب از ناحيه خداست، تا به اين وسيله، بهايى اندك به دست آورند. پس واى بر ايشان از آنچه دستهاشان نوشت و واى بر آنان از آنچه به دست آوردند.»
در کتابهای دینی یهود، مطالب بسیاری خلاف شرع یهود دیده میشود؛ به عنوان مثال، در باب يازدهم کتاب دوم سموئيل بهوضوح به داوود پیامبر زنای محصنه (زنای با زن شوهردار) نسبت داده شده و کودک زادهشده در نتیجه این عمل ـ نعوذ بالله ـ حضرت سلیمان نبی، معرفی میگردد.
«موریس کونوپنیکی» صهیونیست میگوید:
«امروز، هنوز بخش اعظم ملت اسراییل از مذهب دوری میجویند.»
و نیز «ایزمن» از رهبران صهیونیسم در نامهای به رهبران صهیونیست اروپایی غربی انتقادی میکند که سه برداشت از آن استفاده میشود:
الف. صهیونیسم صرفاً نگاه ابزاری به مذهب دارد
ب. سران این جریان، از گسترش عقاید مذهبی میان یهودیان هراسانند
ج. بیشتر یهودیان نسبت به دین، مبدأ و معاد بیاعتقاد هستند.
2⃣ تحریفگری
📚 قرآن کریم در این باره میفرماید:
«مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يحَرِّفُونَ الْكلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ يَقُولُونَ سمِعْنَا وَ عَصيْنَا وَ اسمَعْ غَيرَ مُسمَعٍ وَ رَعِنَا لَيَّا بِأَلْسِنَتهِمْ وَ طعْناً في الدِّينِ وَ لَوْ أَنهُمْ قَالُوا سمِعْنَا وَ أَطعْنَا وَ اسمَعْ وَ انظرْنَا لَكانَ خَيراً لهَُّمْ وَ أَقْوَمَ وَ لَكِن لَّعَنهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلا يُؤْمِنُونَ إِلا قَلِيلاً؛
بعضي از گروندگان به كيش يهوديت كلمات را ـ در سخنان خود ـ با جابهجا كردن، تحريف ميكنند و اگر ميگفتند شنيديم و اطاعت كرديم، تو نيز به سخن ما گوش بده، و مهلت بده تا سخن خود بگوييم، برايشان بهتر و استوارتر بود؛، ولي خدا به جهت كفرشان لعنتشان كرده بود. ديگر ايمان نميآورند، مگر اندكي.»
این ویژگی در عصر حاضر، دارای مصادیق فراوانی است که از آن جمله، تلاش صهیونیسم برای تحریف قرآن کریم است.
مورد دیگر، تحریف تورات است، مانند: ادعای تاریخی که یهودیان از نژاد خالص و واحدی هستند و نیز اولین ساکنان فلسطین که حق حاکمیت بر آن را دارند، یهودیان هستند و ادعای اینکه سرزمینهای نیل تا فرات از سوی خداوند به بنیاسراییل وعده داده شده؛ در حالی که این سرزمینها در تورات به حضرت ابراهیم وعده داده شد.
3⃣ تهمت به خدا و پیامبران
عقاید صهیونیسم وقتی برگرفته از تورات باشد، طبیعی است که افتراهایی که در تورات به خدا و پیامبران بنیاسراییل بسته شده، در عقاید صهیونیستها نیز استمرار مییابد.
مسائلی مانند اسطوره «پاکسازی قومی» که #قساوت_قلب و دستور قتل عام را به حضرت یوشع و حضرت موسی نسبت میدهند، از جمله افتراهایی است که به پیامبران بنیاسراییل نسبت داده شده است.
«ابا ابان» صهیونیست، در کتاب «قوم من» به حضرت سلیمان تهمت #مستبد_بودن زده و حکومت وی را یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری معرفی میکند
4⃣ تکذیب پیامبران
📚 در قرآن کریم اینگونه آمده است:
«وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ؛
ما به موسي كتاب داديم و در پي او پيامبراني فرستاديم و به عيسي بن مريم معجزاتي داديم و او را با روح القدس تأييد كرديم. آيا اين درست است كه هر وقت رسولي به سوي شما آمد و كتابي آورد كه باب ميل شما نبود، استكبار بورزيد، طایفهاي از فرستادگان را تكذيب نموده و طایفهاي را به قتل برسانيد.»
رویه صهیونیستها مبنی بر توجه به آیاتی از تورات که به سود ایشان است و عدم اعتنا به آیات دیگر که این قوم را از کردار زشت نهی کرده و سرزنش میکنند، موجب شده تا برخی از پیامبران بنیاسراییل را تکذیب کنند و حتی آنها را ضدّ یهود بخوانند و از کاهنانی که برخی از این پیامبران را اسیر یا به قتل رساندند، با تعبیر «مجتهدان پیامبرکش» تعریف و تمجید نمایند؛
به عنوان مثال، حضرت «ارمیا»، «اشعیاء»، «هوشع»، «عاموس» و «میکاه» در زمره این پیامبران هستند.
5⃣ ادعای تقرب به خدا
اسطورهسازی صهیونیسم در اسطورههای «قوم برگزیده» و «وعده»، نشانگر اعتقاد و رویه صهیونیسم در معرفی قوم یهود به عنوان نزدیکان و مقربان خداوند است؛ به صورتی که حتی خدا را نیز فقط خدای یهود میدانند و نه خدای سایر ملل؛ به عنوان مثال، در تلمود آمده و صهیونیستها به آن معتقدند:
«روح یهودیها، از روح دیگران افضل است؛ زیرا ارواح یهود، جزء خداوند است؛ همانگونه که فرزند، جزء پدر میباشد. روحهای یهود، نزد خداوند عزیزتر است؛ زیرا ارواح دیگران، شیطانی و مانند ارواح حیوانات است» و «بهشت، مخصوص یهود است و جهنم، جایگاه مسلمانان و مسیحیان است.»
6⃣ گرایش به سحر و جادو
«ویل دورانت» درباره استمرار این تمایل میگوید:
«معتقدات سحری که در آداب پرستش قدیم وجود داشت، با وجود جلوگیری انبیا تا زمان متأخر در میان یهود برقرار ماند.»
این صفت، به طور مشخص در دوران قرون وسطی در اروپا متعلق به یهودیان بود؛ به طوری که بسیاری از یهودیان را به دلیل همین جرم، از سوی کلیسا به آتش کشیدند و جادوگری به دلیل آنکه حرفه یهودیان محسوب میشد و دشمنی یهود و مسیحیت در این دوران در اوج خود بود، یک جرم اجتماعی با مجازات اعدام به شمار میآمد.
از سوی دیگر، تسلط یهود بر صنف سینما، بهویژه سینما هالیوود، و ساختن فیلمهای تخیلی، جادوگری و استفاده از جلوههای ویژه، باعث ترویج این گرایش یهود در عرصه سینما شده است؛ بدین معنا که حرفه جادوگری و یا تمایل خود به این حرفه را با ساختن جلوههای ویژه سینمایی و فیلمهایی با مضامین سحر و جادو، استمرار بخشیدهاند
7⃣ مکر
یکی از ابزارهای رسیدن به اهدافی که در پروتکلهای صهیون بهوضوح بیان شده، استفاده از مکر و حیله است.
حتی خود یهودیانی، مانند: اسراییل شاهاک و گروه خاخامهای ضد صهیونیست، مانند دکتر برگر، معتقدند که سران صهیونیسم با مکر و حیله، یهودیان عوام را فریب داده و به سوی فلسطین کشاندهاند و وعدههای تو خالی دادهاند؛ به عنوان مثال، دیوید بن گوریون از رهبران صهیونیسم، در سال 1915م در یک سخنرانی میگوید:
ما هرگز در نظر نداریم که اعراب را کنار بزنیم، زمینهایشان را بگیریم و یا از مالکیت محروم کنیم.
این در حالی بود که از ۴۷۵ دهکده فلسطینی در سال 1949م، ۳۸۵ دهکده به کلی ویران شد و مردم آن آواره شدند.
در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: ما برای حکومت و اداره جهان، از مکر و فریب استفاده میکنیم.
8⃣ نژادپرستی
از آنجا که یهود، بیشترین نعمت و معجزه را از سوی خداوند دریافت کرد و همواره از لطف و احسان الهی بهرهمند شد، تصور کرد که قومی برگزیده است و از سایر اقوام جدا و حتی برتر و بالاتر است.
قرآن کریم بیان میکند که:
یهود همواره خویشتن را قومی برتر دانسته،
خود را فرزندان و دوستان خدا مینامیدند.
بهشت را از آن خود دانسته
و یهود را از آتش جهنم مصون
و آن را تنها قوم هدایتشده الهی میدانستند.
نژادپرستی، از مهمترین آموزههای یهود محسوب میشود؛ به گونهای که یهود و نژادپرستی در طول تاریخ هیچ گاه از یکدیگر جدا نبوده است؛ بلکه پیوند عمیقی با یکدیگر داشتهاند.
اسراییل شاهاک، از جمله یهودیان منتقد نسبت به صهیونیسم، در کتاب «نژادپرستی دولت اسراییل» در خصوص نژادپرستی صهیونیسم اینگونه بیان میکند:
«دولت اسراییل به تمام معنا نژادپرست است؛ زیرا در آنجا تبعیض نژادی در همه زوایای زندگی و میان همه افراد ملت به چشم میخورد. این تبعیض، در مورد هر فرد غیر یهودی به صرف اینکه یهودی نیست، اعمال میشود.»
در پروتکل دوم دانشوران صهیون چنین آمده است:
«هر قربانی ما در برابر خداوند، با هزار قربانی غیر یهودی برابری میکند.» یعنی هر یهودی، ارزشی معادل هزار غیر یهودی دارد.
در تلمود نیز آمده است:
«همان گونه که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر ملتهای دیگر فضیلت دارد.»
9⃣ رواج فساد در زمین
فساد از هر شکل و هر نوعی که باشد، یکی از وسایل جهت پیشبرد اهداف صهیونیسم است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ * كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ؛
از بنياسرائيل آنان كه كافر شدند، به زبان داود و عيسي بن مريم لعنت و نفرين شدند و اين براي همان عصياني بود كه ورزيدند و اصولاً مردمي تجاوزپيشه بودند. مردمي بودند كه از زشتیهایی كه ميكردند، دست برنميداشتند. راستي، بد اعمالي انجام ميدادند.»
عیاشی و شهوترانی یهود، به زمان پیامبر, محدود نمیشود؛ بلکه در طول تاریخ، آنان متصف به این رذیله اخلاقی بوده و هستند.
در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است:
«ما غیر یهود را با شراب و عیاشی غافل نگاه میداریم.»
جان فاستر فریز در کتاب «یهودی فاتح» مینویسد:
«در آمریکا تجارت «ویسکی» فقط در اختیار یهود است؛ چرا که 80% از اعضای اصلی بازرگانان شراب، یهودی هستند. یهودیها، اداره خانههای فساد در هر یک از کشورهای اروپایی و آمریکایی را بر عهده گرفتند.»
🔟 قساوت قلب و جنایت:
در سوره بقره آمده است:
«پس با این معجزه، باز چنان سختدل شدید که دلهایتان چون سنگ یا سختتر از آن شد؛ چه آنکه از پارهای سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پارهای از ترس خدا فرود آیند و [ای سنگدلان بترسید که] خدا از کردار شما غافل نیست.»
