7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشاپیش ۹مهر #روزجهانیناشنوایان را خدمت برخی از مسئولین تبریک عرض می کنم
❇️ صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لایَعقلون
✍ ابوالفضل نبوی
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظر رهبر معظم انقلاب درمورد سخنان اخیر روحانی در رابطه با آدرس مشکلات کشور!
#واشنگتن_دی_سی
#آدرس_غلط
#جریان_تحریف
🏴 @Roshangari_ir
معرفت پشهها
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه ها معرفت داشتند
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند،
و می رفتند،
ما چه می دانیم جانبازی چیست...
"هفته دفاع مقدس گرامی باد"
🔹 مردم تشخیص بدهند کدام مسئولین طبق قاعده الهی عمل میکنند
🔺سردار علی فدوی: در جمهوری اسلامی همه یک جور نیستند، برخی از مسئولان هستند که طبق قواعد الهی عمل میکنند و خدا هم بهترین نتیجه را رقم میزند، مردم باید بصیرت داشته باشند و اینها را تشخیص بدهند.
🔴تختی برای بیماران کرونایی باقی نمانده
♦️مردانی، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا:آمار بستریشدگان، مبتلایان و جانباختگان کرونایی در کشور بویژه کلانشهر تهران بهشدت رو به افزایش است.
♦️به طوری که بیمارستانها به سختی مبتلایان بدحال را پذیرش میکنند؛ چرا که تختی برای بیماران کرونایی در مراکز درمانی باقی نمانده است.
♦️برای قطع شدن زنجیره کرونا در کشور باید دولت بار دیگر فعالیت در شهرها و ترددهای بینشهری را محدود کند.
امام: ضد انقلاب کسی است که در کاری که مشغول هست سستی کند
امام خمینی ره:
🔻امروز ضدانقلاب کسی است که آن کاری که مشغول هست، در آن کار سستی کند، در آن کار بیکاری کند یا وادار کند اشخاصی را که آنها کم کاری کنند، از زیر بار، شانه خالی کنند که این ضربهای است به کشور خودشان.
📗12 دى 1358
#ضد_انقلاب
#کم_کاری
✅ اعتراف وحشتناک بایدن (کاندیدای انتخابات امریکا) :
بی عدالتی ساختاری در نظام قضایی، آموزش و پرورش، کار و اجرای قوانین در آمریکا وجود دارد...!
✅ صحبتهای جنجالی نماینده زن آمریکایی درباره فقر در آمریکا
🔸الکساندرا اوکازیو کورتز، عضو مجلس نمایندگان میگه: ۴۰ میلیون فقیر یعنی ۱ نفر از هر ۱۰ آمریکایی
🔸۱۸.۵ میلیون نفر در فقر شدید و ۵.۳ میلیون امریکایی در فقر مطلق هستند
🔸اگر آمار واقعی فقر در ایالات متحده اعلام بشه آبروی آمریکا در جهان میره.
هدایت شده از بیداری ملت
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴دولت مخالف کمک به معیشت مردم است/ فریاد انتقادی نماینده مردم خطاب به رئیسجمهور
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
Gharghe_Be_Khoon_5936057699753001240.mp3
6.62M
🌹غرق به خون...
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بمناسبت هفته دفاع مقدس؛
کربلاکربلا ماداریم میاییم
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش