eitaa logo
صعود (کانال اطلاع رسانی حجت‌الاسلام دکتر سید محمود نبویان )
4.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
﷽ کانال رسمی حجت‌السلام والمسلمین دکتر سید محمود نبویان نماینده مردم محترم تهران در مجلس شورای اسلامی 🇮🇷 نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی 🔰 کانال‌های رسمی پیام‌رسان ایتا eitaa.com/nabavian پیام‌رسان ویراستی https://virasty.com/nabavian_mahmud
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻این است جهانِ متمدن!!؛ ♦️سومین گور دسته‌جمعی کودکان بومی هم در کانادا کشف شد! به قلم؛ 🖋کمال رستمعلی حالا سومین گور دسته‌جمعی کودکانِ بومیِ کانادا هم کشف شده است؛ در حیاطِ مدرسه؛ جایی که توی فیلم‌های‌شان بچه‌ها شاد و سرخوش و آزاد و رها در آن بازی می‌کنند!! و من شوربختانه، برای بردنِ نامِ سرزمینی که متعلق به آن کودکانِ معصوم و اجدادشان هست، دارم از همین اسمی استفاده می‌کنم که برایِ آن بچه‌ها یادآورِ شکنجه و سواستفاده جنسی و دور شدن از خانه و خانواده و تجاوز به سرزمینِ مادری‌ست! جماعتی اما ترجیح می‌دهند از کنارِ این واقعه‌ی هولناک بگذرند که مبادا گَردی بر دامنِ قدسیِ!! سرزمینِ رویاهای‌شان بنشیند! که ترجیح می‌دهند شیک جلوه کنند و هم‌چنان جملاتِ مهمل و من‌درآوردی از چرچیل و ملت عشق و کوروش و حسین پناهی برای هم بفرستند! حالا اگر کودکی فرانسوی یا آلمانی یبوستی چیزی می‌گرفت، می‌شد کاری کرد؛ شمع به دست رفت جلوی سفارتی اروپایی و عکس سلفی گرفت و از کارمایی چیزی خواست شکمِ آن بچه‌ی اروپایی هرچه زودتر کار کند! اما کودک بومی که به زورِ دولتِ کانادا و کلیسا از خانواده جدا شد و به مدرسه شبانه‌روزی فرستاده شد تا با زبان و فرهنگ خودش آموزش نبیند و در همان مدرسه پس از آن‌که مورد تجاوز جنسی سفید‌پوست‌های متمدن!! قرار گرفت، به دار آویخته شد و بعد در گورهای دسته‌جمعی خاک شد، قطعا سوژه‌ی خوبی نیست برای حرّاف‌هایی که شب‌ و روز در گروه‌های تلگرامی و گعده‌های خانوادگی از نایس بودن غربی‌ها و از صلح و سلمِ کلیسا!! مهمل می‌بافند! جهان همین‌قدر کریه است عزیز! و همه‌چیز همین‌قدر غرقِ دروغ و وقاحت! به شبان‌گاهِ تاریک و سراسر وحشتِ آن کودکان در دخمه‌های آن مدرسه‌ها می‌اندیشم، به تنهایی‌شان، به رنج و درد و استیصال‌شان! به لحظاتی که با همه‌ی کودکی شبحِ مرگ را می‌دیدند و می‌شناختند! به فریادهای‌شان که در گلو خفه شد. در خاک شدند، به گمانِ آن‌که برای همیشه فراموش می‌شوند؛ ولی نشدند. دوباره آمدند، در قرنِ ۲۱، تا شاید وجدان‌هایی هنوز بیدار، صدای‌شان را بشنوند؛ که شاید دوباره مرور شود همه‌ی آن جنایاتی که اروپایی‌ها در سرزمینی متعلق به هزاران هزار بومیِ مهربان و بی‌آزار مرتکب شدند! کوچک‌ترین‌شان فقط ۳‌سال داشت!
بهانه‌گیری برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: «روند کاهشی نرخ تورم از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲ تا تک‌نرخی شدن آن پس از برجام، در چه زمانی روند صعودی یافت؟ دقیقاً پس از آغاز تروریسم اقتصادی. اقتصاد ایران طی سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶، علیرغم مشکلات ساختاری و آسیب‌های دور قبلی تحریم‌ها، روند خوبی را نه‌فقط در مهار تورم که ازنظر رشد اقتصادی و اشتغال‌زایی طی کرد و آنچه این مسیر را تغییر داد دو شوک بزرگ بود: تحریم‌های گسترده در سال ۱۳۹۷ و شیوع کرونا در سال ۱۳۹۸. هر تصویری از اقتصاد ایران بدون محاسبه این دو شوک بزرگ، نه گویاست نه صحیح... برای رشد و توسعه کشور و بزرگ شدن اقتصاد ایران و ایجاد رفاه بیشتر برای مردم و دستیابی به قدرت اقتصادی در میان‌مدت نیاز به عبور از مانع تحریم‌هاست که باید همگان حمایت کنیم در دولت آینده این مسئله حل شود. در همین راستا مانع دیگری چون بلاتکلیفی FATF هم مشکل دیگری است که باید از سر راه دولت برداشته شود.» ☝️ادعای ربیعی درباره دوره اول دولت روحانی در حالی است که وی شهریور ۹۴ به‌عنوان وزیر کار در آن مقطع به همراه وزرای اقتصاد، صنعت و دفاع در نامه‌ای مشترک به رئیس‌جمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ دستگاه‌ها، هشدار دادند «اگر تصمیم ضرب‌الاجل اقتصادی گرفته نشود، بیم آن می‌رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی‌اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدت‌ها وقت لازم باشد.» افزون بر این، تورم در آن مقطع به اذعان حامیان دولت، به قیمت رکود مطلق کاهش یافت و شمار زیادی از کارخانه‌ها و مراکز تولیدی تعطیل شد و هزاران کارگر بیکار شدند. درباره رشد اقتصادی آن مقطع نیز واقعیت آن است که افزایش فروش موقت نفت در آن مقطع درآمد را افزایش داد و در محاسبات خام رشد اقتصادی به چشم آمد اما این رشد به تعبیر کارشناسان حامی دولت (مؤمنی، راغفر و...) «رشد بی‌کیفیت و بی‌خاصیت» بود که اقتصاد ما را معتادتر و بی‌رمق‌تر می‌کرد و اتفاقاً تأثیر ویرانگر بر تولید داشت که در معرض واردات بی‌رویه قرار گرفته بود. آمریکا همزمان، سرمایه‌گذاران را تهدید به تحریم می‌کرد و بر خریداران نفت فشار می‌آورد تا در فواصل سه تا شش‌ماهه، خرید نفت ایران را کاهش دهند. علت مجال موقت فروش نفت، اثرگذاری بر انتخابات مجلس و ریاست‌ جمهوری و نیز شرطی‌‌‌سازی و فریب ایران، در جهت احساس نیاز بیشتر به مذاکره بود. اینکه سخنگوی دولت تصویری از شرایط نشان دهد که واقعی نیست، نه گویاست نه صحیح. یادآور می‌شود، خروج آمریکا از برجام پس‌ از آن بود که روحانی در یکی از سفرهای استانی اعلام کرد که «اگر اهداف ما از برجام بدون آمریکا محقق شود چه‌بهتر!» به‌این‌ترتیب آمریکا اطمینان پیدا کرد که در صورت خروج، ایران همچنان به انجام تعهدات خود ادامه می‌دهد. پس دلیلی نداشت که آمریکا برگ خروج از برجام را رو نکند و زیر بار تعهداتش باقی بماند. از سوی دیگر، روزنامه آمریکایی پولیتیکو از قول موگرینی، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: «حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران به ما اطمینان داده است که ایران از برجام خارج نخواهد شد»(!) مطلب دیگر اینکه، مدعیان اصلاحات، رشد و توسعه کشور را منوط به برداشته شدن تحریم‌ها و الحاق به FATF جا می‌زنند در حالیکه 8 سال با شعار رفع تحریم و فرصت سوزی، ارسال پالس ضعف و انفعال و طلبکار کردن آمریکا و اروپای بدهکار و تحمیل سیاست تعلیق و انتظار به اقتصاد کشور موجب تحریم‌ های چند برابری و رکوردهای تورم شدند. آنها 39 مورد از توصیه‌های 41 گانه FATF را اجرا کردند اما فشار و تهدید و تحریم بیشتر شد. نساختن مسکن و عدم هدایت غول نقدینگی به بخش‌های مولد ناشی از سوءمدیریت و بی‌تدبیری دولت است و ربطی به تحریم ندارد. اهتمام دولت به بخش مسکن و هدایت نقدینگی به عرصه تولید می‌توانست در تیراژ میلیونی اشتغال ایجاد کند و از تورم بکاهد اما طیف اشرافی غرب‌گرا، آب خوردن مردم را هم به توافق با آمریکا منوط کرد و با بزرگ‌نمایی تحریم، از مسئولیت‌پذیری فرار می‌کند. رشد و توسعه کشور در گرو جابجایی این طیف فرصت سوز و مورد پسند دشمن با مدیران جهادی و انقلابی و باورمند به توانایی‌های عظیم ملی است.
