eitaa logo
ابوالفضل نبوی نجم‌آبادی
164 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
44 فایل
. اگر آدمی بن‌بست هایش را بشناسد وبفهمد که چگونه از آنها بیرون آید،راه‌های بزرگ او هم شاهراه می شود #جهاد_تبیین_علمی_تربیتی_اجتماعی_سیاسی_فرهنگی @Abolfazl_Nabavi
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ _ درد آشنا.mp3
2.34M
🤲🏻 مناجات با خدا: درد آشنا 🎙حاج مهدی رسولی
1617618967_K2jF1(1).mp3
3.05M
🤲🏻 مناجات با خدا: اللهم رب الشهر الرمضان 🎙حاج محمود کریمی
1617619648_M2nT0.mp3
8.9M
🤲🏻 مناجات با خدا: ماه رمضان 🎙سید مهدی میرداماد
گعده‌ی پرسش و پاسخ بعد از افطار
نماهنگ فراق.mp3
3.12M
🎙 ‌حاج منصور ارضی ‌ 😭 نیست دردی کشنده تر ز آب میکند مرفاق غم دوری تو مصیبت شد شده ام با همه به جز تو عیاق💔
✨﷽✨ 🌹چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار ✍حکایت اول: از کاسبی پرسیدند:چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟ ✍حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! پسری پولدار، اما  بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:انشاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت:پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... ✍حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟... گفت: آری...مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم..صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...! گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری...! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!! ✍حکایت چهارم: عارفی راگفتند:خداوند را چگونه میبینی؟! گفت: آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد....
🕌 یک بار به طلبه‌ای از آشنایان که از صدای زیبایی برخوردار است از اهمیت اذان گویی می‌گفتم. به اینجا رسیدم که "حتی روایت داریم فردی که دارای فرزند نمی شود اگر اذان بگوید انشالله درمان می گردد". با تعجب و هیجان‌زدگی او مواجه شدم و گفت: «پس بگو چرا فلانی که بعد از ده سال بچه دار نمی‌شد، یک مرتبه شروع به اذان گفتن کرد و بعد از مدتی بچه‌دار شد» و سرّ اذان گویی آن فرد برای او عیان گردید.
حدود شرعی و حد ترخص شهر کرج