در مورد اینکه چه امری باعث سنگدلی یهود شد، خداوند میفرماید:
«پس چون پیمان شکستند، آنان را لعنت کردیم و دلهایشان سخت گردانیدیم [که موعظه در آن اثر نکرد]. کلمات خدا را از جای خود تغییر میدهند و از آن کلمات که به آنها پند داده شد، نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانتکاری آن قوم مطلع میشوی؛ جز قلیلی از ایشان [که با ایمان و نیکوکارند]. پس تو از آنها درگذر و [کار بدشان را] عفو کن که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.»
این آیات نشاندهنده یکی از ویژگیهای قوم یهود است که صهیونیستها نیز از آن بیبهره نیستند.
صهیونیستها در «روز ۹ آوریل 1948م، به دستور «مناخیم بگین»، از رهبران اسراییل، ۲۵۴ نفر از اهالی «دیر یاسین» را قتل عام کردند.
کشتارهای «خان یونس» و «بنیسهیلا»،
قصابی زنان، کودکان و مردان سالخورده در شب ۱۶سپتابر 1982 «صبرا و شتیلا»
قتل عام روستای «کفر یاسن»
و بمباران غیر نظامیان در بیروت،
از موارد بارز این جنایات است.
در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است: «حاکمیت بر جهان، جز با زور و خشونت میسر نیست.»
1⃣1⃣ ثروتپرستی
از زمانی که حضرت موسی برای آوردن الواح به کوه طور رفت و سامری گوسالهای از طلا و نقره برای بنیاسراییل ساخت تا به حال، ثروت، بزرگترین معبود یهود به شمار میرود. سعی هر یهودی بر آن است که ثروتهای جهان را در اختیار خود داشته و بدین وسیله، بر مردم سلطه و حکومت کند.
خداوند متعال میفرماید:
«وَ لَقَدْ جَاءَكم مُّوسى بِالْبَيِّنَتِ ثُمَّ اتخَذْتمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظلِمُونَ؛
[و نيز] موسى آن همه معجزات را براى شما آورد؛ [ چرا شما] بعد از آن، گوساله را انتخاب كرديد و با اين كار ستم نموديد؟»
و آیه:
«وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛
بسياري از آنها را ميبيني كه علاوه بر نفاق درونيشان، در گناه، دشمني و رشوهخواريشان از يكديگر پيشي ميگيرند. راستي، چه اعمال بدي است كه مرتكب ميشوند.»
در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است:
«دوران حاکمیت دیانت، سپری شده و زمان حکومت پول و سرمایه، فرا رسیده است.»
و در پروتکل دوم نیز میخوانیم:
«به کمک مطبوعات، طلا در دست ما انباشته میشود.»
خاخام ریچران، در سخنرانی خود به سال 1869م در شهر پراگ این گونه ایراد سخن میکند:
«اینک ملت یهود گامهای بزرگی به سوی قله جهان برداشته و هر روز که میگذرد، بر قدرت و توانایی و نفوذ ما افزوده میشود. ما خداوند این زمان، یعنی طلا را مالک هستیم؛ همان خداوندی که توسط هارون به صورت گوسالههایی در آمد و ما آن را پرستش کردیم. اکنون به صورت خداوند تمام جهان در آمده است. زمانی که طلاهای جهان را به دست خود ببینیم... بر جهان تسلط کامل خواهیم یافت.»
2⃣1⃣ مادیگرایی
ارتباط عمیق یهودیان و صهیونیستها با تشکیلات فراماسونری، نه تنها میزان علاقه این قوم به مادیگرایی را نشان میدهد، بلکه تلاش آنها را برای دور کردن انسانها از معنویات و ترویج مادیگرایی مشخص میکند
3⃣1⃣ رباخواری
قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
«فَبِظلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَیهِمْ طیِّبَتٍ أُحِلَّت لَهُمْ وَ بِصدِّهِمْ عَن سبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً * وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نهُوا عَنْهُ وَ أَکلِهِمْ أَمْوَلَ النَّاسِ بِالْبَطِلِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَفِرِینَ مِنهُمْ عَذَاباً أَلِیماً؛
به جهت ظلمي كه از ناحيه همينها كه در يهوديت خود تعصب ورزيدند، سر زد، ما چيزهایي را كه قبلاً برايشان حلال و طيب بود، بر آنان حرام كرديم و نيز برای اينكه با تلاش بسيار از راه خدا جلوگيري ميكردند و ربا ميگرفتند؛ با اينكه از آن نهي شده بودند و اموال مردم را به ناحق ميخوردند و ما براي كفرپيشگان از آنان عذابي دردناك آماده كردهايم.»