حجت‌الاسلام سیدمحمود نبویان نماینده مردم تهران در ادوار نهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس کمیسیون اصل 90، در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، به تشریح شرایط فعلی کشور و الزامات حرکت دولت آینده پرداخته است. مشروح گفتگوی خبرنگار فارس با حجت الاسلام نبویان را در ادامه می‌خوانید؛ *** * فارس: در انتخابات دوره سیزدهم شاهد بودیم مشارکت مردم نسبت به ادوار گذشته کاهش داشت، هر چند در مجموع مردم مشارکت قابل قبولی را رقم زدند اما این یک واقعیت است که در این دوره با مشارکت کمی مواجه شدیم؛ به نظر شما، علت این کاهش مشارکت مردم و ریشه های مختلف آن چیست؟ نسبت به سوالی که مطرح کردید باید یک تحلیلی شود، به نظر من، مهمترین عاملی که باعث کاهش حضور مردم در این انتخابات شد، وضعیت اقتصادی مردم است؛ یعنی مردم به حدی تحت فشار بوده‌اند که امید بخش‌هایی از آنها آسیب دیده است. اگر مقایسه مختصری داشته باشید میان شرایط الان با سال 92 که این دولت اداره کشور و اقتصاد و سیاست خارجی را تحویل گرفته، معنی این حرف را متوجه می‌شوید. مثلا قیمت خودرو آن زمان چقدر بود و الان چقدر است؟ پراید که حداکثر 20 میلیون بود، الان 120 میلیون است، قیمت دلار کمتر از سه هزار تومان بود و الان به 30 هزار تومان رسیده است. قیمت مسکن چندین برابر شد، دولتی ها می‌دانند که کسی نمی تواند در این دوره مسکن تهیه کند، قیمت اجاره مسکن بسیار زیاد شده است. امروز فشارهای اقتصادی برای تشکیل زندگی مردم را کاملاً ناامید کرده و جوان امیدی به تشکیل زندگی ندارد. همینطور قیمت کالاهای اساسی مثل مرغ، گوشت و میوه یا قیمت آهن، فولاد، لوازم خانگی و ... دست روی هر چیزی بگذارید همین افزایش شدید قیمت را شاهد هستید. کار به جایی رسیده و خروجی دولت فعلی در آستانه تحویل به دولت آقای رئیسی این شده است که از 80 میلیون مردم، دولت آقای روحانی این افتخار را دارد که 60 میلیون معیشت‌بگیر دارد! 60 میلیون معیشت‌بگیر به این معناست که از 80 میلیون نفر جمعیت کشور، 60 میلیون را نیازمند کرده‌اند! این مسئله مهمی است. وضع زندگی مردم را به جایی رساندند که 60 میلیون نفر از مردم تحت فشار اقتصادی هستند! این دولت در هیچ بعدی در خدمت به مردم موفق نبوده است؛ تنها در یک مورد 100 درصد موفق بوده و هیچ چیزی حتی یک درصد هم کم نگذاشته و آن هم ناامید کردن بخش‌هایی از جامعه نسبت به نظام و انقلاب بوده و این هنر دولت فعلی بوده است این دولت در هیچ بعدی در خدمت به مردم موفق نبوده است؛ تنها در یک مورد 100 درصد موفق بوده و هیچ چیزی حتی یک درصد هم کم نگذاشته و آن هم ناامید کردن بخش‌هایی از جامعه نسبت به نظام و انقلاب بوده و این هنر دولت فعلی بوده است. در این فضا طبیعی است که کاهش مشارکت داشته باشیم. مردم به تعبیر من دل و دماغی ندارند که در انتخابات شرکت کنند، می‌گویند همه یک جور هستند. هر چند آقای روحانی اصلاً بین مردم نیست؛ با نوع مدیریتی که دارد ارتباطی بین مردم و رئیس جمهور وجود نداشته، به بهانه کرونا یک سال و نیم نه تنها در بین مردم نیست که در مجلس هم حضور ندارد و این ارتباط برقرار نمی‌شود. وقتی این ارتباط برقرار نمی‌شود ناامیدی می‌آید. بنابراین، وضع زندگی مردم مهمترین عامل کاهش مشارکت مردم بود. در واقع دولت آقای روحانی کاری کرد که عده‌ای امروز می‌گویند همه‌شان (همه مسئولان) یکی هستند و شرکت کنیم فایده ای ندارد و ...؛ البته باید وضعیت مشارکت مردم را هم قدری تحلیل کنیم. در انتخابات‌های گذشته هم هیچ موردی که 100 درصد مشارکت شود، وجود نداشته و این در دنیا هم وجود ندارد. در ایران که بیشترین مشارکت را نسبت به دنیا دارد، در انتخابات ریاست جمهوری میانگین مشارکت بین 80-70 درصد است. یعنی همیشه 20 الی 25 درصد مشارکت نمی‌کنند که این به هر دلیلی می‌تواند باشد. در این انتخابات بین 7 تا 10 درصد هم بخاطر کرونا شرکت نکردند. * فارس: این نتیجه بررسی های دقیق است؟ بله. معمولاً نظرسنجی‌های صداوسیما شاید دقیق‌ترین باشد و نظرسنجی‌های دیگر هم داریم که در مجموع این‌ها، حداقل 7 درصد مردم به خاطر کرونا و ملاحظات آن مشارکت نکردند. علاوه بر این، 3 تا 5 درصد از عدم مشارکت هم به دلیل کم‌کاری و عدم مدیریت و سوءتدبیر در برگزاری انتخابات را هم اضافه کنید. من مسئول ستاد بودم و در استان مازندران به صندوق‌ها سر می‌زدم و بعد متوجه شدیم که کل کشور هم همینطور است؛ ساعت 7 صبح زمان شروع انتخابات بود ولی ساعت شروع رای‌گیری بین 7 تا 11 نوسان داشته و در هیچ حوزه ای ساعت 7 انتخابات را شروع نکرده‌اند. من ساعت 10:30 سر یک صندوقی در مرکز استان مازندران رفتم هنوز رای‌گیری شروع نشده بود. استان مازندران یک محیط کشاورزی است و کشاورزان اول صبح که هوا خنک است به دشت می‌روند تا کارهای دشت و مزرعه خود را انجام دهند، معمولا مردم ابتدا برای رای‌گیری می‌روند، اما وق
تی کسی را برای گرفتن رای‌شان نمی‌بینند، ظهر بعد از کار کشاورزی با آن خستگی بعید است دوباره مراجعه کنند. چند درصد رأی را با این موارد را از دست دادیم. مواردی هم بود که صندوق سیار نمی‌رفت. در استان ماندران حدود ساعت 8 شب تماس گرفتند که در برخی روستاهای کوهستانی مثل ونبن که حداقل 100 نفر بوده اند که صندوق سیار برای رای‌گیری نرفته بود. به صندوق سیار زنگ زدیم، گفتند مسیر کوهستانی است و ما نمی‌رویم! این موارد یکی دو تا نبوده است. چند روز پیش در مجلس دوستان از استان‌های زنجان، همدان و چند استان دیگر هم این مسئله را مطرح کردند؛ یعنی این یک امر عمومی بود و منحصر به استان ما هم نبوده است. برخی بهانه‌تراشی می‌کنند و می‌گویند اصلاح‌طلبان کاندیدا نداشتند و مشارکت پایین بود؛ پس آقای همتی که بود؟ آقای خاتمی رئیس اصلاح‌طلبان از چه کسی حمایت کرد؟ 15 - 16 گروه اصلاح طلب از آقای همتی دفاع کردند حالا شما در نظر بگیرید که حداقل 3 درصد مردم به این دلیل مشارکت نداشتند و حداقل 7 درصد هم به دلیل کرونا مشارکت نکردند و در نتیجه 10 درصد مشارکت را از دست داده‌ایم. حدود 50 درصد مشارکت داشتیم که با این 10 درصد مشارکت به حدود 60 درصد می‌رسد. به نظر من اگر این کاهلی‌های گسترده وجود نداشت مشارکت بالای 60 درصد می‌رسید. برخی هم بهانه‌تراشی می‌کنند و می‌گویند اصلاح‌طلبان کاندیدا نداشتند و مشارکت پایین بود، پس آقای همتی چه کسی بود؟ آقای خاتمی رئیس اصلاح‌طلبان از چه کسی حمایت کرد؟ 15 - 16 گروه اصلاح طلب از آقای همتی دفاع کردند. همین گروه‌ها مگر از لیست شورای شهر تهران دفاع نکردند؟ خب رای آوردند؟ رای این‌ها در انتخابات ریاست جمهوری در کل کشور از آرای باطله کمتر بود. باید این مسائل را خودشان توجه کنند. * فارس: این نکته هم جای سوال دارد که جریان اصلاحات چرا با داشتن مهره‌هایی مثل آقای عارف که احتمال تائید صلاحیت آنها خیلی بالا بود، مهره‌هایی مثل جهانگیری را که احتمال ردصلاحیت آنها می‌رفت، عمداً به میدان فرستادند؟ بله؛ واقعا باید روی این فکر کرد که چرا این‌ها در چنین مواقعی اینطوری تصمیم می‌گیرند. * فارس: فکر می‌کنید مهمترین چالش‌های پیش روی دولت جدید کدام است؟ نکته دیگر، چالش‌های پیش روی این دولت است که مردم به آن امید بسته‌اند که ان‌شاالله مشکلات مردم حل شود. نکته اول این است که ما هرچه بدبختی داریم، از این است که از ابتدای انقلاب تاکنون دولت، قدرت، پول و همه چیز دست تفکر غربگرا و لیبرال و ضدمردم بوده است. اولین دولتی که بعد از انقلاب تشکیل می‌شود، دولت بازرگان و نهضت آزادی است. نهضت آزادی با تفکر انقلابی چه نسبتی دارد؟ مگر نهضت آزادی نبود که بخاطر تسخیر لانه جاسوسی استعفا کرد؟ این برای دولت غربگرا است. اولین رئیس جمهور بنی صدر است که مشخص است چه تفکری دارد. بعد شهید رجائی است که شهید می شود و بعد مقام معظم رهبری است که می‌دانیم آن زمان نخست وزیر و رئیس جمهور داشتیم و همه قدرت دست نخست وزیر بود؛ یعنی آقای میرحسین موسوی. بعد از آن 8 سال هاشمی رفسنجانی و بعد 8 سال خاتمی و بعد 8 سال آقای احمدی‌نژاد می‌آید 4 سال اول آن با تفکر انقلابی می‌گذرد، اما متاسفانه 4 سال دوم به تفکر غربگراها نزدیک می‌شود و دوباره 8 سال روحانی سر کار می‌آید! حالا سوال اینجاست که چه زمانی دولت و حکومت، قدرت و پول و بودجه و نفت و مالیات‌ها دست نیروهای انقلابی بود؟! فقط 4 سال اول احمدی‌نژاد را سراغ داریم. یعنی از 42 سال انقلاب، نزدیک به 38 سال دست تفکر ضدمردمی، اشرافی و غیرانقلابی و غربگرا بود. هر چه بدبختی وجود دارد زیر سر این تفکر است. هرجا تفکر انقلابی سر کار آمد، به مردم خدمت کرد. یک نمونه را عرض کنم؛ بزرگترین مصداق و شاه‌فرد انقلابی تابع ولی فقیه شهید حاج قاسم سلیمانی است. این فرد موفق بود یا خیر؟ در وظیفه ای که به حاج قاسم سپرده شد موفق بود یا خیر؟ حاج قاسم سرباز مردم بود، سرباز انقلاب و مقام معظم رهبری بود. هر جا فرمایش آقا را گوش ندادیم و اصول انقلاب را کنار گذاشتیم، نتیجه بد شد. حالا اولین چالشی که می‌خواهم مطرح کنم این است؛ این کسانی که نزدیک به 40 سال همه جای کشور را در دست داشته‌اند و همه جا بوده‌اند، حالا به راحتی خودشان را کنار می‌کشند و عرصه را به آقای رئیسی تقدیم می کنند که به مردم خدمت کند؟! حتماً اولین چالش بزرگ این است که دسیسه های گوناگونی در انتظار این دولت است؛ لذا مردم به این نکته توجه کنند. یادم هست سال اولی که آقای احمدی‌نژاد آمد یکباره آهن افزایش قیمت داشت و یکباره همه پول ها به سمت مسکن، ارز و ... رفت. لذا این چالش بزرگی است که منتظر دسیسه های گوناگون تفکری که 40 سال مملکت را در دست داشت باید بود که براحتی ممکلت را از دست نمی دهند. کسانی که نزدیک به 40 سال همه جای کشور را در دست داشته‌اند و همه جا بوده‌اند، حالا به راحتی خودشان را کنار می‌کشند و عرصه
را به آقای رئیسی تقدیم می کنند که به مردم خدمت کند؟! حتماً اولین چالش بزرگ این است که دسیسه های گوناگونی در انتظار این دولت است نکته دیگر، بدهکاری های این دولت است؛ حتی اگر عده‌ای سنگ‌اندازی نکنند! بر اساس گزارش‌های مرکز پژوهش ها و سازمان بازرسی و دیوان محاسبات، در سال 98 بدهی دولت به بانک مرکزی و سایر بانک های دولتی و خصوصی - که الان باید 100 هزار میلیارد تومان به این عدد بیفزایید – حدود 223 هزار میلیارد تومان بوده است! بدهی ناشی از اوراق هم درد دیگر است؛ بودجه دولت از کجا بدست می‌آید؟ یک دولت مقروض و سرزمین سوخته به آقای رئیسی تحویل شده است. بودجه کشور از نفت و مالیات و بخشی هم از فروش اوراق است. سال 92 که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت به لحاظ قانونی در بودجه پیش‌بینی شده 10.4 درصد حق فروش اوراق داشته‌اند که 41.7 درصد فروش داشته‌اند! در سال 93 به دولت 9.7 درصد اجازه فروش اوراق داده شده که در عمل 51.6 درصد فروش داشته است! به این بدهکاری‌ها توجه کنید. فروش اوراق یعنی اینکه من و شما سرمایه اندکی داریم و در پروژه‌های دولت سرمایه‌گذاری می‌کنیم، با سود 20-10 درصد، مثلا الان در سال 1400 که سال سررسید اوراق است، دولت آقای رئیسی هرچه درمی‌آورد باید به عنوان بدهی ناشی از اوراق به مردم بدهد. * فارس: چاره‌ای هم ندارد! چون مردم سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بله. حالا در سال 98 فقط 9 درصد مجاز به فروش اوراق بوده‌اند که 332 درصد فروخته‌اند! این‌ها آمارهای مرکز پژوهش‌های مجلس و سازمان بازرسی و دیوان محاسبات است. بدهکاری دولت فعلی بسیار زیاد است. لذا چالش دوم و بزرگی که دولت آقای رئیسی دارد این است که باید این سررسیدها را پرداخت کند. آمار سال 99 را ندارم ولی بدهکاری های دیگر را در نظر بگیرید. بدهکاری تا سال 98 در اوراق 125 هزار میلیارد تومان بوده. سال 99 را هم اضافه کنید که حداقل 200-150 هزار میلیارد تومان بدهی اوراق بهادار می‌شود. بدهکاری دولت به تامین اجتماعی 300 و خرده ای هزار میلیارد تومان است. اینها را چه کسی می خواهد پرداخت کند؟! دولت آقای رئیسی هر چه درمی‌آورد باید به طلبکاران پرداخت کند. بدهکاری دولت فعلی بسیار زیاد است. چالش دوم و بزرگی که دولت آقای رئیسی دارد این است که باید این سررسیدها را پرداخت کند * فارس: فکر می‌کنید در حوزه سیاست خارجی چالش‌های دولت آقای رئیسی چیست؟ در حوزه سیاست خارجی، با دیپلماسی التماسی طرف مقابل کلا طلبکار شده است، با اینکه او تعهدات را انجام نداده و ما اینقدر خسارت دیده‌ایم و عملا تحریمی هم برداشته نشد. خروجی این مدل دیپلماسی این شد که به گفته آقای عراقچی در مجلس، دوره اوباما 700 و خرده ای تحریم داشتیم ولی الان 1600 تحریم داریم! یکسری مسائل به ظاهر مرتبط با تحریم‌ها را در کمیسیون اصل 90 مورد بررسی قرار داده‌ایم. الان در نهاده های دامی و تامین آن مشکل داریم. مثلا باید کنجاله سویا تامین شود که بخش اعظم آن وارداتی است. حالا چرا واردات نداریم؟ می گویند دلار نداریم. بسیار خب تحریم هستیم و صادرات نفت نداریم و در نتیجه دلار نداریم. ما با برخی ایرانی های خارج از کشور تماس گرفتیم، گفتند هر چه کشور لازم دارد تامین می کنیم و با دلار خودمان تامین می کنیم و به ایران می‌فرستیم، ولی معادل آن دلار را ریال به ما بدهید؛ این حرف منطقی و حرف درستی است. آقای همتی و معاون ارزی‌اش را به کمیسیون اصل 90 آوردیم، گفتیم چرا این کار را انجام نمی دهید؟ گفتند مخالفیم؛ باید بدانیم منشا این دلار از کجاست! کشور دارد به نابودی کشیده می شود و قیمت مرغ و گوشت فشار بر مردم وارد کرده است، آقایان دنبال بهانه هستند. در داخل افرادی داریم که مراجعه کردند و گفتند دلار داریم و وارد می‌کنیم، شما اجازه ترخیص بدهید؛ آقایان اجازه نمی دادند چون معتقدند منشا دلار باید مشخص شود و شفاف شود! شفافیتی که اینها مطرح می کنند به چه معناست؟ الان مشکل واردات را حل کنید به جای اینکه کشف کنید منشا دلار کجاست. حتی در ترخیص کالا هم مشکل داریم. تا همین چند وقت پیش نزدیک 4.55 میلیون تن ارزاق اساسی مردم در گمرک خوابیده بود، اما دعوای بین روحانی و همتی مانع ترخیص می‌شد! یکی می‌گفت ترخیص شود، آن یکی می‌گفت ترخیص نشود! اینطوری کشور را قفل می‌کنند و با این وضع هم نمی‌شود کشور را پیش برد. برخی ایرانی‌های خارج کشور که سرمایه آنها چند هزار میلیارد دلار است، آماده هستند این کار را انجام دهند ولی دولت اجازه این کار را نمی دهد. چرا اصرار دارند وارد نشود؟! اینها چالش های اساسی است که آقای رئیسی باید در کوتاه‌مدت حل کند. چالش بزرگ دیگر دولت آینده مربوط به ذخایر استراتژیک مثل گندم و سویا و ... است که وضع آن اصلاً مطلوب نیست. در حالی که طبق قانون باید چند میلیون تن می‌شد، حالا به این وضعیت رسانده‌اند! یعنی یک زمین سوخته ای را به آقای رئیسی تحویل می دهند. * فارس: آق
