eitaa logo
💓نبض عشق💓
2.4هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
42 فایل
مینویسم ازعشق بین زوج ها❤ مینویسم ازمحبت هایی که‌اساسش عشق به خداست غفلت ازمن بچه مذهبی ست که نگذاشتم دیده شوم کسی 💖عشق‌های‌آسمانی‌ماراندیده‌مینویسم‌تابدانندعشق‌اصلی‌مال‌مابچه‌مذهبی هاست نه آن‌عشق‌های‌پوچ‌خیابانی @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
آمدی جانم به قربانت ولی دیر آمدی در جوانی ترک من کردی کنون پیر آمدی نه دگر من عاشق دیروزیم نه تو دگر لیلای من قاتل ! عشقم شدی گشتم زمین گیر آمدی آمدن سودی ندارد مرده ام در خود ولی مانده ام با چه امید و با چه تدبیر آمدی سنگ دل در راه تو موی سیاهم شد سفید آرزویم داده بر باد و به تفسیر آمدی آمدن زودتر میخواستی نه کنون که رفته ام من گرفتارم به غم ٬ با جرم و تقصیر آمدی ای بنازم« شهریار »گفتی عجب این نکته را نوش دارو بعد مرگ از چه به تدبیر آمدی نه دگر احساس بر شعرمانده است نه اعتبار گشته ام سنگ صبور از زندگی سیر ٬ آمدی °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌
راهی نمانده است به جز پرکشیدنم بی بال مانده باز خیال پریدنم نشکفته بال و پر به سر شانه های من از این قفس به دور تن خود تنیدنم آغوش بسته است به رویم اقاقیا راضی است آسمان به همین دانه چیدنم مانند جغد شوم میان خرابه ها پرهیز میکنند همه از شنیدنم شاید خدا به یمن قدوم مبارکم اندوه آفریده پس از آفریدنم شکر خدا که گاه کلاغی خبررسان در انتظار مرگ میاید به دیدنم °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌
همیشه مادر را به مداد تشبیه مےکنیم ڪه با هربار تراشیده شدن ڪوچڪترمیشود ولے پدر یڪ خودڪار زیباست ڪه در ظاهر ابهتش را حفظ میڪند خم به ابرونمے آورد وڪسے نمیداند چقدرِ دیگرتمام میشود °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌
🔴 داستانک روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، دوست داشتم از آنها چیز ساده ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند... "فرهنگی که باید با آب طلا نوشت" °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌
چنان در خانهٔ آیینه محو دیدن خویشی که گر عالم شود زیر و زبر بیرون نمی‌آیی
نه پنجره ای را به خطا آزُردی نه بی پرده،حقِ کسی راخوردی ای حضرتِ آفتاب، پابستِ توایم با بنده نوازی دلِ ما را بُردی!
پُر شده در سفره‌های پاک، نان شبهه‌ دار از عبادت، از خدا خالی ست جان شبهه دار بی گمان دست دعا هم از اجابت خالی است با نگاه شبهه دار و با زبان شبهه دار جانمازی از پر جبریل هم بی فایده ست تا نمازت را بخوانی در مکان شبهه دار دانه‌ی تسبیح حتی، دور باطل می زند ذکر، می‌گرید به حال ذاکران شبهه دار نَفْس چون گرگی‌ست، گرگی در لباس میش ها زخم‌ها خوردیم از‌ آن مهربان شبهه دار "يَا رَجَاءَ الْمُذْنِبِين" گفتیم و او مارا گرفت بین آغوش خودش دور از جهان شبهه دار مِی فروش شهر هرشب نان مستی می‌خورد رزق او را می‌دهد بین دکان شبهه دار تلخ بود و تلخ بود و تلخ، ای ساقی نریز چای شیرین را درون استکان شبهه دار °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌
هر شب به جای خواب نشینم به خلوتی در دل کتـاب یاد تـو را مشق میکنم.....
عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار کـــه این دیوانه تنهـــا تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
به یادت آنچنان غرق خودم بودم که دریا گفت: تورا می‌بینم و شک می‌کنم دریا منم یا تو!
تا جایگه عرش برین روح خدا رفت آن عارف فرزانه ازاین کهنه سرا رفت از نسل علی باشد و زهرای پیمبر آن سیّد و آن رهبر آزاده ی ما رفت بودست گرفتار خط و خال لب یار افسوس که آن عاشق وآن دلبرمارفت مشتاقی ما بود و معمّای وصالش کو دیرچرا آمدو ؟ کو زود چرا رفت؟ پروانه صفت گشت جدا از برِ مردم با شعله شمع سحر و نور خدا رفت یک عمربسی مهرو وفابود دراین جمع بوی دگری داشت گل صدق وصفارفت با یک دل آرام و طماَءنینه خاطر بار سفری بسته و با برگ و نوا رفت آن زنده ی جاوید در این دایره ی دهر از خاکی فانی به گلستان بقا رفت عشقی زشهادت به دل انداخت که مهدی آن شاهد جمع ‌شهدا با شهدا رفت °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