نظام سرمایهداری و بانکداری مدرن که بر اساس رباخواری استوار است، از زمره سیستمهایی هستند که توسط یهود تأسیس شدهاند.
طراحان و پایهگذاران صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که از مراکز اصلی رباخواری هستند، یهودیان هستند.
مانند خانواده روچیلدها که در قرن 19 در اروپا و آمریکا پراکنده بودند و نظام اقتصادی جهانی را بر پایه ربا بنیان نهادند.
در پروتکل چهارم دانشوران صهیون آمده است:
«ثروت ملتهای غیر یهود، توسط معاملات ربوی به خزانه ما میآید.»
و نیز در تلمود آمده است:
«ربودن اموال دیگران به وسیله ربا، مانعی ندارد؛ زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیر یهودی امر میفرماید.»
4⃣1⃣ جنگافروزی
اشغال کشور فلسطین، جنگهای متعدد با اعراب، جنگ با لبنان و سوریه و حتی بانیان و عاملان برانگیختن جنگهای جهانی اول و دوم و نیز کسانی که از این جنگها بیشترین منفعت را نصیب خود کردند، صهیونیستها بودند.
آمار تجاوزات اسراییل از زمان تأسیس این دولت تا کنون، نشان میدهد که تجاوز این رژیم در مناطقی چون: سوریه، لبنان و اردن بسیار گسترده است.
در پروتکل هفتم دانشوران صهیون آمده است:
« در آسیا و اروپا، باید جنگ و فتنه و آشوب به پا نمود.»
5⃣1⃣ پیمانشکنی
در آیات بسیاری از قرآن کریم، از نقض میثاقهای بنیاسراییل سخن رفته و به دنبال آن، به عقوبت خداوندی اشاره شده است.
در آیات ۸۳ تا ۸۵ سوره بقره، مواد میثاق و عهد خداوند با بنیاسراییل، در ۱۸ ماده بیان شده است؛ از قبیل:
یکتاپرستی، نیکی به پدر و مادر، نیکو سخن گفتن با مردم و برپایی نماز.
در ادامه، برخی از آیاتی که از عهد خداوند با آنان سخن میگفت، اشارههایی نیز به عهدشکنی بنیاسراییل شده است.
وفای به عهد، یکی از مهمترین خصوصیات انسانی است که شرافت و زیور انسانیت است.
رژیم صهیونیستی، به پیروی از اجداد بنیاسراییل خود، به نقض پیمانهای منطقهای و بینالمللی مبادرت کرده است.
شیوه نگرش و برخورد اسراییل با قراردادهای متعددی که در جریان صلح خاورمیانه و از زمان تأسیس این کشور تا کنون با پیمانهای بینالمللی داشته است، بیانگر عدم تعهد این رژیم به این قراردادها است.
بیش از ۶۶ قطعنامه از سوی شورای امنیت، در انتقاد و محکومیت دولت اسراییل صادر شده که این کشور اعتنایی به آنها ننموده است.
نقض قراردادهایی مانند:
قرارداد مادرید (1992م)
قرارداد اسلو
توافقنامه غزه
اریحا (1993م)
قرارداد طابا (1995م)
توافقنامه صلح مریلند (1998م)
قرارداد «وای ریور2» یا شرمالشیخ۲ (1999م)
قرارداد کمپ دیوید (2000م)
همگی نشانه قانونگریزی و عدم پایبندی اسراییل و صهیونیستها، در مقابل پیمانهای بینالمللی است.