ای رئیسی هم قبل از انتخابات و هم بعد از پیروزی در انتخابات اعلام کرد که فراجناحی عمل می‌کند و از همه ظرفیت‌ها برای همکاری نخبگان و اداره کشور استفاده می‌کند؛ به نظر شما الزامات این مدل مدیریتی چه باید باشد؟ این حرف درست است و ایشان تعهدی به هیچ جناحی ندارد، اما جناب آقای رئیسی باید مراقب باشد که در تعیین وزرا و همکاران شرکت سهامی درست نشود. یعنی اینکه چون قول داده‌ایم فراجناحی باشیم، یکی به این حزب بدهیم و یکی به آن حزب، این به درد کشور نمی‌خورد. ثمره این مدل کار کردن، تشدید مشکلات برای مردم است. بزرگترین مشکل مردم اقتصادی است و یکی از بزرگترین مشکلات در حوزه اقتصاد هم هماهنگ نبودن سه محور اقتصادی دولت یعنی «رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر اقتصاد» است. در دولت آقای روحانی، آقای همتی در مجلس می‌گفت هماهنگی وجود ندارد و در نتیجه وضع اقتصاد را داریم می‌بینیم. اگر تیم هماهنگ سر کار نیاورید، وضع کشور اینطور می‌شود. به اسم فراجناحی بودن، نمی‌توان شرکت سهامی احزاب درست کرد که هیچ هماهنگی هم بین آنها وجود ندارد. آقای رئیسی باید خیلی به این نکته توجه کند. دولت شرکت سهامی نیست. باید یک دولت یک دستی باشد که بتوانند مشکل مردم را حل کنند والا حتماً مشکل خواهیم داشت. چرا کالاهای اساسی در گمرک ترخیص نمی‌شد؟! بخاطر دعوای بین همتی و روحانی! اختلاف، مشکلات را تشدید می‌کند. کلی کالا در گمرک در حال فاسدشدن است و مردم هم در داخل نیاز دارند، آنوقت آقایان دعوا و اختلاف دارند. نکته دیگری که در تشکیل کابینه باید مدنظر آقای رئیسی باشد، این است که باید وزرایی را سرکار بیاورند که بتوانند کار کنند، مردمی باشند؛ یعنی سطح زندگی‌شان مثل مردم باشد، نه مثل آقای روحانی که یک سال و خرده ای به مجلس هم نمی آید و از پشت شیشه ماشین نظرسنجی می‌کند. باید مثل حاج قاسم باشند. حاج قاسم مسئولیتش در حوزه داخلی نبود، اما وقتی سیل می‌آید پاچه‌اش را بالا می زند و در آب کنار مردم است. هیچ یک از وزرای آقای روحانی اینطور نبوده‌اند. مردمی بودن و زندگی هم سطح مردم داشتن، جهادی بودن، پاکدست بودن، انقلابی بودن، اهل اختلاس نبودن و ... خیلی مهم است. نکته مهم بعدی این است که باید وزرا و مسئولانی سر کار باشند که معتقد به توان داخلی باشند. یادتان هست که ماسک و مواد شوینده در اوایل کرونا کم بود، ما اگر می‌خواستیم وارد کنیم باید مذاکره می کردیم. بچه‌های همین کشور وسط آمدند و نیاز کشور را تامین کردند. هر وقت نیاز داشتیم آنها ظلم کردند. لذا معتقد به توان داخلی بودن مهم است. واردات تا جایی که نیاز باشد باید انجام شود ولی وقتی می‌توانید تولید داخل داشته باشید باید جلوی واردات را گرفت. به نظر من، مهمترین اولویت برای این دولت این است که باید برنامه کوتاه مدت 6 ماهه تا یک ساله‌ای داشته باشد تا بتواند یک آرامشی به وضع اقتصاد مردم بدهد که این میسر است؛ حداقل جاهایی را که قفل شده باز کند، قفل هایی که زده‌اند که نه واردات صورت بگیرد و نه صادرات، این‌ها را باز کنند. بخشنامه‌های غیرضروری و دست و پا گیر هم نمونه این قفل‌هاست که باید باز شود. مهمترین اولویت برای دولت جدید این است که باید برنامه کوتاه مدت 6 ماهه تا یک ساله‌ای داشته باشد تا بتواند یک آرامشی به وضع اقتصادی مردم بدهد که این میسر است؛ حداقل جاهایی را که قفل شده باز کند اخیرا با یک صادرکننده نشسته بودم، می‌گفت من همه کالاها را آماده کرده‌ام و مجوز می‌خواهم برای صادرات، می‌گویند ساختمان شما کجاست؟! مگر قرار است به ساختمان مجوز بدهید؟ به کالا مجوز می‌دهید؛ این کالا و این هم تعهدات من! بنابراین در برنامه کوتاه مدت، باید جلوی این سنگ‌اندازی‌ها و قفل زدن‌ها گرفته شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️معاون قضایی دادستان کل کشور: دولت، تمام معادن را در این روزهای آخر به فروش گذاشته است / به دوستان گفتم این یک ماه آتش سوزی زیاد داریم 👤عمرانی:این سید خدا (رئیسی) با بدهی 500 هزار میلیارد تومان اوراق قرضه روبرو است و این یک قلم از سختی کار رئیس جمهور منتخب است ▪️اوباش را اجیر می کنند که مراکز دولتی را آتش بزنند ▪️باید دعا کنیم این یک ماه تا دولت جدید شروع شود به سلامتی بگذرد! گویا بازداشتهای دیروز در خصوص قطعی برق جواب داده
پیدا و پنهان ماجرای قطع برق -۱ 🔹قطع شدن برق همزمان با گرمای بی سابقه هوا، برای مردم کلافه کننده و برای اهالی کسب و کار، آزار دهنده است. طبیعتا همه حساس می شویم که چرا این مضیقه پیش آمده و دنبال مقصر می گردیم. بعضی دنبال راه حل می گردند و برخی دیگر، کلافگی و ناراحتی را بروز می دهند. ♦️میزان مصرف، میزان تولید و شبکه توزیع، سه متغیری است که می تواند در پدید آمدن این چالش موثر باشد. شدت بی سابقه گرما، بالغ بر 10 هزار مگاوات، بر مصرف برق افزوده و همین موجب فشار بر شبکه توزیع (از مدار خارج شدن برخی نیروگاه ها) می شود. 🔹متاسفانه در زمینه توسعه نیروگاه ها، دولت آقای روحانی پایین ترین سهم را در مقایسه با دولت های قبلی داشته و به تعهدات خود طبق برنامه ششم توسعه عمل نکرده است. این در حالی است که اگر به سیاست های کلی "اقتصاد مقاومتی (ابلاغ شده در سال 92) اهتمام می شد، اکنون باید به شکل پایدار، مازاد تولید برق داشتیم و از صادرات آن درآمد ارزی کسب می کردیم. ♦️این هدفگذاری به چند دلیل عملیاتی شد. مدیر عامل بورس انرژی می گوید: "۶۰ درصد تولید برق توسط بخش خصوصی صورت می‌گیرد و چون قیمت برق زیاد نشده، بخش خصوصی رغبت به تأسیس نیروگاه ندارد. وزارت نیرو کمی دیر توجه نشان داد و حجم معاملات برق در بورس انرژی بسیار پایین است". 🔹عارضه دوم، تعهد دولت در "توافق پاریس"، بدون اطلاع یا تصویب این تعهد خارجی در مجلس است. طبق توافق، دولت متعهد به کاهش مصرف سوخت فسیلی و گاز های گلخانه ای شد، بی آن که جایگزینی برای تامین انرژی پایدار (از جمله برق هسته ای و انرژی های تجدید پذیر) بیاندیشد. ♦️تعهدات متقابل غرب هم، طبق معمول روی کاغذ ماند. دولت در یک دوره هشت ساله، پسرفت در هر دو حوزه قدیمی و جدید تامین برق را پذیرفت، و حال آن که هم پیش بینی ها دلالت بر افزایش دمای سالیانه می کرد و هم برق، پیش نیاز خروج از رکود و آغاز رونق اقتصادی است. 🔹اکنون در حالی با مضیقه برق مواجه هستیم که هنوز بخشی از ظرفیت های تولید، تعطیل یا نیمه تعطیل است و دولت در این زمینه، تمهیدی برای دوره رونق نداشته است. غرب در این حوزه، نقشه راهبردی داشت؛ اما برخی دولتمردان ما منفعل بودند. ♦️آنها نه تنها نقشه متقابل نداشتند، بلکه در زمین دشمن بازی کردند. آنها در حالی می گویند تحریم ها نگذاشت در حوزه نیروگاهی، سرمایه گذاری یا تعمیر کنیم که اساسا تعطیلی 95 درصد برنامه هسته ای (و عدم برنامه ریزی برای تولید برق هسته ای) را با وعده لغو تحریم ها و جذب سرمایه گذاری توجیه کرده بودند. 🔹در پرانتز باید نوشت که افزایش ظرفیت نیروگاهی، منحصر در سرمایه گذاری خارجی نیست. اولا می شد تدبیری اندیشید تا چند هزار میلیارد تومان، از نقدینگی هفت برابر شده (3700 هزار میلیارد تومانی) به ویژه از طرف بانک ها، به این سمت هدایت شود. ♦️ثانیا تولید کنندگان داخلی، به شدت از مانع تراشی های دولتی گلایه دارند؛ چنان که آقای خوش‌گفتار "نایب رئیس هیات مدیره سندیکای تولیدکنندگان برق" می گوید "بر خلاف تکالیف برنامه ششم توسعه، وزارت نیرو طی چهار سال اخیر، نه خود برای تولید برق سرمایه‌گذاری کرده و نه اجازه سرمایه‌گذاری داده است". 🔹زمانی چیت‌ چیان‌ وزیر‌ نیرو گفته بود "ایران با‌ داشتن‌ ذخایر‌ غنی‌ سوخت‌ فسیلی‌، چه‌ نیازی‌ به‌ انرژی‌ تجدید پذیر‌ دارد ؟ پاسخ‌ این‌ است‌ که‌ عمده‌ مصرف‌ کشور، فسیلی‌ است که منجر‌ به‌ انتشار‌‌ گازهای‌ گلخانه ای‌ می شود‌ و‌ با جرایم‌ بین المللی‌ روبه‌رو‌ می شویم". این تلقی در حالی بود که مصرف کننده 80 درصد سوخت های فسیلی در دنیا، کشورهای غربی هستند. ♦️خانم ابتکار‌ رئیس‌ سازمان محیط‌ زیست هم گفته بود: "در‌ دولت‌ یازدهم‌ با‌ب رنامه ریزی‌ انجام‌شده‌، حرکت‌ نزولی‌ استفاده‌ از‌سوخت های‌ فسیلی بویژه‌ در‌ نیروگاه‌ ها که‌ از‌ عمد‌ه ترین‌ منابع‌ تولید‌ کربن هستند،‌ آغاز‌ شده‌ است"! 🔹اما جایگزین چه؟ هیچ! مشابه معامله "نقد- نسیه" برجام، با امضای توافق پاریس در حوزه مهم تامین انرژی انجام شد تا در فرآیندی پنج شش ساله، به نقطه چالش برانگیز فعلی برسیم. ♦️این در حالی بود که اگر برنامه هسته ای درست پیش می رفت و برای توقف آن توجیه تراشی نمی شد، می توانست بخشی از هدفگذاری اعلامی رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت تامین بیست تا سی هزار مگاوات برق جدید باشد و حتی موجب درآمد زایی ارزی بشود. 💢ادامه دارد💢 @IMANI_mohammad پیدا و پنهان ماجرای قطع برق -۲ ♦️اتفاقی که در این میان غیر عادی و شک برانگیز می نماید، یقه درانی و التهاب آفرینی طیف غربگرایان (از ضد انقلاب تا برخی افراطیون مدعی اصلاحات)، به بهانه کمبود برق است و حال آن که همان ها دنباله روی از توقعات بی پایان غرب از جمله در زمینه سیاست های تامین انرژی اصرار داشته اند. به قول معروف، "هم می کشند و هم تعزیه می دارند"! 🔹گله مندی و دلخوری به ویژه از قطع بی برنامه و اعلام نشده برق
