#استوری📲 مولا حسن ، آقا حسن...♥️🌱 #امام_حسن(؏) کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 گناھ‌ یعنی...!! #ماه_شعبان کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 امام رضا قربون کبوترات...!! #امام_رضا(؏) کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 خاکی بود؛ همین...(: #حاج_قاسم کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 همون چادری که سر میکنی...!! #چادرانھ🌿 کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 افسران جنگ نرم...✌️🇮🇷 #رهبࢪمونھ💞 کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 پسر علی ولی‌الله اومد...🤞♥️ #امام_حسین(؏) #میلاد_امام_حسین(؏) کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 یا‌بن‌الزهرا...♥️🌱 #امام_حسین(؏) #میلاد_امام_حسین(؏) کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#استوری📲 بهارم حسـ♥️ـین...!! #امام_حسین(؏) #میلاد_امام_حسین(؏) کپی با ذکر صلوات ازاد♡ @nabz_karbala

#سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_بیست_دوم (حق الناس) از وقتی که مشغول به کار شدم، حساب سال داشتم. یعنی همه ساله، اضافه‌ی درآمد خود را مشخص کرده و یک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت می‌کردم.🌷🌱🌷 با اینکه روحانیون خوبی در محل داشتیم، اما یکی از دوستانم گفت: یک پیرمرد روحانی در محل ما است. بیا و خمس مالت را به او بده و رسیدش را بگیر.🌻☘🌻 در زمینه خمس خیلی احتیاط می‌کردم. خیلی مراقبت می‌کردم که چیزی از قلم نیفتد. من از اواسط دهه هفتاد، مقلد رهبری شدم. یادم هست آن سال، خمس من بیست هزار تومان شد.🌸💐🌸 یکی از همان سال‌ها، وقتی خمس را پرداخت کردم، به آن پیرمرد تأکید کردم که رسید دفتر رهبری را برایم بیاورد. هفته ی بعد وقتی که رسید خمس را آورد، باتعجب دیدم‌ که رسید دفتر آیت‌اللّٰه... است!😳😳😳 گفتم: این رسید چیه؟ اشتباه نشده؟ من به شما تأکید کردم مقلد رهبری هستم. او هم گفت: فرقی ندارد. با عصبانیت با او برخورد کردم و گفتم: باید رسید دفتر رهبری را برایم بیاوری. من به شما تأکید کردم که مقلد رهبری هستم و می‌خواهم خمس من به دفتر ایشان برسد.😠😠😠 او هم هفته‌ی بعد یک رسید بدون مهر برایم آورد که نفهمیدم صحیح است یا نه! از سال بعد هم خمس خود را مستقیم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبری واریز می‌کردم.🌺🍃🌺 یکی دو سال بعد، خبر دار شدم که این پیرمرد روحانی از دنیا رفت. من بعدها متوجه شدم که این شخص، خمس چند نفر دیگری را هم به همین صورت جابه‌جا کرده! در آن زمانی که مشغول حساب و کتاب اعمال بودم، یکباره همین پیرمرد را دیدم. اوضاع خیلی آشفته‌ای داشت.😥😥😥 در زمینه حق‌الناس به خیلی‌ها بدهکار و گرفتار بود. بیشترین گرفتاری او به خمس بر می‌گشت. برخی آدم‌های عادی وضعیت خیلی بهتری از ایشان داشتند.😱😱😱 پیرمرد پیش من آمد و تقاضا کرد حلالش کنم. اما اینقدر اوضاع او مشکل داشت که با رضایت من تغییری نمی‌کرد. من هم قبول نکردم. در اینجا بود که جوان پشت میز به من گفت: این‌هایی که می‌بینی، این کسانی که از شما حلالیت می‌طلبند یا شما از آن‌ها حلالیت می‌طلبی، کسانی هستند که از دنیا رفته‌اند. حساب آنها که هنوز در دنیا هستند، مانده تا زمانی که وارد برزخ شوند. حساب و کتاب شما با آنها که زنده‌اند، بعد از مرگشان انجام می‌شود.🍃🌹🍃 بعد دوباره در زمینه حق‌الناس با من صحبت کرد و گفت: «وای به حال کسانی که سالها عبادت کرده‌اند اما حق‌الناس را رعایت نکردند.😰😰😰 اما این را هم بدان، اگر کسی در زمینه حق‌الناس به شما بدهکار بود و در دنیا او را ببخشی، ده برابر آن در نامه‌ی عملت ثبت می‌شود. اما اگر به برزخ کشیده شود، همان مقدار خواهد بود.»🍂✨🍂 ادامه دارد... ڪپےباذڪرصلوات‌آزاد @nabz_karbala