6⃣1⃣ تروریسم
تروریسم دولتی اسراییل، با فعالیت گروه تروریستی «ایرگون» و جنایتهایی که به صورت تروریستی با قتل عام مردم بیدفاع اتفاق افتاده، بر کسی پوشیده نیست.
ترور رهبران حماسی (مانند: دکتر فتحی شقاقی، رنتیسی و شیخ احمد یاسین) و فعالان حزبالله لبنان، از جمله شواهد تروریست بودن صهیونیستها است؛
به عنوان مثال، قتل عام «دیر یاسین» در سال 1948م از جمله فعالیتهای گروه تروریستی «ایرگون» و دسته «اشتران» بوده است.
در پروتکل هفدهم دانشوران صهیون آمده است:
«برای کاستن شوکت و عظمت رؤسای غیر یهود، هر از گاهی، یکی از شخصیتهای برجسته آنها را ترور میکنیم.»
7⃣1⃣ جاسوسی
صهیونیسم همواره در نقاط مختلف جهان به ترویج و توسعه جاسوسی مبادرت میورزد؛
به عنوان مثال، شواهدی مبنی بر نصب دستگاههای جاسوسی توسط اسراییل در سفارتخانههای بلغارستان برای شنود مکالمات آنها در کشورهای مختلف به دست آمده است
8⃣1⃣ موضعگیری خصمانه
کینه یهود از صدر اسلام تاکنون، به شکلهای مختلف ظاهر شده است؛ گاهی در قالب توهین به مقدسات و تفرقهافکنی میان مسلمانان و گاهی نیز در به وجود آوردن شاخههای دینی، مانند وهابیت و بهاییت جهت نابودی درونی دین اسلام و جنگافروزی
9⃣1⃣ برتریجویی
آنچه را صهیونیستها پیگیری میکنند، مانند تلاش آنها برای سیطره بر رسانهها، منابع اقتصادی و سیاسی جهان، طرح اسراییل بزرگ و در نهایت تشکیل فراماسونری، همگی بیانگر برتریجویی و استکبار یهود و صهیونیسم در جهان میباشند؛
چنانکه در پروتکل اول دانشوران صهیون، هدف نهایی صهیونیسم حاکمیت بر جهان دانسته شده است
🔷 اهداف صهیونیسم
صهیونیسم، سالها قبل از اجرای اهداف خود، برنامههای خود را به صورت مکتوب و علنی منتشر ساختهاند؛ اما به دلیل غیر منطقی بودن این اهداف، جدی تلقی نشده و اقدامی قابل قبولی در جهت پیشگیری از آنها به عمل نیامده است.
اهداف صهيونيسم، در تأسيس وطنی ملّی برای يهوديان خلاصه میشود.
آنها در کنفرانس بال در آغاز سال 1897م فلسطين را به بهانه اينکه در برههای از زمان در آن زيستهاند، انتخاب کردند.
البته آنچه تاکنون یهودیان از فلسطین به چنگ آوردهاند، هدف نهایی آنان را تأمین نمیکند؛ زیرا اسراییل با مرزهای محدود موجود، تنها پایگاهی عملیاتی و پلی برای رسیدن به اهداف صهیونیسم و هوسها و طمعهای یهود است.
این نقطه، تنها جای پایی است که یهودیان میخواهند بعدها نقاط دورتر و وسیعتری را تحت تصرف درآورند.
یهود وقتی به سایر کشورهای عربی مینگرد، از پشت عینک آرزوها و آمال دور و درازی نگاه میکند که رهبران آنها تصریح کرده و کنگرههای آنها تصویب نمودهاند.
برخی از این آمال و اهداف عبارتاند از:
1. وحدت قوم یهود؛ خواه در نیویورک به زندگی خود ادامه دهد و خواه در حیفا؛ مهم مرکزیت اسراییل در حیات هر یهودی است.