، حق مردم و فعالان اقتصادی است. اما طایفه توجیه گر زورگویی های غرب، خود متهم ماجرا هستند. و اتفاقا فعال شدن آنها برای تبدیل نارضایتی مردم به اغتشاش و نامنی، ناظران را درباره ارتکاب خیانتی جدید از سوی این طیف حساس می کند. ♦️دو سال قبل بود که به بهانه مشکلات اقتصادی، آشوب های زنجیره ای ابتدا در لبنان و عراق و سپس ایران، کلید زده شد. غافلگیر کردن مردم با قیمت سه برابری بنزین توسط آقای روحانی، بهانه ای شد تا مزدوران سرویس های جاسوسی سیا، ام آی سیکس و موساد، موج سواری کنند. 🔹حالا هم لبنان به بهانه بنزین و عراق به بهانه برق، درگیر فتنه مشابهی است. فقط در عراق، 61 دکل توسط عوامل تروریست و خرابکار "ناتوی اطلاعاتی" منهدم و به پای داعش نوشته شد. در لبنان هم مزدوران غربگرا فعال شده اند. در قبال کشور ما هم احتمال خرابکاری های چند لایه دور از ذهن نیست. ♦️اما درست در موقعیتی که یک نارضایتی به حق عمومی، دستمایه موج سواری دشمنان خونی یک ملت می شود، موقعیت مرزبندی است. مثلا در لبنان طبیعی بود که جناب سید حسن نصرالله، بیش از دیگران از عملکرد خسارتبار دولت غربگرا شاکی باشد. 🔹اما دو سال قبل که فتنه خودنمایی کرد، دبیر کل حزب الله به‌ جای گروکشی و ‌سوار شدن روی موج اعتراضات، آب بر آتش فتنه ریخت و گفت:«باید مسئولانه سخن گفت. همه باید در برابر شرایط خطیر کشور مسئولیت‌ پذیر باشند. برخی می‌خواهند از مسئولیت شانه خالی کنند. این، نشانه فقدان عِرق ملی و ارزش‌های اخلاقی در قبال سرنوشت مردم است. شایسته نیست برخی که در همه دولت ‌ها حضور داشتند، اکنون سوار بر موج شوند. از کناره‌‌گیری دولت حمایت نمی‌‌‌ کنیم و دلیل آن هم این است که امکان ندارد دولت جدید طی یک سال تشکیل شود». ♦️در کنار گلایه های جدی از سوء مدیریت دولت روحانی، قطعا باید با دشمنان امنیت و آرامش و ثبات ایران مرزبندی کرد؛ این همان جریان وطن فروشی است که «اکبر گنجی» از افراطیون فراری، یک بار درباره اش اذعان کرد: 🔹«ما کارمندان دولت‌های راست افراطی ترامپ، جانسون، نتانیاهو و بن سلمان، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. وظیفه ما فروپاشاندن سازمان اجتماعی و کشاندن مردم به خشونت جمعی است. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ترین تحریم‌ ها نتوانست انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم». ♦️دولت هشت ساله روحانی، یک ماه دیگر به پایان می رسد. آینده پژوهی، پیش بینی، برنامه ریزی و به استقبال چالش ها و فرصت های پیش رو رفتن، حرف اول را در مدیریت می زند. با روزمرّگی و آرزو اندیشی نمی شود مدیریت کارآمد داشت. 🔹فهم این که هوا هر سال گرم تر و مصرف برق بیشتر می شود، به نبوغ ویژه ای نیاز نداشت؛ البته اگر دولت، در تراز دولت ملی رفتار می کرد. اکنون تنها راه حل فوری و مقدور در یکی دو ماه آینده، مدیریت (کاهش) مصرف به شرط اطلاع رسانی درست است. ♦️اما دولت جدید که از اوایل شهریور آغاز به کار می کند، باید خود را متعهد به برنامه ریزی برای افزایش تولید در دو سال آینده بداند و برای رساندن کشور حتی به موقعیت صادر کننده انواع منابع انرژی همت کند. 🔹فراموش نکنیم رکود تورمی، یکی از دلایل کاهش تولید برق است و چاره آن هم در رونق و جهش تولید است؛ چیزی که مدیریت "برجام و دیگر هیچ"، از ملت بزرگ ایران دریغ کرد. تولید برق و انرژی هم که حالا تبدیل به معض شده، مثل مسکن و کشاورزی می تواند به فرصت پیشران اقتصاد تبدیل شود.
⭕️ تمدنی که بوی خون می دهد @secret_file 🔹پس از خبر کشف سومین گورهای دسته جمعی در کانادا حالا با دقت این خبر را بخوانید 🔸در گذشته، ۱۵۰ هزار کودک بومی کانادا به اجبار از خانواده‌های‌شان جدا و در مدارس و اماکن کلیسای کاتولیک‌ اسکان داده شدند. 🔹بسیاری از این کودکان مورد بدرفتاری یا سوء استفاده جنسی قرار گرفتند. بیش از سه هزار و ۲۰۰ نفر از این کودکان در نتیجه این آزار و اذیت‌ها کشته شدند.   🔸این خبر خیلی ها را شوکه کرده، کانادایی ها چندین و چند کلیسا را به آتش کشیدند و جهان مبهوت این مهاجر پذیر شدند! 🔹این اخبار را در کنار کشتار میلیونها بومی آمریکایی، کنار نسل کشی بومیان استرالیایی، کنار کشتار مردم هند و ایران و ژاپن و عراق و افغانستان و کامبوج و الجزایر... که از قبل بوده و اکنون نیز حتی ادامه دارد... بگذارید. 🔸آری آفرینندگان این اخبار شوک آور، کشورهای غربی هستند در زمانهایی که ابرقدرتی می کردند، اسپانیا، پرتقال، انگلیس، فرانسه، روسیه و آلمان و آمریکا...اینهایی که صاحبان تمدن غربی اند، می دهد. 🔹تمدنی که مبانی فکریش است و در پیاده سازی این مبنا اشغالگری و قتل و غارت و نسل کشی می کند، هیچگاه تغییر نخواهد کرد، ما باید تکلیف خود را با اینها روشن کنیم، لحظه ای غفلت کنیم از افغانستان و عراق و ناکازاکی و هیروشیما کردنمان دریغ نخواهند کرد. 🔻پ ن: قابل که آنها را می دانند.
بشنوید چگونه استاد عبدالباسط توانست این آیه مبارکه را به این زیبایی، با نغمه ای دلنشین در دستگاه صبا _ بیات و با یک نفس (یکصد ثانیه!!!!) نوای فوق العاده معنوی قرآن عظیم را در ژرفای جان بنشاند. خدایش رحمت کند.
💬 *کاسبی پرسود داماد وزیر نیرو از تولید برق* ✍️سید یاسر جبرائیلی در یادداشتی در رابطه با عدم توسعه کافی ظرفیت نیروگاهی کشور نوشته است: چرا برای آقای سیدمهدی محقق داماد، داماد وزیر محترم نیرو جناب آقای اردکانیان مقرون به صرفه بوده است که شعبه‌ای از شرکت KPV اتریش را در ایران تاسیس کرده (شرکت کی پی وی مهرآباد) و در حوزه تولید برق خورشیدی سرمایه‌گذاری کند، پنل بکارد و برق (پول) درو کند، اما از این مشوق‌های قیمتی و تضمین‌های ۲۰ساله در حوزه نیروگاه‌های فسیلی خبری نبوده است؟ این الگو، الگویی آشناست که استعمار، منافع کلان خود را به خرده‌منافع جاده‌صاف‌کن‌هایی از ساکنان سرزمین‌های مستعمره گره بزند... اخبار بدون سانسور 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1641480253Cf543114bad
*مطالبات اصلاح طلبان از روحانی:* *رفع حصر، حذف حجاب، کنسرت، موتورسواری زنان و حضورشان در ورزشگاه، پخش ربنای شجریان، مذاکره!* *مطالبات اصلاح طلبان از رئیسی:* *رفع تورم، حل مشکل مسکن و اشتغال و ازدواج، رشد اقتصادی، ریشه کنی فساد اداری و بانکی و رانتخواری، تقویت پول ملی، رونق تولید، کاهش قیمت خودرو و دلار و ...!*
⭕️ شاگردان مکتب رزم آرا ♦️عباس آخوندی: مسکن مهر طرح مزخرفیه ♦️زنگنه: ساخت پالایشگاه کثافت کاریه ♦️عیسی کلانتری: خودکفایی کشاورزی مزخرفه ♦️ابتکار: خودرو برقی توجیه اقتصادی ندارد ♦️زیباکلام: انرژی هسته ای بدبخت کننده است ♦️نعمت زاده: باید مدیر اقتصادی از خارج وارد کنیم ♦️وزیر نیرو: ساخت نیروگاه توجیه اقتصادی ندارد 👆اینها شاگردان مکتب رزم آرا هستند که معتقد بود ایرانی ها توانایی ساخت یک آفتابه هم ندارند!