2. جمعآوری ملت یهود در وطن تاریخیاش، یعنی سرزمین اسراییل، از راه مهاجرت از کشورهای مختلف.
3. حمایت از حکومت اسراییل که بر اساس دیدگاه انبیا در مورد عدل و صلح بنا شده است.
4. حفظ هویت ملت یهود از راه تشویق به تربیت یهودی و عبری و ارزشهای معنوی و فرهنگی یهود و دفاع از حقوق یهودیت در هر نقطه از جهان.
5. توسعه ارتش انبوه و افزایش نیروی پلیس برای اتمام برنامههای خود. در پروتکل هفتم صهیونیسم آمده است: «یکی از اهداف بزرگ ما که باید نسبت به تحقق آن عنایت ویژهای داشته باشیم، این است که همه طبقات در همه کشورهای جهان از بین بروند و فقط طبقه پرولتاریا باقی بماند؛ با چندتایی میلیونر که به منافع ما و پلیس و ارتش ما خدمت کنند.»
6. از بین بردن ادیان دیگر در جهان. در پروتکل چهاردهم دانشوران صهیون آمده است: «زمانی که پادشاهی خود را برپا کردیم، اجازه نخواهیم داد هیچ دینی جز دین ما که دین خداوند یکتا است، وجود داشته باشد.»
7. احیای زبان عبری.
8. حاکمیت بر جهان.
در پروتکل اول دانشوران صهیون آمده است:
«هدف نهایی ما (صهیونیسم جهانی)، حاکمیت بر جهان است و این هدف، جز با خشونت و زور به دست نمیآید.»
🔴⚡️کدام دنیا ما را به نقض حقوق بشر محکوم میکند؟!
🔺لسوتو، بابادوس، کومور، موریس، نائورو، پالائو، پاپوآ گینه نو، سان مارینو، سنت کیتس و نویس، ساموآ، سائوتومه، سیشل، سوازیلند، تونگا، تووالو، وانواتو، مالاوی، کیپ ورد، جیبوتی، بنین، بلیز، آنتیگوا باربادو، جزایر سلیمان، جزایر فارور، جزایر مارشال، موریتانی و بسیاری از کشورهای دیگر...
🔺اینها فقط اسامی بخشی از کشورهایی هستند که زیر ۱۰۰ سال عمر داشته و کاملا برنامهریزی شده و با سیاستهای آمریکا تشکیل شدهاند، هم اکنون عضو سازمان ملل هستند و هر کدام یک حق رای دارند!
🔺️از سال ۱۹۴۵ که سازمان ملل با حضور ۵۱ کشور تشکیل شده است، تاکنون کشورهای زیادی با هدایت آمریکاییها، به اصطلاحِ حقوقی مستقل شدهاند و با افزایش اعضای سازمان ملل، جمعیت آن را به چیزی در حدود دویست عضو رساندهاند ...
🔺نکته جالب داستان اینجاست که مثلا وقتی به یکباره شما میشنوید که بالای ۱۵۰ کشور در سازمان ملل ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردهاند! یا میگویند جامعه جهانی نگران برنامههای هستهای ایران است!
🔺️اما کسی نمیگوید این جامعه جهانی چیست و چگونه تشکیل شده است!؟ کسی نمیگوید که اکثر این کشورها جمعیتشان به ۳۰۰ هزار نفر هم نمیرسد!
🔺️جمعیت ۱۲۶ کشور عضو سازمان ملل فقط هفتاد میلیون نفر هست که بله قربان گوی آمریکا هستند، جالبتر اینجاست که مساحت همه این کشورها روی هم به اندازه مساحت ایران نمیشود ...
🔺خیلی از روستاهای ما از بسیاری این کشورها بزرگتر هستند اما رأی این کشورها به اندازه رأی چین، به یک اندازه مؤثر است ...