📡 ماهواره آمریکا تقریبا چهار برابر ایران جمعیت داره، ۹۰٪ ماهواره های دنیا در اختیار آمریکاست، مردم آمریکا به دولتشون مالیات میدن اما برای استفاده از ماهواره باید پول پرداخت کنن، دولت آمریکا فقط هشت کانال مجانی براشون گذاشته، ، در تمام دنیا ماهواره با کسب هزینه در اختیار مشتری قرار میگیره، ما در ایران بسیار خوشبختیم که علاوه بر کانالهای غیر فارسی، فقط ۱۶۲ کانال فارسی رایگان داریم. چقدر دوستمان دارند !!! اکثراین کانالها ازجمله فارسی وان ها در مالکیت مُرداک یهودی صهیونیست قرار داره، فارسی وان وقت نماز، اذان پخش میکنه و مناسبتهای مذهبی اسلامی خصوصا شیعی را یادآوری میکنه ! اونها برای سرگرمی ما بروزترین فیلمها و سریالها رو میخرن، بفارسی دوبله میکنن و مجانی برامون پخش میکنن، اونم " فقط برای ما رایگانه و نه برای همسایه های عرب ما "!!!!!! جالب این که هدف اوّل و مُهِمشون ایجاد گسست خانوادگی در جامعه ایران و نابود کردن قداست خانواده است به همین جهت موضوع خیلی از سریالها به روابط ناسالم خانوادگی و عادی سازی روابط نامشروع بین زن و مرد و دختران و پسران مربوط میشه. خصوصا خیانت به همسر، تشویق به طلاق و پذیرفتن بچه نامشروع به عنوان یک هدیه الهی و دهها خیانت دیگر. جالبه بدونید مردم انگلیس بابت مالیاتی که روی قبضهای برقشان بابت برنامه های BBC فارسی میاد اعتراض کردن و جواب گرفتن که این یک مسأله دیپلماتیکه باید همکاری کنید!! مُرداک در یکی از برنامه های تلویزیونیش در آمریکا عنوان کرد که : "ما ایرانی ها را قورباغه پز میکنیم"!!! حالا این یعنی چی؟ فرانسویها قورباغه را در آب ولرم و با شعله بسیار آرام میپزن که تا بیاد بفهمه، پخته شده و هیچی حالییش نمیشه. راستی! تا حالا چندهزار و یا چند میلیون نفر از ماها با حربه های استعمار قورباغه پز شدیم (و هویت ایرانی اسلامی خود را از دست دادیم) و متوجه نشدیم ؟؟!! حالا یه چیز دیگه: آندلس یک کشور بود با صدها سال سابقه دولت اسلامی، بزرگترین قدرت نظامی و علمی زمان خودش در اروپا، بارها جنگ بین اونا و مسیحی ها و یهودیها در گرفت و بخاطر جوونای غیرتمند آندلس جلوی اونا‌ دوام ‌آورد، مسیحیا با ایجاد یک دولت کوچیک در شمال آندلس چندتا کار کردن، باغهای بزرگ ‌انگور ایجاد کردند فقط برای ساخت مشروب مجانی برای مسلمونا، دختران مسیحی با آرایش و لباس محرک در میان مسلمونها ظاهر شدند، رستورانهایی درست کردند با خدمه دختران بی حجاب مسیحی و کارهای مشابه دیگر، چندین سال بعد وقتی مردم مسلمان اندلس سرگرم عیاشی و خوشگذرانی شدند مسیحیان با یک حمله، قتل عامی در اندلس براه انداختند که مورخین شان نوشتند تپه های بزرگی از دست و پا و سرهای مسلمانان بطورجداگانه درشهرها ایجاد شد و بگفته خودشان هنگام عبور از کوچه‌ها خون تا زیر لگام اسبها میرسید. الآن اون کشور اسمش شده اسپانیا و کمترین تعداد مسلمان در بین کشورهای اروپایی رو داره. در یک تحقیق میدانی در ساری از ۲۰ نصب کننده حرفه ای آنتن ماهواره ۱۸ نفرشان برای خودشون ماهواره نصب نکردند !! علت را که پرسیدند گفتند: از نصب ماهواره برای دیگران و رفت و آمدهای بعدی به منازلشان جهت تنظیم ماهواره و رفع خرابی آن دریافتیم که چه آثار مخربی بر آنان و خانواده هایشان ایجاد کرده و چگونه هویت خود را فراموش کردند. ما از این اتفاق، عبرت گرفتیم و خانواده هایمان را از این خطر حفظ کردیم. آری چه زیبا فرمود پیامبر عزیزمان : "ساعتی فکر از هفتاد سال عبادت بهتر است ". خب حالا موقع آن است فکری کنیم و دیگران را به فکر واداریم. """ لطفا نشر دهید """ به جمع بهترین ها بپیوندید @mayvanmehremandegar🌹
کمتر از یک دسته علف هرز !(یادداشت روز) دقیقاً شش سال پیش در چنین روزی بود که حسن روحانی در قاب دوربین‌های تلویزیونی ظاهر شد و سخنرانی‌اش را اینگونه آغاز کرد: «عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا!» اعلام جشن و شادباش آقای روحانی به مناسبت توافق ایران با کشورهای موسوم به 1+5 بر سر برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بود. رئیس‌جمهور سپس در ادامه سخنرانی‌اش اهداف مذاکرات را این چنین تشریح کرد: «ما در این مذاکرات 4 هدف را دنبال می‌کردیم. هدف اول آن بود که توانمندی هسته‌ای و فناوری هسته‌ای و حتی فعالیت هسته‌ای را بتوانیم در داخل کشور ادامه دهیم. هدف دوم این بود که تحریم‌های غلط و ظالمانه و غیرانسانی را لغو کنیم. هدف سوم این بود که کلیه قطعنامه‌هایی که از دید ما قطعنامه‌های غیرقانونی بود در شورای امنیت سازمان ملل آنها را لغو کنیم و هدف چهارم این بود که پرونده هسته‌ای ایران را از فصل 7 منشور ملل متحد و از شورای امنیت خارج کنیم که در توافق امروز و در این برنامه جامع اقدام مشترک هر 4 هدف حاصل شده است.» آنطور که رئیس‌جمهورمان می‌گفت قرار بود «تمامی تحریم‌ها» «لغو» شود و نه «تعلیق»: «طبق این توافق در روز اجرای توافق تمامی تحریم‌ها، حتی تحریم‌های تسلیحاتی، موشکی و ‌اشاعه‌ای هم به‌صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد. تمام تحریم‌های مالی، بانکی، مربوط به بیمه، حمل‌ونقل، پتروشیمی، فلزات گرانبها، تحریم‌های اقتصادی به‌طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق.» و قرار بود شرایط «عادی» شود: «امروز روزی است که قدرت‌های بزرگ اعلام کردند که همه تحریم‌ها برداشته خواهد شد و همه قطعنامه‌های ظالمانه لغو خواهد شد و شرایط عادی و معمولی در روابط با ایران آغاز خواهد شد.» آن روزها همه دولتمردان برای توافق هسته‌ای که «برجام» لقب گرفت لحظه شماری می‌کردند و برای‌مان از فوایدش می‌گفتند. محمد نهاوندیان رئیس‌دفتر وقت رئیس‌جمهور 22 بهمن 1393 از دگرگونی اقتصادی پس از توافق هسته‌ای گفت: «هدف حرکتی که برای شکستن تحریم آغاز شده شکوفایی اقتصاد کشور و ایجاد فرصت شغلی برای جوانان و بازکردن بازار صادرات برای چرخش چرخ تولید ماست... تیم مذاکره‌کننده توافق عزتمندانه را دنبال کرده و دنبال می‌کند. اگر این امر حاصل شد شرایط اقتصادی دگرگون می‌شود.» محمدباقر نوبخت معاون رئیس‌جمهور و رئیس‌سازمان برنامه و بودجه نیز 25 خرداد 1394 هدف مذاکرات را شکستن حلقه تحریم‌ها خواند و از تزریق ده‌ها میلیارد دلار به اقتصاد کشور پس از توافق و برنامه‌ریزی برای این پول‌ها خبر داد: «تلاش می‌کنیم حلقه تنگ تحریم‌های ظالمانه را بشکنیم. اجازه نمی‌دهیم عده‌ای در این مسیر ‌اشکال‌تراشی کرده و مذاکرات را بر هم بزنند... برای شرایطی که مذاکرات به نتیجه برسد و ده‌ها میلیارد دلار وارد اقتصاد کشور شود [برنامه داریم].» درست در روز اعلام توافق یعنی 23 تیر 1394 یک بار دیگر این محمد نهاوندیان بود که برای‌مان از فصل نوین اقتصاد ایران پس از توافق گفت. او که به برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما رفته بود باز هم بر هدف مذاکرات تأکید کرد: «هدف ما تامین حقوق هسته‌ای در کنار رفع تحریم‌ها و چرخش اقتصاد ایران بود. سنگ سر راه اقتصاد ما برداشته شده است و این توافق فصل نوینی در عرصه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی می‌گشاید.» یک هفته پس از آن این بار اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور از نتایج اقتصادی توافق گفت: «توافق هسته‌ای فرصت جدیدی برای اقتصاد، تولید و سرمایه‌گذاری کشور ایجاد کرده است. نباید این توافق را ساده و دست‌کم گرفت.» اما ظاهرا یک جای کار می‌لنگید چون در کمتر از دو ماه و در حالی که برجام هنوز به روز اجرا نرسیده بود دولتمردان به شکلی کاملا محسوس نظرات خود را تغییر دادند. ظاهرا آنها متوجه واقعیاتی شده بودند که چاره‌ای جز تعدیل مواضع رسمی اعلام‌ شده‌شان برای آنها باقی نگذاشته بود. محمد نهاوندیان که از دگرگونی و فصل نوین اقتصاد ایران پس از توافق با رفع تحریم‌ها خبر داده بود؛ 12 مرداد 1394 گفت: «اگر کسی گمان می‌کند که با برداشته شدن تحریم‌ها بلافاصله مشکلات حل می‌شود، قطعا خطا کرده است... امیدواریم رفع تحریم‌ها به رشد اقتصاد و توسعه کشور منجر شود اما باید بدانیم که رفع تحریم‌ها باعث از بین رفتن مشکلات کشور نخواهد شد.» حدود یک ماه بعد نوبت به اسحاق جهانگیری رسید تا موضع خود را تغییر دهد. او که از ما خواسته بود تا توافق هسته‌ای و نتایج اقتصادی آن را دست‌کم نگیریم؛ 14 شهریور 1394 بهبودی شرایط اقتصادی کشور را به سال بعد حواله داد: «شرایط كشور در سال 95 روند رو به رشدی خواهد داشت و باید شرایط سخت امروز را تحمل كرد تا این وضعیت را پشت سر بگذاریم.» آقای جهانگیری 4 روز بعد تلویحا گفت شرایط سخت امروز فعلا ادامه خواهد داشت و رکود اقتصادی را هم به گردن تصورات نادرست از برجام انداخت: «متاسفانه برخی تصور می‌كنند كه با اجرای توافق هسته‌ای قیمت‌
ها به یك‌باره شكسته می‌شود و این تصور بازار را با ركود مواجه كرده.» 14 اردیبهشت 1395 محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت آب پاکی را روی دست همه ریخت. او «لغو تمامی تحریم‌ها» را توقعی نادرست از برجام به‌شمار آورد و گفت: «باید از برجام به اندازه برجام توقع داشته باشیم.» اما این پایان کار نبود. دولتمردان در مرحله بعد با مسکوت گذاشتن اهداف اقتصادی مذاکرات منتهی به برجام، شروع به دستاوردتراشی غیراقتصادی برای آن کردند. آقای روحانی در اولین مراسم گرامیداشت سالگرد برجام طی اظهاراتی عجیب مدعی شد مذاکرات هسته‌ای در دولت او مانع حمله نظامی به ایران شد. رئیس‌جمهور که پس از آن ترجیح داد دیگر مراسم رسمی گرامیداشت برای سالگرد برجام برگزار نکند در سخنرانی‌های مختلف مواردی همچون «رسوایی آمریکا با برجام» و «شکاف میان اروپا و آمریکا با برجام» را هم از دستاوردهای برجام لقب داد. اهدافی که پیشتر هرگز برای مذاکرات هسته‌ای اعلام نشده بودند اما حالا دولتمردان ظاهرا از اهداف جدید خود رونمایی می‌کردند. دستاوردسازی‌های واهی برای برجام آنقدر جلو رفت که دوم خرداد 1397 به سخنرانی رئیس‌جمهور در محضر رهبر انقلاب هم رسید تا حسن روحانی با این تذکر مقام معظم رهبری مواجه شود: «[اگر] به چیزهای کم‌اهمّیّت دلمان را خوش کردیم [ضرر می‌کنیم]. همین‌طور که آقای رئیس‌جمهور گفتند واقعاً آمریکایی‌ها در این قضیّه از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شکست خوردند؛ خُب بله، آمریکا بی‌آبرو شد؛ این یک واقعیّتی است و در این تردیدی نیست امّا من می‌خواهم این را مطرح کنم که آیا ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه آمریکا بی‌آبرو بشود؟ هدف مذاکره‌ ما این بود؟ ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه تحریم‌ها برداشته بشود -و شما ملاحظه می‌کنید که بسیاری‌ از تحریم‌ها برداشته نشده... یا گفته می‌شود مثلاً بین اروپا و آمریکا شکاف به ‌وجود آمد؛ خب بله، ممکن است یک شکاف ظاهریِ‌ کم‌اهمّیّتی هم بینشان [به ‌وجود آمده]، لکن ما برای این مذاکره نکردیم. ما مگر مذاکره کردیم که بین آمریکا و اروپا شکراب به ‌وجود بیاید؟ ما مذاکره کردیم که تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاکره برای این بود، ادامه‌ مذاکره برای این بود؛ و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیّه چیزهایی که حاصل شده، ارزش زیادی را نخواهد داشت.» اما عجیب‌تر از دستاوردسازی‌های بی‌ارزش برای برجام زمانی بود که دولتمردان با عبور از مرحله مسکوت گذاشتن اهداف اقتصادی مذاکرات وارد مرحله انکار هدف اقتصادی مذاکرات و رفع تحریم‌ها در برجام شدند. محمد جواد ظریف 9 شهریور 1395 به روزنامه ایران گفت: «هدف عمده مذاکرات، برداشتن تحریم‌ها نبود.» او 4 دی 1397 نیز به روزنامه خراسان گفت: «اینکه کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمی‌سازد.» این اظهارات تنها در صورتی از وزیر خارجه ایران قابل قبول است که بپذیریم محمدجواد ظریف از سیاره دیگری به کره زمین آمده و ناگهان وزیر خارجه ایران شده است. آقای ظریف با این سخنان نشان می‌داد ظاهرا حتی یک بار هم نامه رهبر انقلاب درباره الزامات اجرای برجام در 29 مهر 1394 و شروط مندرج در آن را نخوانده است. چرا که ایشان به صراحت در آن نامه نوشته بودند: «پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریم‌های ظالمانه‌ اقتصادی و مالی صورت گرفته است.» فِرِد مک‌کارتی -کارتونیست آمریکایی و خالق داستان‌های مصور «برادر جونیپر»- تصویرسازی معروفی دارد که در آن ناتوانی یک کودک در تیراندازی را به تصویر می‌کشد. او که تمام تیرهایش به خطا رفته به‌جاي آنكه نشانه‌گيري‌اش را اصلاح كند هدف را مطابق با تيرهاي به خطا رفته تغيير مي‌داد. اين تصویرسازی روایت كاري است كه دولتمردان تدبير و اميد طی 6 سال پس از برجام انجام داده‌اند. آنها هدف‌هاي جديدي با مركزيت تيرهاي به خطا رفته ترسيم كرده و سپس خوشحالي مي‌كنند كه: «به هدف زديم!» اين شادي اما از جنس فريب خود و استهزاء ديگران است. در آخرین نمونه وزارت خارجه طی گزارشی 264 صفحه‌ای با تحریف واقعیات به دستاوردسازی مجعول برای برجام پرداخت و سندی گمراه‌کننده در تاریخ به یادگار گذاشت. چشم بستن بر واقعیات امروز و روايت متعصبانه و مغرضانه از برجام؛ خيانت به آيندگان است. آنها باید بدانند تجربه تاریخی ما نشان داده است «مذاکره برای رفع تحریم» ناکارآمد است اما وزارت خارجه با بی‌اعتنائی از انتقال این تجربه به نسل آینده هم دریغ کرد. حالا در ششمین سالگرد برجام دیگر کسی برای‌مان نمی‌خواند: «عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا» دو هفته پیش در جریان مذاکرات وین برای احیای برجام خبرنگار بلومبرگ از یکی از دیپلمات‌های غربی پرسید آنها ششمین سالگرد برجام را چگونه جشن می‌گیرند و او پاسخ داد: «با یک دسته علف هرز» اما در ایران حتی با یک مُشت علف هرز هم کسی سالگرد برجام را جشن نم
مذاکرات به بن‌بست رسیده آمریکا، خواسته‌های منطقی ایران را نمی‌پذیرد(خبر ویژه) «آمریکا در حرف و عمل نشان داده که تعهدات برجامی خود را به‌طور کامل انجام نخواهد داد». این تحلیل را نادر انتظار از چهره‌های غربگرا و استاد دانشگاه آلابامای جنوبی به ایلنا گفته است. وی در پاسخ به این سؤال که «دور ششم مذاکرات وین برای احیای برجام به پایان رسیده و زمانی برای دور هفتم در نظر گرفته نشده و واشنگتن هم می‌گوید تصمیم سخت باید در تهران گرفته شود. ارزیابی شما از این تصمیمات سخت و افق پیش‌روی برجام چیست؟» گفت: همانگونه که ایران قبل از شروع این دوره از مذاکرات در وین گفته بود، آمریکا اگر مایل است که برجام را دوباره زنده کند باید تعهدات خود را که در سال ۲۰۱۵ امضاء کرده بود، اجرا کند ولی آمریکا چه در حرف و چه در عمل نشان داده که تعهدات برجامی خود را بطور کامل انجام نخواهد داد و فقط مایل به تعلیق برخی از تحریم‌های برجامی است. وی افزود: این به آن معنا است که آنچه دولت بایدن به آن «تصمیم سخت» می‌گوید، این است که ایران قبول کند برجام جدیدی امضاء کند که شامل محدودیت‌های عمده‌ای در قدرت دفاعی و بازدارندگی و همچنین تغییرات در سیاست‌های منطقه‌ای ایران خواهد بود. انتصار درخصوص اینکه آیا دور هفتم می‌تواند دور پایانی باشد و به توافق نزدیک هستیم، گفت: در زمان شش دوره مذاکرات اخیر اخبار ضد و نقیضی در مورد اینکه طرفین به توافقات مهمی نزدیک شده‌اند در رسانه‌ها منتشر شده بودند ولی اینگونه اخبار بسیار خوشبینانه بوده و نشان‌دهنده شکاف بین موضع ایران و طرفین غربی برجام نبودند. بنابراین نشانی وجود ندارد که دور هفتم مذاکرات به توافق نهایی منجر شود. انتصار همچنین در پاسخ به این سؤال که سران چین، فرانسه و آلمان اخیرا در نشستی مشترک خواهان تسریع در روند مذاکرات شده‌اند؛ این تعلل و کندی مذاکرات، ناشی از چیست، گفت: یکی از دلایل مهم تعلل و کندی مذاکرات ناشی از این است که ایران می‌خواهد که آمریکا تعهد بدهد که دوباره زیر اجرای مفاد قرارداد نزند و با روی کار آمدن رئیس‌جمهور جدیدی در آمریکا همان کاری را نکند که ترامپ با برجام کرده و آن را پاره کرد. این یک خواسته کاملا منطقی و قانونی است، ولی با توجه به ساخت پیچیده توازن قدرت در آمریکا، نه بایدن و نه هیچ رئیس‌جمهوری آینده نمی‌تواند چنین تضمینی را بدهد. وی تصریح کرد: ساختار پیچیده قدرت در آمریکا مانع تعهد به توافق در دوره تمام رؤسای جمهور آمریکا می‌شود. این اظهارات درست در روزی عنوان شده که آقای روحانی ضمن تحریف واقعیت‌ها برای چندین بار مدعی شد امکان توافق و برداشتن تحریم‌ها فراهم بود اما مجلس (و...) فرصت احیای برجام را از دولت گرفتند.
دولتی‌که دستاوردهای آینده‌اش از هم‌اکنون مصادره شد!(یادداشت روز) ۱- وضعیت اقتصادی کشور به ما می‌گوید، امروز دیگر، هیچ تردیدی وجود ندارد، دولت اعتدال و اصلاحات که از عمر آن چیزی حدود یک ماه باقی مانده، بدترین عملکرد اقتصادی را در میان تمام دولت‌ها پس از انقلاب اسلامی داشته، آن هم در حالی که، با شعارهای اقتصادی روی کار آمده است. اثبات این ادعا، اصلا کار سختی نیست. کافی است مثلا یک کالای معمولی را به اختیار خود انتخاب و قیمت آن را نه با 30 سال پیش، حتی نه با یکسال پیش، با چند ماه پیش مقایسه کنید. ۲- زیاد نباید تعجب کرد از اینکه، دولت‌هایی که عملکرد ضعیفی دارند، در روزهای پایانی، تلاش کنند، از عملکردشان تعریف و تمجید کنند یا اگر قابل تعریف نیست، مقصر تراشی کنند. مثلا بگویند، به دلایلی، نشد و اگر فلان مشکلات پیش نمی‌آمد، اوضاع بهتر بود. باز اصلا عجیب نیست، چنین دولتی برای اینکه دل مردم را به دست آورد، در ایام پایانی کارش، یک عذرخواهی ساده و خشک و خالی هم کند. ۳- کار اما آنجا «عجیب» و «تعجب آور» می‌شود که دولتی که توصیفش در بند 1 این یادداشت رفت، در روزهای پایان عمر خود طوری موضع بگیرد که، از دلِ این مواضع، هم لغو شدن تحریم‌ها فهم شود، هم باقی ماندن آنها! هم پیروزی بیرون بیاید هم شکست! هم عالی بودن برجام استنباط شود، هم خسارت بار بودن آن. هم «نگذاشتند کار کنیم» درک شود هم «اگر آنها نبودند، کار پیش نمی‌رفت» یعنی معجونی از ضد و نقیض‌ها با طعم بزرگ‌ترین پیروزی‌های تاریخ، از زمان هخامنشیان تاکنون! و در پایان نه تنها یک عذرخواهی ساده نشود بلکه درخواست تعظیم هم بشود! اینجا حقیقتا باید تعجب کرد. ۴- دیروز آقای روحانی در جلسه هیئت دولت، درست مثل سایر صحبت‌های خود درچند ماه اخیر درباره اقتصاد، برجام، مذاکرات هسته‌ای، تامین اجتماعی، دیپلماسی و مذاکره، کرونا، سیاست داخلی، سیاست خارجی، نفت و هر آنچه در حیطه اختیارات دولت، به مخیله‌تان بگنجد، صحبت کرد. چکیده صحبت‌های ایشان (اگر به تناقضات بی‌اعتنا باشیم) این بود که اوضاع «عالی» است و او کارنامه درخشانی در این 8 سال از خود برجای گذاشته است. از این صحبت‌ها می‌شد اینطور فهمید که دولت به وعده‌هایش به خوبی عمل کرده، چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها می‌چرخد، مذاکرات هسته‌ای موفقیت آمیز بوده و تجربه دولت ایشان نشان داده که، می‌توان مشکلات بزرگ و لاینحل را هم حل کرد، آمریکا به سختی در مذاکرات هسته‌ای از دولت ایشان شکست خورده، بهترین و بزرگ‌ترین کارها در حوزه‌های مختلف درمانی، تامین اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دیپلماسی و...در همین دولت شده و ایشان هم تعجب می‌کند از اینکه چرا کسی از دولت او تشکر نکرده و، تعظیم نمی‌کند! ۵- ما از اکثر صحبت‌های تعجب‌آور ایشان می‌گذریم و قضاوت را در این باره به مردم می‌سپاریم. اینجا فقط 2 سؤال ساده پرسیده و سعی می‌کنیم پاسخ‌های آن را بیابیم: الف) دولت در روزهای پایانی چرا این چنین موضع می‌گیرد؟ و ب) آیا چنین مواضعی برای کشور تبعات منفی ندارد؟ در پاسخ به سؤال اول می‌توان گفت، احتمالا دولت می‌داند، مردم، به دولت بعدی امید بسته‌اند و با کارنامه درخشانی که آقای رئیسی در قوه قضائیه داشته هر چند به سختی، دیر یا زود سر و سامانی به اوضاع خواهد داد انشاء الله. لذا طوری موضع می‌گیرد که اگر فردا روزی اوضاع سر و سامانی یافت اینطور فهمیده شود که، مقدمات موفقیت دولت سیزدهم را دولت یازدهم و دوازدهم فراهم کرده و دولت جدید، در حال برداشت محصول و ثمره زحمات دولت قبل است: «وزیر خارجه تلاش کرد. همه تلاش کردند. امروز یک سفره آماده‌ای هست. باید این در باز بشود، کنار این سفره مردم قرار بگیرند. سفره آماده است. کار آماده شده. حالا قاعدتا فرصت دولت دوازدهم را از دستش گرفتند ولی خب دولت سیزدهم انشاء الله امیدواریم که بتواند این کار را تکمیل بکند و..».(آقای روحانی، دیروز جلسه هیئت دولت». در رد این ادعا همین یک جمله کافی است که، آقای رئیسی دولت را با چیزی بین 350 هزار تا 500 هزار میلیارد تومان کسری بودجه تحویل خواهد گرفت. اما برخی صحبت‌های ایشان ممکن است در آینده تبعات منفی برای کشور داشته باشد. اینکه هر هفته سه بار ضمن حمله به مجلس و سایر نهادهای خودمان، تصریح و تاکید کنیم، علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای و لغو نشدن تحریم‌ها، خودمان هستیم نه آمریکای بد عهد، آیا در آینده و در صورت کشیده شدن دعوای ایران و طرف مذاکره‌کننده به مجامع قضایی بین‌المللی، آنها نمی‌توانند با استناد به حرف‌های ایشان، حکم به تبرئه غرب بدهند؟ ۶- بدون تردید عقلانی است که، در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی، دولت‌ها از تمام ظرفیت‌های موجود استفاده کرده و مثلا ظرفیت مجلس را به میدان بیاورند و سعی کنند، امتیاز بیشتری بگیرند یا حداقل امتیاز کمتری بدهند. مثلا در همین مذاکرات هسته‌ای، وقتی بحث گرفتن تضمین از آمریکایی‌ها مطرح شد، برخی در کشور
با گفتن اینکه «مقامات آمریکایی می‌گویند نمی‌توانیم، چون کنگره چنین اجازه‌ای را به دولت بایدن نمی‌دهد» علنا نشان دادند، طرف آمریکایی خیلی خوب از ظرفیت کنگره‌اش برای چانه زنی استفاده می‌کند تا تضمینی به ایران ندهد. حال، این را بگذارید کنار صحبت‌های دیروز رئیس‌جمهور محترم وقتی به مجلس حمله کرد و عامل شکست دولت را مجلس معرفی کرد. مجلسی که حدود 13 ماه است روی کار آمده! ۷- تا یک ماه آینده قرار است دولتی روی کار بیاید که، «قطعا» وضعیت مناسبی را از دولت فعلی تحویل نخواهد گرفت. دولت سیزدهم شاید، عجیب‌ترین و خاص‌ترین وضعیت را در میان همه دولت‌های پیش از خود در جمهوری اسلامی ایران تجربه می‌کند و از این زاویه چه بسا «مظلوم‌ترین دولت» هم باشد. آیا دولتی که به معنای واقعی کلمه در حال تحویل گرفتن «خرابه» است، کارش هنوز شروع نشده، آماج حملات بی‌امان است، هنوز روی کار نیامده، و دولتش تشکیل نشده، عمل به وعده‌هایش را می‌خواهند، وضعیتش، خاص و عجیب نیست؟! دولتی که دستاوردهای احتمالی آینده‌اش، از هم‌اکنون مصادره می‌شود، چطور، مظلوم نیست؟! چنین دولتی هم مظلوم است، هم وضعیتش خاص و عجیب است، هم مخالفان بی‌ملاحظه‌ای دارد اما چون جوان، مومن، انقلابی و پر کار است، و آن کارنامه درخشان را در قوه قضائیه دارد، می‌توان امیدوار بود، اوضاع را لااقل بهتر از چیزی که الان هست، خواهد کرد ان‌شاءالله...